رویداد ۲۴ ۱۳ آبان سال جاری، پنجاه و نهمین انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برگزار میشود. جو بایدن نامزد دموکراتها و دونالد ترامپ نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ماه نوامبر آمریکا باید ۲۷۰ رای الکترال را کسب کنند تا پیروز انتخابات ریاستجمهوری شوند. بیشتر ایالتهای آمریکا به طور سنتی به کاندیدای یکی از احزاب گرایش قطعی دارند، اما برخی ایالتها که به ایالت خاکستری معروف است، تعیین کننده نتیجه انتخابات به شمار میروند.
بر اساس نظرسنجی نشریه اکونومیست، اگر امروز انتخابات آمریکا برگزار میشد، بایدن با ۳۴۶ رای الکترال از رقیب خود ترامپ که ۱۹۲ رای الکترال را کسب کرده پیشی میگرفت.
نظرسنجیهای اکونومیست نشان میدهد که شانس پیروزی بایدن در شرایط کنونی ۹۰ درصد و شانس پیروزی ترامپ ۱۰ درصد است.
این نشریه پیش بینی کرده با روند کنونی، در نهایت بایدن در روز انتخابات با ۵۴.۳ درصد آرا رییسجمهور خواهد شد.
این نظرسنجی بر اساس ترکیب رای ایالات نیز بررسیهایی را انجام داده و ایالتها را بر مبنای احتمال رای به کاندیدای یکی از دو حزب اصلی تقسیم بندی کرده است. تعداد ایالتهایی که ۹۹ درصد به بایدن رای خواهند داد از تعداد ایالاتی که ۹۹ درصد به ترامپ رای میدهند بیشتر است.
بر اساس این نظر سنجی با رای ایالتهایی که ۸۵ تا ۹۹ درصد تکلیف رای شان مشخص است، بایدن رای اول خواهد بود. به این معنا که او برای رییسجمهور شدن به ۲۷۰ رای الکترال نیاز دارد؛ مجموع تعداد ایالتهایی که ۹۹ درصد (با احتمال بسیار زیاد) به بایدن رای میدهند به علاوه ایالتهایی که ۸۵ تا ۹۹ درصد (به احتمال زیاد) به او رای میدهند از تعداد رای الکتروال مورد نیاز برای رییسجمهور شدن بیشتر است و او دیگر نیازی به ایالتهایی که ۶۵ تا ۸۵ درصد (احتمال نسبی) قرار است به او رای بدهند ندارد.
با این حال اینکه چه کسی پیروز رقابتهای انتخاباتی خواهد شد سوالی است که در ذهن همه وجود دارد.
نشریه اکونومیست به طور مداوم افکار عمومی آمریکا را در مورد انتخابات مورد سنجش قرار میدهد. این نظرسنجی شامل پیش بینی اقبال عمومی در روز انتخابات است که دو منبع مهم اطلاعاتی را در بر میگیرد: نظرسنجیهای ملی و فاکتورهای بنیادین. فاکتورهای بنیادین در علوم سیاسی به فاکتورهای ساختاری گفته میشود که بر تصمیم رای دهندگان تاثیرگذار است.
در ماههای اولیه سال انتخابات معلوما افکار عمومی توجه زیادی به رقابتهای انتخاباتی ندارد و رای دهندگان تمایل نسبیای نسبت به یکی از دو حزب آمریکا داشته یا تصمیم دارند به حزب سوم رای بدهند. به همین دلیل نظرسنجیهای ماههای اولیه برای پیش بینی نتیجه انتخابات بسیار ضعیف است. برای مثال در ژوئن ۱۹۸۸ جرج بوش پدر به طور میانگین ۱۲ درصد از رقیب انتخاباتی خود مایکل دوکاکیس عقب بود. او در نهایت با ۸ درصد رای بیشتر پیروز انتخابات شد. ۴ سال بعد نیز بار دیگر بوس ده درصد از بیل کلینتون جلو بود، اما با ۷ درصد اختلاف رقابت را به رقیب واگذار کرد.
در نتیجه نظرسنجیهای آمریکایی به سمت در نظر گرفتن فاکتورهای کلیدی و بنیادین سوق پیدا کردند و با در نظر گرفتن این فاکتورها نتایج با واقعیت همخوانی بیشتری پیدا کرد. سنجش این فاکتورها نشان میدهد چطور نظر رای دهندگان با تحولات ایجاد شده در مورد این فاکتورها میتواند تغییر کند. یکی از بهترین مثال ها، مدل «زمان تغییر» است. این مدل در واقع میزان خالص مقبولیت کاندیداها و رشد درآمد ناخالص ملی را بررسی میکند.
فایننشیال تایمز نیز نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا را مورد بررسی قرار داده است. نتایج این نظر سنجی نشان میدهد تا کنون جو بایدن با ۳۰۸ رای الکتروال از دونالد ترامپ با ۱۳۲ رای پیشی گرفته است.
این نظرسنجی، ۱۹۸ رای بایدن را رای قاطع و ۱۱۰ رای او را رای محتمل میداند. در مقابل ۱۱۵ رای الکترال ترامپ رای قاطع و ۱۷ رای او، رای محتمل است. ۹۸ رای الکترال ترامپ، رای شناور است، به این معنا که احتمال تغییر عقیده رای دهندگان بسیار بالاست.
نظرسنجی فایننشال تایمز یک نظرسنجی تشریحی، توصیفی است که میانگین نظرسنجیهای اخیر را با هم مقایسه میکند. این نظرسنجیها در نهایت نشان میدهد کدام ایالت رای قطعی، نسبی و غیر قطعی به کدام کاندیدا خواهند داد.