رویداد۲۴ حدود یک سال تا انتخابات ریاست جمهوری باقی است، اما جریانهای سیاسی از هم اکنون سرگرم آماده کردن خود برای ورود به این کارزار هستند. اصلاح طلبان البته قبل از این آمادگیها باید تکلیف خود را درباره ائتلاف با غیر اصلاح طلبان و به اصطلاح استفاده از کاندیدای اجارهای و یا حضور با کاندیدای اصلی خود روشن کنند. در این باره اختلاف نظرهایی بین فعالان سیاسی اصلاح طلب وجود دارد. گاهی حتی کار از اختلاف نظر فراتر رفته و شاهدیم که کارشناسان و تحلیلگران اصلاح طلب با اشاره به ریزش سرمایه اجتماعی این جریان که تا حد بسیاری متاثر از عملکرد دولت روحانی، مجلس دهم و شورای شهر تهران است؛ از مرگ اصلاحات میگویند. گروه دیگری، اما خوشبینتر بوده و معتقدند که اصلاحات مردنی نیست. به باور این گروه اصلاحات زنده است و با چرخش به سوی مردم میتواند سرمایه اجتماعی خود را هم بازیابی کند. عبدالله ناصری، عضو شورای هماهنگی اصلاح طلبان از جمله افرادی است که در گروه دوم جای میگیرد. او تاکید میکند که اصلاح طلبان دیگر نباید ائتلاف کنند. او معتقد است که «ائتلاف هر جریان سیاسی با جریان مقابل خود با توجه به ساختار اصلی قدرت در نظام سیاسی ایران به ریشخندگرفتن مردم است.»
* وضعیت کنونی اصلاحات را چطور میدانید. آقای زیباکلام چند وقت قبل گفته بود که «اصلاحات مرد» نظر شما چیست؟
اصلاحات اگر زنده نبود کانونهای متعلق به اصول گرایان، تنگنا برای آن ایجاد نمیکرد.
*موقعیت اجتماعی اصلاح طلبان همان است که چند سال قبل بود؟
قبول دارم که به نسبت ۵ سال قبل خیلی ضعیف شده است وعلت آن هم عملکرد دولت، فراکسیون امید و مدیریت شهری پایتخت بوده است. اینها همه علائم حیاتی اصلاحات است.
*شرط ادامه حیات برای اصلاح طلبان چیست؟
تردید ندارم که برای ادامه حیات بطور جدی هم نیاز به تغییر راهبرد وجود دارد و هم تعییر رفتار اجتماعی.
بیشتر بخوانید: گزینههای اصلاحطلبان و اصولگرایان برای انتخابات ۱۴۰۰ کداماند؟
*برخی میگویند اصلاحات آسیب ندیده بلکه اصلاح طلبان از نظر سرمایه اجتماعی و محبوبیت در جامعه آسیب دیدهاند. چه راههایی برای بهبود وضعیت پیش پای این جریان است؟
بله قبول دارم محبوبیت اجتماعی اصلاح طلبان ضعیف شده است، اما از آنجا که گفتمان اصلاحات تنها گفتمان نجات ملی کشور است با تغییر رفتار میتوان موقعیت اجتماعی گذشته را بازسازی کرد. یکی از مهمترین راهها این است که اصلاح طلبان شدیدا به سمت جامعه محوری حرکت کنند و خیلی صریحتر از گذشته کانونهای قدرت را نقد کند. حتی اگر این کانونهای قدرت مثل ریاست جمهوری و مجلس انتخابی باشد. اصلاح طلبان باید در برابر حوادثی مثل دیماه ۹۶، آبانماه ۹۸، سقوط هواپیمای اوکراینی، نقد عملکرد دولت و خصوصا شخص آقای روحانی، به صورت شفاف موضع گیری کنند.
*اصلاح طلبان در ۱۴۰۰ که نزدیکترین کارزار انتخاباتی است چه خواهند کرد؟ اگر نیروهای مورد نظر خود را نداشته باشند، ائتلاف میکنند یا قید مشارکت در انتخابات را میزنند؟
اینکه اصلاح طلبان انتخابات ۱۴۰۰ چه تصمیمی میگیرند بسته به جمع بندی احزاب اصلاح طلب و ائتلافهای آن است. اما تردید نکنیم اگر اصلاح طلبان جز با نامزد اصلی خود در انتخابات شرکت کنند برای سالها دیگر نمیتوانند با مردم در مورد صندوق رأی حرف بزنند.
*اما برخی از احتمال ائتلاف و حتی حمایت اصلاح طلبان از افردی مثل لاریجانی یا علی مطهری میگویند.
تنها در صورتی میتوان از لاریجانی، مطهری حمایت کرد که اولا این دو نفر به صراحت به جامعه اعلام کنند از اصولگرایی متعارف برگشتهاند و راه نجات کشور را پیگیری راهبردهای اصلاح طلبانه میدانند و بالاخره قبل از رأی گیری کابینه خود را به مردم معرفی نمایند.
*درصورتی که اصلاح طلبان بخواهند یک بار دیگر ائتلاف با گزینه غیر اصلاح طلب را امتحان کنند چه تدابیری خواهند اندیشیند که چالشهای آنان با آقای روحانی تکرار نشود؟
اصلاح طلبان برای همیشه باید گزینهی ائتلاف با غیر اصلاح طلبان را فراموش کنند. من معتقدم هر جریان سیاسی باید با کاندیدای اصلی خود بیاید تا بتواند مسؤلیت بپذیرد. ائتلاف هر جریان سیاسی با جریان مقابل خود با توجه به ساختار اصلی قدرت در نظام سیاسی ایران به ریشخندگرفتن مردم است.