صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 26
کد خبر: ۲۰۲۰۳۹
تاریخ انتشار: ۰۰:۰۱ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۸
تعداد نظرات: ۴۰ نظر

خاطرات ترسناک زنان ایرانی مرده شور از غسالخانه

شغل شان مرده شور است و با افتخار از خاطرات تلخی سخن می‌گویند که مردن و دل کندن از دنیا را در ذهن‌ها تداعی می‌کند این زنان مرده شور با روح بلندی که دارند شغل شان را می‌ستایند.

رویداد۲۴ رکنا در گزارشی نوشت: صدای ناله و ضجه زن‌ها دلم را لرزاند، مصمم شدم و قدم‌های لرزانم را محکم‌تر برداشتم و جلو رفتم، صحرای محشر بود، اینجا یک ایستگاه مانده به آخرین ایستگاه دنیاست، اینجا مرده شورخانه...

همیشه از مردن و نبودن‌ها می‌ترسیدم، آنقدر که حتی وقتی از کنار خودرو‌های بهشت زهرا (س) می‌گذشتم، سرم را به سمت دیگری متمایل می‌کردم تا نبینمشان، اما امروز و اینجا تکلیفم را با خود یکسره کردم، خودم را به غسال خانه و به طور قطع، هراسناک‌ترین نقطه دنیا رساندم تا به خودم بگویم 'هر که باشی و ز هر جا برسی آخرین منزل هستی این است.
مرده شور خانه
وارد غسال خانه که شدم زنی زیبا و جوان در حالی که دستکش، روپوش و ماسک داشت، با دقت مشغول تمیز کردن آثار به جا مانده از متوفای قبلی بود و محل را برای ورود پیرزنی که ۹۰ سال عمر شیرین از خدا گرفته بود آماده می‌کرد.
تابوت از در پشت غسال خانه وارد اتاقی شد که ۲ سکوی سنگی بیشترین حجمش را پر کرده بود، همراه با ورود تابوت و کاور مشکی رنگ، صدای ناله زن‌ها شدت گرفت.

من باید اینجا چشم هایم را می‌بستم؛ منی که همواره از مرگ در هراس بودم، زن زیپ کاور را کشید، دست‌های نحیف پیرزن که از لا به لای کاور بیرون آمد دلم را تکان داد و من همچنان آرام ایستاده بودم و نگاه می‌کردم، پیرزن آرام‌تر از همیشه در انتظار وصال یار آرمیده بود. او یک مادر بود؛ مادری که اکنون فرزندانش بی تاب رفتنش بودند و بر سر و سینه می‌کوبیدند.

پاهایم با اکراه حرکت می‌کرد؛ جلوتر رفتم و خودم را به زن غسال که با سرعت در حال انجام کار بود رساندم، غسال میت را شست و شو و غسل داد و بعد هم یک به یک پارچه‌های کفن را که پیرزن سال‌ها آن‌ها را نگه داشته بود به دور زن پیچید و اینچنین تومار زندگی یک انسان برای همیشه در هم پیچیده و راهی ایستگاه آخر شد.

با آگاهی و چشم باز غسال شدم

به قول مریم، زن غسال را می‌گویم، امروز روز خلوتی بود، بعد از اینکه جسد پیرزن را بردند غسالخانه خلوت شد و من فرصت را برای صحبت کردن با مریم غنیمت شمردم.

مریم زنی خوش چهره و جوان که از گفتن نام فامیلش اکراه دارد او می‌گوید: با چشم باز این شغل را انتخاب کردم و کارم را دوست دارم.

از او پرسیدم از شستن انسان‌های مرده نمی‌ترسی؟ و او ادامه داد: اول می‌ترسیدم، بعد از اینکه همسرم را از دست دادم خواستم برای ثواب، هفت مرده را غسل دهم برای همین به اینجا آمدم، زن غسالی که اینجا کار می‌کرد زمانی متوجه شد من دنبال کار می‌گردم این کار را به من پیشنهاد داد و من پذیرفتم.

مریم دیدگاه جامعه را نسبت به غسال‌ها بسیار بد می‌داند و می‌گوید، از ترس نگاه‌های بد افراد به کسی نمی‌گویم که چه شغلی دارم. وی که ۶ سال است در بهشت زهرای شهر کرمان غسال است می‌گوید: کاری که ما انجام می‌دهیم ثواب زیادی دارد.

وی گفت: غیر از اقوام نزدیکم با سایرین رفت و آمد ندارم، بعضی آدم‌ها از بودن در کنار یک غسال خوشحال نمی‌شوند در حالی که ممکن است همیشه ایام با افرادی رفت و آمد کنند که گناهان زیادی مرتکب می‌شوند.

وی افزود: دیدن میت‌هایی که سالم نیستند به اعصابم فشار می‌آورد وی که دو فرزندش را سرپرستی می‌کند، نگران آینده اش کاری و حقوق اندکش است.

دیدن میت‌ها و رفتن از دنیا مرا به یاد نیک و بد اعمالم می‌اندازد

فاطمه؛ دیگر غسال بهشت زهرای کرمان که بنا به گفته خود ۹ سال در این حرفه مشغول به کار است گفت: همسرم حدود ۱۰ سال قبل فوت کرد و من ماندم و سه فرزند.

وی که متولد سال ۵۹ است، شدیدا از برخورد مردم با غسال‌ها گلایه دارد و می‌گوید: مردم ما را نجس و کثیف می‌دانند و از بودن کنار ما اکراه دارند.

فاطمه با بیان اینکه دیدن میت مرا به یاد نیک و بد اعمالم می‌اندازد اظهار کرد: یادم می‌آید چند سال قبل یکی از میت‌هایی را که غسل دادم، شب قبل به خواب دخترش آمده بود و نشانی مرا داده بود که به من مقداری قند، پارچه و پول برساند و فردای آن شب سفارش پیرزن را به من رساندند.

وی از شستن میت‌های تصادفی به عنوان بدترین خاطراتش در این شغل یاد می‌کند و می‌گوید: اثر دیدن این صحنه‌ها تا روز‌ها با من همراه است.

وی از مردم خواست به غسال‌ها همانند سایر اقشار جامعه اهمیت بدهند و از غسال‌ها فاصله نگیرند.
از افراد زنده بیشتر از مرده‌ها می‌ترسم

زینب؛ زن بیوه‌ای ۴۰ ساله که ۱۵ سال در این حرفه مشغول به کار است گفت: همسرم فوت کرده بود، بیکار بودم، آگهی دعوت به کار غسال خانه را دیدم و این آغاز کار من بود.

وی می‌گوید: من از دیدن مرده‌ها نمی‌ترسم، دیدن برخی افراد زنده بیشتر مرا می‌ترساند.

وی گفت: خیلی افراد را می‌شناختم و چندی بعد‌ها روی سنگ غسالخانه با آن‌ها ملاقات کردم و این هم برایم دردناک بود هم به من هشدار می‌داد که مرگ به اندازه رگ گردن به ما نزدیک است.

زینب با بیان اینکه دیروز ۱۴ میت را غسل دادم گفت: یک شب در خواب پیرزنی نورانی را دیدم، فردای آن شب همان پیرزن را غسل دادم.

زینب از خاطره‌ای سخن به میان آورد که جالب بود او گفت: یک روز میتی را برای غسل و کفن به غسالخانه آوردند، چون مدت زمان زیادی از فوت میت نمی‌گذشت ریختن آب بر روی بدن میت موجب پریدن پلک میت شد و این امر صدای همراهانش را در آورد که او زنده است.

وی ادامه داد: آن روز پزشک آمد و میت را معاینه کرد و سرانجام مشخص شد میت ساعاتی قبل قوت کرده است.

وی نیز برخورد مردم را با غسال‌ها خوب نمی‌داند و می‌گوید: عروسی و مهمانی‌ها را نمی‌روم خدا می‌داند از زمانی که سر کار رفتم مردم ما را به چشم مرده می‌بیینند و جسم و روحم مثل یک مرده است.

وی خود را دارای ۶ فرزند معرفی می‌کند و می‌گوید: خواهر نامزد دخترم به خاطر شغل من نامزدی دخترم را بهم زد.

وی تاکید کرد: اگر حقوق خوبی داشتم زندگی خوبی برای خودم و فرزندانم درست می‌کردم تا نگاه مردم نسبت به ما تغییر کند.

محمدعلی امیری دیگر کارگر غسالخانه کرمان نیز گفت: ۴۱ سال سن و ۱۴ سال سابقه کار دارم.

وی گفت: زمان زلزله بم در محل حضور یافتم و به دلیل شرایط مجبور شدم میت غسل بدم بعد از آن این شغل را پذیرفتم.

وی گفت: اولین باری که خواستم میت را غسل بدهم ترسیدم، اما کم کم عادت کردم.

امیری می‌گوید: غسل دادن انسان‌های خوب و نماز خوان و شهدا حس دیگری دارد.

وی گفت: چندی قبل یکی از شهدای مدافع حرم را غسل می‌دادم که ناگهان متوجه لبخند زیبایش شدم، منقلب شدم و دست از کار کشیدم و اشک ریختم.

وی که بغض گلویش را گرفته بود با صدای لرزان تاکید کرد: شستن و غسل دادن شهدای مدافعان حرم با بقیه خیلی فرق دارند.

وی که خود را صاحب دو پسر و یک دختر معرفی می‌کند می‌گوید: چندی قبل پسرم که در کلاس سوم ابتدایی درس می‌خواند با گریه به خانه آمد وقتی دلیل اشک هایش را جویا شدم گفت بچه‌ها می‌گویند پدرت مرده شور است و با من بازی نمی‌کنند.

وی افزو. مردم خیلی ما را اذیت می‌کنند کسی به ما اهمیت نمی‌دهد.

وی که دلش پر از درد بود گفت: مسئولان به فکر ما نیستند سایر مشاغل اهمیت دارند، اما کسی ما را نمی‌بیند.

غسال بهشت زهرای کرمان تاکید کرد: حتی یکی از نزدیکانم به من گفت، لیاقتت همین است که مرده شور شوی.

وی تاکید کرد: ما شخصیت و روحیه می‌خواهیم، حرف من فقط داشتن پول نیست، شخصیت زن و بچه ام زیرسئوال است.

وی که بغض کرده بود گفت: بار‌ها دلم گرفته و در خلوت گریه کرده ام.

اکنون که من اینجا هستم و حرف‌های غسال‌ها را شنیده ام نه از مرده و نه از مردن نمی‌هراسم و مصمم کمر همت را برای اصلاح امور زندگی ام بسته ام تا روزی که من یکی از گزینه‌های روی سنگ غسالخانه شوم راضی و خشنود بار سفر ببندم.

از در ساختمان غسالخانه بیرون آمدم، آسمان مثل همیشه آبی بود و نسیم ملایمی می‌وزید، برگ درختان آرام آرام در باد می‌رقصیدند انگار نه انگار نه خانی آمده و نه خانی رفته.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۰
عباس بخشی
۱۸:۰۰ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۴
خدا قوت بهتون
ناشناس
۱۶:۱۲ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۸
من تازه می خواهم وارد این شغل بی نظیر شوم یک شغل معنوی، آخرین ایستگاه جهان ، جایی است که دوس دارم باشم
علی
۲۱:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۸/۱۲
واقعاشغل شریفیه
زیبا
۲۲:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۲
خدا قوت ،خیلی خیلی التماس دعا????
ناشناس
۲۳:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۴/۱۵
خدا به شما قوت بده کسی که به شما بی احترامی میکنه سعادت اینو نداره که کسی را غسل کفن کنه
R
۱۱:۵۹ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۳
با سلام خداقوت به کسانی که در غسالخانه مشغول به کار هستند میخاستم در حد توانم به شما روحیه بدم و از شما تشکر کنم من پدر و مادرم فوت شدن بالاخره ما مردم مدیون شما هستیم که عزیزانمون رو پاک تحویل دیار باقی میدید کارشما هیچوقت از مود نمیره وتا ابد هست و مامردم محتاج به شما هستیم سرزنده باشید و زندگیتون پراز امید انشالله.
مریم
۱۴:۴۹ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۱
شعور ندارن کسایی که به چشم دیگه به غسال ها نگاه کنن کارتون هم خیلی ارزشمند هست دمتون گرم
م.خدمتی
۲۱:۱۴ - ۱۴۰۱/۱۲/۰۳
با سلام.یادآوری لحظه به لحظه مرگ سعادتی میخواد که ماها درمسیرش قرار نگرفتیم. خدا به دست آوردن آخرت و یاد مرگ رو نصیب هرکسی نمیکنه. دنیا خیلی راحت تر به دست میاد یاد آخرت هست که پایدارتر و دیر یاب تر است. خوش به سعادتتون . واقعا خیلی از ماها در غفلت عمیقیم مگه اینکه لطف و فضل خدا شاملمون بشه که یه ارزن یاد مرگ و حقایق واقعی هستی که با سرعت نور داریم بهش نزدیک میشیم درک کنیم. من واقعا خاک پای همتونم والتماس دعای عاجزانه ازتون دارم.
ناشناس
۱۹:۰۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
سلام عزیزانم خدا قوت امیدوارم در کارها موفق موید باشید
سهرابم
۱۹:۰۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۰
سلام درود بر شما عزیزان دلم امیدوارم موفق و موید باشید
فاطمه
۲۳:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۹/۱۷
خدا نگهدارتون باشه اجرتون با امام حسین .من خیلی دوست دارم غسال بشم چه طوری نمی‌دونم
زینب
۰۱:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۹/۰۵
منم این شغلو دوس دارم که دور شوم از گناه و به خدای مهربانم تزدیکتر بشم اجرتون باسید شهدا
گمنام
۲۱:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۹
اجرتون با امام زمان علیه السلام
ناشناس
۰۲:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۱۷
درپناه امام زمان باشید
حامد
۲۳:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۰۹
من به این شغل علاقه‌مند هستم کرجم سی سال تنها زندگی میکنم باید چکار کنم
م م
۲۲:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۸
خداوند به شما اجر عظیم عنایت کنه ولی من شما بزرگواران رو خیلی دوست دارم بخاطر کار ارزشمتدتان. زیر سایه ی امام زمان باشید
رضا سیرجان
۱۷:۱۷ - ۱۴۰۱/۰۷/۱۷
خدا قوت اجرتون با سالار شهیدان
فرانک
۱۲:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۲۵
واقعا من در عجبم از اینهمه تفکرات پوسیده در مملکت .اخر و عاقبت همه ما انسانها همینه .من به نوبه خودم شاغلان در این حیطه کاری رو تحسین میکنم و کاملا واضح هست که چه انسانهای قوی و خود ساخته ای هستند درود بر همگی شما
فاطمه
۰۶:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۰۳
خدا شما و خانوادتون رو حفظ کنه عاقبت بخیر و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
بنده خدا
۲۱:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۱۵
برادر و خواهر غسال عزیزم
سلام علیکم
بنده به نوبه خودم خاک پای شما هستم و از شما تشکر میکنم
التماس دعا
سیدعلی موسوی
۱۸:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۱/۰۴
خوشابه سعادتتان
سحر
۰۳:۱۰ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۶
غسال بودن یکی از آرزوهای منه، شغلی که بنظرم عوض هراس، سراسر آرامشه. دوست دارم بطور پاره وقت هم به شغل خودم برسم و هم غسال بشم. انگار با این شغل از خیلی از گناهان دوری میکنی
سهیلا
۱۰:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۲۴
خداقوت.اجرتون بافاطمه زهرا.باوجودتمامی مشکلات وسختیهاودیدگاههادرموردشغلتون مانندشیرزنان وشیرمردان پای کارهستید.موفق باشید.
یارب
۲۳:۵۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
سلام وعرض خسته نباشیدبه همه غسال های عزیز من واقعا از راه دور دستتونو میبوسم وواقعا شما مردونگیتونو بااین کارتون ثابت کردید وواقعا من بهتون حسودیم شد...وبرای اونای که باشما چنین رفتاری میکنن خیلی متاسفم
مهدی جهانگیر
۲۱:۳۴ - ۱۴۰۰/۱۰/۲۳
آنچه دیدم لذت بردم از ایمان آدم های با عزت نفس بالا
دلگیر از دنیا
۱۰:۵۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۸
غسال های محترم و عزیز متاسفم برای مردمی که به شما توهین میکنند شما بسیار بزرگ و عزیز هستید
اکرم کیخا
۲۱:۰۵ - ۱۴۰۰/۰۹/۱۹
سلام خوش به سعادتتون عزیزان امیدوارم خداوندمتعال بهترین هاروبهتون بده واقعا متاسفم برای طرز فکرمردم نادان. برای من هم دعا کنین فرشته های زمینی عمری بلنداز خداوندمنان برایتان خواستارم
خسروی
۲۲:۴۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۰۶
سلام وخسته نباشید خدمت شما
یه روزم نوبت همه ی ما میشه که به دست شما عزیزان شسته بشویم نمیدونم کی قسمتم بشه ولی از حالا جلو جلو تشکر میکنم ودستتان رامیبوسم
ناشناس
۱۱:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۷
چرا به زبان افغان نوشتید؟؟اینجا ایرانه سواد نوشتن هم جزء کار شماست.
ناشناس
۱۶:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۶
تمام حرفهای ناگفته را عزیزان غسال گفتند و حرفی،نماند .منتها ی،مطلب رو من عرض کنم اااای کسانی ک عزیزان غسال رو مورد مواخذه قرار میدید و باعث چکیدن اشکشون میشید خب اگه اینا نبودند ک اموات شما جسدشون رو زمین میگندید و بو میگرفت ..دل شکستن هنر نیس دلی ب دست اور..دستتون رو میبیوسم عزیزان غسال
حسین
۲۰:۰۳ - ۱۴۰۰/۰۲/۰۳
اجرتون بااقااباعبدالله الحسین انشاالله براماهم دعاکنید
ناشناس
۲۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
من خواهر دو شهید هستم دست همه بانوان مرده شور را از راه دور میبوسم خوشا به سعادت شما که پیش پیامبر ص وخداوند اجر وقرب بسیار بالایی را دارید واخرت خود را خریده اید واین دنیا خیلی زود گدر وفانی است وخوشا به حال کسانی که توشه ای خوب ودست پر برای اخرت دارند خداوند توفیق وسلامتی به همه شما عریزان بدهد واجرتان با سید الشهداوامام حسین باشد ا
ناشناس
۲۱:۵۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۱۷
من خواهر دو شهید هستم دست همه بانوان مرده شور را از راه دور میبوسم خوشا به سعادت شما که پیش پیامبر ص وخداوند اجر وقرب بسیار بالایی را دارید واخرت خود را خریده اید واین دنیا خیلی زود گدر وفانی است وخوشا به حال کسانی که توشه ای خوب ودست پر برای اخرت دارند خداوند توفیق وسلامتی به همه شما عریزان بدهد واجرتان با سید الشهداوامام حسین باشد ا
نیکبخت طاهری
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۰۵
سلام وعرض ادب. من خودم چندین بار برای غسل وکفن کردن وخاک سپردن کمکم کردم وحس خوبی بهم میداد چون کاری که کردم خداراخوشنودمیکرد ومن احترام خاصی برای این افردا میگذارم ودوسشون دارم چراکه اینها باهمه سختی وحرفهای ناپسنده بعضیها بازهم دست ازکارنمیکشن وبخاطرخوشنودی خدا ادامه میدهند عجرتون باخدا مطمعن باشید همه مردم شمارادوست دارن وبهتون احترام میگذارن غیرازافرادی که شخصیتشون پایین وترسی ازخداندارن که دل شمارامیشکنن ارزوی سلامتی وخوشبختی برای شما دارم خواهروبرادرعزیزم مطمعن باشید ثواب کارشما نزدپروردگار ازهمه کارهای خوب بالاتراست ازراه دور دست همه شمارامیلوسم ای کاش مسولینم کمی واقعه بین باشن ودست یاری وکمک بسوی شما درازکنن که شما حداقل مشکل اقتصادی نداشته باشید دوستدار همه شما برادرکوچکتون. نیکبخت طاهری. اصفهان .سمیرم. شهر کمه..
Az
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۵
سلام و خدا قوت عزیزان غسال. همه ما روزی پرونده زندگی مون بسته میشه. و به ایستگاه اخر میرسیم. ونزد معبود میرویم امیدوارم اعمالتان مورد قبول حق واقع شود فرشته های زمینی
رضا
۱۴:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۱۵
جمله اخرتون خیلی عمیق بود و خیلی توش درس داشت سپاس
نرگس
۲۰:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۶
زنده ها وحشت دارند نه مرده ها
Elaheh
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۶
واقعا واسه دید مردم متاسفم
و برای شما آرزوی سلامتی میکنم و امیدوارم ثواب کارهاتون رو چه در این دنیا چه در اون دنیا بگیرین
مریم
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۳۱
واقعا خدا وند حافظتون باشه..شما فرشتگان زمینی هستین...من نه غسالم نه اطرافیانم ولی حس بدی به مرده شورهای جامعه ندارم چون با چشم دل اگر زحمات این عزیزان را بنگریم کوچکترین نگاهمون به این عزیزان احترام گذاشتن به انها.وبالا بردن درک وشعورمون است...خدا قوت عزیزانم
مهدی
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۳
خدا قوت بهترین ها را برای شما آرزو میکنم
نظرات شما