معمولا ما زندگیمان را به بیرون و درون خانه تقسیم میکنیم. بحثهای کاری متعلق است به اداره و مغازه و مطب و دفتر و شرکت، بحثهای عاطفی و شوخی و نصیحت و گل گفتن و گل شنفتن هم برای خانه.
رویداد۲۴ این توصیه جدی است که کار بیرون را نباید به خانه آورد و حریم خانواده را نباید با کارتابل و ملاقات و تلفنهای طولانی و مشغلههای فکری آلود. بیرون بیرون است و خانه خانه. اما از آنجایی که ۸ ساعت از وقت در خانه ماندن را به خواب طی میکنیم معمولا سهم زیادی به دور هم بودن و صحبت کردن و با خانواده بودن نمیماند. علیالخصوص که خانههای امروز عضو ثابت و قدرتمندی به نام تلویزیون دارد که در شاهنشین مینشیند و وقت همه را مثل جاروبرقی میمکد و امکان معاشرت را از دیگران میگیرد.
حتی امروز اوضاع طوری است که در بعضی خانهها سفره و دور هم نشینی به مفاهیم انتزاعی بدل شدهاند و مصادیق واقعی خود را از دست دادهاند. ما ۸ ساعت در اداره یا دکان یا آفیس مشغول کاریم. چیزی حدود سه، چهار ساعت هم به رفت و آمد میگذرد و در خیابان و کوچه و مترو و تاکسی و اتوبوس و ماشین شخصی سپری میشود. از ۱۲ ساعت باقیمانده ۸ ساعتش در رختخواب میگذرد و ۴ ساعتش هم میماند برای سفره و تلویزیون و مهمانی و حرفهای خانوادگی.
بیشتر بخوانید:
شوهرم بدلیل شیوع کرونا در خانه مانده و مرا کتک میزند
در واقع این سبک وقتگذرانی به قدری فراگیر است که هر گونه تغییری میتواند، باعث دردسر شود. در واقع ما معتاد به این سبک زندگی شهری هستیم و معمولا در خانه بیش از سه، چهار ساعت وقت نمیگذرانیم. این ۴ ساعت بشود ۵ ساعت یا بیشتر، اختلالاتی جدی وارد زندگیمان میکند. ترک عادت موجب مرض است که اگر مرض را اینجا به معنی دردسر بگیرید، با توجه به تجربیات شخصیتان، میتوانید عرضم را تصدیق کنید که «در خانه ماندن بیبرو برگرد دردسرآفرین است».
اگر میبینید روزهای تعطیل ناخواسته با همسرتان بگو مگو میکنید یا اوقات خوشتان یک دفعه تلخ میشود، بخش زیادیاش تقصیر شما نیست بلکه تقصیر خانه است. اگر در روزهای تعطیل حوصلهتان سر میرود، خودتان را سرزنش نکنید. شما برای در خانه ماندن تربیت نشدهاید و کسی چیزی از آداب در خانه ماندن را یادتان نداده است، برای همین یک به دو نرسیده با داد و بیداد و اوقات تلخی از خانه بیرون میزنید تا «بیرون» به رویتان آغوش بگشاید و قدری نازتان را بخرد و...
این تعبیر «حوصله سر رفتن» متاخر است، قدیمیها مطلقا درکی از آن نداشتند. اصلا آنها به معنای امروزی اوقات فراغت نداشتند از همه مهمتر بلایی به اسم تلویزیون بالای اتاقشان جا خوش نکرده بود. امروز جاروبرقی قدرتمندتری با قوه مکش هزار برابر تلویزیون وارد زندگیمان شده که شبانهروزی وقتخوری میکند: موبایل. آیا چنین وقتخورهایی قابل اعتمادند؟
به دلیل شیوع کرونا اهل فن توصیه کردهاند که در خانه بمانید. سلمنا. حداقل ۱۵ روز یا یک ماه باید در آپارتمانهای کوچکمان بست بنشینیم بلکه هر چه زودتر شر این ویروس شرور کم شود. اما آیا این کار ساده است و ما میدانیم در این مدت چطور وقتمان را پر کنیم؟ ما که معمولا در روزهای تعطیل گرفتار دعواهای خانوادگی میشویم و خیلی زود حوصلهمان سر میرود چطور چنین مدت نسبتا زیادی را تاب بیاوریم؟
بیشتر مردم به کمک کتاب، فیلم و معاشرت با دوست و همسایه وقت گذرانی میکنند؛ بافتنی میبافند، گلدوزی میکنند، پازل میچینند و اگر ذوق هنری داشته باشند، سازی میزنند یا نقاشی میکشند یا کاردستی درست میکنند. خیلی هم خوب، اما آیا شدنی است از کوچک و بزرگ و زن و مرد بخواهیم کتاب بخوانند و بازی تاج و تخت ببینند و کوبلن ببافند و صفحات موبایل را بالا و پایین کنند؟
اجازه دهید صریحتر مساله مهم درخانه ماندن را مطرح کنم. ویروس کرونا مشکلی جدی است که اگر بحرانش بنامیم، مبالغه نکردهایم. اما آیا این خانهنشینی طولانی نمیتواند خود قوز و بالاقوز شود و تبدیل به یک معضل بلکه یک بحران اجتماعی شود؟ آیا در این مدت نسبتا طولانی ما گرفتار دعواهای جدی خانوادگی نمیشویم؟ آیا محتوای ماهواره و موبایل ذهن مردم را مشوب نمیکند و در معرض خطرشان قرار نمیدهد؟ در خانه ماندن آدمها را عصبانی میکند و آستانه تحملشان را پایین میآورد. به خصوص بهسر بردن در یک آپارتمان کوچک میتواند شرایط وخیم محبس را بازسازی کند و ذهن مرد و زن و بچه در خانه مانده را به هم بریزد.
در این وسط تلویزیون خودمان هم انصافا اعصاب خرد کن است. بقیه هم بدند، اما بنا به دلایلی که فعلا جای طرحشان نیست، تماشای مداوم شبکههای داخلی بیننده را از کوره به در میبرد و وادار به ناسزاگوییاش میکند.
مشکل اینجاست که ما برای در خانه ماندن تربیت نشدهایم و این راهکارهای متعارف هم بعید است کمک چندانی بکند. شاید لازم است، متخصصان در این حوزه وارد میدان شوند و به بهترین وجه مردم را بسته به سنخ روانیشان راهنمایی کنند. امکانات دنیای مجازی میتواند، دورافتادگی از دوستان و آشنایان را جبران کند و یکجور دورهمی دیجیتال تدارک ببیند یا بشود، نوعی مشارکت مدنی از دور تعریف کرد. من متخصص این امر نیستم و چیزی را هم به کسی توصیه نمیکنم، اما از بزرگان قوم میخواهم تا برای این معضل جدی راهحل بیندیشند و آداب در خانه ماندن را آموزش بدهند. این معضل را دستکم نگیرید.