رویداد۲۴ میثم سعادت: گویا اصولگرایان همچون انتخابات مجلس، از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری هم اطمینان دارند و شاید هم ماجرای دیگری در میان است، اما مصاف آنها با یکدیگر از همیشه بیشتر شده است. اصولگرایانی که چهار سال قبل برای پیروزی لاریجانی بر عارف برنامه ریزی کردند، حالا لاریجانی را یک عنصر نامطلوب قلمداد میکنند و حافظی که قالیباف با رای او به شهرداری تهران نشسته بود، حالا از حناچی انتقاد میکند که از نیروهای قالیباف استفاده کرده است.
وضعیت بسیار عجیبی است؛ رسایی از پشت پردههای اصولگرایان سخن میگوید؛ یامین پور از زدوبندهای اصولگرایان گلایه میکند. قالیباف لیست اصولگرایان را قبول ندارد و دیگران را مینوازد. در صدا و سیما دعواهایی به خاطر نحوه تقسیم منابع میان اصولگرایان شکل گرفته اما حقیقت آن است که به خاطر ساختار پیچیده معلوم نیست در لایههای نهفته آنها چه میگذرد.
روز گذشته این حملات، شکل جدیتری گرفت. روزنامه فرهیختگان، رسانه وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی، در پرونده مفصلی، بی سوادی رائفی پور را به رخ کشید. این گزارش در سایتهای اصلی اصولگرایان همچون تسنیم بازنشر داشت. این در حالی است که تا کنون رسانههایی مثل فارس و تسنیم از دیدگاههای رائفی پور حمایت میکردند.
انتقاد از چهرهای همچون رائفی پور توسط اصولگرایان، گل به خودی به شمار میرود، مگر اینکه پای مصلحتی بالاتر در میان باشد و اتاق فکر اصولگرایان تصمیم گرفته باشند با هدفگذاری خاصی چهرههایی را حذف کنند؛ چهرههایی که احتمالا یا گافهایی بیش از حد داشته باشند یا در رقابتهای جدید اصولگریان جایی برای آنها تعریف نشده است.
شاید روزهای یا هفتههای آینده مشخص شود که دلیل حذف رائفیپور از برنامههای جدید اصولگرایان چیست، اما هر چه هست هماهنگی کامل میان آنها شکل گرفته است؛ چه آنکه علاوه بر پوشش کامل خبری این گزارش، چهرههای رسانهای اصولگرا نیز در توییتهای جداگانه این موضوع را بازنشر کردند.
نکته جالب اینکه اصولگرایان برای کنار گذاشتن رائفی پور از دایره خودیها، گاهی استدلالهایی آوردهاند که پیش از خودشان به آن معتقد بودند؛ مثلا آنها همیشه میگفتند ایران به عظمتی رسیده که همه دنیا نیازمند ایران است. این بار در نقد رائفی پور به همین مدل صحبتهای او اشاره شده و تلویحا سخنان او توهم توصیف شده است: «چگونه کارخانههای دنیا بهجای چین و هند که جمعیت ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری دارند و تعداد جوانان هرکدامشان، چند برابر کل جمعیت ایران است، برای تولید کالا به ایران احتیاج پیدا میکنند؟»
بیشتر بخوانید:
جدال «افسران جبهه فرهنگی انقلاب»/ جوانان تازه نفس در مقابل یاران قدیمی
به گزارش رویداد۲۴ رائفی پور دوستانی در جریان اصولگرا دارد؛ از جمله وحید جلیلی یا محمدحسین صفار هرندی. قبلا یکبار دیگر در ماجرای سریال بوی باران این ریزشها و رویشها در میان اصولگرایان دیده شده بود. آن موقع وحید جلیلی، نقد تندی بر سریال بوی باران نوشت و از نفوذ در صدا و سیما سخن گفت. پس ازاو، علی اکبر رائفی پور نیز به انتقاد از
سریال بوی باران پرداخت. آنها معتقد بودند چون در آموزش فرهنگی صاحب سبک هستند، باید موضوع فرهنگ در اختیار آنها گذاشته شود.
همان زمان این مجادلات بسیار بالا گرفت و گروهی مدام هشدار میدادند حرفهای درونی را به مردم نگویید. رضا غلامی که خود در بخش فرهنگی دفتر رهبری مسئولیت دارد؛ به خاطر انتشار مطالبی از جنس نوشته جلیلی ابراز نگرانی کرده و آن را موجب «دودستگی بچههای انقلاب» دانسته بود. به دنبال این اظهار نظر، چند سایت و خبرگزاری مثل خبرگزاری فارس هم نوشته وحید جلیلی را از خروجی خود حذف کردهاند.
حذف و اضافهها اکنون به شکل دیگر در جریان است. هدف غایی آن فعلا برای کسی مشخص نیست اما دستکم میتوان به این موضوع فکر کرد که این جریان رفته رفته به سمتی حرکت کرده که خیلی تمایلی ندارد تداعی ذهنی مخاطبان از آنها «تداعی توهم» باشد. یک بخش ماجرا شاید این موضوع باشد، اما سادگی است اگر گمان کنیم پای برنامههای جدیتری در میان نباشد. همه این اتفاقات در حالی افتاد که به تازگی جمعی از اصولگرایان کمپینی اجرا کرده بودند که علی اکبر رائفی پور را به
مجری کارشناس ثابت تلویزیون تبدیل کنند. با اینهمه خود رائفی پور هم آنقدر گیج و گول است که خودش کار دست خودش میدهد؛ چنانچه در یک برنامه تلویزیونی گفته بود
کلیپس موی زنان، موضوعی آخر الزمانی است!
رائفی پور یک سخنران محافل اصولگرایی است که در حال حاضر موسسه مصاف را مدیریت میکند. مدیر سایت مصاف امیرحسین رائفی پور است که رئیس هیئت مدیره مهندسین صنعت اراده فردا و عضو هیئت مدیره ماشین سازی صدر ایرانیان فردا است. او همچنین رئیس هیئت مدیره میعاد مهر مهدوی هم هست.
واحدهای درسی موسسه مصاف منحصر به فرد هستند و هیچ نمونه دیگری در جهان ندارند. البته در ایران، حسن عباسی نیز موسسه مشابهی اداره میکند. موسسه مصاف این واحدها هستند: واحد مهدویت، واحد معماری و شهرسازی، واحد سیاسی و دشمن شناسی، واحد امنیت غذایی، واحد موسیقی، واحد اقتصاد، واحد فِرَق و ادیان، واحد آموزش رسانه، کانال مصاف، واحد سلامت، واحد بین الملل و واحد خانواده.
منبع تامین منابع مالی مصاف مشخص نیست و این البته به خاطر تعدد مراکز فرهنگی در ایران اتفاق عجیبی به شمار نمیرود
مشخص نیست امیرحسین نام دیگر علی اکبر است یا یکی از اعضای خانواده او است، اما رائفی پور تمایل دارد شخصیتی مرموز از خود به نمایش بگذارد. البته احتمالا روابط نزدیکی هم با اطلاعات سپاه دارد. در گزارش فرهیختگان آمده «رائفیپور در یک سخنرانی جزئیات فیلم خودکشی کاووس سیدامامی را تشریح و در چند توئیت متن ایمیلهای کاوه مدنی را افشا میکند. اینها دیگر چیزهایی نیستند که در حوزه صلاحیت و اختیارات یک پژوهشگر، یک سخنران یا مدیر یک موسسه خصوصی و غیرانتفاعی باشد! ورود به این مباحث، یعنی وارد شدن در بازی امنیتی و نقش کارگزار اطلاعاتی برای خود تعریف کردن. اگر قرار است چنین اطلاعاتی افشا شود، کانال آن مقامات رسمی قضایی یا امنیتی است. افشای این موارد از سوی یک سخنران، یا باید از سوی دستگاههای رسمی تکذیب شود یا اینکه آن سخنران را در جایگاهی قرار دادهایم که دیگر کمتر کسی جرات معارضه فکری با او را دارد»
فرهیختگان چه نوشته بود؟
روزنامه فرهیختگان در دو مطلب مفصل به برخی گافها و خطاهای رائفی پور پرداخته بود برخی از این گافها در جدول زیر خلاصه شده است:
گزارش فرهیختگان اشارههای دیگری هم داشت. مثل «نامه به تتلو» یا ادعاهای احمقانه دیگر/ در تسنیم و الف بازنشر شد. افرادی هم به دفاع از رائفی پور پرداختند. اما هنوز استاد به این گزارش واکنشی نشان نداده است. شاید روزهای آینده مشخص شود که مصاف بر سر کدام سفره بوده است
پای احمدی نژاد در میان است؟
عباس سلیمی نمین در سرمقاله همین شماره فرهیختگان اشارهای به یک ماجرای قدیمی می کند. زمانی که نزدیکان احمدی نژاد او را به عنوان یکی از سرداران امام زمان معرفی کرده بودند «آنچه امروز موجب میشود که جوان سخنوری از ارتباط امام عصر(عج) با خود در رویا در محفل عمومی سخن گوید، الگوگیری از همان پدیده عوامفریب است که ذکر آن رفت. عوامفریبی که سیدی «ظهور نزدیک است» را در میلیونها نسخه منتشر کرد تا به جامعه بقبولاند که وی یکی از یاران قطعی حضرت حجت(عج) است. بنابراین شایسته آن است که جوانان دارای استعداد بهجای توسل به توهین در مواجهه با منتقدان، استدلال و منطق را در خود تقویت کنند و بهجای استفاده ابزاری از اعتقادات پاک جامعه با مطالعه بیشتر، داشتههای خود را در سخنرانیها بنمایانند.»