نشریه اکونومیست مدعی شده استفاده از سلبریتیهایی نظیر بازیگران سینما به عنوان مجری برنامههای صدا و سیما تنها ترفندی با هدف جلب مخاطب است و به محض بازگشت مخاطبانی که سال ۸۸ با صدا و سیما قهر کرده اند، این چهره از سازمان رخت بربسته و پروپاگاندای مد نظر مدیران جوان صدا و سیما جای آنها را خواهد گرفت.
به گفته این نشریه، مدیران جوان صدا و سیما اعتقادی به مدیران قدیمی نظام ندارند و آنها را به فساد و نرم خویی دربرابر غرب متهم میکنند. نویسنده در این یادداشت پایتخت را مثال زده و گفته سریال کمدی پایتخت یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیون ایران است که از سال ۲۰۱۱ ساخت آن آغاز شده است. این سریال درباره خانوادهای شمالی است که درگیر دردسرهایی میشوند. برای مثال در یکی از فصلهای این سریال بازیگران سوار بالنی در ترکیه میشوند و در سوریه فرود میآیند و مجبور به جنگ با داعش میشوند. چنین خط داستانیای در واقع در مسیر تبلیغ سیاستهای رسمی ایران گام برمیدارد. ایران از بشار اسد در سوریه حمایت میکند و ماجرای جنگ با داعش در سوریه نیز در راستای این حمایت بود. اما یکی از قسمتهای فصل آخر سریال که زوج بازیگر پشت موتورسیکلت نشستهاند خشم اصولگرایان ایران را به همراه داشت. این صحنه در واقع بازسازی صحنه یکی از فیلمهایی است که قبل از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ساخته شده بود. (همسفر)
سوال اینجاست که آیا بازسازی این صحنه یک سهل انگاری بوده یا کار ستون پنجم؟ جریانی درون ایران سعی دارند واقعیت پشت پرده این ماجرا را کشف کنند، اما همین موضوع کافی بوده تا نورافکن بر درگیریهای صدا و سیما بیفتد.
بیشتر بخوانید:
اختلاف بر سر تبلیغات شبکه کودک!/ ارزشیهای اصولگرا مدیریت صدا و سیما را به دست میآورند؟
به گزارش رویداد۲۴ جوانان اصولگرای تندرو فکر میکنند مدیران محافظهکار این سازمان به اندازه کافی به ارزشها پایبند نیستند و فکر میکنند باید از تمام موجهای رسانهای برای توسعه ایدئولوژی رسمی استفاده کنند.
در حال حاضر تعداد کمی از مردم ایران بیننده صداو سیما هستند. بر اساس پژوهشهای این سازمان تعداد بینندههای صدا و سیما چندین سال است که کاهش چشمگیری داشته است. بخشی از ریزش مخاطب به دلیل رونق دیشهای ماهوارهای است. دولت از سال ۱۹۹۴ استفاده از ماهواره را در کشور ممنوع کرده است، اما این ممنوعیت به معنای توقف استفاده مردم از ماهواره نیست. ورژن ایرانی نتفیلیکس یا اپلیکیشنهای اینستاگرامی نیز در ایران مخاطب خودش را دارد.
در میان این رقبا صدا و سیما برای ارتقای موقعیت خود هیچ کاری نکرده است. بسیاری از ایرانیها بعد از سال ۲۰۰۹ (انتخابات ۸۸) تلوزیونهای ایران خود را قطع کردهاند و معتقدند صدا و سیما گزارشهای دروغینی درباره کاندیداهای اصلاحطلب انتخابات ۸۸ که به پیروزی محمود احمدی نژاد و حصر رقبای او منجر شد، منتشر میکند. این رویکرد هنوز وجود دارد. در زمان انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ و ۹۶ تلویزیون ایران رسما حامی رقبای حسن روحانی بود.
کانال تلویزیونی افق همزمان با انتخاب روحانی در سال ۲۰۱۴ آغاز به کار کرد. این شبکه توسط جوانان ارزشی اصولگرا اداره میشود. از آن زمان تقریبا کنترل همه شبکههای محبوب از جمله شبکه سه سیما نیز به دست این جوانان افتاد. در حال حاضر آنها دو موقعیت برتر در صدا و سیما را در دست دارند: بخش خبر و بخش برنامهسازی. این جوانان برخی مدیران نظام را به فساد متهم میکنند؛ مهمتر از همه اینکه آنها میگویند بیش از حد با روحانی و دیگرانی که خواستار تعامل با غرب بودند مسامحه شده است. از دید آنها صحنه فیلم پایتخت و صحنههای مشابه خارج شدن از ریل ایدئولوژی انقلابی است. اما آنها ناامید از بازگشت مخاطبان سابق صدا وسیما خودشان خطوط قرمز خودشان را رد میکنند. آنها برنامههایی مشابه برنامههای غربی در شبکه سه ساخته و پخش میکنند. برنامههایی نظیر ورژن ایرانی «چه کسی میخواهد میلیونر شود» یا «آمریکن گات تلنت». آنها از سلبریتیهای لیبرال مشهور نظیر بازیگران برای مجریگری برنامههایشان استفاده میکنند.
به نظر میرسد این بخشی از استراتژی است؛ مخاطبان قبلی را برگردانید و پروپاگاندای خود را به آنها بگویید. به
سریال گاندو نگاه کنید. این سریال سال گذشته از شبکه سه سیما پخش شد. داستان آن درباره
جیسون رضاییان روزنامهنگار ایرانی آمریکایی بود که به جرم جاسوسی ۵۴۴ روز در ایران بازداشت شد و در سال ۲۰۱۶ در جریان یک مبادله زندانی به آمریکا برگشت.
شبکههای جریان مقابل از تاکتیک مشابهی استفاده میکنند. کانال ماهوارهای منوتو که نزدیک به خاندان سلطنتی پهلوی است، در ابتدا تنها برنامههای سرگرم کننده و مستندهایی را تولید و منتشر میکرد، اما بعد از جلب مخاطب گزارشهای انتقادی آنها نسبت به حکومت کنونی ایران و حمایت از آنچه دوران طلایی شاه میخوانند، آغاز شد.