رویداد۲۴ بررسی کرد؛
در حالیکه تمام بازارها نهایتا رشد ۱۰ یا در بهترین حالت رشد ۲۰ درصدی داشته، گفته میشود رشد بورس در سال گذشته بیش از ۵۰ درصد بوده است. رویداد۲۴ در گزارش خود این موضوع را بررسی کرده که جذابیت ارقام بورس چقدر واقعی است و این جذابیت، تا چه اندازه حقیقت دارد.
رویداد۲۴ رایان حسینی: تا این لحظه تبلیغات بورس جواب داده و میزان ثبت نام به اندازهای شده که حتی افرادی که با کمترین احتمال ریسک سرمایههای خود را حفظ میکردند، با این تصور که سودهای قابل توجهی در انتظار آنهاست، به سمت بورس رفتهاند. در این میان تصمیم بانک مرکزی و دولت نیز در کشاندن مردم به سمت بورس تاثیر زیادی گذاشته است.
با تصمیم دولت نرخ سود بانکی به ده درصد رسید و به این ترتیب در ظاهر به نظر میرسد سود ۱۰ درصدی بانکی فایدهای ندارد و بهتر است در محلی سرمایهگذاری کرد که سود آن بالاتر است. نخستین گزینه در این شرایط، ورود به بورس است؛ چه آنکه گفته میشود در حالیکه تمام بازارها رشد ۱۰ در ۲۰ درصدی داشته، بورس رشدی در حدود ۵۰ درصد داشته است. اما این ظاهر ماجراست. رویداد۲۴ در گزارش خود این موضوع را بررسی کرده که ارقام بورس چقدر واقعی است.
بگذارید ابتدا یک پیشفرض با هم مرور بکنیم: «بورس بیش از ۵۰ درصد سود داشته است.» برای کسانی که به تازگی وارد بورس میشوند، این تصور وجود دارد که اگر پولشان را به بورس ببرند، ۵۰ درصد سود خواهند کرد، اما این جمله سرابی بیش نیست چراکه این رقم مربوط به کل سود سهام بورس است و شاید یک شرکت ۵ درصد سود کرده باشد و شرکت دیگر مثلا ۶۰ درصد؛ بنابراین اینکه کسی تصور کند هرگونه سرمایهگذاری در بورس به سود ۵۰ درصدی ختم خواهد شد، در عالم واقعیت وجود خارجی ندارد. این همین نکتهای است که اتفاقا همیشه از چشم سرمایهگذاران تازه وارد بورس مخفی شده است و صاحبان شرکتها معمولا تمایلی به صحبت در اینباره ندارند بنابراین بخشی که برجسته میشود، این است که بورس پرسودترین سرمایهگذاری در ایران است.
یکی از سهامداران حرفهای بازار به رویداد۲۴ میگوید: قیمت خودروی داخلی از ابتدای اسفند ده میلیون افزایش داشته بنابراین اگر کسی خودروی خود را برای ورود به بازار سرمایه فروخته باشد، سود هنگفتی نکرده و فقط سود سهام را روزانه میبیند و این تاثیر روانی دارد.
اگر مشکل فقط همین بود، میشد با بررسی بیشتر، سرمایهگذاری دقیقتری انجام داد، اما موضوع اینجاست که دهها پارامتر دیگر هم وجود دارد که آنها هم از دید سرمایهگذاران مخفی مانده است. بگذارید یکی یکی اینها را بررسی کنیم:
یکی از مهمترین مسائلی که برای سرمایهگذاری در بورس لازم است، اطلاعات شفاف مالی شرکتهای حاضر در بورس است. اگرچه ورود شرکتها به بورس با شعار دهانپرکن شفافیت انجام میشود، اما باید بدانید که این اطلاعات در اختیار همه نیست و عملا مشخص نیست سوددهی بعضی از شرکتها چگونه است. در برخی موارد حتی صاحبان واقعی شرکتها مشخص نیستند. احتمالا از زمانی که بورسبازان در ایران، راههای در رو را یاد گرفتهاند، این ماجرا وجود داشته است.
مصاحبههای گوناگون معاونان وزرای اقتصاد (روسای سازمان بورس) در دورههای مختلف نشان میدهد این موضوع مربوط به امروز نیست و این جمله از زبان تمام روسای بورس شنیده شده که «اسامی شرکتهایی که اطلاعات لازم را به سازمان بورس ارائه نمیدهند، به مردم اعلام خواهیم کرد و دفعاتی که با آنها مکاتباتی کردیم و جواب ندادهاند نیز حتما اعلام عمومی میشود.»
طوبی دهقانی مدیر امور ناشران بورس سال گذشته خبر داده بود که «از مجموع ۳۲۶ شرکت پذیرفته شده در بورس، تعداد ۱۰۴ شرکت اطلاعات صورتهای مالی یک سالشان را بهموقع ارائه دادهاند.» این گزاره یعنی تنها اطلاعات ۳۲ درصد از کل شرکتها به موقع ارائه داده شده و وضعیت مالی ۶۸ درصد شرکتهای حاضر در بورس (که عنوان شفافترین نهاد ایران را هم به آن دادهاند) اساسا مشخص نیست!
معنای دیگر این جمله این است که خریداران قرار است روی شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که ۶۸ درصد اطلاعات آن وجود ندارد یا بعد از فرآیند خرید منتشر میشود. اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم باید بگویم این اطلاعات فقط در اختیار افراد معدودی است؛ همان کسانی که میدانند وضعیت کدام شرکتها بهتر و کدام بدتر است. به زبان دقیقتر این اطلاعات تنها در اختیار صاحبان خود شرکتهاست. با این وصف شاید راحتتر بتوان به این نتیجه رسید که سود بالای ۵۰ درصد شرکتهای سهام به چه کسانی میرسد و سودهای پایین یا حتی ضرر سهام متعلق به چه کسانی است.
بیشتر بخوانید:
واگذاری شستا فروش فرش زیر پا یا ایجاد شفافیت؟
در چنین شرایطی دولت شرکتهای خود را یکی پس از دیگری میفروشد. شستا و در ادامه
واگذاری ایمیدرو و ایدرو و شرکتهای دیگر. وضعیت آنقدر برای صاحبان شرکتها خوشایند است که در روزهای گذشته بنیاد مستضفان هم اظهار تمایل کرده که به صف شرکتهای بورسی خواهد پیوست.
به گزارش رویداد۲۴ شاید این سوال پیش بیاید که اگر سود عمده بورس به جیب تمام سهامداران نمیرود، احتمال بروز مشکلات و تبعات امنیتی وجود ندارد؟ آیا دولت به این تبعات بیتوجه است؟ یکی از کارشناسان بازار بورس به رویداد۲۴ «اگر قیمت دلار تا پایان سال به ۲۴ هزار تومان نرسد، بورس سقوط میکند و این سقوط همراه با حاشیههای اعتراضی و امنیتی خواهد بودو این بار دیگر ورشکستگی و کلاهبرداری موسسات مالی و اعتباری نیست بلکه صدها هزاران نفر در اقصی نقاط ایران ورشکست میشوند»
اگر نگاهی به شیوه واگذاری شرکتهای دولتی بیندازیم، متوجه میشویم که اتفاقا دولت با نگاه امنیتی این مشکل را نیز حل کرده تا در صورت ورشکستی شرکتهای واگذار شده، مشکلی مشابه موسسات مالی اعتباری پیش نیاید. میپرسید چگونه؟ ادامه گزارش را بخوانید.
هنگامی که سهام شستا به عنوان بزرگترین واگذاری تاریخ بورس فروخته شد، حداکثر میزان خرید سهام ۳ میلیون تومان تعیین شد؛ این یعنی شما اگر هزاران میلیارد سرمایه هم داشته باشید، با هر شماره ملی تنها قادر به خرید سقف معینی هستید. به این ترتیب صدها هزار نفر از ایرانیان سهام ۳ میلیونی تومانی شستا را خریداری کردند و دولت برای جبران کسری بودجه خود از همین روش هزاران میلیارد پول جمع کرد. اگر روزی شستا ضرردده هم بشود، نهایت اتفاقی که میافتد این است که ارزش سهام هر سرمایهگذار مثلا از ۳ میلیون تومان به ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسد و آنها از پیش پذیرفتهاند که وارد سرمایهگذاری پرریسکی شدهاند و احتمال ضرر هم وجود دارد.
این یعنی اگر سرمایه چند صد میلیونی شما مانند اتفاق موسسات مالی اعتباری ناگهان به مخاطره بیفتد، شما حتما در خیابان اعتراض میکنید، اما کسی برای ۲۰۰ هزار تومان یا ۵۰۰ هزار تومان به خیابان نمیریزد. همچنانکه کسی برای از دست رفتن چند ده هزار تومان و چند صد تومان در ماجرای ارزش افزوده (وس) به خیابان نیامد. شاید این شیوه کارکرد دو موضوع کمی غیرمرتبط باشد اما از لحاظ تبعات امنیتی از دست رفتن پول شهروندان میتواند مثال مناسبی باشد.
در شرایط کنونی فعلا دولت از افزیش شاخص بازار بورس خوشحال است. سود بانکها نیز کاهش یافته و بازار سرمایه بیشتر از هر زمان دیگری پذیرای سرمایهگذاران خرد شده است؛ سرمایهگذارانی که تعداد آنها روز به روز بیشتر میشود و گمان میکنند هر روز پولدارتر از دیروز شدهاند؛ این معادله اما تا زمانی پابرجاست که روی واقعی بورس خودش را نشان دهد و به ناگاه حباب ایجاد بترکد. صاحبان صنایع فعلا از پول مردم استفاده میکنند. دولت هم کسری بودجه خودش را تامین میکند و تا میشود همین مسیر را ادامه میدهند. فعلا خدا کریم است!