رویداد۲۴ شادی مکی: روز ۵ فرودین ۹۸ سیلی سهمگین در منطقه دروازه قرآن شیراز رخ داد که منجر به کشته شدند ۲۱ نفر و مجروح شدن بیش از ۱۰۰ نفر شد. در این حادثه حدود ۴ یا ۵ کودک نیز جان خود را از دست دادند. د رحالیکه همزمان با این سیل مناطق دیگری از کشور نیز درگیر سیل بودند، اما در شیراز سیل تنها در یک منطقه کوچک رخ داد، اما خسارت زیادی بر جای گذاشت.
روزهای بعد از حادثه نظرات زیادی درباره علت بروز سیل گفته شد اما بعد از مدت کوتاهی نیز دیگر حرف و سخنی از آن نبود تا اینکه چند روز پیش در رسانهها اعلام شد که حکم غیرقطعی این پرونده صادر شده و براساس آن شهردار فعلی شیراز و یکی از شهرداران اسبق و همچنین شهرداری شیراز محکومیتهایی داشتهاند. اما محکومیتها به گونهای است که تعجب و اعتراض شاکیان این پرونده را به دنبال داشت. رویداد۲۴ در این گزارش شرح ماوقع دادگاه مقصران سیل شیراز را از زبان خانواده آسیب دیدگان و جانباختگان و مسئولان محلی روایت کرده است.
خون فرزندم دامن بیعدالتی را میگیرد
معصومه شیخیان که همسر ۴۹ و فرزند ۱۲ ساله خود به نامهای محمود و یاسین حقیقت را در سیل ۵ فروردین شیراز از دست داده و خود نیز از شاهدان حادثه بوده، این ماجرای تلخ را اینگونه برای رویداد۲۴ تعریف میکند: ۴ فروردین همراه با خانواده برادر همسرم تهران را به مقصد شیراز ترک کردیم. ساعت ۱۱:۱۰ صبح روز بعد به شیراز رسیدیم. به دروازه قرآن که رسیدیم در ترافیک گیر کردیم. لحظاتی بعد صدای انفجار آمد و بعد از آن ماشینها داخل آب گیر افتادند و هیچکس جز تسلیم در برابر آب ومرگ کار دیگری از عهدهاش برنمیآمد.
او در توضیح صدای انفجار میگوید: آن زمان گفتند سد خاکی بالادستی را هر کس به هر دلیل شکانده بوده است که آب همراه با گل با سرعت و قدرت حرکت میکند سمت دروازه قرآن.
شیخیان ادامه میدهد: از آنجایی که کانال آب لایروبی نشده و پراز زباله شهری و قوطی نوشابه بود آبی که با آن سرعت میخواست وارد کانال شود نتوانست در آن جاری شود که این موضوع باعث شد ابتدا صدای مهیبی ایجاد شده و بعد آبی گلآلود با ارتفاع ۲ یا ۳ متر به سمت ما با سرعت حرکت کند. این آب کل فضا را گرفته بود و ما فقط تسلیم بودیم.
خانم شیخیان درباره چگونگی جان باختن همسر و فرزندش میگوید: ما ۴ ماشین بودیم، من داخل ماشین برادر همسرم و جدا از یاسین و محمود بودم که آن اتفاق افتاد و آنها را از دست دادم.
هر ۴ ماشین داخل سیل گیر میکنند ابتدا کاپوت و بعد داشبورد ماشینی که خانم شیخیان داخل آن است شکسته و آب وارد آن میشود. آب گلآلود است ماشینها در هم میپیچند و با یکدیگر برخورد میکنند. ماشین در حال غرق شدن است که ناگهان یک خودروی پراید زیر آب رفته و درست زیر خودرویی که این بانو در آن است به گل مینشیند این موضوع باعث میشود که ماشین آنها از زیر آب بالا بیاید. سرنشینان از پر از گل و آب داخل ماشین به سقف آن پناه میبرند. چند لحظه بعد از شدت و سرعت حرکت آب کاسته میشود. از سقف ماشین پایین میپرند و پا به آرامش نسبی میگذارند. اما از خودرویی که محمود و یاسین داخل آن هستند خبری نیست. این تصاویر بخشی از کابوسی است که خانم شیخی روز حادثه به چشم دیده است.
این بانوی داغدیده میگوید: بین حدود ۲۰۰ ماشین دنبال خودروی خودمان میگشتیم تا اینکه ساعت ۴ بعد ازظهر آن را پیدا کردیم، اما هیچکس در آن نبود ساعت ۱۰ شب متوجه شدیم که اجساد آنها در بیمارستان نمازی شیراز است. تصور چنین لحظهای را نمیتوانستم بکنم.
نامه هشدار سیل که پیش از بحران به شهرداریها ارسال شده بود
فردی از ستاد بحران دنبال خریدن ماشینهای اسقاطی بود!
وی اضافه میکند: بعد از حادثه در حالیکه به تهران برگشته بودیم و درگیر مراسم عزیزانمان بودیم مرتب از سوی پلیس راهور به گوشی همسرم پیامک ارسال میشد که ماشینمان را که در پارکینگ اکبرآباد شیراز مستقر بود ترخیص کنیم وگرنه شبی ۲۰ هزارتومان برایمان منظور میشود. به هر حال بعد از مدتی برای ترخیص ماشینی که هیچچیزی از آن باقی نمانده بود به ستاد بحران شیراز رفتم.
شیخیان میگوید: دو، سه ساعتی در ستاد بحران معطل ماندیم تا اینکه بالاخره به دفتر یکی از مدیران ستاد بحران شیراز رفتیم. او گفت «اینجا بچهها هستند ماشین را از شما میخرند!» من ماندم که این شخص دلال است یا عضو ستاد بحران که به جای دلجویی میخواهد ماشین را از من داغدیده بخرد.
او ادامه میدهد: من در آن حادثه بودم و لحظه لحظه آن کابوس شبانه روزی من است اما حالا برای شهرداری شیراز حکم تعلیقی دادهاند علت آن چیست؟ چرا روز اول باید به من بگویند درباره هیچ ارگانی حق ندارید صحبت کنید به جز همین دو شهردار قدیم و جدید. آن زمان گفتند سد خاکی شکسته شده علت آن چه بوده و مسئول آن چه کسی بوده است چرا به آنها چیزی نمیگویند. در حالیکه گلی که همراه با سیل میآمد آنقدر زیاد بود که همه ما را زمینگیر کرد.
در زمان تنفس جلسه دادگاه، قاضی و شهردار با هم بودند
وی اظهار میکند: ما ۲۱ خانواده در دادگاه شاهد بودیم که در زمان تنفس از شهردار پذیرایی کردند. آنها به ما میگفتند این بلای آسمانی خواست خداوند بوده است. اگر این بلا برسر خانواده و عزیزان خوشان میآمد هم همین را میگفتند؟
خانم شخیان با اشاره به اینکه استانداری فارس و مدیریت بحران این استان مصوب کردند که خسارات خودروها را باید بیمه بپردازد، عنوان میکند: بیمه اعلام کرد چون حادثه طبیعی بوده مبلغ را تنها به خودروهای دارای بیمه بدنه میپردازند؛ که خودروی ما بیمه بدنه نداشت. چند روز پیش با فرماندار شیراز در این باره صحبت کردم ایشان به من پاسخ دادند که فردای سیل آقای نوبخت به شیراز آمد لحظه آخر با او صحبت کردم و ایشان مبلغی را به حساب ریختند از فردای آن روز خیلیها آمدند و پول گرفتند وقتی بررسی کردیم میگفتند هزار نفر پول گرفتهاند اما به ما ۲۱ خانواده هیچ خسارتی از این مبلغ ندادند، چون سرگرم کفن و دفن عزیزانمان و سوگواری بودیم. تا کنون هم هیچ حقی به ما داده نشد هیچکس از حق ما دفاع نکرد و سراغی از ما نگرفت. حکمی که صادر شد بینهایت ناعادلانه و ناامیدانه بود ما از همه ناامید شدیم.
خانم شیخیان ادامه میدهد: خواهش میکنم یک نفر از میان خبرنگاران و مسئولان وجدان داشته باشد و درد ما را بگوید. با ادامه این سوءمدیریتها و حقکشیها امروز این اتفاق برای من رخ داد فردا برای هر کس دیگری میتواند رخ دهد. باید اطلاعرسانی خوبی شود. خون یاسین من دامن تک تک افرادی را که مسئول بودند و افرادی که به جای اطلاعرسانی درست تنها صفحات رسانههایشان را سیاه کردند میگیرد. پسر من خیلی آرزو داشت. در برگه پزشک قانونی محمود و یاسین نوشته شده بود که بازو، پهلو و قفسه سینه آنها شکسته شده حالا صدای من هم در سینه شکسته شده است.
ما فراموش نمیکنیم، اما مسئولان فراموش میکنند
پروین آشیان دیگر داغدیده این سیل ویرانگر است. او که همسر خود محمودرضا ناصری را در سیل شیراز از دست داده، در زمان حادثه تنها ۷ ماه از ازدواجش میگذشته و فرزندی ۲ ماهه را در شکم داشته است؛ که چند ماه بعد بدون حضور پدرش پا به جهان میگذارد. او به رویداد۲۴ میگوید: من مادر کوچکترین بازمانده این فاجعه هستم، آن روز تولد همسرم بود. در حال حرکت به سمت روستای آنها بودیم و گرفتار ترافیک دروازه قرآن شده بودیم که ناگهان ماشینها شروع کردند به برخورد با یکدیگر. شدت برخوردها آنقدر زیاد بود که نمیشد از ماشین پیاده شویم. برخوردها باعث شد که در خودرو سمت من قفل شود، اما درِ سمت همسرم باز شده بود. وقتی آب به ما نزدیک شد دیگر هیچ چیز نفهمیدم وقتی چشم باز کردم متوجه شدم رضا نیست و در ماشین هم باز است.
وی ادامه میدهد: تا ساعت ۴ بعد از ظهر بین ماشینها دنبالش گشتم، اما خبری از رضا نبود حتی به من گفتند که سراغ نیسانی بروم که مردم اجساد را که پیدا میکردند داخل آن میگذاشتند، اما نرفتم و نهایتا شب متوجه شدیم که رضا از دست رفته است.
این بانوی جوان با اشاره به اینکه چند ماه بعد مبلغ ۱۰ میلیون تومان بابت هزینه کفن و دفن و ۵ میلیون تومان هم بابت خسارت خودرو دادند، اظهار میکند: رضا دبیر بود و امروز همه حقوق او را بابت بازپرداخت وام ازدواج هفت ماهام میدهم و تحت حمایت خانواده زندگی میکنم. اما هیچکس سراغ پدر و مادر پیر او که تنها فرزند پسرشان را از دست دادهاند و باید بار زندگی را به تنها به دوش بکشند نرفته است.
او میگوید: ما این خاطره تلخ را هرگز فراموش نمیکنیم، اما قسمت تلخ ماجرا آن است که مسئولانی که خود خطا کردهاند این ماجرا را فراموش کردهاند، ولی دم از قانون و عدالت میزنند.
متن شکایت حادثه دیدگان سیل شیراز
به گزارش رویداد۲۴ در حالیکه حکم دادگاه البته به صورت غیرقطعی ۲۸ اسفند به وکیل شاکیان ابلاغ شده است، اما سهلگیرانه بودن آن باعث شد که با مصطفی بردبار وکیل شاکیان پرونده که خود در این حادثه داغدار شده است به گفتگو بنشینیم.
سایه روشن حکم دادگاه در پرونده سیل شیراز
مصطفی بردبار درباره حکم دادگاه درباره این پرونده به رویداد۲۴ میگوید: همانطور که اطلاع دارید این حادثه ۵ فروردین سال گذشته رخ داد و با تشکیل پرونده قضایی، ظرف حدود ۷ ماه دادسرا اقدام به تحقیقاتی کرد که منجر به صدور کیفرخواست شد و حدود ۳ ماه هم طول کشید که دادگاه تصمیم بگیرد. یعنی حدوداً اواخر بهمن ماه دادگاه تصمیم خود را گرفت، ولی متاسفانه دادنامه در تاریخ ۲۸ اسفندماه سال گذشته (مصادف با آخرین روز غیرتعطیل) یعنی بیش از یک ماه بعد از تصمیمگیری و صدور رای، ابلاغ شد.
وی در پاسخ به این سوال که این میزان تاخیر در ابلاغ الکترونیکی رای یا تایپ چند صفحه امری طبیعی است یا خیر؟ عنوان میکند: قطعاً حقوقدانان محترم اطلاعات بیشتری دارند و شاید دادگاه رسیدگی کننده توضیحی داشته باشند.
وکیل پرونده حادثهدیدگان سیل شیراز با بیان اینکه تصمیمگیری درباره این پرونده بیش از یکسال است که به طول انجامیده و هنوز نیز رای قطعی صادر نشده است ادامه میدهد: انتظار ما همان طور که رهبر انقلاب تاکید کردند -جدّیت و سرعت در در انجام وظیفه- در رسیدگی به پرونده بود.
وی با بیان اینکه رای صادره در یک بخش قابل اعتراض و در بخش دیگر قطعی است، توضیح میدهد: بخش قابل اعتراض آن است که در ظاهر به نفع شکات شده است و اشخاصی محکوم به پرداخت دیه و مجازات تعلیقی شدهاند که البته ما به این بخش اعتراض کردهایم. بخش غیرقابل اعتراض مربوط به مواردی است که قبلاً نسبت به آنها قرار منع تعقیب صادر شده که ما نسبت به این موارد اعتراض کردیم و در این حکم اعتراض وارد دانسته نشده است که این قسمت -صرف نظر از موضوع صلاحیت- قطعی است.
بردبار با بیان اینکه در بخش قابل اعتراض یکی از روسای اسبق یکی از نهادهای عمومی شیراز، رئیس فعلی همین نهاد عمومی، همراه با نهاد مذکور محکوم شدهاند، اظهار میکند: محکومیت این اشخاص به این صورت است که تنها یک شخص حقیقی به حبس محکوم شده است، که این مجازات نیز تعلیقی بوده و به بیان دیگر به ۳ سال و یکماه حبس غیرقابل اجرا تعیین شده است.
این وکیل دادگستری میافزاید: رئیس اسبق این نهاد عمومی نیز با توجه به مرور زمان به حبس محکوم نشده و در زمینه دیه هم تعیین شده که متضامناً همه محکومین باید دیه را پرداخت کنند که در عمل دیه شاید توسط این اشخاص حقیقی مقصر پرداخت نشود و نهاد عمومی محل اشتغال این اشخاص دیه را پرداخت کند که مبلغ دیه تعیین شده برای جان باختگان و مجروحان این سیل در مجموع چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد ریال با احتساب نرخ دیه سال ۱۳۹۹ خواهد بود.
وکیل آسیبدیدگان سیل در پاسخ به این سوال که چرا مجازات حبس تعلیقی برای شهردار فعلی شیراز تعیین شده است، عنوان میکند: دادگاه میتواند مجازات را تخفیف داده و آن را تبدیل به جزای نقدی، جایگزین حبس مانند خدمات و ... کند در اینجا دادگاه به جای این موارد، با وجود تعدد بیش از سه جرم، مجازات را معلق یا غیرقابل اجرا و اعلام کرده است که اگر این فرد به مدت دو سال مرتکب جرم درجه ۷ به بالای عمدی دیگری نشود اجرای این مجازات کاملاً منتفی خواهد شد و البته این موضوع به تشخیص قاضی و در حدود قانون باید ارزیابی شود.
تعلیق حکم شهردار ۵۰ ساله به خاطر کهولت سن!
وی میافزاید: همچنین دادگاه برای تعلیق حبس این فرد به موضوعاتی استناد کرده است، منجمله اینکه خسارات وارده به افراد یا همان دیه پرداخت شده است؛ درحالیکه صرفاً بخشی از این وجوه به صندوق دادگستری و نه اشخاص زیان دیده تودیع شده است که بدیهی است پرداخت آن، منوط به قطعیت رای و اجرای حکم است، دلیل دیگری که عنوان شده کهولت سن محکوم است. درحالیکه که ایشان حدوداً ۵۰ ساله هستند. مورد دیگر هم منوط به جایگاه اجتماعی شخص مذکور بوده است که قطعاً اگر این جایگاه اجتماعی وجود نداشت اصولاً جرمی از سوی وی متصور نبود و همین مسئولیت باعث فرض تقصیر شده است.
بردبار در پاسخ به این سوال که چرا دادگاه پرداخت دیه را انجام شده دانسته است، توضیح میدهد: تیرماه سال گذشته بازپرس پرونده طی اقدامی خیرخواهانه پیشنهاد کرد که ممکن است در این شرایط برخی خانوادهها دچار مشکلات مالی شدیدی شده باشند مانند خانوادههایی که سرپرست خود را از دست دادهاند و شهرداری به عنوان نهادی عمومی و دارای امکان و اختیار هزینه کرد، مبلغی را به عنوان خسارت حوادث غیرمترقبه مانند سیل، زلزله و ... پرداخت کند. این مساله ارتباطی به تعیین مقصر نداشت و در واقع این وجه نوعی جبران خسارت سریع میتوانست باشد، نه دیه و البته قرار بود به اشخاص پرداخت شود. اما شهرداری این مبلغ را به صندوق دادگستری واریز کرد.
وی خاطرنشان میکند: با وازیر این وجوه به صندوق دادگستری این تصور شاید ایجاد شود که این اقدام در راستای ممانعت از به روز شدن دیه و شمول نرخ جدید سال ۱۳۹۹ بر آن بوده است. در حالیکه بنابر پیشنهاد خیرخواهانه مراجع قضایی قرار بود این وجوه تنها نوعی جبران خسارت فوری برای شاکیان و اولیاء دم و تسکین آلام ایشان باشد.
بردبار با اشاره به اینکه رضایتنامههایی را پیشنهاد و اعلام کردهاند که مشروط به امضای این رضایتنامهها از سوی شاکیان دیه را پرداخت میکنیم، خاطرنشان میکند: امضای این رضایتنامهها نوعی رضایت بیقید و شرط بود که در واقع همان حبس تعلیقی را نیز منتفی میکند که یک یا دو خانواده احتمالاً به ناچار آن را امضا کرده و بخشی از دیه خود را گرفته اند.
این وکیل دادگستری با تقدیر از اقدامات صحیحی که تا کنون در فرآیند رسیدگی متصور است، حکم فعلی را مورد اعتراض و دور از انتظار توصیف کرده است، میگوید: امیدواریم دادگاه تجدیدنظر با همان استقلال و آزادگی که در شأن مراجع محترم قضایی است، مبادرت به صدور رای کند. واضح است متهمین هم اشخاص ضعیفی نیستند و میتوانند از حقوق خود دفاع کنند.
وی تصریح میکند: اینکه نهادی عمومی دیه را از جانب افراد مقصر در حادثهای بپردازد مانند آن است که ما دیه درگذشتگان خود را از جیب خودمان بدهیم با این تفاوت که سایر شهروندان یا اشخاص نیز در این موضوع با ما شریک شده باشند.
به گزارش رویداد۲۴ بردبار علاوه بر اینکه وکالت شاکیان این پرونده را برعهده دارد خود از شاکیان و آسیبدیدگان حادثه است که پدرش را در سیل شیراز که درست در نزدیکی محل سکونتشان رخ داد، از دست داده است.
وی با بیان اینکه یکی از موضوعات مورد شکایت ما برای رسیدگی عدم خدمترسانی به موقع و مناسب به حادثهدیدگان بود، میافزاید: امیدواریم در بخش دیگری از پرونده که هنوز مفتوح است این ملاحظات مورد رسیدگی صحیح قرار گیرد.
این وکیل دادگستری توضیح میدهد: برخلاف آنچه بعضاً ادعا شده است صرف نظر از تغییر کاربری و گذشته از چگونگی ارایه خدمات توسط نهادهای موظف به این امر، میزان بارش روز پنجم فروردین سال گذشته بارها و بیش از این سابقه داشته است، از قبل سازمان هواشناسی هشدارهای متعددی در رابطه با وقوع سیل داده بوده و با این حال مسیرها لایروبی نشده بود درحالیکه باید در این خصوص اقدام میشد این مورد همراه با موارد پیشتر گفته شده باعث میشود اولیاء دم، از دست دادن درگذشتگان خویش را موضوعی قابل پیشبینی و قابل پیشگیری تصور کنند، زیرا این مساله کاملاً متفاوت با سیل به عنوان حادثهای غیرمترقبه و طبیعی است.
وی اضافه میکند: مجموع تلفات جانی سیل گذشته در ۱۳ استان کشور، حدود ۷۰ نفر بوده است که تلفات شهر شیراز به تنهایی ۲۱ نفر یعنی حدود یک سوم کل این آمار است؛ این در حالی است که بعضی از شهرهای دچار سیل به کلی زیر آب رفته و در برخی از استانها تمامی مسیرهای ارتباطی قطع شده بود. اما در سیل شیراز و در محدوده صرفاً یک خیابان و بخش کوچکی از یک شهر بیست و یک انسان بیگناه جان باختهاند و میلیاردها ریال خسارت مالی ایجاد شده است. جالب اینکه تا امروز هیچ شخص حقیقی و حقوقی مسئولیت این موضوع را نپذیرفته و حتی شفاهاً و دور از نگاه رسانهها و انظار عمومی یک عذرخواهی ساده نیز انجام نشده است، شاید همین روش و منش عدم مسئولیتپذیری از عوامل موثر این واقعه باشد.
این وکیل دادگستری میگوید: برخی میگویند این واقعه سیل بوده است یعنی بارشی بیش از حد متعارف و غیر قابل مهار و پیشبینی این درحالی است که سازمان هواشناسی باران آن روز را (به میزان ۷/۴۶ میلی لیتر) نسبت به بارانهای مدت زمان مشابه در سالهای قبل در رتبه ۴۹ در نظر گرفته است یعنی حداقل حدود پنجاه بار باران بیشتری باریده و چنین اتفاقی نیفتاده؛ این در حالی است که در بنابر گزارش رسانهها سیل خوزستان با بارندگی در حدود ٢٥٠ میلیمتر رخ داد؛ لذا میزان بارش صورت گرفته در وقوع سیل شیراز است که این واقعه را از سایر سیلهای رخ داده متمایز میکند.
محکومیت شهردار وقت بیانصافی است!
یک منبع آگاه که نمیخواست نامش فاش شود، به رویداد ۲۴ میگوید: شورای شهر گروهی کارشناسی تشکیل داد و از ۱۱ کارشناس خبره دادگستری برای بررسی پرونده سیل دعوت کرد. نظر نهایی هم اعلام شد. براساس اعلام نظر هیات کارشناسی شهرداری در ادوار مختلف ۵۴ درصد مقصر شناخته شد؛ یعنی از ۳۰ سال پیش تا امروز که حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد هم شهرداری فعلی مقصر حادثه بود. البته در نظریه کارشناسی دستگاههای دیگری از جمله، مدیریت بحران، پلیس، اداره آب منطقهای و... نیز مقصر شناخته شدند.
او با بیان اینکه نگاه یکجانبه گرایانه که تنها شهردار وقت را مقصر جلوه بدهند بیانصافی بود، اظهار میکند: اگر این حادثه در طول شب رخ میداد که کسی هم در خیابان نیست، آب رد میشد و حادثهای رخ نمیداد و کسی را به کشتن نمیداد. یا اگر پلیس که دوربین داشت سرعت عمل به خرج میداد شاید سیل این تعداد کشته برجای نمیگذاشت. اگر آب منطقهای مشکلات حوضه آبریز بالادست منطقه را حل میکرد این سیل رخ نمیداد.
این منبع آگاه با تاکید بر اینکه مسائل مرتبط با مناطق خارج از دروازه قرآن برعهده شهرداری شیراز نیست، اضافه میکند: از آنجایی که آب از بیرون از دروازه قرآن وارد شهر شد مشکلات را بر گردن شهرداری شیراز انداختند. کمیسیون اصل ۹۰ مجلس نیز بر این نظریه کارشناسی صحه گذاشت. شورا به دلیل نقش نظارتی خود و اینکه نماینده مردم بود میخواست همه مقصران شناسایی شوند، نه اینکه تنها یک نفر را مقصر تلقی کنند.
او میگوید: مقصر حادثه یک نفر نیست بلکه مجموعهای از مسائل و اتفاقات است. بر اساس گزارش کارشناسی سیلی که در شیراز رخ داد دوره ۱۰۰ ساله داشت که هیچ طراحی مهندسی براساس دوره بازگشت بیش از صد سال انجام نمیشود و نمیتواند هم انجام شود. زیرا سازهها باید به شدت عظیم شود. مثلا برخی سازهها را براساس دوره بازگشت سیل ۳۰ ساله یا ۵۰ ساله میسازند در حالیکه سازهای با عظمت مانند سد براساس سیل ۱۰۰ ساله است.
وی خاطرنشان میکند: سیلی با چنین عظمت در لحظات پیک عبور و مرور مسافران رخ میدهد و دستگاههایی که باید راه را ببندند در آن زمان این کار را انجام نمیدهند در مسیل دروازه قرآن در نیمههای دهه ۶۰ سیل عظیمی رخ داد، اما در آن زمان مسیل پر نشده بود، اما آب تمام منطقه زیردست را گرفت و تمام منازل سمت خیابانهای ادبیات و گلستان تا سقف زیر آب بودند. این درحالی است که برخی میگویند اگر مسیل پر نشده بود سیل مسیر خودش را پیدا میکرد بله این درست است سیل به داخل شهر راه خود را پیدا میکرد. لولهگذاری در این مسیل بر اساس سیل ۳۰ ساله بود نه ۱۰۰ ساله که بهتر بود محاسبات خود را دست بالا میگرفتند تا شاید این حادثه رخ نمیداد.
وی تصریح میکند: خانوادههایی که عزیزان خود را در این حادثه از دست دادهاند نمیتوانند انتقام عزیزانشان را تنها از یک نفر بخواهند، زیرا مجموعهای از عوامل باعث این حادثه شده است و اینکه همه چیز را تنها گردن یک نفر یا یک دستگاه بیندازیم بیانصافی است. به عنوان مثال با توجه به شرایطی که پیش آمد درحال حاضر حوضه آبریز دروازه قرآن از حوضههای پرخطر، اما کوچک است که چند باری در آن سیل رخ داده است. حال سوال این است که چرا تا کنون یک ایستگاه هواشناسی در این منطقه تاسیس نشده است سازمان متولی این مساله مقصر است. از زمانی که سیل آغاز شده تا زمان رسیدن به دروازه قرآن ۲۰ دقیقه طول کشیده و اگر این موضوع پیشبینی میشد میتوانستند ظرف ۲۰ دقیقه محور را خالی کنند.
گفتند با رسانهها صحبت نکنید
لیلا دودمان عضو شورای شهر شیراز به رویداد۲۴ میگوید: من زمانی متوجه حکم شدم که رسانهها آن را اعلام کردند و به این دلیل که هیچیک از خانوادههای آسیبدیده نیز به من مراجعه نکرد آن را مورد بررسی قرار ندادم. حتی شهرداری نیز حکم را به عنوان یکی از اعضای شورای شهر در اختیار من نگذاشت و نظر من را جویا نشد. اما با رئیس شورا در این زمینه جلساتی داشتند.
وی یادآور میشود: نکته مهم آن است که مدتی بعد از وقوع سیل که مداوم درباره آن اظهار نظرهایی از سوی افراد مختلف در فضای مجازی و رسانهها منتشرمیشد القاصی مهر رئیس کل وقت دادگستری استان فارس و صالحی دادستان وقت شیراز اعلام کردند که اجازه بدهید مسائل از طریق قانون پیگیری شده و از هر گونه مصاحبه و جمعآوری اطلاعات خودداری کنید. ما هم این خواسته را اجرا کردیم.
اما و اگرها درباره حکم صادر شده و احقاق حقوق زیاندیدگان این سیل درحالی ادامه دارد که تلاش رویداد۲۴ برای گفت و گو با استاندار فارس نیز به جایی نمیرسد و شهردار وقت شیراز نیز پاسخگوی تلفن خود نیست.