سلیمینمین:
عباس سلیمینمین میگوید: سرلیستی قالیباف در انتخابات معنا و مفهوم خاصی را منتقل میکند که این یک امر تعیین کننده است و مشخص میکند نتیجه انتخابات هیئت رئیسه و کرسی ریاست مجلس چه خواهد بود.
رویداد۲۴ هر روز که به آغاز مجلس یازدهم نزدیکتر میشویم مدعیان جدیدی برای رقابت بر سر کرسی ریاست مجلس سربرمی آورند. یک روز پایداریها کاندیدا رو میکنند و برای توافقات پشت پرده ان قلت میآورند و روز دیگر دولتمردان احمدی نژاد ادعای تکیه بر کرسی ریاست دارند. از طرف دیگر هم چهرههای سنتی و در رأس آنها مصطفی میرسلیم، ریاست مجلس را حق خود میداند.
عباس سلیمینمین معتقد است اصولگرایان در همان زمان انتخابات بر سرلیستی محمدباقر قالیباف توافق کردند و این موضوع «معنا و مفهوم خاصی را منتقل میکند، یک امر تعیین کننده است و مشخص میکند نتیجه انتخابات هیئت رئیسه و کرسی ریاست مجلس چه خواهد بود.»
هرچند این تحلیلگر سیاسی اصولگرا احتمال همراهی دولتمردان احمدی نژاد و پایداریها هم بعید نمیداند و حتی میگوید برخی از آنها با احمدی نژاد رابطه پنهان دارند، ولی معتقد است بسیاری از دولتمردان دولت سابق از احمدی نژاد اعلام برائت کرده اند.
او که مخالف سرسخت رفتارهای سیاسی جبهه پایداری است میگوید بعید است سهمی به این جبهه در مجلس یازدهم داده شود و باید اجازه داد عِده و عُده آنها برای مردم مشخص شود.
مشروح گفتگوی عباس سلیمینمین را در ادامه بخوانید؛
****
*آقای سلیمی نمین! تحلیل و پیش بینی شما از معادلات پارلمان آینده خصوصا در بحث انتخابات هیات رئیسه مجلس و کرسی ریاست مجلس چیست؟ درحال حاضر افراد مختلف از طیفهای اصولگرا برای حضور در انتخابات هیئت رئیسه و به خصوص ریاست مجلس اعلام آمادگی کرده اند. به نظر شما کدام گزینه شانس بیشتری برای ریاست مجلس یازدهم دارد؟
فکر میکنم اجماعی که در دوران انتخابات صورت گرفت (یعنی ارائه لیست واحد توسط اصولگرایان)، همچنان به طور کلی باقی است و تاثیراتش را در بحث هیئت رئیسه و ریاست مجلس هم خواهد گذاشت، یعنی گرایش عمومی اصولگرایان که امروز اکثریت مجلس را تشکیل میدهند در دوران انتخابات کاملا روشن شده است.
سرلیستی قالیباف معنای خاص خود را منتقل میکنددر عین حال سرلیستی آقای قالیباف طبیعتا معنا و مفهوم خاصی را منتقل میکند که این یک امر تعیین کننده است. اصولگرایان توانستند لیست واحدی را با یک سرلیستی در تهران ارائه دهند که این مشخص میکند نتیجه انتخابات هیئت رئیسه و کرسی ریاست مجلس چه خواهد بود، هرچند به این معنی هم نیست که همان موقع که اجماع و توافق صورت گرفت کسانی خلف عهد نکرده باشند؛ الان هم همان کسانی که خلف عهد کرده اند بحثهایی را مطرح میکنند که به نظر من جایگاهی در کلیت اصولگرایان ندارد.
بیشتر بخوانید: اتفاق بیسابقه در تاریخ مجالس ایران/ شروع سفرهای استانی قالیباف برای کسب رای از نمایندگان
برخی کاندیداهای ریاست مجلس فقط به دنبال مطرح کردن خودشان هستند
*شاید تا همین چند وقت پیش به نظر میرسید که آقای قالیباف مسیر راحتی را برای کسب کرسی ریاست دارد، اما الان پایداریها همچنان بر طبل اختلاف میکوبند. از سویی طیفی از دولتمردان آقای احمدی نژاد مثل آقای حسینی، نیکزاد و حاجی بابایی و .. به نوعی برای ریاست اعلام آمادگی کرده اند و از طرفی دیگر آقای میرسلیم هست. شما فکر میکنید احتمال ائتلاف این طیفها برای ریاست آقای قالیباف وجود دارد و این در چه شرایطی فراهم میشود؟
هدف این نوع خود مطرح کردنها کاملا روشن است. مثلا کسی میآید و خودش را برای ریاست مجلس مطرح میکند، اینکه آیا او شانسی دارد و یا میتواند در این وادی گام بردارد یا خیر، بحثی دیگری است. هدف این خودمطرح کردنها این است که یک جایگاه و سهمی در مجلس پیدا کنند، مثلا مخبر کمیسیون یا رئیس کمیسیون، یا جزء هیئت رئیسه و... شوند، و الا به این معنی نیست که این بحثی جدی است. مسائل این چنینی در گذشته هم بوده است منتهی ایندفعه تعداد این افراد خیلی زیادتر است و بحث اینکه حتما بتوانند به این جایگاه برسند، نیست بلکه فقط برای طرح کردن خودشان است.
یک گروه اندک که سروصدای زیادی دارند باعث اختلاف شده اند
*در جریان لیستبندی و نهایی کردن لیست وحدت هم خیلیها اعتقاد داشتند پایداریها رای بالایی ندارند، اما نهایتا به آنها سهم داده شد که در لیست حضور داشته باشند، فکر میکنید اینبار هم ممکن است که به طور مثال بر سر کرسیهای دیگر هیئت رئیسه یا هیئت رئیسه کمیسیونها توافقاتی صورت بگیرد که با آقای قالیباف برای رسیدن به کرسی ریاست همراهی داشته باشند؟
یک دلیل برای اینکه در انتخابات تلاش شد تا وحدت صورت بگیرد این بود که جلوی اختلافات گرفته شود ولو اینکه آن افرادی که دارند اختلاف میکنند اندک باشند، اما خود این زمینه ساز مسائل دیگری خواهد شد، لذا تلاش کردند که با دادن سهمی به جریان پایداری آنها را همراه کنند. این آدمها تعدادشان اندک است، اما اهل درآوردن سر و صدای زیاد هستند (سر و صدایشان بیشتر از تعدادشان است)، اهل عقل و عدل معتقدند آنهایی که سر و صدا دارند را به گونهای مدیریت کنند.
اجازه دهیم جامعه بفهمد عِده و عُده جبهه پایداری چقدر است
شاید من چنین اعتقادی نداشته باشم، من معتقدم باید اجازه دهیم تا جامعه بفهمد که عده و عُده و پایگاه اجتماعی آنها چقدر است، قطعا آنها پایگاه اجتماعی بسیار نازلی دارند و رو به افول هستند، یعنی خیلی از کسانی که عضو شورای مرکزی آنها بودند به دلیل همین کارهای تخریبی که انجام میدادند از آنها جدا شدند، هرچند آنها میتوانند در مجلس بحثهایی را دنبال کنند، ولی من فکر نمیکنم خیلی حائز اهمیت باشند.
بعید است سهمی به پایداریها داده شود
*فکر میکنید آن سهم دهی در جریان انتخابات، در مجلس هم برای کم کردن اختلافات بر سر صندلیهای مهم ادامه پیدا کند؟
بعید میدانم به آنها سهمی داده شود.
ممکن است برخی دولتمردان سابق ارتباط پنهانی با احمدی نژاد داشته باشد
*یکسری از دولتمردان آقای احمدی نژاد در دولت نهم و دهم هم در این مجلس حضور دارند که شاید بتوانند به جهت همراهی با پایداریها تاثیرگذار باشند و ائتلافی با آنها تشکیل دهند. چقدر احتمال بروز و ظهور چنین پدیدهای را محتمل میدانید؟
بسیاری از مدیران برجسته دولتهای نهم و دهم دارای موضع گیری نسبت به جبهه پایداری و آقای احمدی نژاد شده اند. این موضوع به آن معنی نیست که کسانی که در آن دو دولت مشارکت داشته اند، مواضع سیاسی امروز آقای احمدی نژاد را قبول دارند. بعضی از آنها اخیرا مصاحبه داشتند و رسما اعلام کردند که هیچ همگونی با آقای احمدی نژاد ندارند و عنوان دولتمردان آقای احمدی نژاد را نپذیرفتند و قبول نکردند. هرچند امکان دارد که تعدادی از آنها به صورت پنهانی ارتباطات خودشان را با آقای احمدی نژاد حفظ کرده باشند، اما کلیت آنها خیر؛ کلیت آنها با آقای احمدی نژاد جهت گیری دارند، ولی فارغ از ارتباطات، احتمال دارد با جبهه پایداریها از برخی جهت گیریها تاثیر بگیرند و من این را محتمل میدانم.
ائتلاف پایداریها و دولتمردان احمدی نژاد میتواند مخرب باشد
*فکر نمیکنید بتوانند نقش منفی در جریان مجلس داشته باشند؟ چه در انتخابات هیئت رییسه و ریاست مجلس و چه در مسیرهای بعدی؟
قطعا میتوانند نقش منفی ایفا کنند، اما در اینکه چقدر مؤثر واقع شود تردید دارم، چون میتوانند مخرب باشند و بحثهای انحرافی و حرفهای جنجالی مطرح کنند، اما تصور نمیکنم که خیلی تاثیرگذار باشند.
شورای ائتلاف دنبال پارلمان در سایه نیست اما...
*شما نقش لیدرها و چهرههای برون پارلمانی و بزرگان اصولگرایی را در این معادلات چگونه ارزیابی میکنید؟ چه آنها و چه شورای ائتلاف میتواند نظارتی از بالا بر مجلس یازدهم داشته باشند و چیزی شبیه به پارلمان در سایه تشکیل دهند؟ به طور کلی به نظر شما احتمال فراهم شدن چنین شرایطی وجود دارد؟
بحث پارلمان در سایه مطرح نیست، بحث این است که ائتلافی شکل گرفته است و آن ائتلاف برای این آقایان هزینه کرده است. طبیعی است که آن آقایانی که با اعتبار این ائتلاف به مجلس راه پیدا کرده اند نسبت به آن توافقات و جهت گیریها از خودشان پایبندی نشان دهند و این کمترین چیزی است که از آنها انتظار میرود، یعنی شورای ائتلاف وجود داشته است و این شورا هزینه کرده است و اعتبار خودش را پای برخی از کاندیداها گذاشته است تا امروز آن کسانی که از این طریق به مجلس راه یافته اند در مورد مواضع مشترک با آنها همراهی داشته باشند و مواضع مشترک هم در نوع ارائه لیست و سرلیست و .. کاملا منعکس است.
پایداری تلاش کردن لیست اصولگرایان ۲ سرلیست داشته باشد
جبهه پایداریها خیلی تلاش کردند تا کسی از خودشان را در سرلیست بگذارند و ۲ سرلیست داشته باشیم، ولی اکثریت اصولگرا این مطلب را نپذیرفتند، پس این به آن معناست که آن جهت گیریهایی که قبلا تا حدودی روشن شده است، در درون مجلس، همچنان حفظ شود و منطقی هم همین است.
جامعه روحانیت کنار زده نشد، جایگاه مشورتی را هنوز هم دارد
*در این شرایط شما نقش جامعه روحانیت را چگونه میبینید؟ آنها از زمان لیست بندی وارد فاز سکوت شدند و کنار زده شدند، الان در ادامه راه، بعد از تشکیل مجلس فکر میکنید بتوانند نقشی مثل نقش مشورتی یا نقش همراهی بیشتر با مجموع اصولگرایان برای پیشبرد امور مجلس در مجلس یازدهم را ایفا کنند؟
آنها کنار زده نشدند. خودشان خواستند چنین نقشی را ایفا کنند.
*درحال حاضر کسی به دنبال این هست که بازگردند و مجددا همراه اصولگرایان باشند؟
آنها الان هم همچنان یک مرجع مشورتی خواهند بود، کما اینکه در زمان انتخابات هم خودشان خواستند که مرجع مشورتی باشند. به نظر من همین جایگاه برای آنها حفظ خواهد شد و به عنوان عناصری که در ارتباط با وحدت از آنها استفاده شود قطعا استفاده خواهد شد.
*یعنی به نظر شما شرایطی که الان دارند خودخواسته بوده و خودشان انتخاب کرده اند که همچین مسیری را بروند؟
بله.
اصولگرایان اجازه ایجاد دعوا را به آدمهای جنجالی مجلس یازدهم ندهند
*فکر میکنید با توجه به این دسته بندیهایی که تا امروز شکل گرفته است و نظرهای مختلفی که پیش از تشکیل مجلس یازدهم داده میشود، پیش زمینه اختلاف بین اصولگرایان در مجلس آینده وجود دارد و آیا میتواند بیشتر شود یا کنترل میشود؟
قطعا بدون اختلاف معنی ندارد. اصولگرایان یک طیف هستند، اگر اختلاف نداشتند یک حزب میشدند. وقتی یک جریانی به صورت طیف مطرح میشود یعنی کسانی که دارای سلایق مختلف هستند، اما در یک هدفهایی با هم مشترک هستند در یک طیف با هم قرار میگیرند. طبیعی است که آنها در مسائل مختلف دیدگاههای متفاوت داشته باشند، اما این اختلافات نظرها و اندیشهای در قالب منطقی و خارج از حوزه جنجال دنبال شود، یعنی طرحهایی مطرح کنند که پشتوانه نظری و فکری داشته باشد؛ بنابراین قطعا اعلام میکنم که اختلافاتی هم در مجلس بعد خواهند داشت، اما نباید اجازه دهند که آدمهای جنجالی از این اختلافات برای ایجاد دعوا استفاده کنند، بلکه از این اختلافات برای تولید فکر استفاده شود.