رویداد۲۴ - عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان در
مورد مشکلات تیم رسانه ای دولت، گفت: « رسانه ها و مطبوعات رسمی حامی دولت،
اغلب مورد توجه دولت روحانی قرار نمی گیرند و آن هسته مرکزی که بتواند
خوراک تبلیغاتی، فضاسازی و فکرسازی و القای واقعیت ها را انجام دهد، وجود
ندارد.»
محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در هفته ای که گذشت، خبر از اتاق فکرهایی داد که از سوی مخالفان دولت شنبه هر هفته تشکیل می شود که با انگیزههای سیاسی مشخص می کنند در تخریب دولت روی چه موضوعاتی تمرکز شود.
این در حالی است که با وجود تشکیل این اتاق فکرها از سوی مخالفان برای تخریب دولت، نباید از ضعف تیم های رسانه ای و اطلاعاتی دولت نیز چشم پوشی کرد.
عبدالله ناصری، عضو شورای مشورتی اصلاح طلبان در گفت و گو با
رویداد۲۴ در مورد مشکلات تیم رسانه ای دولت، گفت: «رسانه ها و مطبوعات رسمی حامی دولت، اغلب مورد توجه دولت روحانی قرار نمی گیرند و آن هسته مرکزی که بتواند خوراک تبلیغاتی، فضاسازی و فکرسازی و القای واقعیت ها را انجام دهد، وجود ندارد.»
عبدالله ناصری در مورد این اتاق فکرها و احساس نیاز تندروها به چنین رفتارهایی گفت: «این اتاق فکرها همواره وجود داشته و اوج آن در دولت اصلاحات بود که به طور جدی علیه دولت شکل گرفت، اما در دولت روحانی بواسطه انتخابات 24 خرداد 92، به دنبال آن پیروزی ملت در پرونده برجام و سپس پیروزی دولت در انتخابات مجلس دهم، طبیعتا پیش بینی می شد که جریان رقیب دست از کار علیه دولت برندارد. با توجه به اینکه مخالفان دولت در انتخابات مجلس دهم، بسیاری از نیروهای تندرو خود را در مجلس از دست دادند؛ بدین ترتیب این عده اگر حتی قبل از این اتاق فکر نداشتند، یک اتاق فکر منسجم شکل دادند که برای انتخابات 96 برنامه ریزی کنند که به هدف یک دوره ای کردن روحانی برسند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب ادامه داد: «این موضوع باید یک پدیده طبیعی از سوی جریان تندرو تلقی شود اگرچه یک پدیده مذموم و غیراخلاقی است؛ چرا که اصولا جنگ روانی در حوزه رقابت سیاسی با رقیب یک پدیده عادی است، اما جریان تندرو در دو دهه اخیر، هرگز اخلاق را در مبارزات سیاسی خود مد نظر نداشته است.»
مدیرعامل ایرنا در دولت اصلاحات گفت: «از روزهای ابتدای آغاز به کار دولت روحانی، فقدان یک هسته رسانه ای سامان یافته مسلط بر پیگیری روند فضاسازی جریان رقیب و البته نه برای تخریب و جنگ روانی، را شاهد بودیم. این موضوع یکی از منافذی بود که دولت روحانی بواسطه آن آسیب بسیار دید؛ این در حالی است که تجربه چنین موضوعی را در دوره دوم دولت اصلاحات داشتیم.»
ناصری در مورد نقش این موضوع در قبال برجام، گفت: «برجام اتفاق بسیار بزرگی در تاریخ معاصر ایران است و این از افتخارات دولت روحانی است، اما فقدان یک تیم رسانه ای عمومی و اقناع سازی افکار عمومی به حدی آسیب رساند که جریان رقیب با همین فضاسازی توانست افکار عمومی جامعه بخصوص قشر غیرنخبه یا گروه های غیرمرجع و افراد معمولی جامعه که اتفاقا بخش عظیمی از جامعه هستند و در بزنگاه ها تاثیرگذار هستند را به این سمت ببرد که پس از برجام همه مشکلات ما حل خواهد شد، در صورتی که همه نخبگان و همه دست اندرکاران از پیچیدگی و میزان تحریم هایی که دولت احمدی نژاد از سر بی تدبیری به ملت تحمیل کرده بود، آگاه بودند.»
وی افزود: «بدین ترتیب باید واقعیت های پیچیدگی های تحریم ها و ساده انگاری مذاکرات از سوی دولت احمدی نژاد به مردم گفته می شد که دولت روحانی در این زمینه کوتاهی کرد و این موضوع ناشی از فقدان همان هسته قدرتمند و حرفه ای به عنوان تیم رسانه ای و یا تیم افکارسنجی عمومی، در دولت روحانی است.»
عبدالله ناصری در مورد تشدید جنگ روانی عیله دولت در فاصله یک سال تا انتخابات، گفت: «حتما این روند شدت پیدا خواهد کرد بخصوص با پدیده ای که در انتخابات 7 اسفند و 10 اردیبهشت رخ داد و حتی بنده با توجه به تغییر مدیریت صدا و سیما، به این تغییر رویکرد خوشبین نیستم. هرچند که معتقدم علیرغم تمایل و زعم مخالفان تندرو، دولت روحانی دولت دو دوره ای خواهد بود، اما برداشت بنده این است که چنین عزمی برای مقابله با این روند در دولت وجود ندارد و ستاد مرکزی دولت روحانی فارغ از شخص رئیس جمهور که بار را به دوش می کشد، عموما چه در ناحیه وزرا و چه در حوزه وزرا، از این ضعف عمده رنج می برد.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب افزود: «وزرای روحانی و اغلب وزرایی که بیشتر در تیررس بمباران تبلیغاتی هستند، اصلا به دفاع از خود نمی پردازند. یک اصل مهم این است که چرا برای جامعه تشریح نکردند که چه ویرانه ای را در سال 92 تحویل گرفتند و این محافظه کاری، یک خطای نابخشودنی است که البته به استثنای برخی از دولتمردان و دولتزنان که عملکرد مناسبی داشتند و موفق شدند که وضعیت حوزه خود در 8 سال پیش از دولت روحانی را به افکار عمومی اطلاع دهند.»
عضو بنیاد باران در مورد تیم رسانه ای و اطلاع رسانی دولت گفت: «واقعیت آن است که ستاد روحانی وضعیت بسیار فشلی دارد و سنگینی این بار، فقط روی دوش شخص روحانی است. به عنوان مثال، در دولت دوم اصلاحات و پس از حوادث سال 78، فضای تندی علیه دولت، آقای خاتمی و جبهه اصلاحات بسیار گسترده شد، تصمیم جدی گرفته شد که حوزه سخنگویی دولت حوزه مستقلی شود و فردی که متولی این کار است فارغ از درگیری های اجرایی و وزارتخانه ای باشد. اما امروز می بینیم که سخنگویی دولت روحانی در دست کسی است که مهم ترین و حساس ترین و پرحجم ترین کار را در دستگاه زیرمجموعه خود یعنی سازمان مدیریت و برنامه ریزی را در دست دارد و طبیعتا امر سخنگویی دولت به کار رده چندم وی تبدیل می شود.»
وی در مورد نوبخت افزود: «به رغم تمام خلقیات، اخلاقیات دلپسند و شخصیت وارسته محمدباقر نوبخت، وی فردی است که به هیچ وجه با زیر و بم کار رسانه ای و جنگ روانی و مقابله به مثل با این رقیب کاملا حرفه ای، آشنایی و به آن اشراف ندارد و در کسوت سخنگویی فقط پشت تریبون ظاهر می شود و گزارش عملکرد می دهد و بیان حال می کند. این در صورتی است که تیم سخنگویی باید یک تیم مقتدر و به سرپرستی فردی کاملا فارغ از مسئولیت های اجرایی باشد که این فضای تند، ناجوانمردانه و غیراخلاقی علیه دولت را رصد کند و برای مقابله با آن و پاسخگویی به افکار عمومی برنامه ریزی کند.»
عبدالله ناصری در مورد این ضعف در دولت افزود: «یکی از نقاط ضعف دولت این است که نوبخت به عنوان فردی که باید بار این مسئولیت را به دوش بکشد، با توجه به شرایط مالی کشور، باید تمام تمرکز خود را بر سازمان مدیریت برنامه ریزی متمرکز کند و نه سخنگویی دولت، و بدین ترتیب نقش وی در سمت سخنگویی دولت به پایان جلسات محدود می شود.»
وی در مورد عدم بهره گیری دولت از حمایت های رسانه ها و مطبوعات همراه و همسو گفت: «متاسفانه با وجود تجربه دولت اصلاحات و برخلاف اتفاقی که در آن دولت افتاد، این تعداد از رسانه ها و مطبوعات رسمی حامی دولت، اغلب مورد توجه دولت روحانی قرار نمی گیرند و آن هسته مرکزی که بتواند خوراک تبلیغاتی، فضاسازی و فکرسازی و القای واقعیت ها را انجام دهد، وجود ندارد. تمام اشکال از همان نقطه است و به رغم تمام ادعایی که بعضی از دوستان در ستاد روحانی و نهاد ریاست جمهوری دارند، بنده معتقدم که یک به هم ریختگی جدی در ستاد روحانی شکل گرفته و روز به روز تشدید شده که این موضوع باعث آن شده که بار عمده روی دوش شخص روحانی باشد. از سوی دیگر، نشست و برخاست های پیوسته با رسانه های حامی و همسو، فارغ از برنامه های تشریفاتی عمومی رخ نمی دهد یعنی در یک کلام، نگرش ستاد خبری روحانی به روزنامه ها و رسانه های همراه خود به همان گونه ای است که سایر رسانه ها را به همان نگرش می نگرد و این یکی از خطاهای بزرگ این حوزه دولت روحانی است.»
این چهره اصلاح طلب در پایان گفت: «یعنی در مقیاس بزرگ تر، دولت روحانی تاثیرگذاری بر افکار عمومی را فراموش کرده و کاملا به این نکته بی توجه بوده است. اگر خود رسانه های اصلاح طلب و تجربه های گذشته آنها نبود که یک تنه و فارغ از ارتباط با دولت، به جنگ فضاسازی های مخالف دولت برود، کارزار روحانی بسیار شدیدتر و سخت تر می شد.»