صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۱ - 2023 January 11
کد خبر: ۲۱۸۶۵۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۹
روانبخش:

پرونده احمدی‌نژاد سنگین است/ چرا هر کسی نامزد ریاست‌جمهوری می‌شود؟

حجت الاسلام روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری می‌گوید: جریان سوم همان جریان انقلابی است که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره شده است. این جریان دارای تفکر اصولگرایی ناب است که با روش اصلاح طلبی به پیش می‌رود.

رویداد۲۴ نگرانی ها از بابت کاهش مشارکت در انتخابات 1400، شعار «اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تموم ماجرا، کاندیداهای جوان انتخابات ریاست جمهوری، عزم احمدی نژاد برای بازگشت به پاستور و جریان سوم از جمله مباحثی بود که با حجت الاسلام قاسم روانبخش، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری در میان گذاشتیم.

او تاکید دارد یکی از راه‌های جلب مشارکت بیشتر مردم در پای صندوق‌های رأی تغییر «قانون انتخابات» و به تبع آن بازنگری در تعریف جامع «رجل سیاسی» است.و البته او عملکرد مجلس یازدهمی را نیز تاثیرگذار می کند.

قائل به شعار «تمومه ماجرا» نیست و می گوید وجود دو جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی را نمی توان انکار کرد. این عضو جبهه پایداری جریان سوم را جریان انقلابی با تفکر اصولگرایی و روش اصلاح طلبی می داند.

روانبخش که حمایتش از احمدی نژاد در گذشته را انکار نمی کند این را هم می گوید که احمدی نژاد امروز مورد حمایت اصولگرایان نیست و پرونده اش آنقدر سنگین شده که بعید است تایید صلاحیت شود.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح گفتگو با حجت الاسلام قاسم روانبخش است:

*آقای روانبخش!  در فاصله باقیمانده تا انتخابات ۱۴۰۰، نگرانی از باب تکرار کاهش مشارکت اسفند ۹۸ در انتخابات ریاست جمهوری آینده وجود دارد، تحلیل شما از انتخابات پیش رو و میزان مشارکت مردم چیست؟

کاهش مشارکت رابطه مستقیم با عملکرد سه قوه «اجرایی»، «تقنینی» و «قضایی» کشور در یکسال پیش رو دارد. اگر در یکسال باقی مانده قوه قضاییه به عنوان مسئول مبارزه با فساد در مقابله با کسانی که چشم به بیت المال دارند سرعت و شدت بیشتری ببخشد، بدون شک به تبع آن مردم نیز به مسئولان خود دلگرم تر می‌شوند. عملکرد یکساله آیت الله رییسی در برخورد با فساد برای مردم امید بخش بوده است، به ویژه شاهد عزم جدی ایشان در برخورد با مفسدان در بدنه داخلی دستگاه قضایی هستیم که این روزها محاکمه آن ها در حال انجام است. این مبارزه می‌تواند نوید بخش اقدامات بعدی در گسترش بحث مبارزه با فساد باشد.

قوه مجریه نیز با توجه به اینکه از وجود یک مجلس جدید مطلع شده و احتمال این موضوع را می‌دهد که وکلای ملت در پارلمان جدید از ابزار نظارتی خود به عنوان «وکیل المله» بیشتر استفاده کنند، باید تلاش خود را معطوف به این امر کند که در بخش مبارزه با «فساد درون سیستمی»، افزایش فعالیت‌های «عمرانی» و «خدماتی» و همچنین حرکت در مسیر «بهبود وضعیت مردم»، بهتر از سال‌های گذشته عمل کند.

عملکرد مجلس یازدهم در میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ تاثیر می گذارد

مجلس یازدهم نیز با رویکرد جدید باید تلاش کند به مطالبات و خواسته‌های مردم جامه عمل بپوشد و انجام آنها را از دولت پیگیری کند، بی تردید عملکرد مجلس انقلابی تاثیر بسزایی به افزایش مشارکت سیاسی و حضور مردم پای صندوق‌های رأی خواهد شد. البته در این بین عده‌ای تلاش می‌کنند تا انتظارات مردم را از مجلس کنونی بالا ببرند. بنده معتقدم همان افرادی که در مجالس قبلی برای مردم فعالیتی از خود نشان ندادند در تلاش هستند از همین ابتدا با بالا بردن سطح توقع از نمایندگان جدید، مجلس را ناکارآمد جلوه دهند.

زمان می برد تا «نماینده اولی» ها جایگاه خود را پیدا کنند

*فکر نمی کنید بخشی از این انتظارات به شعارها و وعده های انتخاباتی خود این نمایندگان باز می گردد؟

باید توجه کنیم که مجلس کنونی هنوز از نظر شاکله در بخش‌های مختلفی همچون تشکیل «کمیسیون‌ها»، انتخاب مسئول «مرکز پژوهش‌ها» و اصلاح قوانین و آیین نامه داخلی  در ابتدای راه است و نمی‌تواند کارها را به صورت سیستمی و قوی به پیش ببرد. باید اجازه داد مجلس شکل بگیرد، سپس از نمایندگان مطالبات خودمان را مطرح کنیم. یک موضوع مهم نیز در خصوص وکلای ملت وجود دارد که برخی از آنها «نماینده اولی» هستند و شاید چند ماهی طول بکشد تا جایگاه خود را پیدا کنند. به همین دلیل باید هیأت رئیسه کنونی تلاش کند تعطیلات مرسوم پارلمان در فصل تابستان را کاهش بدهد و مقدمات کار جدی وکلای ملت را فراهم کند.


بیشتر بخوانید: اولین واکنش احمدی‌نژاد به خبر حضورش در انتخابات ریاست‌جمهوری: آماده فداکاری برای ایران هستم


انتظار ما از مجلس کنونی این است که در عمل کارها را به پیش ببرد، زیرا یک مجلس «انقلابی» در شعار متوقف نمی‌شود. برای مثال مجلس باید اتاق فکری از نخبگان خود تشکیل داده و اولویت های کشور را شناسایی کند و برای آنها چاره اندیشی کند تا در نهایت از روزمرگی خارج شود. توقع از مجلس جدید این است که از خودش شروع کند و با بازنگری نسبت به قوانین داخلی، همه فعالیت‌های خود را کاملا شفاف کند. کارهای مرسوم در گذشته از قبیل؛ «تنوع غذایی در بخش پذیرایی از نمایندگان»، «دریافت هدایا»، «لابی با دولتمردان در صحن»، «دریافت امتیاز، حقوق، مزایا و مسکن» نیاز به اصلاح جدی دارد که باید این موارد در یک وضعیت درست قرار بگیرد.

وجود دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را نمی تواند انکار کرد

*در سال‌های اخیر در مقاطعی یک شعار از سوی مردم  با مضمون «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» خطاب به دو جناح سیاسی کشور داده شد. فکر می‌کنید مصداق عملیاتی شدن این شعار همان کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم بود یا ...؟

دو جریان «اصلاح‌طلب» و «اصولگرا» همچنان دو جریان اصلی سیاسی کشور ما هستند و نمی‌توان وجود این دو جریان را انکار کرد.  البته جریان «اصلاح‌طلب» را می‌توان ادامه جریان غرب‌گرای ابتدای انقلاب تا کنون دانست که گاهی با عناوین «نهضت آزادی»، «جبهه ملی»، «دوم خرداد» مطرح بوده است. 

*آقای روانبخش علی رغم اینکه تاکید دارید این دو جریان هنوز هم دو جریان اصلی هستند و مردم انتقاداتی به جریان اصلاحات دارند اما بازهم انتقاد مردم به جریان اصولگرا کم نیست، این اشکال در جریان متبوع شما ریشه در کجا دارد؟

اصولگرایان نیز باید تلاش کنند تا در عمل و نه تنها در شعار، بر اصول خود که همان آرمان‌های اصلی و اصیل انقلاب اسلامی است باقی بمانند. البته در این راه می‌توان روش‌ها و اهداف میانی را اصلاح کرد و طبق یکی ازفرمایشات مقام معظم رهبری حتی این امکان وجود دارد که در صورت لزوم، برخی اصول غیر قابل تغییر قانون اساسی نیز مورد بررسی مجدد قرار داد، مانند ریاستی بودن ریاست جمهوری یا پارلمانی بودن آن. بنده می‌پذیرم که در دامنه اصولگرایان امروز کسانی وجود دارند که تنها با «شعار» با این جریان همراهی داشته و در عمل با اصول تعیین شده فاصله زیادی دارند. 

در انتخابات ۱۴۰۰ صرفا با تابلوی اصولگرا-اصلاح طلبی نمی توان به توفیقی رسید

من فکر می‌کنم در انتخابات سال ۱۴۰۰ دیگر این امکان وجود ندارد که یک فرد بتواند صرفا با تابلوی «اصلاح‌طلبی» یا «اصولگرایی»  توفیق جدی حاصل کند زیرا مردم امروز بعد از تجارب ۴۰ ساله‌ای که دارند به برنامه‌ها و توانمندی‌های یک کاندیدا نگاه می کنند. 

*در این فضا ممکن است یک «جریان سوم» در عرصه سیاسی ایران ظهور کند؟

جریان سوم یعنی جریان انقلابی امروز در کشور وجود دارد؛ من پیش‌بینی می‌کنم که جریان انقلابی با ورود به عرصه انتخابات سال ۱۴۰۰ رأی و نظر مردم را به خود جلب کند.  جریان انقلابی جریانی است که به اصولگرایی ناب خود را ملتزم می‌داند و به اصول مبانی انقلاب اسلامی و اهداف عالی آن پایبند است و بر این باور است که روش‌ها و اهداف میانی قابلیت اصلاح دارند.

جریان سوم یعنی جریان انقلابی با تفکر اصولگرایی و روش اصلاح‌طلبی

*یعنی از نگاه شما جریان سومی که از آن صحبت می‌شود، یک جریان انقلابی مبتنی بر تفکرات اصولگرایان است؟

جریان سوم همان جریان انقلابی است که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز به آن اشاره شده است. این جریان دارای تفکر اصولگرایی ناب است که با روش اصلاح طلبی به پیش می‌رود. رهبر انقلاب نیز فرموده‌اند که بنده یک «اصولگرای اصلاح‌طلب» هستم؛ به این معنا که بنده روی اصول و مبانی تأکید دارم، اما قائل به این هستم که می‌توان اهداف و روش‌های میانی را اصلاح کرد.

*از سخنان شما این گونه می‌توان برداشت کرد که حضرتعالی یک نقد جدی نیز به اصولگرایان دارید. آیا این برداشت درست است؟

بله، بنده منتقد کسانی هستم که ادعای اصولگرایی دارند ولی به مبانی، اصول و اهداف در عمل پایبند نیستند. به عنوان نمونه این بخشی از ۸۰ نفر نماینده مجلس دهم که توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند از سنخ همان اصولگرایان ادعایی بودند که به دلایل گوناگون «رد صلاحیت» شدند.

*پس باید منتظر یک چهره جوان و کمتر شناخته شده در عرصه انتخابات پیش رو باشیم؟

ورود به بحث انتخابات ۱۴۰۰ هنوز زود است ولی بی تردید چهره‌هایی که در عرصه رقابت انتخاباتی شرکت می کنند باید توانایی لازم برای اداره کشور در شرایط بحرانی کنونی را داشته باشد. فردی باید به عرصه انتخابات ورود کند که بتواند پس از دولت کنونی، در مواجهه با مشکلات اقتصادی و فرهنگی ایجاد شده، و بحران های به وجود آمده در سیاست خارجی؛ تحول چشم گیری ایجاد کند.

دچار قحط الرجال نشده ایم

*آیا جریان اصیل  انقلابی که از آن حرف می زنید، برای ظهور چنین فردی کادرسازی کرده است؟ این سوال را از این بابت می پرسم که یک اشکال در فضای سیاسی این است که نیروهای جدید در فرایند کادرسازی شده بالا نمی‌آیند و آسیب‌هایی را به جریان سیاسی خود وارد می کنند.

به نظر من کشور و جریان انقلابی دچار «قحط الرجال» نشده است. در کشور ما تعداد زیادی از افراد نخبه و پرتوان وجود دارند که متاسفانه تا کنون امکان بهره‌گیری از توان ایشان میسر نشده است.

البته یکی از دلایلی که افراد متخصص و کمتر شناخته شده نمی‌توانند خود را به مردم معرفی کنند، استفاده برخی از سیاسیون از ابزار رسانه برای القای یک سری کاندیداهاست. مطمئن باشید که اگر افراد توانمند فرصت عرضه برنامه‌های خود به مردم را از طریق فضاهای رسانه‌ای داشته باشند، مردم نیز به برنامه‌های اعلامی از سوی ایشان تمایل پیدا خواهند کرد.

*فکر نمی‌کنید شورای نگهبان نیز می‌تواند با تجدیدنظر در روش های تایید صلاحیتش یا مثلا وسیع‌تر کردن تعریف رجل سیاسی و مذهبی، اجازه ظهور و بروز چنین افرادی را در انتخابات بدهد. 

«قانون انتخابات» در کشور ما دچار ایراد است و مجلس وظیفه دارد که این قانون را اصلاح کند. «رجل سیاسی» از جمله مواردی است که باید مجلس شورای اسلامی بر سر تعریف آن، کار جدی انجام بدهد. رجل سیاسی نباید معطوف به این مفهوم بشود که یک فرد از نظر شهرت سیاسی جایگاه دارد، بلکه باید «توانمندی» اداره کشور، «مدیریت کلان»، «قدرت تصمیم‌گیری بالا» و «آشنایی با سیاست خارجی» در تعریف رجل سیاسی گنجانده شود.

چرا هر فردی به خود اجازه می دهد کاندیدای ریاست جمهوری شود؟

باید توجه داشته باشیم که شورای نگهبان قرار است فردی را تایید صلاحیت کند که بعد از مقام معظم رهبری در جایگاه نخست اجرایی قرار می‌گیرد. متاسفانه قانون انتخابات در کشور ما آن قدر ایراد دارد که هر فردی به خود اجازه می‌دهد برای حضور در مسند ریاست جمهوری ثبت نام کند و پس از آن «وزارت کشور» و «شورای نگهبان» مجبور می‌شوند با صرف زمان و هزینه به بررسی صلاحیت این دست از افراد بپردازند.

*برخی از چهره‌های شاخص سیاسی از هم اکنون اعلام کرده‌اند که تمایلی به حضور در انتخابات ۱۴۰۰ ندارند که در میان آنها افرادی همچون آقایان «رییسی»، «لاریجانی»، «ظریف» و «قالیباف» نیز به چشم می‌خورند. فکر می‌کنید که این احتمال وجود دارد این افراد در دقیقه نود بنا بر توصیه و یا مصلحت به عرصه انتخابات ورود کنند؟

گمانه‌زنی در خصوص آنچه که در سال ۱۴۰۰ رخ می‌دهد هنوز زود است. باید منتظر باشیم تا وقایع آینده را بررسی کنیم، البته نوع ادبیات فردی که مبنا را بر عدم ورود به انتخابات گذاشته نیز مهم است، زیرا برخی به صراحت اعلام می‌کنند که قصد ورد به عرصه را ندارند، ولی اگر مردم و خواص جامعه تشخیص دادند که این فرد برای امروز کشور مفید است و می‌تواند مشکلات را حل کند باید او را به صحنه بیاورند؛ هر چند خودش مایل نباشد.

پرونده های احمدی نژاد از سا ل۹۶ هم سنگین تر است/امکان ندارد از سد شورای نگهبان عبور کند

*آقای احمدی نژاد هم از این دست افراد است؟ فکر می کنید او با تحرکات رسانه‌ای اخیر تصمیم جدی به ورود دارد؟

احمدی نژاد با وجود تلاش‌هایی که انجام می‌دهد این امکان را ندارد که از سد شورای نگهبان عبور کند. زیرا پرونده ایشان حتی از آنچه در سال ۹۶ بود، سنگین‌تر نیز شده است.

شاید احمدی نژاد از کاندیدای جایگزین حمایت کند اما...

*اگر این اتفاق رخ بدهد، این امکان وجود دارد که از شخص دیگری حمایت کند؟

بله، اما با این کار هم توفیقی حاصل نمی‌کند. زیرا در سال‌های ۹۲ و ۹۶ هم همین مسیر را رفت و با معرفی آقایان «مشایی» و «بقایی» سعی در حمایت از اطرافیان خود داشت ولی به نتیجه نرسید.

رفتارهای احمدی نژاد سنخیتی با اصولگرایی ندارد

*فرض را بر این بگیریم که شورای نگهبان بنا به مصالحی ایشان را تأیید صلاحیت کند، در آن فضا این امکان وجود دارد که اصولگرایان به سمت ایشان بروند و حمایت خود را از چنین فردی اعلام کنند؟

«رفتارها»،« شعارها» و «تفکرات» چند سال اخیر آقای احمدی نژاد به هیچ عنوان سنخیتی با تفکر اصولگرایی ناب ندارد و نمی‌توان از چنین فردی برای انتخابات حمایت کرد.

حمایتم از احمدی نژاد در گذشته را انکار نمی کنم اما...

*پس این احتمال وجود دارد که در سال ۱۴۰۰ و در صورت کاندیدا شدنش،اصولگرایان در مقابلش بایستند؟

بله، بنده انکار نمی‌کنم که در گذشته بخشی اصولگرایان از جمله خود بنده از ایشان حمایت کرده‌ایم و در دولت نهم نیز موفقیت های چشمگیری داشت، اما داستان امروز آقای احمدی نژاد کاملا متفاوت از گذشته شده است.

نظرات شما