منازعات اخیر میان ترکیه و سوریه اعم از لفظی و فیزیکی که به برخوردهای نظامی هم کشیده شده، اوضاع منطقه را در شرایط جدیدی قرار داده و بیم از پیچیده تر شدن اوضاع امنیتی ، نگرانی های جدیدی را شکل داده است.
رویداد۲۴ طی هفته گذشته نیروهای ترکیه در واکنش به عملیات آزادسازی ادلب توسط ارتش سوریه که چند تن از نظامیان ترکیه نیز کشته شدند، اقدام به عملیات نظامی کردند؛ البته منابع رسمی سوریه گزارشهای مربوط به تلفات و خسارات حملات ترکیه به سوریه را تایید نکرده اند، با این حال ناظران و کارشناسان اعتقاد دارند، جنگ لفظی میان آنکارا و دمشق، مخاطرات کمتری از برخوردهای فیزیکی ندارد. همین تحولات میدانی منجر به گسیل تازه نیرو و تجهیزات نظامی از ترکیه به سمت مرزهای سوریه شد.
در ارتباط با شرایط جدید مصلحان منطقه بیشتر به خویشتنداری، تعقل در تصمیم گیریها و حل مسائل از طریق مجاری دیپلماتیک قائل هستند. البته طبیعی است که ترکیه حق دارد نگران امنیت خود در مرزهای جنوبی اش با سوریه باشد و در تثبیت امنیت این مرزها تلاش کند.
همچنین مبارزه و مقابله با گروههای تروریستی، تکفیری و نیز گروههایی که استقلال و امنیت ترکیه را تهدید میکنند، حائز مشروعیت است؛ اما روند تحولات منطقه و تجربیات دستکم ۷ سال اخیر نکاتی را به ما متذکر میشوند که به نظر میرسد دولتمردان ترکیهای باید به آن عنایت داشته باشند.
اول به این نکته میبایست عنایت داشته باشیم که آمریکا و اسرائیل و متحدان منطقهای آمریکا، برای منطقه نقشههایی دارند که با منافع هیچ یک از کشورهای این منطقه سازگار نیست.
تازهترین حرکت آمریکایی ها، همین طرح معامله قرن است که نه تنها منافع و سرنوشت فلسطینیان را نادیده گرفت، بلکه در جریان این بازی جدید، حتی دولتهای عربی را تحقیر کردند.
ترکیه ایها شاید لازم نباشد راه دوری بروند؛ در سال ۲۰۱۶ این کشور در معرض دخالت مستقیم آمریکاییها در آستانه کودتا و یک بحران جدی امنیتی قرار گرفت.
به علاوه نقش اسرائیل را نیز نباید در دشمنی با ملت و کشور ترکیه نادیده گرفت، چرا که صهیونیستهای اشغالگر هیچگاه به دولتهای مقتدر و قدرتمند مسلمان منطقه، بخصوص ترکیهای که دارای موقعیت ویژه راهبردی و ژئوپلتیکی است، اعتماد نخواهند کرد و آنان را برای هر لحظه یک دشمن خطرناک تلقی میکنند.
اسراییل در اتحاد با آمریکا، منطقه را به آشوب کشیده و تلاش کرده کشورهایی مانند عراق، سوریه، لیبی و یمن را تضعیف کند؛ بنابراین دیگر دولتهای منطقه بویژه بازیگران اثرگذار و مقتدر منطقه باید در انتظار ادامه بازی آمریکا و متحدانش در منطقه باشند.
در همین چارچوب، العربی جدید روز چهارشنبه فاش ساخت که دستگاه اطلاعات نظامی اسرائیل برای اولین بار آشکارا ترکیه را خطری برای خود تلقی کرده است.
باز هم در همین ایامی که تنش با دمشق بالا گرفته، پارلمان اروپا کنفرانسی را با شرکت سران پ. ک. ک و ی. پ. گ/پ. ی. د، گروههایی که دولت ترکیه آنها را درفهرست گروههای تروریستی قرار داده، برگزار کرد که با واکنش تند آنکارا روبه رو شد و آن را بهشدت محکوم کرد.
برخی نمایندگان پارلمان اروپا در این کنفرانس رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه را تهدید کرده و از پ ک ک ستایش کردند. این درست به مثابه بازی پیچیدهای است که آمریکاییها در قبال کودتای سال ۲۰۱۶ در ترکیه طراحی کرده بودند.
ترکیه و تداوم بحران
دومین نکته، اثرات سخت و سنگین تصعید بحران سوریه و منطقه بر امنیت ترکیه است که با طولانی شدن بحران و سرعت تحولات، این احتمال جدی وجود دارد که کنترل از دست بازیگران منطقه خارج شود و زمینه برای بازی بازیگران خارج از منطقه فراهم شود.
از منظر راهبردی نیز اصل آن است که بحران امنیتی از مرزهای ژئوپلتیکی کشورها دورتر شود، از همین رو مطلوب برای آنکارا آن است که بحران سوریه هرچه سریعتر به مرحله پایانی اش برسد و بازیگران اصلی منطقه باید برای خروج این کشور از بحران تحمیلی تقلای بیشتری کنند.
بنابراین، تشدید تنشها با سوریه، چه میزان با این نگاه مطابقت و مباینت دارد؟، سوالی است که پاسخ آن باید نزد آنکارا باشد.
معضل گروههای تروریستی
سوم اینکه، معضل گروههای مزدور تروریستی، درصورت کشدار شدن بحران امنیتی در سوریه، به یک زخم چرکین کهنه تبدیل خواهد شد و در آینده به شکل سیال میان کشورهای منطقه جریان خواهد داشت و اثرات آن معمولا بعد از بحران سربر میآورد؛ همان گروههایی که امروز با ترکیه متحد شده اند، فردا مشخص نیست زیر پرچم کدام طرف بایستند؛ بنابراین منطقی این است که کشورهای موثر در منطقه، از طریق همکاری و توافقات چند جانبه به دنبال راهکاری برای حل معضل این گروهها برای نظامند کردن منطقه در روندهای آینده باشند و اتفاقا ترکیه در این مسیر میبایست شتاب بیشتری داشته باشد.
بی ثباتی منافع بازیگران
چهارمین نکتهای که آنکارا باید به آن توجه ویژه داشته باشد، این است که به دلیل سرعت تغییر تعاریف منافع میان بازیگران منطقه ای، بی ثباتی مناسبات منطقه را تشدید کرده است و در این مورد رفتار و کنشهای بازیگران خارج از منطقه که منافع و تهدیدهای مشترک ندارند، برای منطقه مساله سازتر است؛ چنانچه رفتارهای بازیگران خارج از منطقه طی سالهای اخیر شاهد این مدعاست و ترکیه این موضوع را اخیرا دستکم در لیبی تجربه کرده است.
حق حاکمیت سوریه
اما در ارتباط با بحران منطقه نکاتی هم هست که چه به لحاظ حقوق بین الملل و عرف همزیستی منطقهای در صورتی که به آن عنایت ویژه نشود، حل معضلات منطقه دوچندان سخت خواهد بود.
دولت سوریه به هر حال چه برخیها بخواهند یا نخواهند، در حال حاضر دولت قانونی این کشور است و دفاع از تمامیت و مرزهای این کشور، بویژه در برخورد با طرفهای مهاجم خارجی، دفاعی کاملا مشروع و در چارچوب قوانین و کنوانسیونهای بین المللی است.
از طرفی، بحران امنیتی سوریه از ۲۰۱۱ تاکنون نشان داده که عدم حاکمیت دولت قانونی سوریه بر بخشهای بزرگی از این کشور و همچنین خارج ماندن کنترل مرزها، هزینههای سنگینی بر کشورهای منطقه از جمله عراق، ایران و ترکیه تحمیل کرده است.
شاید به همین دلیل بود که در آغاز عملیات ارتش ترکیه در شمال سوریه، کارشناسان تا حدودی نسبت به نتایج آن خوشبین بودند و این تصور وجود داشت که ارتش ترکیه بعد از راندن گروههایی که آنان را تروریست تلقی میکند، این مناطق را برای جایگزینی ارتش سوریه تخلیه و به دنبال آن امنیت مرزهای خود با ترکیه را تضمین نماید.
اما، ادامه حضور ترکیه در شمال سوریه و تحولات منتج از آن، نه تنها مساله را بطور کامل حتی برای آنکارا حل نکرد، بلکه حالا میتواند به تهدید بزرگتر امنیتی تبدیل شود.
حالا بعد از گذشت دو ماه از ورود ارتش ترکیه به شمال سوریه، اوضاع بیش از گذشته پیچیده شده است و چالش این روزهای دو کشور اعم از لفظی و یا فیزیکی نظامی، در صورتی که با خویشتنداری، تامل و تعقل همراه نشود و هیجانات بر راههای دیپلماتیک غلبه کند، میتواند بار سنگین و در عین حال جدید بر گرده خسته و ناتوان منطقه و قبل از آن ترکیه و سوریه بگذارد.
در عین حال نکتهای که نباید از نظر دور داشت اینکه بی شک، دولت سوریه سرانجام خود تامین مرزهایش را به عهده خواهد گرفت، اما سوال اینجاست که آیا ضروری است یک هزینه اضافی تا رسیدن به آن روز که خیلی دور نیست، پرداخت شود؟
بنابراین، انتظار از ترکیه در شرایط حاضر این است که با اعمال ابتکارهای مسئولانه به عنوان یک قدرت منطقهای اثرگذار، از طریق همکاریها و تواقفات دوجانبه و چندجانبه، در بهبود اوضاع امنیتی و عادی سازی زندگی در غرب آسیا گامهای موثرتری بردارد.