اگر جو بایدن انتخابات ماه نوامبر را پیروز شود، بی شک او در سختترین شرایط قرار خواهد گرفت. اولین چالش بایدن این است که وضعیت بد حکومتی را که در آن شهروندان انتظار دارند و به دولت اعتماد کنند تا خدمات ضروری را تحویل دهند، مورد رسیدگی قرار دهد.
رویداد۲۴ چند تحلیلگر در مطلبی چالشهای پیش روی بایدن در صورت پیروزی در انتخابات را بررسی کردند. اینکه ترامپ در این بازی چه برگ برندهای دارد نیز یکی دیگر از موضوعات در این تحلیل است.
توماس رایت عضو موسسه بروکینگز و کرت ام کمپل رئیس و مدیر گروه آسیا و معاون سابق دولت آسیا و اقیانوسیه در دولت اوباما در نشریه آتلانتیک مینویسند:
اگر جو بایدن انتخابات ماه نوامبر را پیروز شود، بی شک او در سختترین شرایط قرار خواهد گرفت. زمانی که هری ترومن در سال ۱۹۴۵ رئیس جمهور شد. کشور احتمالا در پایان دوره همه گیری ویروس کرونا و شاهد بدترین اضاع اقتصادی از زمان بزرگترین رکود خواهد بود. خزانه کشور به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت. میلیونها تن از مردم شغل خود را از دست میدهند. به طور امیدبخشی یک واکسن و یا درمان موثر به واقعیت نزدیک خواهد شد و توجه مردم به آنچه که در آینده پیش خواهد آمد متمرکز خواهد شد.
ما روسای جمهور بزرگ خود را قضاوت میکنیم؛ درباره اینکه چگونه دادگاهها و جنگها را مدیریت کرده اند: آبراهام لینکن و و جنگ داخلی، فرانک روزولت و رکود به اضافه جنگ جهانی دوم، رونالد ریگان و جنگ سرد. اما بسیاری از چالشهای بزرگ و کم ارزشتر همان چیزی هستند که ناگهان بعدا اتفاق میافتند- چگونگی آماده سازی و بازآفرینی کشور و پیوند با جهانی گسترده تر. به یولیسیز سایمن گرانت و بازسازی و به ودرو ویلسون جامعه ملل فکر کن. به خط مشی ترومن در قبال جنگ سرد، بوش پدر و فروپاشی شوروی. بعضی موفق و بعضی هم ناموفق همه آنها با موانع بزرگی روبرو شدند که تازه توضیح میدهند ماجرا از چه قرار است، چه چیزهایی دستخوش تغییر شده اند و ما چگونه باید خود را با آن وفق دهیم. این نوعی از ریاست جمهوری محسوب میشود که جو بایدن و یا دونالد ترامپ باید در صورت انتخاب مجدد خود را در آن پیدا کنند.
اگر ترامپ پیروز شود، کشور میتواند انتظار بیشتری از آنچه که در مرحله اولیه مقابله با کوید-۱۹ دیدیم داشته باشد؛ مواردی، چون انتقال بار اقتصادی و بهداشتی به ایالتها و کنگره و امتناع از بررسی و قبول انتقادها و مخالفت ها.
اما بایدن چطور؟ در آغاز ریاستجمهوری او یک منطق و شخصیت منحصر به فرد خواهد داشت که آن را از مراحل اولیه بحران جدا میکند. اولین سال تحت تاثیر اتفاقات ناگوار سال ۲۰۲۰ واکنش عمومی شکل خواهد گرفت.
اولین و سختترین چالش بایدن این است که وضعیت بد حکومتی را که در آن شهروندان انتظار دارند و به دولت اعتماد کنند تا خدمات ضروری را تحویل دهند، مورد رسیدگی قرار دهد. برای دههها، جمهوری خواهان و دموکراتها بر این باورند که دولت به دلایل بسیار متفاوتی نیاز به اصلاح دارد. البته برای دلایل مختلفی؛ جمهوریخواهان تمایل دارند بخش اعظم دستگاههای دولتی، از جمله نهادهای نظارتی و خدمات اجتماعی را ذاتاً ناکارآمد بدانند تا توسط بوروکراتهای مستحکم و غیرقابل ارزیابی اداره شوند دموکراتها نیروی کار فدرال ما را تحت تأثیر منابع خود میدانند که اغلب در معرض اهداف مبهم و غیر معقول رهبران سیاسی هستند. با این حال، بسیاری از آمریکاییها از عواقب چنین دولت ضعیفی محافظت شده اند. اقتصاد به طور کلی خوب بوده است و منابع مالی آموزش و مراقبتهای بهداشتی بهتر را از بخش خصوصی تامین میشود.
کووید-۱۹ ضعفهای سیستم آمریکایی را برای همگان آشکار میکند. این نشان میدهد که بحران حکومت بسیار بدتر از آن چیزی است که دو حزب درباره آن فکر میکنند. هیچکس نیز نمیتواند به طور کامل از زیربار هزینههای آن فرار کند. بدتر آنکه برخی از کشورهای دموکراتیک دیگر بسیار عملکرد بهتری از ایالاتمتحده داشته اند. تایوان، کرهجنوبی، نیوزیلند و آلمان توانستند به سرعت تست بگیرند و آزمایش کنند که به نظر میرسد آماده تبدیل به برنامه نظارت بر سلامت عمومی نیز هست که به رویکردی هدفمندتر کمک میکند. یا اقدام مشوق را در نظر بگیرید. همانند ایالاتمتحده و کانادا که برای شهروندانشان چک در نظر میگیرند. اما بر خلاف آمریکا، چکهای کانادایی به طور خودکار به حسابهای مردم در روز بعد تعلق یافت. اما در آمریکا، دریافت کمک میتواند به واسطه بوروکراسی (کاغدبازی) ماهها به طول بینجامد.
امن نگه داشتن آمریکا باید یکی از شایستگیهای محوری دولت فدرال باشد، چه شما یک جمهوریخواه یا یک دموکرات باشید. بسیاری از مردم احساس میکنند که دیگر اینطور نیست. برای بازسازی اعتماد عمومی، دولت جو بایدن، باید برنامهای هوشمندانه، موثربرای بازسازی اعتماد عمومی داشته باشد. ساکنان شهری که تاکنون بیشترین ضربه را از این ویروس دیده اند، در نقش دولت برای یکپارچگی خدمات اجتماعی و بازسازی آمادگی همه گیری تلاش و همچنین بازتر عمل میکنند. ساکنان روستایی ممکن است بیشتر روی اقتصاد و کمتر روی شبکههای ایمنی دولت متمرکز شوند
دومین وظیفه سنگین بایدن در احیای اقتصاد ملی است. تا ماه ژانویه سال ۲۰۲۱، ایالاتمتحده احتمالا تلاش فراوان و مالی بیسابقهای را برای حفظ ضربان ضعیف اقتصاد ملی به عمل خواهد آورد، اما بیکاری همچنان در ارقام دوگانه باقی خواهد ماند و کل صنایع نابود خواهند شد. در نهایت دولت باید فوراً بفهمد که چگونه ممکن است بیشتر مشاغل به کار خود ادامه دهد و افراد به کار خود بازگردند. این تلاش در بهترین زمانها چالش برانگیز است، اما احتمالاً همه گیر بودن ماهیت کار در آمریکا را تغییر داده است. راه اندازی مجدد ساده امکان پذیر نیست. ظهور کار از راه دور، از بین رفتن خرده فروشی، ساخت اتوماتیکتر و حتی نقش رستورانها در این محیط جدید برای مرتب سازی زمان نیاز دارد.
بیشتر بخوانید: ویروس کرونا چه میزان بر انتخابات آمریکا تاثیرگذار است؟
همه گیری یک یادآوری روشن است که میلیونها آمریکایی فاقد حمایتهای اساسی هستند که در دموکراسیهای دیگر مانند مزایای بیکاری، مرخصی استعلاجی، و بیمه سلامت در نظر گرفته میشوند. پس از وقوع بحران، جمهوری خواهان در کنگره با مجلس دموکرات کار کردند تا اصلاحات زیادی را برای پر کردن موقت این خلا برای مردم تصویب کنند.
سومین چالش، بینالمللی است. دولت ترامپ در هدایت و سازماندهی جهان در واکنش به COVID ۱۹ شکستخورده است. زمانی که او ممنوعیتهای مسافرتی بدون هماهنگی با کشورها را تصویب کرد و با آنها برای منابع کمیاب پزشکی رقابت کرد، این رفتار بدون شک باعث بدتر شدن بحران شده است، اما همکاری در پایان همهگیر شدن بسیار مهمتر از آغاز آن خواهد بود. درحال حاضر، همه دولتها به درستی با بحرانهای ملی خود درگیر هستند. اما در سال ۲۰۲۱ تعدادی از مشکلات حیاتی باید به طور جمعی مورد توجه قرار گیرد. چگونه این واکسن میتواند بصورت جهانی، با هزینه معقول و برای آنهایی که بیش از همه به آن نیاز دارند، توزیع شود؟ چگونه دولتها میتوانند با یکدیگر همکاری کنند تا همه برای بیماری همهگیر بعدی آماده باشند؟ چرا که دولتها اقتصاد ملی خود را بازسازی میکنند و بر احیای صنایع داخلی خود تمرکز میکنند، چگونه این کار را به گونهای انجام دهند که یک اقتصاد جهانی سالم را ایجاد کند که به نفع همه است؟ و از آنجا که جهان به عقب باز میگردد، چگونه کشورها میتوانند با بحرانهای ژئوپلیتیکی مواجه شوند که به طور اجتنابناپذیری از این دوره ظهور خواهند کرد؟
دولت بایدن، نه تنها باید جامعه بینالملل را تشکیل دهد، بلکه باید مانند روزولت، ترومن، و بوش، برنامهای را برای مسیر پیش رو فراهم آورد. این کار نیازمند معیارهای مساوی از رهبری، تواضع، انعطافپذیری و عزم است. بر خلاف دوره پس از جنگ جهانی دوم، زمانی که اروپا خرابهای بود و هرج و مرج نیز در آسیا بود. در آن دوره سرزمین آمریکا دستنخورده و اقتصاد آماده برای غرش بود، بهبود جهانی این بار به احتمال زیاد از سوی آسیا هدایت خواهد شد. جهان احتمالا چندقطبیتر و با تم آسیایی خواهد بود.
این منجر به پرچالشترین چیز درمورد کرونا ویروس خواهد شد: چگونه مدیریت بعد چین را مدیریت کنیم. شکست چین برای راستگو بودن در مورد کووید-۱۹، خطرات را برای بقیه جهان افزایش داد، فشار آن بر سازمان بهداشت جهانی یک موسسه بینالمللی حیاتی را در زمانی که مردم به آن نیاز داشتند، به خطر انداخت و جنگ تبلیغاتی آن به جایی رسید که مردم آمریکا را مقصر قلمداد کرد. این خشمها به یک رقابت استراتژیک فزاینده بر ارزشها و منافع وابسته میشوند که دربرگیرنده ژئوپلیتیک آسیا است، اما در ابعاد جهانی نیز حرکت میکند. به عنوان مثال، چین به شدت ادعاهای ارضی خود را دردریای جنوب چین دنبال میکند و با استفاده از تاثیرگذاری اقتصادش بسیاری از کشورها را مجبور به انجام کارهایی در ابعاد گوناگون کند. از جمله وضعیت تایوان و حقوق بشر، و طرح ابتکاری یک «کمربند یک جاده» را به گونهای سوق میدهد که چندین دهه بهترین عملکرد بانک جهانی و سایر نهادها را نادیده میگیرد. کاری که دولت آینده با آن روبهرو خواهد شد سابقهای در تاریخ ما نخواهد داشت. آمریکا قبلا دشمنان آشکاری داشت و همچنین کشورهایی که با آنها عمیقا درگیر و درهمتنیده شدهاند. اما اینها همیشه گروههای کاملا جداگانهای بودهاند.
ترامپ در موضوع فشار بر چین در خصوص قرارداد تجاری، سرزنش پکن برای ویروس کرونا و ستایش از نقش رهبری شی جین پینگ در دنیا مردد مانده است. چالش بایدن، تعریف یک رابطه است که وارد رقابت استراتژیک نمیشود. او باید یک ائتلاف جهانی تشکیل دهد که چین را با فرصتها و محدودیتها معرفی کند و نیاز به ارائه یک دیدگاه قانعکننده برای چگونگی همکاری با مشکلات مشترک، مانند آمادهسازی همهگیر شدن و تغییر آب و هوا داشته باشد در عین حال، ائتلاف نیاز به تغییر تواناییهای نظامی لازم به اقیانوس آرام و هدایت ظرفیتهای ملی به مدت طولانی از خاورمیانه به آسیا دارد. ایالات متحده آمریکا دیر شروع کرده و چندین راه را برای رسیدن به استراتژی آسیا محور در پیش گرفته است، اما اینک با انتقام شروع میشود
دستور کار بایدن درباره همه گیری نمیتواند اقدامی برای ترمیم اوضاع به حالت قبل باشد. باید کلاسی برای یک طراحی مجددباشد. هر گونه تلاش ملی روند را بدون منابع مالی سختتر خواهد کرد. یک شبکه تضعیف شده برای امنیت اجتماعی، یک فضای اقتصادی نامشخص، یک جمعیت که برای اولین بار در ماهها در خارج از کشور مشغول به کار است و یک رقیب هولناک که قدرتش در اقیانوس آرام در حال افزایش است.