رویداد۲۴ در دورانی که سرمایهداری و خصوصی سازی بیشترین آسیب را به اقتصاد جهانی زده، سیاستمداران برای تجدید محبوبیت خود به سوسیالیسم روی آوردهاند. گرچه بسیاری از این چهرهها با سوسیالیسم مد نظر کارل مارکس فرسنگها فاصله دارند، اما همچنان برای کسب محبوبیت و بیان شعارهای عدالتخواهانه از ایدهای این اندیشمند بزرگ استفاده میکنند.
چهرههایی نظیر جرمی کوربین در انگلیس و برنی سندرز در آمریکا در حال حاضر این ایده استفاده میکنند؛ آنها خواستههایی را مطرح کردهاند که محور چرخه سوسیال دموکراسی است: آنها خواستار افزایش خدمات اجتماعی نظیر اشتغالزایی و اقدام برای مقابله با تغییرات اقلیمی شدند. اما جرمی کوربین و برنی سندرز نماینده چیزی بسیار متفاوت از سوسیال دموکراسی مدرن هستند. در حالی که سوسیال دموکراسی در اروپا در دهههای گذشته کم کم به ابزاری برای سرکوب تضاد طبقاتی به نفع ساز و کارهای دوستانهتر بین کسب وکارها، کارگران و دولت تبدیل شده، کوربین و سندرز و هم کیشان آنها خواهان احیای نزاع طبقاتی از پایینند. با این حال برخی معتقدند شاید شرایطی وجود داشته باشد که استفاده ظاهری از ایدههای مارکس و بیان شعارهای او به جای پایبندی به آن ایدهها، نتواند جذابیتی ایجاد کند.
بیشتر بخوانید: سوسیال دموکراسی چه میگوید؟/ نسبت آرمانهای کارگری با شعارهای سندرز و کوربین چیست؟
به گزارش رویداد۲۴ فرید زکریا در واشنگتن پست درباره سندرز نوشته چشمانداز این کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری بسیاری از افراد را نگران کرده که نکند برند سوسیال دموکراتیک او نتواند فروش برود و دور دوم انتخابات را از ترامپ بگیرد.
این شاید درست باشد، اما این فقط نگاه به سندرز از دریچه نگاه انتخاباتی است. مطمئنا سوال مهم این نیست که آیا برنامههای او محبوبیت لازم را خواهد داشت یا نه بلکه سوال اینجاست که آیا اساسا برنامههای او درست است؟
شاید وقت آن باشد که از هل دادن برنی سندرز در منحنیهای پیشبینیهای انتخاباتی دست برداریم و از خودمان بپرسیم کشور با رییس جمهور شدن سندرز چه شکلی خواهد شد؟
زکریا نوشته بیایید از موضوعی که سندرز به عنوان مهمترین چالش آمریکا و جهان یاد میکند، شروع کنیم. تغییرات اقلیمی. سندرز میخواهد کشور به سمت استفاده صد درصدی از انرژیهای نو در بخش برق و حمل و نقل تا سال ۲۰۱۰ حرکت کند و به طور کلی اقتصاد تا سال ۲۰۵۰ دی کربنزدایی شود.
اینها اهداف جاه طلبانه قابل تحسینی است. اما سوال اینجاست که چطور آمریکا قرار است به این اهداف دست پیدا کند؟
در دوران اوباما آمریکا بیش از هر زمان دیگری میزان آلایندهها را کاهش داد. میزان انتشار کربن در آمریکا از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۶، ۱۵ درصد کاهش یافت. بر اساس دادههای کربن بریف، اصلیترین دلیل این کاهش آلودگی حرکت از زغال سنگ به سمت گازهای طبیعی بوده است. مصرف انرژی خورشیدی نیز در این دوره به ۳ درصد رسید.
بیشتر بخوانید: احیای سوسیالیسم/ سرمایهداری چگونه در حال افول است؟
با این وجود سندرز مخالف استفاده از گاز طبیعی است. او همچنین قصد دارد نیروگاههای گاز را تعطیل کند. گاز طبیعی ۳۰ درصد مصرف گاز کل آمریکا ست. باد و خورشید تقریبا ۵ درصد سهم دارند. طرح سندرز نیاز به یک جهش بلند به سمت انرژیهای تجدید پذیر دارد که چند سال طول میکشد.
سندرز با انرژی هستهای نیز مخالف است. او میخواهد همه نیروگاههای هستهای کشور را ظرف ۱۰ سال تعطیل کند. ترس او از این نیروگاهها ریشه در حوادثی دارد که در یک دهه گذشته در این نیروگاهها رخ داده، اما در واقع انرژی هستهای ۲۵۰ بار امنتر از نفت و ۳۰۰ بار امنتر از زغال سنگ است.
طرح انرژیهای سبز سندرز بر اساس یک تفکر جادویی بنا شده است. در این طرح فرض بر این است که ما ظرف ۱۰ سال سیستم حمل و نقل و برق خود را صد درصد تجدید پذیر کنیم در حالی که بر اساس طرح باید دو منبع انرژی مهم که ۶۰ درصد انرژی ما را تامین میکند تعطیل کنیم. این طرح بسیار تعجب برانگیز است.