مرگ مشکوک پسر ۱۹سالهای که ابتدای سالجاری با سقوط از پنجره خانه عمویش فوت کرده بود بهدلیل فقدان مستندات برای اثبات قتل و همینطور اظهارات مادر این جوان به شعبه ۵ داداگاه کیفری استان تهران ارجاع شد تا در مورد وضعیت این پرونده تصمیم نهایی اتخاذ شود.
رویداد۲۴ رسیدگی به این پرونده با مرگ پسر ۱۹ سالهای بهنام مازیار که در ابتدای سالجاری از پنجره خانه عمویش به بیرون پرت شده بود آغاز شد.
پس از اطلاع پلیس از این ماجرا پدر مازیار در اظهاراتش به مأموران پلیس گفت: او خودش را از پنجره خانه به بیرون پرت کرده است و عموی او هم اظهار داشت: مازیار صبح به خانه ما آمد پدرش در خانه ما بود بحثی بین ما در گرفت و او که از مدتها قبل با پدرش اختلاف داشت عصبانی شد و در یک لحظه به سمت پنجره رفت و خودش را به پایین پرتاب کرد.
بیشتر بخوانید:
همسرکشی با ترخیص از تیمارستان
با انتقال جسد به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات تأیید شد که مرگ این پسر جوان در اثر سقوط از بلندی بوده است. با این حال مادر او شکایتی را علیه شوهر و برادر شوهرش تنظیم کرد و مدعی شد: آنها پسرم را به قتل رساندهاند. من سالها قبل بهخاطر اعتیاد شوهرم از او جدا شدم و مازیار با پدرش زندگی میکرد. شوهر سابقم فرد عصبی بود و مدام من را کتک میزد. حتی زمانی که خواستیم از هم جدا شویم بهخاطر تنبیه من اجازه نداد که مازیار با من زندگی کند. پدر مازیار بهخاطر خصوصیات اخلاقی بدی که داشت از زمانی که پسرم کودک بود او را تنبیه میکرد. حتی چندبار هم با چاقو به او حمله کرده بود و پسرم را زخمی کرده بود و مازیار برای بخیه دستش به بیمارستانی که خواهرم بهعنوان پرستار در آنجا کار میکند رفته بود؛ بنابراین اطمینان دارم که پیش از سقوط پسرم اتفاقی افتاده و مازیار به قتل رسیده است.
با این اظهارات مأموران به سراغ خاله او رفتند تا صحت حرفهای مادر مازیار مشخص شود. او در این رابطه گفت: من پرستار هستم و هربار که مازیار دچار مشکل میشد با من تماس میگرفت. دستش را بخیه میکردم چندباری هم موضوع را به خواهرم نگفتم که ناراحت نشود، اما بارها پدرش با چاقو به او حمله کرده بود و مازیار میگفت که امنیت جانی ندارد وقتی خواستم پیش مادرش بیاید قبول نکرد. میگفت مادرم اذیت میشود تا اینکه خواهرزادهام کاری پیدا کرد و میخواست برای خودش خانهای اجاره کند و زندگیاش را ادامه دهد. شب قبل از حادثه با من تماس گرفت و گفت که حقوقش کم است و میخواهد با صاحب کارش صحبت کند تا حقوقش را بالا ببرد. من به خواهرم گفتم بهتر است همراهش برود، چون مازیار ۱۹ سال بیشتر نداشت نمیتوانست صاحبکارش را مجاب کند. اما صبح به ما خبر دادند که مازیار فوت کرده است.
خاله مازیار در ادامه گفت: من خودم بالای سر جسد رفتم او سقوط نکرده بود چراکه اگر او خودش را پرت میکرد باید در حالت مورب به زمین میافتاد، اما او با حالت صاف دقیقاً زیر پنجره به زمین افتاده بود. ضمن اینکه پنجرهای که میگویند خواهرزادهام از آن پرت شده حفاظ دارد چطور میتواند از لای حفاظ با سرعت خودش را به بیرون پرت کند؟!
با توجه به اظهارات مادر و خاله مازیار و همینطور طرح شکایت از سوی مادر او، دادسرا مدرکی دال بر قتل مازیار پیدا نکرد و پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قضات شعبه بررسی پرونده را آغاز کردند.