رویداد۲۴- بارها در قرآن کریم، خطاب به برخی بندگانی که غرق در نعمات الهی هستند ولی گذشته اسف بار خود را فراموش کرده و نسبت به وضع موجود نیز شاکی هستند از عبارت «ناسپاسان» و یا «ناشکران» استفاده شده است.یعنی کسانی که خواسته ها و حوائجی داشته اند و آرزوی خلاصی از وضع موجود خود و بهتر شدن شرایط زندگی را دارا بوده اند اما به محض بهتر شدن شرایط و تحقق نسبی خواسته ها، گذشته خود را فراموش نموده و صدای خود را به شکایت بلند می کنند.
24 خرداد، سومین سالروز انتخاباتی است که مردم برای بازگشت تدبیر و امید به مدیریت کلان اجرایی کشور و رستن از خفقان موجود، پای صندوق های رای آمدند تا هوای تازه ای بر فضای غبارآلود کشور دمیده شود و عوام فریبانی که ایران مقتدر اسلامی را به وضع فلاکت باری کشانده بودند از چرخه قدرت خارج شوند.
اینک و پس از گذشت سه سال از انتخاباتی که «حماسه سیاسی» نام گرفت لازم است شرایط قبل از 24 خرداد و بعد از آن در بوته نقد
صاحبان اندیشه و مردمان روشن ضمیر کشور قرار گیرد تا بتوان تفاوتهای حاصله و پیشرفت های محسوس را مشاهده نمود.
در بخش اول این نوشتار کوتاه، به برخی از تفاوت های بدست آمده در فضای دانشگاهی کشور به صورت اختصار، اشاره می شود.
اگر نگاهی کوتاه به فعالیت های تشکل های دانشجویی در دوران دولت های نهم و دهم داشته باشیم متوجه می شویم که آرزوی دانشجویان و تشکل های متبوع آنها، انجام بی دغدغه فعالیت های دانشجویی و سیاسی در سطح دانشگاه است.
دانشجویان آرزو داشتند بتوانند به راحتی جلسات سیاسی خود را برگزار کنند، بتوانند به نقد مسوولین دانشگاه بپردازند، بتوانند به نقد حکومت بپردازند، بتوانند آزادانه اظهار نظر کنند، نشریاتشان توقیف نشود، مجوز انتشار نشریات تشکل هایشان صادر شود، هر روز به کمیته انضباطی دانشگاه احضار نشوند، حکم تعلیق برایشان صادر نشود، از دانشگاه اخراج نشوند، ستاره دار نشوند و بتوانند حداقل در سال، مراسم روز دانشجو را برگزار کنند.
اما به جز بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشجویان و انجمن اسلامی مستقل؛ که همگی هوادار دولت مهرورز بودند، هیچکس اجازه فعالیت نداشت و اگر اجازه داشت به کمترین بهانه ای، با برخورد قهری مواجه می شد. تنفس در دانشگاه به سختی انجام می شد و روزبه روز بر انگ های سیاسی افزوده می شد.اساتید را به اجبار و پیش از موعد، بازنشته می کردند. افرادی را بدون داشتن ظرفیت علمی لازم و فقط بنابر سفارش مسوولان وقت ، به عنوان هیئت علمی دانشگاه برمی گزیدند. دانشجویان خودی را با معدل های بسیار پایین، بورسیه می کردند و قص علی هذا.
24 خرداد شد. دانشگاه متحول شد. توفیقی آمد. فرجی دانا آمد.
16 آذر برگزار شد؛ هم بسیج برگزار کرد و هم انجمن اسلامی.
نشریات منتشر شدند؛ هم جامعه اسلامی منتشر کرد و هم کانون آزادی اندیشه.
دانشجویان به دانشگاه بازگشته و در مقاطع بالاتر پذیرفته شدند، هم دانشجوی حامی احمدی نژاد در مقاطع بالاتر قبول شد و هم دانشجوی ستاره دار.
اساتید بازنشته، فراخوانده شدند. بار دیگر از ظرفیت های علمی آنان، استفاده شد. تکریم اساتید، سرلوحه اقدامات قرار گرفت.
نقد دولت، آغاز شد. دانشجویان در حضور رئیس جمهور، هرچه خواستند گفتند. به روحانی گفتند احمدی نژاد.به روحانی جسارت کردند اما کسی ستاره دار نشد.
رئیس جمهور، تعداد دفعات حضورش در دانشگاه را بیشتر کرد اما دهان کسی بسته نشد. در حضور رئیس جمهور، انواع شعارها را بدون لکنت زبان بیان کردند اما کسی بازداشت نشد. همه می دانستند که فضای دانشگاه، باید پر شور باشد و دانشجو هم مطالبه گر. فضای برگزاری آزاد جلسات دانشجویی و سیاسی فراهم شد و هوای تازه ای در دانشگاه دمید.
آیا دانشجویان ورودی سالهای 1392 به بعد، از آنچه بر دانشگاه در سال های «نه چندان دور» گذشته است آگاهند و یا با خود می اندیشند که همیشه به همین نحو بوده است؟ اگر از گذشته ها بدانند از حجم توقعاتی که در موضوع آزادی بیشتر فعالیت های دانشجویی دارند کاسته خواهد شد و انتظارات را بر اساس شرایط و امکانات، خواهند سنجید.
نباید فراموش کرد که دوران «خفقان احمدی نژادی» در دانشگاه، پس از یک دوره گشایش سیاسی در دوران اصلاحات، به وقوع پیوست.
دانشجویانی که در سال 1383، رئیس دولت اصلاحات را با انتقادهای فراوانی مواجه کردند با خود فکر می کردند که فضا باید بازتر شده و رئیس دولت، توانایی این کار را ندارد غافل از آنکه همین فضای به وجود آمده در دوران اصلاحات هم از صدقه سری رئیس دولت و مسوولین دولتی می بود و لذا هیچگاه در مخیله دانشجویان نمی گنجید که فضای باز حاکم بر دانشگاه در دوران اصلاحات، به فضای بسته و خفقان آور دوران عدالت محوری!!! تبدیل شود.
لذا باید از فضای موجود استفاده بهینه کرد و از اقداماتی که منجر به روی کار آمدن تفکر «دگم اندیش» سابق می شود خودداری کرد.