رویداد۲۴ امروز "رایان" را بسیاری از مردم میشناسند؛ او ۱۳ سال دارد و فرزند "منصور پور جم"، دندانپزشک ساکن شهر بارهاون کانادا که در سانحه سرنگونی هواپیمای اوکراینی درگذشت.
رایان ۱۳ ساله در مراسم یادبود پدرش در دانشگاه "کارلتون" سخنرانی کوتاهی کرد که به سرعت در شبکههای اجتماعی دست به دست شد و همه را به شگفتی و تحسین واداشت.
او با روحیهای بالا، مرگ آگاهی در عین امید به زندگی و مثبت نگری در میان بزرگترین فاجعه زندگی اش و با دایره واژگانی قابل توجه در چند دقیقه کوتاه، یکی از تاثیر گذارترین سخنرانیهای حال حاضر را رقم زد.
او در فراز پایانی سخنانش درباره پدرش گفت: "منصور؛ اگر بتونم اونو توی یه کلمه توصیف کنم، آدمی قوی بود. او فاجعه پشت فاجعه، دیوار پشت دیوار و اشتباه پشت اشتباه رو پشت سرگذاشته و در آخر قوی شده بود. او فوق العاده بود و ما، عاشق هم بودیم. او حتما از تمام دوستانی که اینجا جمع شدند ممنون است. او فوق العاده بود. من یک هفته است اینجا هستم بعد از اون فاجعه وحشتناک، ولی هنوز نتونستم باورش کنم. من حسی دارم شبیه این که دارم خواب میبینم، ولی میدونم اگر خواب دیده بودم و اگر اون منو از خواب بیدار میکرد، به من میگفت که همه چیز درست میشه و همین طور هم خواهد شد. ممنونم. "
انتشار ویدئوی سخنرانی رایان همزمان شده بود با نهایی شدن و نشر گزارش " U.S. News & World Report" درباره بهترین کشورهای دنیا برای رشد و تربیت فرزندان.
در این گزارش، نام کانادا در میان ۱۰ کشور جهان برای فرزند پروری آمده و در آن شاخصههای برابری درآمدی، آموزش عمومی توسعهیافته، احترام به حقوق بشر، برابری جنسیتی، نظام مراقبت بهداشتی پیشرفته، امنیت، روابط دوستانه خانوادگی و شاخص شادی مورد بررسی قرار گرفته بود.
رایان پورجم، به عنوان فرزندی که در کانادا رشد و تربیت یافته است، مهر تاییدی است بر این رتبه بندی جهانی. این حد از اعتماد به نفس و آگاهی و احساسات کنترل شده، تنها در یک جامعه و نظام آموزشی سالم شکل میگیرد و البته رایان، تنها یکی از میلیونها تربیت یافته نظام آموزشی کاناداست.
بار دیگر به شاخصهای مورد بررسی نگاه کنید و بی هیچ تعصبی قضاوت کنید که فرزندان ما در چه فضایی تربیت میشوند و رشد مییابند؟!
جز این است که فرزندان ما در نابرابری فاحش درآمدی، آموزشهای رسمی بیهوده، نابرابری جنسیتی، خانوادههای عمدتاً متشتت و جامعهای ناشاد و پر استرس تربیت میشوند؟
بچههای ما در دل یک نظام آموزشی فشل اند که آن نظام آموزشی نیز در دل یک جامعه بی قرار و پر اضطراب قرار دارد و معلوم است که این ملغمۀ نابهنجار چه خروجی انسان سوزی دارد و خواهد داشت.
یک دقیقه به این فکر کنید که یک کودک یا نوجوان ایرانی در طول سال با چه رویدادها و افکاری مواجه است و همتای او در کانادا چطور؟ همین است که بسیاری از ایرانیانی که اصطلاحاً دست شان به دهان شان میرسد، در تکاپوی آنند که به کانادا یا جایی نظیر آن بروند یا دستکم فرزندان شان را به آنجا بفرستند و حق هم دارند چرا که دغدغه هر پدر و مادری، آینده فرزندانشان است.