رویداد۲۴ نوید عابدین پور: «به دنبال رد پیشنهاد همراه با خشونت روسها، از سوی دولت ساعد، حکومت با تهدیدهای کافتارزاده به وحشت افتاد و در پی آن بود که شخصی ملایم و درعینحال، مخالف امتیارخواهی روسها پیدا کند که از حمایت اقلیت مجلس نیز برخوردار باشد؛ و بهترین گزینه، مرتضی قلی بیات بود» مسعود بهنود
مرتضی قلیخان بیات سیاستمدار عصر مشروطه و پهلوی است. او خواهرزاده دکتر مصدق بود و بیشتر عمر خود را در نمایندگی مجلس و پستهای دولتی گذارند. او در سال ۱۳۲۳ به نخستوزیری رسید، ولی دولت او تنها شش ماه دوام آورد و پس از آن دوباره مجلس بازگشت.
مرتضی قلی بیات معروف به سهام السلطان در سال ۱۲۶۶ در اراک به دنیا آمد. او فرزند حاج عباسقلی خان سهامالملک و خواهرزاده دکتر محمد مصدق بود. او با حکم مصدق رییس شرکت ملی نفت شد و مصدق تلاش زیادی برای حفظ نخست وزیری او نیز داشت. در حقیقت میتوان او را ژن خوب در حکومت پهلوی خواند که بیش از آنکه تخصصی داشته باشد، با روابط بر سر کار حفظ شده بود.
بیات تحصیلاتی در حد متوسطه داشت که نزد آموزگاران خود در خانه آموخته بود. او مدام در حال سفر به اروپا بود و همین موضوع تجربه او را بسیار کرده بود. او پس از آن به آموختن صرف و نحو عربی و زبان فرانسوی روی آورد و در بیست سالگی وارد خدمت نظام شد و به فرماندهی سواران اراکی رسید.
پس از آن با نهضت مشروطه همراه شده و به مشروطهچیان اراک پیوست و خدمت نظام را ترک گفت و به کار ملکداری و فعالیتهای سیاسی روی آرود و حزب اعتدال را در اراک پایهگذاری کرد.
مرتضی قلی بیات از دوره چهارم تا سیزدهم مجلس شورای ملی نماینده مجلس بود. چندبار وزیر شد و مدت کوتاهی هم استاندار آذربایجان شد. او در نخستین مجلس مؤسسان که در سال ۱۳۰۴ برای تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی تشکیل شد، عضو و نایبرییس مجلس بود.
نخستینبار محمدعلی فروغی ذکاء الملک در سال ۱۳۰۴ در نخستین کابینهاش که کابینه تاجگذاری رضا شاه پهلوی بود بیشتر از ۶ ماه نپایید او را به وزارت مالیه گمارد.
بیات، پس از انحلال کابینه، دوباره به نمایندگی مجلس برگزیده شد و تا پایان دوره سیزدهم، همان مقام را حفظ کرد. وی در بیشتر دورهها نایبرئیس مجلس بود.
بعد از شهریور ۱۳۲۰ با همکاری سید محمدصادق طباطبایی و باقر کاظمی، امانالله اردلان و ابراهیم زند، «حزب مردم» را تاسیس کردند و بیشتر به خاطر سابقه طباطبایی، عده زیادی به حزب پیوستند و چون طباطبایی رئیس مجلس شورای ملی بود، حزب آنها در مجلس، طرفدارانی یافت. پس از سقوط کابینه محمد ساعد مراغهای، مجلسیان به رجال صدر مشروطه روی آوردند.
مجلس به صادق مستشار الدوله برای نخستوزیری نزدیکی بیشتری داشت، اما اقلیت مجلس به رهبری محمد مصدق به بیات نظر داشتند. مصدق توانست فراکسیون میهن و اتحاد ملی را با خود همراه سازد و در نهایت بیات به نخستوزیری رسید.
در این بین حکومت هم نیز با وجود تهدیدهای شوروی تمایل داشت شخصی ملایم و درعینحال، مخالف امتیاز خواهی روسها پیدا کند که از حمایت اقلیت مجلس نیز برخوردار باشد و بهترین گزینه، بیات بود.
مرتضی قلی بیات پنج ماه بیشتر نتوانست در این پست دوام بیاورد. خیلی زود مخالفانش برای جانشینی او اقدام کردن و در نهایت او را به مجلس کشاندند و خواستار رای اعتماد شدند. مصدق، اما اعتراض کرد که، چون او استیضاح نشده نباید رایگیری انجام شود.
خود مرتضی بیات موافق رایگیری بود و اینچنین گفت: «برای شخصی که به اصول باور دارد، بسیار سخت، بلکه ناشدنی است که به نظر همه نمایندگان توجه کند به ویژه اگر خدای ناکرده، آن نظرها شخصی باشد و همواره با مصالح ملی مطابقت نکند.»
سرانجام راگیری انجام شد و او نتوانست از مجلس رای اعتمادبگیرد و از سمت نخستوزیری کنار گذاشته شد. بعد از آن بیات در کابینه دوم حکیمی به سمت استاندار آذربایجان رسید، اما هنگامی وارد تبریز شد تمام امور در اختیار سید جعفر پیشه وری بود، در نتیجه به تهران بازگشت و از این سمت هم کنار رفت.
مرتضی فلی بیات در همان سال در کابینه احمد قوام السلطنه به وزارت دارایی رسید و در غیاب قوام که به مسکو رفته بود نایب نخستوزیر بود اما در بازسازی کابینه قوام که افراد حزب توده عضویت یافتند، بیات از دولت بیرون رفت. او سپس در سال ۱۳۲۸ در مجلس مؤسسان دوم، عضویت یافت و نایب رئیس شد. دکتر محمد مصدق در سال ۱۳۳۱ بیات را به ریاست هیات مدیران و مدیر عاملی شرکت نفت برگزید که این جایگاه را تا هنگام فوت، یعنی سال ۱۳۳۶ داشت.
محمد ساعد که در فروردین سال ۱۳۲۳ به مقام نخستوزیری رسید، کارشناسانی را از آمریکا دعوت کرد تا به پیشنهادهای رسیده برای گرفتن امتیاز نفت رسیدگی کند.
این قضیه مدتها در دولت پنهان شده تا این که دکتر رادمنش از فراکسیون حزب توده در مجلس با دادن امتیاز به کشورهای خارجی مخالفت کرد. در این برهه هنوز بحث واگذاری امتیاز نفت شمال به شوروی مطرح نشده بود برای همین فراکسیون توده با هرگونه واگذاری امتیاز نفت به خارجیها مخالف بود.
در شهریور ۱۳۲۳ هیأت اقتصادی شوروی به ریاست سرگئی کافتارادزه معاون وزارت خارجه شوروی به تهران آمده و درخواست امتیاز نفت شمال را مطرح کرد. دولت ساعد در مجلس اعلام کرد تا پایان جنگ و مشخص شدن وضعیت اقتصادی جهان موضوع امتیاز مسکوت میماند.
این تصمیم دولت اقدامی علیه شورویها تلقی شد و رئیس هیات نمایندگی شوروی آن را رویهای در جهت تیرگی روابط دو کشور توصیف کرد. دولت ساعد که نه یک ترکیب قوی داشت که قادر به حل مسایل مملکتی باشد و نه از حمایت مردم برخوردار بود، نتوانست در مقابل فشار این جریان ایستادگی کند، لذا در ۱۸ آبان ۱۳۲۳ مجبور به استعفا شد.
به دنبال رد پیشنهاد روسها توسط دولت ساعد و با افزایش فشارهای کافتارادزه معاون کمیسر خارجی اتحاد شوروی، حکومت به وحشت افتاده بود و دنبال شخصی میگشت که ملایم باشد و و در عین حال مخالف امتیازدهی به روس پیدا کند؛ که از حمایت اقلیت مجلس نیز برخوردار باشد.
بعد از دو هفته بلاتکلیفی با وجود مخالفت دکتر مصدق با ساعد و نطق تند او علیه ساعد مجلس تمایل به مصدق نشان داد تا او نخستوزیر شود.
مصدق در نامهای به شاه و مجلس اطلاع داد که مقام نخستوزیری را به شرطی قبول میکند که امکان بازگشت وی به مجلس در صورت استعفا از نخستوزیری تضمین شود. این شرط مصدق مورد موافقت قرار نمیگیرد و مجلسیان هم سراغ رجال صدر مشروطه میروند.
مجلس به صادق مستشارالدوله تمایل نشان میدهد، اما اقلیت مجلس به رهبری مصدق موفق میشود مرتضی قلی بیات را سمت نخست وزیر برساند و سرانجام نیز مرتضی قلی بیات روز یکشنبه ۵ آذرماه سال ۱۳۲۳ کابینه خود را به مجلس معرفی میکند. بیات کابینه خود را بهگونهای آرایش داده بود که منافع سیاسیون و احزاب موجود را برآورده کند.
شروع نخست وزیری او نیز دوباره با بحث نفت آغاز شد. مقامات دولت شوروی که امیدوار بودند بیات مسیر ساعد نرود، هیات اعزامی خود را به ایران، همچنان در تهران نگاه داشتند و کافتارادزه نیز در انتظار روشن شدن وضع به تلاش خود ادامه داد.
بیات بعد از رسیدن به نخستوزیری اعلام داشت که همان سیاست نفتی دولت ساعد را تعقیب خواهد کرد. او در نخستین روز نخست وزیری خود با کافتارادزه دیدار کرد و از او خواست که شوروی تقاضای امتیاز نفت را به مشارکت تبدیل کند تا بتوان به ادامه مذاکره امیدوار بود.
مسکو این پیشنهاد را رد کرد و از کافتارادزه خواست فورا تهران را ترک کند. اما پیش از این که او ایران را ترک کند، مصدق به کمک بیات و دولت او بر آمد و در مجلس نطقی کرد که در آن مخالفت با واگذاری امتیاز نفت و موازنه منفی مطرح شد؛ یعنی هیچ کدام از قدرتها نباید امتیازهای نفت ایران را در اختیار داشته باشند.
این طرح مصدق در نهایت با قید دو فوریت در مجلس تصویب شد. اگرچه بعضیهای استدلالشان این بود که این طرح در نهایت به نفع انگلیس تمام شد. ولی این طرح جلوی امتیازخواهی آمریکا و شوروی را گرفت، اما خیال انگلیس را نیز راحت کرد که رقبای سیاسیاش در ایران امتیاز نفتی نخواهند داشت.
طرح مصدق که دولت بیات، با شادمانی اجرای آنرا تعهد کرد، خطر آنرا که دولتها زیر فشار نیروهای خارجی با تعطیلی مجلس یا در دوران فترت، امتیازی بدهند، از مملکت دور کرد. پس از تصویب قانون منع اعطای امتیاز نفت، در روز ۱۷ آذر ۱۳۲۳ کافتارادزه رئیس هیئت اعزامی شوروی به ایران، به روسیه بازگشت.
یکی دیگر از اتفاقاتی که در همان دوره پیش آمد، مسئله آذربایجان بود که دولت بیات نتوانست آن را حل کند. مردم آذربایجان با رهبری سید جعفر پیشه وری خواهان خودمختاری بودند. آنها علاوه بر استقلال آذربایجان در تصمیمگیریها مربوط به مردم منطقه، میخواستند شرایطی پیش بیاید تا به بهبود شرایط کارگران، محاکمه ساعد و تبعید سیدضیاء الدین طباطبایی بینجامد.
دولت در پاسخ، بخشنامهای به تمامی استانها فرستاد که در آن، کارهای سازنده گسترده و اصلاحات اداری و اجتماعی، از جمله تشکیل انجمن ایالتی و ولایتی، وعده داده شده بود.
همزمان، دولت بیات، روش ملایمتری در برابر حزب توده در پیش گرفت و قصد خود برای تأسیس یک شرکت نفتی که در طرح مصدق پیشبینی شده بود را به سفیر اعلام داشت.
شرکت یاد شده، از کارکنان ایرانی و اتباع کشورهای بیطرف با هدف بهرهبرداری از منابع نفت شمال تشکیل شد که در آن، روسها از حق تقدم در خرید نفت برخوردار شدند. این پیشنهاد روسها اثری نداشت.
در واقع مدتها پس از آن، قوام در گفتگو با بولارد، آشکار ساخت که چگونه در دیدارش از مسکو در اواخر ۱۳۲۴ پیبرد، که بیات، بدون آگاهی وزیرانش پیشنهاد ایجاد شرکتی را برای بهرهبرداری از نفت شمال به روسها داده بود که در آن، ایرانیان و روسها به ترتیب ۵۱ و ۴۹ درصد سهام را به خود اختصاص میدادند.
به گزارش رویداد۲۴ یکی دیگر از اقدامات دولت مرتضی قلی بیات، اعلان جنگ دولت ایران به ژاپن بود. بعد از امضای موافقتنامه یالتا دربارهی طرح نهایی برای شکست آلمان از طرف روزولت، چرچیل و استالین، دولت ایران در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۲۳ به ژاپن اعلان جنگ داد و مجلس نیز در تأیید دولت، ۱۹ نماینده از ۹۴ نماینده مجلس به این اعلان رأی مثبت داد.
دوره نخست وزیری مرتضی قلی بیات در کل شش ماه و هشت روز به طول انجامید که مصادف شده بود با یکی از پر تشنجترین دورانهای سیاسی ایران. دخالت قوه مقننه در کار قوه مجریه از یک طرف و توقف نیروهای متفقین در ایران از طرف دیگر مشکلاتی از قبیل، تیره شدن روابط با شوروی، اعتصاب و درگیریها در خوزستان با تحریک تودهایها، بیرون راندن ملاکان از املاکشان، عدم تابعیت مردم از نمایندگان دولت در شمال ایران، عزل ابتهاج از ریاست بانک ملی توسط دکتر میلسپو رئیس هیات مستشاری مالی آمریکا در ایران و... به وجود آورده بود.
بیات مدتی بعد از برکناری از نخستوزیری در آذرماه ۱۳۲۴ به استانداری آذربایجان منصوب شد اما اعلام موجودیت حکومت خودمختار آذربایجان، موجب شد او به تهران بازگردد.
در اواخر دور چهاردهم مجلس، قوام السلطنه توانست با کسب رای از مجلس به نخست وزیری برسد. قوام، بیات را وارد کابینه کرد و او وزیر دارایی و نایب نخستوزیر شد. برای ملی شدن صنعت نفت، فعالیت بسیاری کرد و از اعضای هیئت مدیره موقت، مأمور اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت بود.
همچنین وی در اردیبهشت سال ۱۳۳۱ به عنوان مأمور فوقالعاده دولت برای شرکت ملی نفت و کلیهی استان خوزستان به آبادان رفت و در مصاحبه با روزنامهای، مأموریت خود را این طور اعلام کرد: «من برای تنظیم و ترتیب کار در شرکت ملی نفت و افزایش درآمد و کم کردن مخارج و بازرسی در مورد شایعات حیف و میل شدن اموال شرکت ملی نفت و بررسی کامل از دارایی و تنظیم و منظم کار و رسیدگی کامل به امور مذکور به این استان آمدهام.»
بیات در سال ۱۳۳۱ از طرف دولت دکتر محمد مصدق به ریاست هیات مدیره و همچنین مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران منصوب شد و تا پایان عمر عهدهدار این سمت بود. بیات سرانجام در سمت مدیر عاملی شرکت ملی نفت ایران، در سن ۷۱ سالگی در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۳۳۶ درگذشت و طبق وصیت وی، جنازهاش را در شهر نجف دفن کردند.
اندیشه سیاسی مرتضی بیات با توجه به فعالیتهای سیاسی اش نشان از آن دارد که او فردی میانه رو در عالم سیاست است که و کمتر وارد جنجال و حاشیه شده است. او در تشکیل کابینهاش سعی کرده بود نظر تمام گروهها را جلب کند و کمتر سمت و سویی از خود نشان دهد.
مرتضی قلی بیات به دلیل رابطه خویشاوندیاش با مصدق همواره مورد اتهام بود که مصدق حامی همیگشی بیات است و به او در حوزه سیاست کمک بسیاری میکند. این اعتراضها به ویژه پس از اعطای پست مدیرعاملی شرکت نفت به مرتضی بیات چند برابر میشود.
حسن اعظام قدسی سیاستمدار و نویسنده عصر مشروطه و پهلوی در خاطراتش مینویسد: «پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، همه مردم انتظار داشتند که امور صنعت نفت به دست کسانی سپرده شود که اطلاعاتی داشته و تجربیاتی اندوخته باشند و در گذشته هم لیاقت کاردانی خود را عملا نشان داده باشند، ولی بزرگان قوم بر آن شدند که برای بستگان و دوستان و خویشان و همکاران سیاسی خود کاری تهیه کنند، عدهای بیخبر از امور نفت را به عنوان هیئت مدیره به خوزستان اعزام داشتند که این صنعت بزرگ را در دست گیرند»
البته شاید این اعتراضها هم بیجا هم نباشد. مصدق در ماجرای نخست وزیر شدن او نقش پررنگی داشت و همچنین در مجلس هم تمام سعی خودش را کرد تا رای اعتماد برای او انجام نشود. به نظر میرسد که بخشی از هویت سیاسی مرتضی بیات زیر سایه مصدق اتفاق افتاده است و بیشتر حاصل همان ارتباط خویشاوندی بوده تا توانایی خود بیات.
مرتضی قلی بیات با آن که در یکی از بدترین دورانهای تاریخ معاصر ایران به نخست وزیری رسید، اما نقش پررنگی در سپهر سیاست ایران ندارد و به دلیل همان شخصیت آرامی که داشت که مدام تلاش کرد همه جریانهای سیاسی را راضی نگه دارد نتوانست چهره تاثیرگذاری باشد در حالی که بعد از او قوام و مصدق در مقام نخستوزیری توانستند نقش مهمی را در سیاست ایران ایفا کنند.