به همین دلیل امید روانخواه بازیکن سابق آبی های تهرانی، که در تابستان گذشته هم ارتباط خوبی با باشگاه و علی خطیر در بستن تیم و جذب استراماچونی داشت، دعوت "آنتن" را پذیرفت تا در مورد شرایط استقلال و راهکارهای برون رفت از شرایط موجود صحبت کنیم.
استراماچونی حق داشت برود
آیا رفتن استراماچونی به این شیوه را درست می دانید و حق را به او می دهید؟ ببینید بهتر است که از اسم استراماچونی در مورد مشکلی که پیش آمده، استفاده نکنیم. استقلال یک مربی داشته که از فوتبال ایتالیا هم آمده؛ یعنی جایی که امکانات بسیار خوبی دارند. من با توجه به اشرافی که به بعضی مسائل در باشگاه دارم، رفتن استراماچونی کاملا به حق بوده است. می دانیم که چقدر به تیم علاقه دارد، حداقل نسبت به بازیکنان. من حق را به او می هم. ببینید مربی ای که در اینترمیلان بوده و خاویر زانتی را تمرین داده، شرایط متفاوتی دارد. هیچ ایرادی نمی توان از استراماچونی گرفت؛ نه از ظاهرش، نه از تمریناتش، نه از تاکتیک هایش. شاید فقط بتوان گفت که مثل کلوپ و گوآردیولا نیست؛ یعنی مربی ای نیست که فلسفه یک باشگاه را عوض کند ولی اینقدر خوب بود که مردم مقابل باشگاه و وزارت ورزش بیایند تا او را بازگردانند.
به همکاران استراماچونی در باغ سبز نشان دادند
باید ببینیم چه اتفاقاتی افتاد که آقای استراماچونی رفت. ابتدا که ایشان پیشنهاد استقلال را دریافت کرد، دو نفر از همکارانش را فرستاد تا امکانات و شرایط ایران را بررسی کنند ولی امکاناتی و جاهایی را حتی به دروغ به او نشان دادند که واقعی نبودند تا او را راغب به حضور در ایران کنند. ما اصلا نمی بینیم که چه چیزهایی داریم و می خواهیم یک مربی بیاید و ما را نجات دهد. ما یک کلینیک مجهز را به ایشان نشان دادیم (کلینیک شخصی دکتر نوروزی). البته مشکلی هم ندارد و آقای دکتر نوروزی هم ناراحت نمی شود و همیشه برای استقلال زحمت کشیده است. این مورد، یکی از مواردی بود که به عنوان "در باغ سبز" به دستیاران استراماچونی نشان دادند. حتی خود من چند بار با آقای خطیر به ورزشگاه انقلاب رفتیم تا شرایط آنجا را برای حضور استراماچونی مساعدتر کنیم؛ مثلا شرایط رختکن ها را بهبود ببخشیم تا در شان استقلال و سرمربی ایتالیایی اش باشد.
استراماچونی به خطیر گفت تو من را آوردی و رفتی !
وقتی ایشان پایش را به ایران گذاشت، با یک سری چالش هایی مواجه شد که همان ابتدا توی ذوق او زد. البته همان ابتدا علی خطیر به خاطر یک سری مشکلات از تیم جدا شد. همینکه چطور علی خطیر جدا شد، خیلی می تواند جالب باشد. استراماچونی بعد از برکناری خطیر، با او تماس گرفت و به او گفت که شما من را آوردید و حالا نیستید و واقعا اینجا کسی نیست که من را درک کند تا با او برای حل کردن مشکلاتم ارتباط برقرار کنم. خب در ابتدا هم تیم نتیجه نگرفت و استراماچونی را از سمت باشگاه تحت فشار قرار دادند. این فشار از سمت هواداران نبود. استراماچونی همان زمان می گفت که شما تغییر را نمی بینید؟ می گفت درست است تیم ما باخته ولی دقیقه 90 گل خورده و در همین مدت کوتاه تغییر کرده است ! با این حال کسی نبود که این تغییر را ببیند. بازیکنان استقلال می گفتند که همیشه مثل مبتدی ها تمرین می کردیم ولی با حضور استراماچونی شرایط کاملا تغییر کرده است.
10 روز درمورد استراماچونی تحقیق کردیم
من بالاخره با بازیکنان تیم و تدارکات تیم ارتباط دارم و من قبل از اینکه به تیم بیاید به آنها گفتم که تمام مشکلات تمرینی و مشکلات ساختاری حل خواهد شد. گفتم که نمی دانم تیم نتیجه خواهد گرفت یا نه؛ ولی ما 10 روز راجع به این مربی تحقیق کردیم؛ چه در ایتالیا و چه کارهای دیگری که انجام داده بود. ما مربی ای در نظر داشتیم که سال گذشته در لیگش قهرمان شده بود ولی شنیدیم خودش کار نمی کند. مربی دیگری بود که خوب بود ولی باز شنیدیم که خواسته های زیادی دارد و باشگاه را شاید در سال اول قهرمان کند ولی بدهی های زیادی به جا می گذارد. ما راجع به آقای استراماچونی فقط حرف های خوب شنیدیم.
مربی دیگری در کلاس استراماچونی هم می رفت
من فکر می کنم اگر مربی در کلاس استراماچونی به ایران می آمد، خیلی زودتر از اینها می رفت و نمی ماند. نمی خواهم بگویم کارش درست بوده یا غلط، می گویم هر کسی غیر از او بود، می رفت. به نظر من با تمام اتفاقاتی که افتاد، تصمیم درستی گرفت. چیزی که ما می دانستیم، این بود که او خودش تمرین ها را طراحی و سازماندهی و اجرا می کند. 3 نفر سر تمرین بودند و کمک ایرانی نداشت. خودش پای کار بود و این خیلی مهم بود. بارها می گفتم حتی سبک بازی مهم نیست و فقط اگر تیمی خوب تمرین بکند، در ایران می تواند قهرمان شود. لیگ ما یک لیگ تاکتیکی نیست. لیگی نیست که با شنیدن نام یک تیم، تاکتیک و سبک خاصی در ذهنتان تداعی شود. ما می دانستیم اگر اسم استقلال با تمرینات منظم و یک نظم تیمی تلفیق شود، می تواند یک موفقیت باشد. مطمئن بودیم شرایطی فراهم می شود که بعد از ورود مربی کیفیت بازیکنان بالاتر می رود. من خودم از رده امید قائدی را می شناختم و پارسال نگرانش بودم که مبادا فوتبالش تمام شود. اما واقعا سبک زندگی و فوتبال او امسال تغییر کرد. در این مدت تا روزی که استراماچونی بود، از هیچ بازیکنی حاشیه ای ندیدیم. این مهم ترین بخش است. سرمربی می تواند تمام عوامل باشگاه را به موفقیت برساند. اما کسی در باشگاه این را درک نکرد. فکر نمی کنم یک مربی بتواند بیشتر از این برای یک تیم کاری بکند. اما باید نگاه کنیم باشگاه برای سرمربی اش چه کاری انجام داده است؟
استراماچونی کسی را می خواست که به او مشاوره بدهد
ما درباره بازیکن ها واقعا در یک مقطع هیچ مشاوره ای نداشتم. من حتی قبلا هم که نتایج استقلال خیلی خوب نشده بود، گفتم نمی گویم کیفیت بازیکنان بد است یا خوب، ولی من نقشی در گرفتن بازیکنان نداشتم. من از ابتدا چون خودم به تیم نیروی زمینی علاقه داشتم و اتفاقات خوبی در آن افتاده بود، دلم نمی آمد تیم را رها کنم. اما یک بار به خطیر گفتم کسی که از ایتالیا به اینجا می آید، دنبال این نیست که اینجا کمک فنی از دیگران بگیرد. او بیشتر به یک شخص مورد اعتماد نیاز دارد که شناخت صحیحی را از فوتبال ایران به او بدهد. من هم شرایط این را ندارم که کمک مربی جایی باشم. در تیم خودم هستم و کار می کنم. گفتم پیشکسوت هایی هستند که از من جلوتر هستند. اما اگر کسانی که در باشگاه استقلال شبیه من هستند، بیایند و پست های حساس را بگیرند، مطمئنا اتفاقات ویژه ای برای استقلال می افتد.
یک روز خطیر یک سی دی من داده و گفت نظر بده
یک روز خطیر به من سی دی یک بازیکن را نشان داد و گفت که استراماچونی به عنوان بازیکن خارجی او را خواسته است. نگاه کن و نظر بده. فهمیدم دیاباته است. گفتم بعید است این بازیکن به ایران بیاید مگر با شرایطی ویژه. این بازیکن شبیه آدبایور و کانو است که کاملا مسلط است. به نظرم خیلی خوب است. این را بگذارید در کنار اینکه ما سال های قبل مربیانی داشتیم که در خرید بازیکنان خارجی به باشگاه ضربه زدند. روزی که من مصدوم شدم، به من گفتند برو عمل کن، قراردادت تمدید می شود. هیچکس نیامد با من تمدید کند و دقیقا همان سال آخری شد که من فوتبال بازی کردم. فصل که می خواست شروع شود، گفتم شرایطم خوب است و می توانم بازی کنم. گفتند نه، ما این بازیکنان را گرفته ایم. یکی از این بازیکنان ولید علی کویتی بود. انقدر بی کیفیت بود که بعد از سه چهار هفته به او گفتند برو. با قرارداد حدود 300، 400 هزار دلاری. باید منافع سرمربی و بعضی عوامل باشگاه با هم مشترک باشد تا بشود در استقلال کار کرد. یا اینکه انقدر از نظر فنی قوی باشید که مردم مثل استراماچونی اجازه ندهند بروید.
دلال قیمت بازیکن را سه چهار برابر می کند
شرایط دیگر برای من وجود نداشت چراکه وقتی بعضی از مسائل را به علی خطیر در عرض 5 دقیقه میتوانستم انتقال بدهم دیدم در آینده باید همان موضوع را در طی 3 روز انتقال بدهم، ضمن اینکه تمرینات تیم خودم نیز شروعشده بود و در کل صداقت را هم ندیدم. بعضی از مشکلاتی که خطیر داشت مثلاً این بود که میدیدیم که یک سری از بازیکنان میروند از کانال دیگری وارد میشوند. در ادامه به خطیر گفتد تو دیگر حق مذاکره دیگر ندار چون او گفته بود برای مبلغ قرارداد باید یک سقفی تعیین کنید. مثلاً در بعضی از اعضای هیئتمدیره گفته بودند که او مذاکره بلد نیست. تا جاییکه مثلاً یک بازیکنی که قرار بود یک بازیکنی 1 میلیارد و هشتصد میلیون قرارداد ببندد به اتاق دیگر که میرفت با پیشنهاد 3 میلیاردی برمیگشت. ما به دنبال این بودیم که باشگاه بهاندازه تواناییاش به بازیکن قرارداد ببند و بازیکن هم بهاندازه لیاقتش پول بگیرد. وقتی پای یک دلال به وسط کشیده شود قیمت بازیکن سه تا 4 برابر میشود و همه این مسائل دستبهدست هم داد تا علی خطیر از استقلال استعفا جدا شود.
استراماچونی به خطیر وابسته بود
من کاری به علی خطیر ندارم، بلکه نگرانی من به خاطر استراماچونی بود، که یک جورایی به خطیر وابسته بود به خاطر تسلط زبانی و به خاطر تمام برنامههایی که با او پیش برده بود. ما نمیتوانیم از کسی که در یک فرهنگ دیگر بزرگشده و در یک فرهنگ دیگر مربیگری کرده است انتظار داشته باشیم مثل ما ایرانی فکر کند.
ما به راحتی به هم دروغ می گوییم
من امید روانخواه آستانه تحملم بالاتر است. از وقتی فوتبال بازی کرده ام با چیزهایی مثل دروغ، بی اعتمادی، کمبود امکانات و .. آشنا هستم، اما استراماچونی از کشور دیگری آمده و احتمالا این چیزها را ندیده است. مطمئن باشید که استراماچونی در قطر و امارات اگر مربیگری میکرد محال بود تیم خود را ترک کند. ما خیلی مشکلات داریم. از سختافزاری تا ساختاری. ما بهراحتی دروغ میگوییم و همدیگر را دور میزنیم. چه انتظاری دارید یک نفر از ایتالیا دو فرزند و همسر خود را بیاورد و یک تیم را از آن شرایط به یک تیم جذاب تبدیل کند و اینهمه مسائل عجیب را ببیند.
افرادی در استقلال شهرت گرفتند که ربطی به باشگاه نداشتند
از من امید روانخواه در استقلال بسیار بهتر وجود دارد. من شاید تنها خاصیتم این است که تماموقتم را صرف فوتبال میکنم ولی روی صحبتم با پیشکسوتان است که اجازه دهند که افرادی که حداقل نیازی به شهرت و منافع مالی ندارند بیایند به استقلال کمک کنند. شما ببینید در این مدت چند نفر پایشان به استقلال باز شد و به شهرتی رسیدند درحالیکه هیچ ربطی هم به استقلال نداشتند.
در باشگاه استقلال کسی هست که فلسفه مربیان را بداند؟
خیلی ساده بگویم چرا باید مدیر ورزشی یوونتوس ندود باشد؟ چرا زانتی در اینتر مدیر است؟ چرا مثلا مالک این دو تیم فامیلهای خود را نمیآورد و در همه کارها دخالت نمیکند؟ چون کار او چیز دیگری است. الان بیشتر مربیان و بازیکنان سابق تیمها به عنوان مدیر ورزشی انتخاب میشوند به دلیل اینکه تشخیص خوبی دارند و متخصص هستند. به طور مثال میخواهیم مربی را بیاوریم که کمتر دیده شده است. آیا مدیران این وقت را میگذارند شش بازی آخر باشگاهی که هدایت آن را بر عهده داشته تماشا کنند؟ برای اینکه به خوب بودن یک مربی پی ببریم باید بشینیم و ببینیم که او در یک تیم چقدر تاثیر داشته و توانسته موقعیتهای خوب گلزنی به وجود بیاورد. منظور از موقعیت گلزنی استفاده از ضربات ایستگاهی و اشتباهات حریف نیست. در ادامه باید دید که او چه عملکرد دفاعی داشته است. با توجه به همه این مسائل باید دید کدام مربی به سبک تیم مورد نظر میخورد. میخواهم بدانم چند نفر در باشگاه استقلال هستند که درباره این مسائل فکر میکند و بعد از آن تصمیم گیری میکنند. استقلال روی فوتبال ایران اثر میگذارد و این مسائل مهم است.
افراد ناشناس به مدیریت فوتبال رسیدهاند
همین الان اعلام کنید امید روانخواه، رضا عنایتی یا محمد نوازی به عنوان مدیرعامل استقلال اعلام شده است. پیشکسوتان و هواداران این تیم شدیدترین موضع را میگیرند. اما کافی است بگویید آقای خلیل زاده مدیرعامل شده اما هیچ اتفاقی رخ نمیدهد. ما عادت کردهای کسانی که کمتر شناخته شدهاند به صندلی مدیریت باشگاه برسند.
زنگ خطر برای فوتبال ما به صدا درآمده
الان شهرت، قدرت بالاخره جذابیت دارد. من بخواهم این را بی پرده بگویم من پنج سال است که به تلویزیون میآیم، کارشناسی میکنم، صحبت میکنم درباره فوتبال. من همان ابتدای صحبت هایم یک بار اشاره کردم به اینکه ما ده سال دیگر فوتبال نخواهیم داشت. چون داشتم در فوتبال کار میکردم. ما بخاطر امکانات سخت افزاری بخاطر شرایط ساختاری باشگاه هایمان. فوتبال هم این نیست که چند تا تیم صنعتیمان با همدیگر بایستند و یک رقابت سطح پایین با یکدیگر داشته باشند و بعد بگوییم لیگ داریم. نه! ما واقعا قوتبال نخواهیم داشت. ما زنگ خطر اینکه فوتبالمان کاملا از بین برود به صدا درآمده. بعد از رفتن کیروش شما دیدید برای فدراسیون چه اتفاقی افتاد. من اگر ایرادی هم از کیروش داشتم شاید ایراد فنی بوده اما همه میدانند که کیروش بود که فوتبال ما را نگه داشته بود. مخصوصا فدراسیون فوتبالمان را. باشگاه هایمان را میبینید. اگر برانکو در یک مقطعی به پرسپولیس نیامده بود باور کنید پرسپولیس شرایط خیلی بدی پیدا میکرد. اگر آقای استراماچونی ورود نکرده بود به استقلال، استقلال دیگر به شرایط خوب گذشته برمیگشت. مردم هم اگر ناراحتند و میترسند میدانند که دوباره ساختن یک تیم به این سطح کار ساده ای نیست. دوباره رویا میشود و باید رویاپردازی کنند که تیم به این شرایط برگردد.
می دانستم مربیگری فرهاد مجیدی واکنش به همراه دارد
سوال- میخواستم درباره وضعیت فعلی استقلال سوال کنم. انتظار داشتی که با فرهاد مجیدی چنین واکنشی برانگیخته شود و مردم انقدر تند واکنش نشان دهند به فرهاد؟
بله! کاملا این انتظار را داشتم. ببینید مردم الان دیگر در فضای مجازی نسبت به فوتبال آگاهند. اینکه میگویند تیم ما مربی داشت. خب چه اتفاقی افتاد؟ مردم اصلا کاری به فرهاد مجیدی ندارند. من حاضرم بنویسم روی کاغذ. اگر ما یک مربی را از لالیگا هم میآوردیم در استقلال مردم باز اعتراض میکردند. چرا؟ چون میگویند تیم ما مربی داشت و داشت کارش را خوب انجام میداد. چه دلیلی داشت او برود و شخص دیگری بیاید؟ داشت کارش را خوب انجام می داد چه دلیلی داشت که او برود و شخص دیگری بیاید. مردم می دانند یک مربینتیجه نگیرد و اخراج شود و برود. اما یک مربی یکدفعه می رود من فکر می کنم فرهاد باید یک مقدار باهوش تر می بود در این جریان و از ابتدا نباید وارد این بازی می شد.
مردم فرهاد را دوست دارند ولی استقلال را بیشتر
علی منصوریان فصل پیش که اخراج شد اوایل نتیجه نمی گرفت، مردم می گفتند اول فصل نتیجه نگرفت و اگر صبر می کردند، این ذهنیت وجود داشت که او نیم فصل دوم نتیجه می گیرد، چون قبلا این تجربه را داشت. مردم فرهاد را دوست دارند اما استقلال را بیشتر دوست دارند و نمی خواهند سراین قضیه ریسک کنند.
اگر استراماچونی نیاید؟
من نظرم این است که بازهم مربی خارجی بیاید. شرایط برای خارجی بهتر است. من فکر می کنم برای مربی ایرانی خیلی سخت باشد مگر اینکه یک نفر برایش مهم نباشد فقط برایش این مهم باشد که سرمربی استقلال شود. من یک مربی جوان هستم شاید اگر بخواهم به دور فکر کنم دوست دارم سرمربی استقلال شوم اما در حال حاضر هیچوقت به آن فکر نکردم. نمی توان خیلی بلندمدت برنامه ریزی کرد. اگر به من بگویند قبول نمی کنم حتی کمک مربیگری را هم نمیخواستم در استقلال باشم.
اگر استراماچونی برگشت، این هیئت مدیره برود
بین تماشاگران فوتبال و مدیریت باشگاه قرار نیست، اعتمادی وجود داشته باشد. مشکل اینجا است وقتی بین هیات مدیره و مدیرعامل و سرمربی و بازیکنان اعتماد و صداقت نباشد به سکوها هم کشیده می شود. هنوز فتحی مدیر بود من گفتم آقای فتحی نمی خواهد با من یا هواداران روی سکو صادق باشد. او باید با بازیکنان و استراماچونی صادق باشد. صادقانه رفتار کردن به من تماشاگر هم می رسد. اینکه صداقتی بین استراماچونی و بازیکنان نبود این اتفاق افتاد. نظر شخصی من این است که اگر استراماچونی برمی گردد این هیات مدیره نماند. هیات مدیره جوان تر و به روز تر و همچنین از نظر اقتصادی بهتر باشد. اگر کسی باشد مشکل مالی استقلال را حل کند فکر نمی کنم با وجود آقای استراماچونی ما نیاز به هیات مدیره پرتعداد یا تعدادی اعضای کمیته فنی داشته باشیم.
هیچ مراوده غیرفوتبالی با خطیر ندارم
من هیچ دوستی با هیچکسی در این بحث ندارم حتی با آقای خطیر. شاید آقای خطیر ایراد اخلاقی داشته باشد؛ یکی اینکه پرخاشگر است. من هم ایراد دارم تنها چیزی که خطیر را قضاوت می کنم این است که در مقطعی که باهم کار کردیم دیدم که برایش مهم نیست دلال بازیکن چه کسی است. برایش مهم نیست که بازیکن از پیشنهاد مالی ناراحت شود. ما با مربی صحبت کردیم که خوب بود اما دلال بود. گفتند بیاید باید بازیکن خارجی بگیرید که خودش می آورد. علی خطیر را در این بخش قضاوت می کنم چون هیچ مراوده غیرفوتبالی با خطیر نداشتم. او می توانست همان موقعی که استراماچونی رفت با او صحبت می کرد اما از باشگاه به وکیل استراماچونی گفتند نباید با او صحبت کنند و هم به علی خطیر گفتند که حق ندارد با آن ها مذاکره کند. خواستند خودشان حل کنند نتوانستند. حالا خطیر آمده امیدوارم این اتفاق حاشیه ای که به وجود آمد و قرارداد منتشر شد بهانه ای شود که بگویند استراماچونی به این دلیل نمی آید.
استقلال بهشت مربیان ایران است
من همیشه گفتم رفتار استراماچونی درست بوده است، او خیلی از چیزها را برای اولین بار در ایران دیده است. نمی خواهم مقایسه کنم اما اگر ما بخواهیم به آمازون برویم برخی از رفتارها را برای اولین بار می بینیم. اصلا نمی گوییم که فرهنگ ما پایین است یا بالاست، تفاوت فرهنگی وجود دارد. به هرحال باید قبول کرد ایشان اتفاقاتی را برای اولین بار در ایران دید. اگر یک ایرانی اینجا باشد اگر تا آخر فصل پول نگیرد باز هم می سازد اما پول را از جاهای دیگر درمی آورد. قبلا هم داشتیم که یک مربی برود رستوران بزند یا در شهرداری یک کار کوچک انجام دهد. بالاخره می توان با نام استقلال بیزینس راه بیندازد. باشگاه استقلال برای ایرانی ها بهشت است. به هرحال می تواند با نام استقلال تجارت کنند.
آرزو می کنم استرا برگردد
آرزو می کنم بعد از پایان تعطیلات لیگ باز هم ببینم استراماچونی در تیم استقلال حضور دارد و بازیکنان را تمرین می دهد تا به این ترتیب باز هم این تیم بتواند به شرایط خوب خود برگردد و هواداران هم از بازی های تیم لذت ببرند.
او این تیم و مسئولان این تیم را خوب شناخت. و دیگر محال است که پایش را در رکاب هواپیمایی بگذارد که مقصدش ایران باشد.