رویداد۲۴ دستکم در عرصه سیاسی، درشتترین داغی که کرونا به گمانم برجای نهاده، سیلی بیدارباش به اقتدارستیزانی است که هماره ساحت دولت را مساوی «شر ضرور» پنداشتهاند.
در واقع کرونا به همه آرمانگرایان ثابت نمود که در برابر «دشمن سخت نادیدنی»، سازمانهای خصوصی مردمنهاد تاب ایستادگی آنچنانی ندارند و اتفاقا «قدرت سخت دیدنی»، همان چترِ عافیتِ گشودنی بر سر خلق است که با تمام امکانات و استعدادش، امنیت را به جانان رنجور و دربند، هبه مینماید.
بیشتر بخوانید:
ماجرای فیلمی از عدم پذیرش بیمار کرونایی در رشت
کرونا از سویی، اثر دومی هم داشته که برخلاف مورد قبلی، موید مولفههای لیبرالیسم است. بلای همهگیر و جهانشمول کرونا، این نهیب را به هیمنه اندیشهای واقعگرایان زد که رویارویی با برخی مسائل و معضلات، از توان یک واحد سیاسی خاص خارج بوده و عامل یاریگر، سازمانها و مجموعههای فراملی هستند که رئالیسم یک عمر با نگاه ظنین و مشکوک به کارویژههای آنها نگریسته است.
شاید بیراه نباشد که ژیژک فیلسوف شهیر، کرونا را ناچیزکننده «تفاوتهای کوچک ما» و «مولود نوعی همبستگی جهانی» برشمرده است.