سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران بدون توجه به زمینههای فرهنگی جامعه ایرانی و رفتارشناسی ایرانیان در شرایط بحران طراحی شده و به نظر نمیرسد این سیاست دستاورد قابل اعتنایی داشته باشد.
رویداد۲۴ کارزار فشار حداکثری آمریکا علیه ایران این روزها با تردیدهای جدی مواجه شده است، این نکتهای است که حتی جان بولتون، مشاور امنیت ملی پیشین ترامپ نیز به آن معترف است. چندی پیش جان بولتون در سخنانی در دانشگاه دوک با بیان این که سیاست ترامپ در حال شکست خوردن است، گفت: من فکر نمیکنم ترامپ مطابق شعار فشار حداکثری پیش میرود. من فکر نمیکنم که ما در حال اجرای سیاست فشار حداکثری بر ایران هستیم.
ایران در دو سه سال اخیر توانسته با در پیش گرفتن سیاست مقاومت حداکثری در مقابل کارزار فشار حداکثری آمریکا مقاومت کند با این وجود اپیدمی کرونا در ایران ظاهرا امید برخی چهرههای افراطی برای زمین خوردن ایران را زنده کرده است.
اخیرا مارک دوبوویتز مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی ضمن ابراز خوشحالی از شیوع کرونا در ایران گفته آنچه تحریمها نتوانسته بود بر سر اقتصاد ایران بیاورد کرونا محقق کرده است. این نوع نگاه فارغ از نشان دادن سرشت غیر انسانی چنین شخصیتهایی ناآگاهی آنها از پیچیدگیهای جامعه ایرانی را نشان داده است.
یکی از ویژگیهای فرهنگی و حامعه شناختی ایرانیان، اتحاد و انسجام در شرایط بحران و سختی است و همین امر باعث دوام و ماندگاری آن در طول قرنها آن هم در یک منطقه پرآشوب بوده است. بعد از شوک اولیه کرونا، جامعه ایرانی کم کم در حال غلبه بر آن است و نگاهی به محتوای منتشر شده در رسانهها و شبکههای اجتماعی نشان دهنده همدلی و هم افزایی بیش از پیش اقشار مختلف برای غلبه بر این بلیه جهانی است.
نکته قابل تامل اینکه آمریکا چهار دهه است در حال آزمودن یک راه شکست خورده است. جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۹۷۹ تحت تحریم بوده است. با این وجود هیچ نشانهای وجود ندارد که ایران حاضر به پذیرش اهداف اصلی راهبرد فشارهای آمریکا بوده باشد کما اینکه در چهار دهه گذشته هم تن به هیچ خواسته نامعقول و غیر منطقی نداده است.
مقامات آمریکایی ظاهرا دریافتهاند که فشارهای وارد شده به تهران موثر واقع نشده است؛ و کم کم تعداد بیشتری از مقامات این کشور به این نتیجه میرسند با این وجود در حالی که انتظار میرود این اتفاق منجر به تجدید نظر در رویکرد سابق شود، برخی از مقامات با نوعی لجاجت سعی در ادامه همان رویه دارند.
به همین دلیل است که مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا به دنبال راههای دیگری برای اعمال فشار بر ایران است. مایک پمپئو، روز جمعه ۹ اسفند در نشست کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان این کشور، از سیاست فشار حداکثری واشنگتن بر ایران و به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی دفاع کرد. او با رد انتقادها از رویکرد دیپلماتیک دولت ترامپ در قبال ایران گفت: «جمهوری اسلامی ایران، حامی شماره یک تروریسم در جهان است و بیش از هر کشور دیگری یهودستیز میباشد».
پمپئو در مصاحبهای که تارنمای واشنگتن فری بیکن منتشر کرد، اعلام کرد که دولت کنونی آمریکا به ریاست دونالد ترامپ تلاشهای متعددی را برای مقابله با افزایش اثرگذاری ایران در منطقه آغاز کرده است. او گامهای بعدی آمریکا جلوگیری از آنچه نفوذ رو به رشد تهران در کشورهای مهم عربی همچون یمن، سوریه و لبنان عنوان کرد. این رویکرد در حالی اتخاذ میشود کهآمریکاییها فراموش کرده اند نفوذ تهران در منطقه نفوذ فرهنگی و حاصل آمیختگی فرهنگی قومی زبانی و مذهبی و هم نشینی در طول قرنها زیست مسالمتآمیز است.
وزیر خارجهآمریکا این را هم گفته است که در ماههای آینده، به همراه دونالد ترامپ تصمیم مهمی درباره مطرح کردن درخواست از سازمان ملل برای استناد به «مکانیسم ماشه» برای بازگشت مجموعهای از تحریمهای بینالمللی علیه ایران اتخاذ خواهند کرد. به گفته این مقامآمریکایی گرچه ترامپ هنوز تصمیم نهایی درباره مکانیسم ماشه در سازمان ملل اتخاذ نکرده است، اما از قبل زمینه را برای این اقدامات فراهم کرده است.
نزدیک به دو سال از آغاز کمپین فشار دولت ترامپ علیه ایران میگذرد و دولت ترامپ هنوز نتوانسته ایران را با به پای میز مذاکره بکشاند، ایران اعلام کرده که تنها با لغو تحریمها حاضر به مذاکره با آمریکا است. ترامپ باید این واقعیت را قبول کند که با تحریمهای بیشتر، منزوی کردن یا راههای نظامی مشکلات با ایران قابل حل نیست. زمان آن رسیده که این استراتژی شکستخورده حداکثر فشار را کنار بگذارد و به یک دیپلماسی واقعبینانه روی بیاورد.
طی ماهها و هفتههای اخیر دولت آمریکا در پی تشدید فشارها بر تهران از طریق سازوکار حل اختلاف و مکانیسم ماشه است آن هم در حالی که خود از این توافق خارج شده و هیچ مبنای حقوقی برای استفاده از این سازوکار ندارد. از سوی دیگر شرکای اروپایی برجام هم بعد از طرح مباحثی در خصوص استفاده از سازوکار حل اختلاف، دریافتند که استفاده از این سازوکار عملا دست آنها را در پیگیری اهدافشان خالی خواهد کرد. برای همین اعلام کردند فعلا از این سازوکار استفاده نمیکنند و ممکن است ایران واکنش تندی به این اقدام نشان دهد کما اینکه محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در اواخر دی ماه هشدار داد که اگر کشورهای اروپایی پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل بفرستند، جمهوری اسلامی از انپیتی یا پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای خارج میشود.
اکنون شاید زمان مناسبی برای ارزیابی نتایج و دستاوردهای فشار حداکثری باشد. اقدامات دو سه ساله اخیر آمریکا و بی عملی اروپا موجب بازنگری جامعه ایرانی در نوع نگاه به غرب و امکان همکاری با آن شده است که برونداد آن را میتوان در انتخابات مجلس شورای اسلامی مشاهده کرد. امروز جامعه ایرانی بویژه اقشار و طبقات متوسط به میزان قابل توجهی نسبت به آمریکا و غرب بیاعتماد شده است.
بازگشت به دیپلماسی
همزمان با اتخاذ رویکرد فشار حداکثری و اصرار مقامات آمریکایی بر این رویه، برخی تحلیلگران و کارشناسان از لزوم بازگشت به دیپلماسی سخن میگویند. در این راستا نشریه آمریکایی نشنال اینترست، چندی پیش نوشت: لازم است دولت آمریکا و ایران برای یک مذاکرات تازه و موفقیتآمیز، شرایط واقعگرایانهای در کوتاهمدت ایجاد کنند، به ازای بازگشت ایران به تعهداتش طبق قرارداد برجام، آمریکا باید معافیتهای جدیدی صادر کند تا تهران بتواند نفت خود را در بازار بفروشد. واشنگتن باید سیاست فشار حداکثری را کنار بگذارد و به شرایط قبل از خروج از برجام بازگردد. حسن روحانی رئیس جمهور ایران بارها تأکید کرده که این تغییرات او را بر سر میز مذاکره با واشنگتن بازمیگرداند. شاید چنین تغییر رویهای برای رئیس جمهور آمریکا بسیار سخت باشد، ولی اهمیت مزایای دیپلماتیک و امنیتی این تغییر سیاست بیشتر از هزینههای سیاسی آن است. ترامپ با متعادل کردن شرایط نهتنها از تکرار درگیریهای خطرناک تابستان گذشته جلوگیری کرده بلکه فرصتی برای حل و فصل صلحآمیز مناقشات بین ایران و آمریکا بهوجود آورده است.
ایالات متحده میتواند مسیر دیگری را در قبال ایران در پیش بگیرد مسیری که هم به نفع آمریکا خواهد بود و هم به نفع شرکای آن. اما ورود به این مسیر نیازمند قدم گذاشتن در مسیر دیپلماسی و عقب نشینی از اهداف غیرقابل دست یابی است. آمریکا میتواند به برجام بازگردد و تسهیل تحریمها را به عنوان چراغ سبز مذاکره در نظر بگیرد.
مشاوران دولتآمریکا چه کسانی هستند؟
سیاستهای اعمالی علیه تهران آبشخور آنها را به خوبی نشان میدهد. لابی سعودی - صهیونیستی به نوعی سیاست خارجی آمریکا را در راستای اهداف خود به گروگان گرفته اند و دولت ترامپ هم بی توجه به تاثیر این سیاستها بر منافع مردمآمریکا این سیاستها را اجرا میکند.
از سوی دیگر برخی گروههای معلوم الحال تروریستی از دیگر جرایاناتی هستند که امید زیادی بسته بودند در سایه ناآگاهی ترامپ وی را به درگیری با تهران بکشانند با این وجود ایران تاکنون توانسته است با درایت و قاطعیت با سیاستهای خصمانه آمریکا مقابله کنند. ایران بویژه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از مراحل بسیار سختی عبور کرده است و این بار هم از این شرایط عبور خواهد کرد چه بسا دشواریها، سختیها و تنگناها تجارب مشترکی برای اقشار و اقوام مختلف ایرانی است که چه دشواریها و سختیهایی را از سرگذراندهاند.