رویداد۲۴ شیوع جهانی ویروس کرونا نیز مانند فروپاشی دیوار برلین یا ورشکستگی بانک برادران لمان، تبعاتی در پی خواهد داشت که امروز تنها میتوانیم بخشی از آن را تصویر سازی و پیش بینی کنیم. آنچه مسلم است این است که ویروس کرونا همانقدر که جانها را میگیرد، بازارها را مختل میکند و صلاحیت دولتها را به چالش میکشد، به یک تغییر دائمی در قدرت اقتصادی و سیاسی خواهد انجامید که در آینده نزدیک یا دور جلوهگر خواهد شد.
تصویر جهان پسا کرونا یکی از مسائلی است که این روزها دغدغه همه کشورهای دنیاست و مردم تمام دنیا به این موضوع فکر میکنند که پس از گذراندن بحران ویروس کرونا چه خواهد شد؟
ویروس کرونا و تقویت ناسیونالیسم
به گزارش رویداد۲۴ استیون والت استاد روابط بین الملل دانشگاه هاروارد و نویسنده دو کتاب معروف «لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» و «نخبگان سیاست خارجی آمریکا و افول برتری ایالات متحده» در فارین پالیسی نوشته شیوع ویروس کرونا به زودی دولتها را تقویت کرده و ناسیونالیسم را افزایش میدهد. دولتهایی که برای مقابله با این ویروس شرایط اضطراری اعلام کرده اند قدرت جدیدی به دست خواهند آورد.
ویروس کرونا تغییراتی در قدرت و نفوذ در عرصه جهانی از غرب به شرق را ایجاد خواهد کرد. کره جنوبی و سنگاپور به خوبی به این ویروس واکنش نشان داده اند و چین نیز با اینکه ابتدا اشتباهاتی داشت، اما از پس آن بر آمد. واکنش اروپا و آمریکا با کندی همراه بوده و برند غربی را لکه دار کرده است.
والت نوشته آنچه تغییر نخواهد کرد، ماهیت تقابلی نظام سیاسی جهانی است. شیوعهای دیگر از جمله شیوع ویروس آنفلوانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۹ تاثیری بر رقابتهای میان قدرتهای بزرگ جهان نگذاشت و ویروس کرونا نیز چنین تاثیری نخواهد داشت. ما شاهد عقبنشینی بیش از پیش از جهانی شدن خواهیم بود و دولتهای ملی با هدف کاهش آسیب پذیری در آینده تقویت خواهند شد. به این ترتیب ویروس کرونا جهانی با آزادی و کامیابی کمتر را به همراه خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: جامعه پساکرونا جامعهای متفاوت یا متحول؟/ فردای بحران چه خواهد شد؟
پایان جهانی شدن
رابین نیبلت مدیر اندیشکده چتم هاوس درباره تاثیر ویروس کرونا بر جهان میگوید: شیوع جهانی ویروس کرونا کمر اقتصاد جهانی شده را خواهد شکست. رشد اقتصاد چین و قدرت نظامی این کشور همین الان هم اجماعی را در آمریکا علیه چین میان هر دو حزب ایجاد کرده است. ویروس کرونا، دولتها، کمپانیها و جوامع را به سمت تقویت ظرفیتهای خودشان برای مقابله با اقتصاد خود بسنده آتی سوق میدهد.
به نظر بسیار بعید است که جهان بار دیگر به سمت سودهای مشترک زیر پرچم جهانی شدن تمایلی پیدا کند. بدون مشوقهایی برای ایجاد اقتصاد یکپارچه جهانی، معماری حکمرانی اقتصادی جهانی که در قرن ۱۹ پایهگذاری شده تضعیف خواهد شد.
جهانی با مرکزیت چین
به گزارش رویداد۲۴ کیشور محبوبانی از نخبگان جهان و دانش آموخته فلسفه و تاریخ که چندین منصب دیپلماتیک مهم در سنگاپور داشته، درباره نتیجه شیوع ویروس کرونا بر جهان میگوید: پندمی کرونا به صورت بنیادین سویههای اقتصادی جهان را متوقف نخواهد کرد بلکه تغییراتی که همین الان به وجود آمده را تشدید میکند: حرکت جهانی شدن با مرکزیت آمریکا به سمت جهانی شدن با مرکزیت چین.
چرا این روند ادامه مییابد؟ جمعیت آمریکا همین الان ایمانشان را به تجارت جهانی و بین المللی از دست دادهاند. توافق تجارت آزاد چه با ترامپ چه بی ترامپ، فاسد شده بود. در عوض چین ایمانش را از دست نداده است. چرا؟ دلایل تاریخی عمیقی برای این منظور وجود دارد. در دهههای اخیر چین یک احیای حضور در عرصه جهانی را تجربه کرده و مردم آن معتقدند در هر جایی از جهان میتوانند رقابت کنند.
در نتیجه همان طور که در کتاب «آیا چین پیروز خواهد شد؟» توضیح دادهاند آمریکا دو گزینه دارد: اگر هدف اولیهاش حفظ اولیت در جهان است باید با چین وارد رقابت با حاصل حمع صفر در عرصههای سیاسی، اقتصادی و ژئوپلتیک شود. اگر هدف آمریکا بهبود وضع مردم آمریکاست باید با چین همکاری کند. یک مشاور خردمند پیشنهاد همکاری را گزینه بهتری میداند. با این حال با فسادی که در محیط سیاسی آمریکا در قبال چین شاهد آن هستیم، احتمالا مشاورهای خردمند راه به جایی نمیبرند.
دموکراسیها از صدفشان بیرون خواهند آمد
جان ایکنبری نویسنده کتاب «ابرقدرت، هژمونی آمریکا در قرن ۲۱» و نظریه پرداز روابط بین الملل و سیاست خارجی آمریکا میگوید در کوتاه مدت بحران ویروس کرونا مباحث مختلفی را در استراتژیهای کلان غربی به وجود خواهد آورد.
جریانهای مخالف جهانی شدن و ملیگراها و دشمنان چین و حتی انترناسیونالهای لیبرال شواهدی برای اضطراری اعلام کردن اجرای دیدگاههایشان ارائه خواهند داد. با توجه به فروپاشیهای اجتماعی و خسارتهای اقتصادی ناشی از بحران ویروس کرونا، به سختی میتوان پیش بینیای به جز تقویت ملیگرایی داشت، اما درست مانند دهههای ۳۰ و ۴۰ میلادی، شاید نوعی انترناسیونالیسم سرسخت مانند آنچه روزولت یا چند دولتمرد دیگر قبل از دوران جنگ آغاز کردند را شاهد باشیم. در دهه ۳۰ و با فروپاشی اقتصادی نشان داد جوامع مدرت چقدر میتوانند به هم متصل باشند. آمریکا به نسبت کمتر از دیگر نیروها مورد تهدید قرار گرفته بود. کاری که روزولت و دیگر انترناسیونالیستها انجام دادند ایجاد نظمی برای دوران پسا جنگ بود که میتوانست سیسمی بازتر را به همراه داشته باشد.
در نتیجه آمریکا و سایر دموکراسیهای غربی ممکن است همین روش را در پیش بگیرند. شاید واکنش آنها در وهله نخست جنبههای ناسیونالیستی بیشتری داشته باشد، اما در بلند مدت دموکراسیها از پوسته خود بیرون آمده و نوع جدیدی از عملگرایی سازنده بین المللی را ایجاد خواهد کرد.
سود کمتر، ثبات بیشتر
شنون اونیل نویسنده کتاب «آمریکا شمالی» درباره تاثیر شیوع ویروس کرونا بر روندهای جهانی میگوید: ویروس کرونا رویکردهای اولیه ساز وکار جهانی را تضعیف خواهد کرد. کمپانیها باید در روشهایشان بازبینی کنند و زنجیرههای توزیع جهانیشان را کوچک سازی کنند.
زنجیره توزیع جهانی از نظر اقتصادی با رشد هزینههای کارگری در چین، جنگ اقتصادی آمریکا و چین و توسعه روباتیک، اتوماسیون و پرینت ۳ بعدی و از نظر سیاسی با کاهش سطح اشتغال داخلی به ویژه در اقتصادهای بزرگ همین الان هم تضعیف شده است. ویروس کرونا امروز بسیاری از لینکهای باقیمانده را نیز از هم گسسته است.
روی دیگر شیوع ویروس کرونا این است که دولتها نفوذ بیشتری بر زنجیره توزیع خواهند داشت و صنایعی را که به نظرشان استراتژیک است را تقویت میکنند. سوددهی کمتر خواهد شد، اما ثبات افزایش مییابد.
شیوع ویروس کرونا میتواند در خدمت اهداف مفیدی قرار بگیرد
شیوشانکار منون مشاور پیشین امنیت ملی دولت هند در این باره میگوید: شاید خیلی زود باشد، اما سه چیز محتمل به نظر میرسد: اول اینکه پندمی ویروس کرونا سیاست ما را تغییر خواهد داد، چه درون دولتها چه در ارتباط بین آنها. تغییر جوامع، حتی لیبرالترین آنها نیز به دست دولتها صورت میگیرد. موفقیت نسبی برخی دولتها در غلبه بر ویروس کروناو تاثیرات اقتصادی آن میتواند برخی معضلات امنیتی و قطبی شدن درون جوامع را در برخی موارد تضعیف و برخی موارد تقویت کند.
تجربه نشان میدهد که پوپولیستها و اقتدارگرایان لزوما این ویروس را بهتر کنترل نکردهاند. در واقع کشورهایی نظیر کره جنوبی و تایوان موفقتر بودهاند. کشورهایی که دموکراسیهای قویتری دارند.
مساله دوم اینکه خیلی زود است که پایان جهان در هم تنیده را اعلام کنیم. این پندمی نیاز ما به ارتباط با یکدیگر را بیش از گذشته ثابت کرد، اما همه سیاستها به سمت داخل معطوف شده است. ما به سمت جهانی فقیر تر، کوچکتر و خسیستر پیش میرویم.
در نهایت اینکه نشانهایی از امید نیز دیده میشود. هند ابتکار عمل ویدئو کنفرانس با سران کشورهای آسیابی جنوبی را در دست گرفته است. شاید این شیوع سبب شود کشورها به سمت درک بهتر از منافع واقعی شان پیش بروند و این یعنی حرکت به سمت اهدافی سودمندتر از گذشته.
قدرت آمریکایی نیاز به یک استراتژی جدید دارد
به گزارش رویداد۲۴ جوزف نای تئوریسن «قدرت نرم» و نویسنده آمریکایی در پیش بینی جهان پس از کرونا میگوید: در سال ۲۰۱۷ ترامپ یک استراتژی امنیت ملی جدید را معرفی کرد بر قدرت رقابت بالای آمریکا تمرکز داشت. کوید ۱۹ نشان داد این استراتژی تا چه حد فاقد صلاجیت است. حتی اگر آمریکا قدرت جهانی باقی بماند نمیتواند به تنهایی امنیتش را تامین کند؛ همانطور که ریچار دنزیگ در سال ۲۰۱۸ این مشکل را خلاصه کرده، قرن ۲۱ و فناوریهای آن جهانیاند، نه تنها در توزیع بلکه در تبعات.
در تهدیدهای فراسرزمینیای نظیر ویروس کرونا و تغییرات اقلیمی، تنها کافی نیست که به سیطره آمریکا بر دیگر ملتها بیندیشیم. کلید موفقیت در یادگیری اهمیت قدرت دیگران است. همه کشورها منافع ملی را اولیتشان میدانند، سوال مهم این است که این منافع چه دامنهای از تعریف دارند. ویروس کرونا نشان داد ما در تطبیق استراتژیهایمان با جهان جدید چقدر ناتوانیم.
بیشتر بخوانید: پس از بحران کرونا، روزگار اقتصادی سخت تری را تجربه خواهیم کرد؟
تاریخ ویروس کرونا توسط فاتحان آن نوشته خواهد شد!
جان الن رییس موسسه بروکینز و ژنرال بازنشسته نیروی تفنگداران دریایی آمریکا در این باره میگوید: مانند همیشه تاریخ توسط فاتحان بحران ویروس کرونا نوشته خواهد شد. همه ملتها و همه افراد امروز فشار اجتماعی ناشی از این بیماری را حس میکنند. در نهایت ملتهایی که چه در ماهیت منحصر به فرد سیاسی و اقتصادی نظامهایشان چه در فرم حمایتهای بهداشتی شان استقامت بیشتری از خودشان نشان دهند، پیروز خواهند شد.
برای برخی این پیروزی قاطع دموکراسی و چندجانبه گرایی تفسیر میشود و برای برخی فواید قوانین اقتدارگرایانه و قاطع. در هر صورت این بحران ساختار بین المللی را در مسیری که تنها میتوانیم آن را حدس بزنیم تغییر خواهد داد.
ویروس کرونا فعالیتهای اقتصادی را با رکود مواجه میکند و تنشها بین کشورها را افزایش میدهد. در طولانی مدت؛ این شیوع جهانی ظرفیت سازنده اقتصاد جهانی را تحت تاثیر قرار داده و تضعیف میکند به ویژه در کسب و کارهایی که به نیروی کار خارجی وابسته بودند. این خطر برای کشورهای در حال توسعه و اقتصادهایی که کارگران آسیب پذیر زیادی دارند بیشتر خواهد بود. نظام بین المللی تحت فشار قرار میگیرد و درگیری بین کشورها افزایش مییابد.
مرحله جدیدی از کاپیتالیسم جهانی
لوری گرت نویسنده کتاب «طاعون بعدی» در این باره میگوید: شوک بنیادین برای نظامهای مالی و اقتصادی جهان، شناخت آسیب پذیری شبکههای توزیع جهانی در برابر هر گونه عامل اختلالی بوده است.
ویروس کرونا نه تنها تاثیرات بلند مدت اقتصادی خواهد داشت بلکه تغییرات بنیادینی را به همراه میآورد. جهانی سازی به کمپانیها اجازه داده بود شبکه تولیدشان را در سراسر جهان بسط بدهند و محصولاتشان را به همه بازارها به طور همزمان برسانند و هزینههای انبارداری را دور بزنند. خالی شدن قفسهها ظرف چند روز نشان دهنده شکست این شبکه بود. کرونا نشان داد ویروسها نه تنها مردم بلکه همه سیستمهای «همزمانی» (تولید و توزیع همزمان) را تحت تاثیر قرار میدهند.
با توجه به خسارتهای بازارهای مالی ناشی از شیوع ویروس کرونا، کمپانیها باید در روشهایشان تجدید نظر کنند. نتیجه شاید یک مرحله جدیدی از کاپیتالیسم جهانی باشد که در آن شبکه توزیع به خانههای مردم نزدیکتر شوند و در مقابل هر بحرانی در آینده مصون بمانند. شاید این اتقاق در کوتاه مدت سود کمپانیها را کم کند، اما در بلند مدت مقاومت بیشتری خواهد داشت.
دولتهای شکست خورده بیشتر
ریچارد هاس رییس شورای روابط خارجی آمریکا میگوید: ویروس کروتا دست کم در سالهای آتی منجر به نگاه دروننگر بیشتر دولتها خواهد شد. دولتها مجبورند به داخل تمرکز بیشتری داشته باشند. من پیش بینی میکنم حرکتها به سمت خودبسندگی بیشتر خواهد شد چرا که آسیبپذیری شبکه توزیع را تجربه کردهاند. تمایل برای شرکت در معصلات منطقهای و جهانی نظیر تغییرات اقلیمی کمتر میشود.
به اعتقاد من کشورها دچار مشکلاتی برای ریکاوری این بجران خواهند داشت و دولتهای ضعیف و شکست خورده به تصویر جهان در سالهای آتی بدل خواهد شد. بحران کرونا روابط چین و آمریکا رو به زوال خواهد برد و یکپارچکی اروپا نیز تضعیف خواهد شد.
اما از جنبه مثبت، ما شاهد تقویت نظام هایدرمانی کشورها خواهیم بود. اما در مجموع این بحران ریشه در جهانی شدن داشته و آن را تضغیف میکند.
آمریکا در آزمون رهبری شکست خورد
کوری معاون موسسه مطالعات استراتژیک بین المللی در این باره میگوید: دولت آمریکا با خودیاری محدود و بی لیاقتی دیگر یک رهبر جهانی نخواهد بود. تاثیرات جهانی این همه گیری میتوانست با فراهم کردن شبکه اطلاعات بین المللی از طریق سازمانهای جهانی محدود شود. به این ترتیب دولتها وقت داشتند خودشان را برای آن آماده کنند. این چیزی است که آمریکا میتوانست سازماندهی کند و نشان دهعد با اینکه به خودیاری اعتقاد دارد، اما تنها به فکر خودیاری نیست. واشنگتن از این آزمون موفق بیرون نیامده است.
در همه کشورها ما شاهد قدرت روح انسانی هستیم
نیکولاس بورنز استاد دانشگاه هاروارد و معاون سابق وزارت خارجه آمریکا میگوید: کوید ۱۹ بزرگترین بحران جهانی قرن اخیر است. بحران درمان عمومی همه ۷.۸ میلیارد نفر جمعیت زمین را تهدید کرده است. بحران اقتصادی و مالی میتواند تاثیراتی بسیار عمیقتر از بحران و رکود بزرگ ۲۰۰۸-۰۹ داشته باشد. هر بحرانی به تنهایی شوک بزرگی به همراه دارد که تغییرات دائمی بر نظام بین المللی و توازن قدرت میگذارد.
تا این لحظه همکاریهای بین المللی کافی نبوده است. اگر آمریکا و چین که قدرتهای جهانند نتوانند جنگ لفظی را کنار بگذارند مسئول این بحران خواهند بود. اگر اتحادیه اروپا نتواند کمکهای بیشتری برای شهروندانش که جمعیتی بالغ بر ۵۰۰ میلیون را در بر میگیرد فراهم کند باید در آینده برای اتحادیه اروپا قدرت بیشتری قائل شود.
در هر کشوری تا امروز شاهد قدرت روح انسانی بودهایم؛ پزشکان و پرستاران و مقامات دولتی و مردم عادی که سعی میکنند در برابر این ویروس مقاومت کنند.