رویداد۲۴ ،
ایرج مفخم - سخنگوی دولت تدبیر و امید در اظهاراتی بی سابقه و به صورت رسمی تشکیل اتاق فکر هفتگی علیه دولت را تأیید کرده است.
تاکنون در هیچ کدام از دولت های پس از انقلاب سابقه نداشته که سخنگوی یک دولت که نماینده تمام اعضای کابینه است از یک تریبون عمومی و به صورت رسمی تشکیل اتاق فکر و عملیات علیه دولت را اعلام کند.
در گذشته برخی از دولت ها با وضعیت های مشابه مواجه شده بودند اما این مسأله هیچ گاه به صورت رسمی از سوی دولت مطرح نشد و تنها به اظهار نظر در محافل خصوصی و غیر رسمی اکتفا می شد.
محمد باقر نوبخت به تازگی و در جمع خبرنگاران عنوان کرده است:«هر هفته شنبهها اتاق فکری علیه دولت تشکیل میشود و تصمیم میگیرند بر روی چه موضوعی تا آخر هفته برای سوءاستفاده تمرکز کنند».
با این وجود نوبخت اولین عضو کابینه حسن روحانی نیست که از تشکیل اتاق فکر علیه دولت خبر داده است.
اولین بار محمد رضا خباز معاون سابق تقنینی معاونت پارلمانی رییس جمهور و استاندار فعلی سمنان از یک اتاق فکر سازمان یافته علیه دولت خبرداده بود.
خباز در ماه های ابتدایی تشکیل دولت تدبیرو امید عنوان کرد:« یک اتاق فکر با حرکت های به هم مربوط ، در هم تنیده و زنجیره وار در گوشه و کنار کشور که به صورت هماهنگ از تریبون های رسمی کشور استفاده می کند،تخریب دولت را هدایت و مدیریت می کند. این عده تلاش می کنند ارزش های دولت روحانی را به ضد ارزش تبدیل کنند».
سخنان خباز اگرچه شبیه سخنان محمد باقر نوبخت است اما از زبان یک مسئول عالی رتبه دولت عنوان نمی شد.
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اولین عضو کابینه حسن روحانی بود که تشکیل اتاق فکر علیه دولت را تأیید کرد و درباره آن اظهار نظر کرد.
جنتی دراین باره گفته بود:« مجموعههایی وجود دارد که دولت تدبیرو امید را منتخب خود نمی دانند این افراد کاندیداهای دیگری را در انتخابات داشتند و حالا بهدنبال ایجاد مشکل برای دولتاند. آنها اخبار را جعل و در اتاقهای عملیات خود برای دولت حاشیهسازی میکنند. افرادی قصد دارند با این دولت در حوزههای فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاست خارجی مقابله کند و برای مقابله با دولت، اتاق عملیات هم تشکیل دادهاند و پرداختن به مسائل فرهنگی و حاشیهسازی، یکی از راهکارهای آنها است. وی اظهار کرد: اگراین افراد حتی انتقاد سازنده و خردهگیری نسبت به فعالیتهای فرهنگی و هنری داشته باشند، ما آن را پذیرا هستیم و نظر مخالف را گوش میدهیم؛ اما آنها به این موضوع بسنده نمیکنند و متأسفانه با دروغپردازی و جعل و تحریف سعی میکنند که اطلاعرسانی غلطی را انجام دهند. آنها تلاش میکنند از مسائل مختلف، اطلاعات غلطی را به مراجع دینی و مجامع مذهبی، حوزههای علمیه، نمایندگان مجلس و برخی شخصیتهای مذهبی برسانند و متأسفانه گاهی این تبلیغات دروغ، موثر نیز واقع میشود».
با اظهار نظر های برخی اعضای دولت تدبیروامید و همچنین تحلیل گران سیاسی می توان به این نتیجه رسید که مخالفت ها با دولت حسن روحانی به صورت برنامه ریزی شده و با مدیریت واحد صورت می گیرد.
به همین دلیل باید به این سوال مهم پاسخ داد که چه کسانی و با چه هدفی علیه دولت اتاق فکر تشکیل داده اند و در این زمینه از چه استراتژی استفاده خواهند کرد.
به نظر می رسد پاسخ به این سوال را باید در فضای هشت سال دولت احمدی نژاد و اتاق فکر حامی وی در سال84 جستجو کرد.
حامیان احمدی نژاد در سال84 که از وی به عنوان «پدیده هزاره سوم» نام می بردند و با تمام ابزار و امکانات از وی حمایت می کردند خیلی زود متوجه شدند که آنچه درباره احمدی نژاد فکر می کردند اشتباه بوده و وی حاضر نیست در زمین آنها بازی کند.
احمدی نژاد هیچ کدام از حامیان خود را دربازی خود شریک نکرد و خیلی زود از حامیان خود فاصله گرفت.
این رفتار احمدی نژاد اصولگرایان حامی وی را در سال88 بر سر یک دوراهی بزرگ قرار داد.اصولگرایان در سال 88 مجبور بودند بین یک دولت اصلاح طلب و دولت احمدی نژاد که به آنها پشت کرده بود یکی را انتخاب کنند.
در نتیجه اشتباه تاریخی اصولگرایان زمانی اتفاق افتاد که در سال88 با علم به اینکه سیاست های احمدی نژاد برای مدیریت کشور مفید نخواهد بود تنها به دلیل اینکه اصلاح طلبان قدرت را به دست نگیرند دوباره روی وی اجماع کردند و در انتخابات از وی حمایت کردند.
این اشتباه تاریخی در چهار سال دوم دولت احمدی نژاد سبب نابه سامانی های زیادی در کشور شد.
سیاست های سلیقه ای احمدی نژاد در چهار سال دوم دولت خود سبب شد که اغلب حامیان وی به منتقدان جدی وی تبدیل شوند و در نتیجه به فکر انتخابات ریاست جمهوری سال92 و پیدا کردن یک جانشین مناسب برای وی بیفتند.
با این وجود تصمیم مدبرانه و عقلایی اصلاح طلبان و کناره گیری دکتر عارف از انتخابات ریاست جمهوری سال92که سبب پیروزی دکتر روحانی شد تمام برنامه های اصولگرایان را با شکست مواجه کرد.
در نتیجه اصولگرایان از یک طرف با حمایت از احمدی نژاد به هیچ نتیجه مطلوبی نرسیده بودند و از طرف دیگر شاهد روی کار آمدن دولتی بودند که هیچ سنخیتی با آنها نداشت و سیاست های دولت گذشته را زیر سوال می برد.
این در حالی بود که سیاست های سلیقه ای و تحریم های بین المللی در دولت احمدی نژاد سبب منفعت طلبی و طمع ورزی برخی از نزدیکان دولت نیز شده بود.
به همین دلیل روی کار آمدن دولتی که تلاش کند سیاست های دولت گذشته را مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهد برای آنها غیرقابل تحمل به نظر می رسید.
در چنین شرایطی اصولگرایان سه سناریو «همراهی با دولت»،«سکوت در مقابل دولت» و «مخالفت در مقابل دولت» را پیش روی خود می دیدند که مجبور بودند از بین این سه سناریو یکی را برگزینند.
برخی از عقلای اصولگرایی که منافع ملی را پس از دولت احمدی نژاد در خطر می دیدند سکوت ومخالفت با دولت روحانی را به مصلحت منافع ملی تشخیص ندادندو با دولت همراهی کردند.
این افراد در انتخابات هفتم اسفند حتی حاضر شدند در جهت حمایت از دولت در لیست اصلاح طلبان نیز قرار بگیرند.
از سوی دیگر برخی از اصولگرایان که مخاطرات احمدی نژاد را به چشم دیده بودند اما گمان می کردند اگر از روحانی حمایت کنند خاستگاه حزبی آنها تحت الشعاع قرار می گیرد ترجیح دادند در شرایط فعلی سکوت کنند.
با این وجود قاطبه اصلی اصولگرایان به همراه کاسبان تحریم ها و منفعت طلبان دولت احمدی نژاد که منافع خود را در خطر می دیدند به شکل های مختلف با دولت روحانی مخالفت کردند و علیه آن اتاق فکر و عملیات تشکیل دادند.
رفتارهای غیرمنتظره در جلسات رأی اعتماد به وزرای دولت در مجلس شورای اسلامی،مصاحبه های رادیکال و خلاف واقع،بزرگ نمایی ضعف های دولت روحانی و همچنین فتنه گر نشان دادن برخی از مدیران دولت از حربه های اصلی افراطیون در مقابل دولت بوده است.
مخالفت ها حتی از تریبون های رسمی و غیر رسمی به «گروه های فشار» و «لباس شخصی ها» نیز منتقل شد و از حالت تئوریک خارج و شکل «پراگماتیسمی» به خود گرفت.
عدم اجازه به سخنرانی سید حسن خمینی در بجنورد،حمله به علی مطهری در شیراز،نامه تهدید آمیز برای سفر مطهری به مشهد وعدم اجازه سخنرانی به برخی چهره های سیاسی در استان های مختلف کشور از مصداق بارز عملکرد«گروه های فشار» در سه سال گذشته بوده است.
با این وجود نباید از ضعف تیم رسانه دولت تدبیر و امید که خیلی دیر خطر وجود اتاق فکر دولت را به افکار عمومی گوشزد کرد غافل شد.
بدون شک یکی از نقاط ضعف دولت حسن روحانی تیم رسانه ای ضعیف و بدون برنامه این دولت بوده است.
جایی که محمد رضا تاجیک تحلیل گر مسائل سیاسی درباره تیم رسانه ای دولت عنوان می کند:« مگر دولت اعتدال هم تیم رسانهای دارد؟ تردیدی ندارم که این دولت به علت شرایط خاصش بیش از هر دولتی نیازمند یک تیم رسانهای حرفهای و خلاق و پرطراوت است، اما تردیدی هم ندارم که تیم رسانهای دولت مستقر از ضعیفترین و آماتورترین و نامنسجمترین و ناکارآمدترین تیمهای رسانهای دولتهای بعد از انقلاب است. با اندک تاملی بر هر صاحب تاملی واضح و مبرهن میشود که به لحاظ ساختاری چسبندگی و انطباق و همپوشانی لازم میان نهادهای مختلف اطلاعرسانی و رسانهای دولت مثل کمیته اطلاعرسانی، خبرگزاری، روزنامهی ایران، مشاورت رسانهای و... وجود ندارد».