رویداد۲۴رومینا اشرفی عاشق یکی از همشهریانش (بهمن خاوری) میشود پدرش به خاطر اختلاف فرهنگی (اختلاف مذهبی) که بین این دو خانواده وجود داشته مخالف ازدواج این دو بودهاست. رومینا همراه بهمن خاوری فرار میکند. در این حین توسط پلیس محلی دستگیر میشود، رومینا تحویل پدرش داده میشود. پدر ابتدا سعی میکند دخترش را خفه کند و وقتی موفق نمیشود، سر دختر را با داس میبرد. با شیونهای مادر و بقیه همسایهها پلیس سر میرسد و قاتل را بازداشت میکند.
تکبر، پدر!،،،،،،، حرف، مفت، مردم!،،.،،،،،، کام، خام، فرزند!
نوجوانی، سر از، تن، جداشد