عاملان آزار و اذیت زنان ودختران جوان دستگیر شدند
دو جوان پرایدسوار که با پرسه زنیهای شبانه در منطقه غرب مشهد و با شگرد مسافرکشی، دختران جوان و نوجوان را میربودند و با تهدید به مرگ طعمه هوسرانیهای شیطانی خود میکردند در حالی با صدور دستورات ویژه قضایی و تلاش شبانه روزی کارآگاهان پلیس آگاهی به دام افتادند که به خاطر وحشت قربانیان و ساعتها پرسه زنی در خیابانهای تاریک به «شیاطین شبگرد» معروف شده بودند.
رویداد۲۴ماجرای پرونده «شیاطین شبگرد» از حدود یک ماه قبل زمانی در مشهد لو رفت که دختر ۱۵ سالهای با طرح شکایتی در پلیس آگاهی خراسان رضوی مدعی شد، اوایل شب در بولوار امامت مشهد منتظر تاکسی بودم که راننده یک دستگاه پراید سفید رنگ مقابلم توقف کرد، وقتی مسیرم را گفتم از من خواست سوار شوم و سپس به طرف بولوار شریعتی قاسم آباد حرکت کرد.
هنوز ۲۰۰ متر جلوتر نرفته بود که جوان دیگری نیز سوار شد و در صندلی جلو نشست. وقتی به بولوار شریعتی نزدیک شدیم ناگهان او به درون کوچهای دیگر پیچید و مدعی شد اجازه بدهید دوستم را برسانم بعد شما را به بولوار شریعتی میبرم. در همین هنگام جوان سرنشین به بهانه این که تشنه است و میخواهد مقداری آب بنوشد به صندلی عقب آمد. او ناگهان تصاویری در گوشی تلفن همراهش را به من نشان داد و گفت: ما پلیس مبارزه با فساد هستیم! و باید شما را به بخش امنیت اخلاقی ببریم! من که ترسیده بودم صدای بیسیم را درون خودرو شنیدم که با رمز صحبت میکرد!
بیشتر بخوانید:
دختری خواهر کوچکترش را به ۷ مرد فروخت!
آنها مرا که وحشت زده بودم چند ساعت در خیابانهای شهر چرخاندند و در نهایت اوایل بامداد به گوشهای در جاده بردند و سرنشین خودرو با تهدید چاقو مرا مورد آزار قرار داد و از خودرو پیاده شد، اما راننده که مدعی بود مقام پلیسی بالاتر از جوان سرنشین دارد مرا با خودش برد.
خیلی ترسیده بودم و تصمیم گرفتم اعتماد او را جلب کنم تا بلایی به سرم نیاورد! در این هنگام دست زخمی ام را که بر اثر چاقوی جوان ۱۹ ساله (سرنشین) خون آلود شده بود به او نشان دادم و گفتم حالم خوب نیست، حالت تهوع دارم! وقتی او خودرو را درحاشیه خیابان متوقف کرد. من در یک لحظه پا به فرار گذاشتم و در تاریکی شب به درون یکی از کوچهها گریختم و پنهان شدم! در پی اظهارات این دختر نوجوان و به دستور سرهنگ جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) پروندهای در دایره جرایم مهمه اداره جنایی تشکیل شد و بدین ترتیب گروه زبدهای از کارآگاهان با فرماندهی مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی پلیس آگاهی) مامور رسیدگی به ماجرای آدم ربایی و آزار و اذیت دختر نوجوان شدند.
از سوی دیگر با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده با صدور دستوراتی از سوی مقامات قضایی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارجاع شد و توسط قاضی جواد شاکری زیر ذره بین دستگاه قضا قرار گرفت. قاضی شاکری که پیش از این ردای دادستانی یکی از شهرهای خراسان رضوی را نیز بر تن داشت، بلافاصله در لابه لای سطور ماجرای تلخ دختر نوجوان به سرنخهایی دست یافت که نشان میداد این دختر تنها طعمه پراید سواران شبگرد نیست و این قصه سر دراز دارد!
به همین دلیل رئیس دادگاه پس از مشورت با قاضی «هادی دنیادیده» (مستشار) دستورات محرمانه ویژهای را با رعایت همه جوانب و زوایای این پرونده حساس صادر کرد.
این گونه بود که پرونده مذکور در اداره جنایی پلیس آگاهی مورد تجزیه و تحلیلهای کارشناسی قرار گرفت. از سوی دیگر با گزارش ماجرا به سلسله مراتب فرماندهی انتظامی، سردار کاظم تقوی (رئیس پلیس خراسان رضوی) ضمن دستورات ویژه انتظامی و راهنماییهای تخصصی کارآگاهان به نظارت مستقیم بر این پرونده حساس ادامه داد و از کارآگاهان خواست همه امکانات اطلاعاتی را برای شناسایی پرایدسواران شبگرد به کار گیرند.
به همین دلیل کارآگاهان به طور ویژه رسیدگی به این پرونده را با تدابیر سردار تقوی آغاز کردند. آنان در اولین مرحله از اقدامات پلیسی و نحوه بازجوییهای فنی، به سرنخهایی رسیدند که نشان میداد؛ دختر دیگری نیز با همین شیوه طعمه شیاطین شبگرد شده، اما به خاطر ترس از آبروریزی این راز هولناک را پنهان کرده است.
بلافاصله کارآگاهان با هماهنگیهای قضایی، دختر ۱۷ سالهای را که دوست یکی از شاهدان صحنه ربودن دختر ۱۵ ساله بود به پلیس آگاهی دعوت کردند. او که از شدت ترس آنها را «شیطان» لقب میداد به کارآگاهان گفت: شب هنگام در بولوار امامت به همراه دوستم سوار یک دستگاه پراید سفید رنگ شدیم. آنها دوستم را به مقصد رساندند، اما وقتی من تنها در خودرو ماندم، ناگهان تجهیزات پلیسی مانند شوکر و دستبند نشانم دادند و خواستند مرا به مقر انتظامی ببرند، ولی آن جوان ۱۹ ساله که مدعی بود سرباز راننده ۲۱ ساله است از خودرو پیاده شد و راننده با تهدید چاقو و شوکر مرا به یک سوئیت اجارهای در منطقه ۱۷ شهریور برد و تا صبح مرا چندین بار مورد آزار قرار داد، اما من که در یکی از مراکز امدادی زندگی میکنم از ترس شکایت نکردم!
هنوز عملیات ردیابی کارآگاهان ادامه داشت که دختر جوانی هراسان به پلیس مراجعه کرد و پرده دیگری از ماجرای «شیاطین شبگرد» را فاش کرد. او که مدعی بود از چنگ جوان شیطان صفت، گریخته است درباره چگونگی گرفتار شدن در دام «شیاطین شبگرد» گفت: به همراه دوستم از کتاب فروشی در بولوار امامت بیرون آمدم که راننده یک دستگاه پراید مقابلم توقف کرد. آنها با توسل به شگرد خاصی دوستم را از خودرو پیاده کردند و با تهدید چاقو مرا ربودند و به سمت جاده ویرانی بردند جوان سرنشین از خودرو پیاده شد و راننده تا ساعت ۳ بامداد مرا مورد آزار قرار داد. او که شوکر و دستبند و چاقو داشت، ادعا میکرد پلیس است من هم از ترس مجبور بودم حرف هایش را بپذیرم. وقتی به بولوار دلاوران بازگشت به طرف صندوق عقب خودرو رفت تا به قول خودش صورت جلسه بنویسد که من در یک لحظه از فرصت استفاده کردم و از چنگ او گریختم! او چند قدم به دنبالم دوید، ولی پشیمان شد و با خودرو از محل فرار کرد.
با اظهارات این دختر، پرونده «شیاطین شبگرد» پیچیدهتر شد و اهمیت ویژهای یافت به همین دلیل گروه کارآگاهان جرایم مهمه با دستورات محرمانه سردار تقوی و راهنماییهای قاضی شاکری، شیوه تحقیقات را تغییر دادند. بررسیها در اینباره ادامه داشت تا این که یک هفته بعد از این ماجرا، زن جوان دیگری با همین شگرد طعمه شیاطین شبگرد شد. اما دوست همراه این زن جوان که فرزند خردسالی نیز دارد، به شگرد دو پرایدسوار شیطان صفت پی برد و چند شماره از پلاک خودرو را حفظ کرد. او سپس پیامکی برای دوستش که در چنگ «شیاطین شبگرد» گرفتار بود، فرستاد و نوشت ماجرا را به پلیس گزارش میدهد!
شیاطین شبگرد که اوضاع را این گونه دیدند باز هم از آزار دست نکشیدند و آن زن را هم مورد تعرض قرار دادند. آنها سپس گوشی تلفن، انگشتر و مبلغ ۱۴۰ هزار تومان از حساب بانکی طعمه خود را ربودند و او را نیز اوایل بامداد از خودرو بیرون انداختند.
با به دست آمدن این سرنخ، تلاش گسترده کارآگاهان که به مخفیگاه شیاطین شبگرد نزدیک شده بودند به نتیجه رسید و دو متهم در بولوار صدف و صیاد شیرازی در یک عملیات ضربتی به دام افتادند.
تحقیقات بیشتر درباره این ماجرا از سوی قاضی شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی در حالی ادامه دارد که پلیس احتمال میدهد زنان و دختران دیگری نیز طعمه «شیاطین شبگرد» شده باشند