رویداد۲۴ رهبران ایران در حال حاضر با سه مساله اساسی مواجه هستند که به طور مستقیم با منافع اروپایی ارتباط دارند. اولین مساله به چگونگی نجات اقتصاد و نقشی که غرب باید در این زمینه ایفا کند، مربوط می شود. دومین مساله حول این محور می چرخد که آیا ایران به ویژه پس از ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس، باید با ایالات متحده وارد دیپلماسی از هر نوع آن بشود یا خیر.
سومین مساله هم بر این موضوع تمرکز دارد که آیا ایران می تواند از منافع خود در منطقه از طریق ابزارهای دیپلماتیک محافظت کند، یا برای این کار به رویکرد نظامی تهاجمی نیاز است. دولت های اروپایی که امیدوارند بتوانند ایران را به مشارکت در روندی دیپلماتیک ترغیب کنند، باید به خوبی مناظرات داخلی در ایران درباره مسائل فوق را زیر نظر بگیرند.
بر خلاف تصورات دولت ایالات متحده، ایران تنها در شرایطی به مذاکره با آمریکا تمایل خواهد داشت که به طور نسبی در موضع قدرت باشد. رهبر ایران در یک سخنرانی در فاصله اندک زمانی از ترور سردار سلیمانی تاکید کرد ملت ایران هیچ راهی غیر از قدرتمند شدن ندارد. اگر ایران بتواند در شرایط بهتری مذاکره کند، و دست کم بتواند به تضمینی برای تسهیل تحریم ها دست یابد و نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند و امتیازات ارزشمندی از ایالات متحده در رابطه با تسهیل تحریم ها بگیرد، مذاکره خواهد کرد تا این برداشت کلی وجود نداشته باشد که در برابر فشارهای آمریکا سر خم کرده است.
در حقیقت، تهران و واشنگتن در سال 2013 مذاکرات خود را در شرایطی آغاز کردند که ایران سال پیش از آن در پی تحریم های دولت باراک اوباما یک رکود شدید را پشت سر گذاشته بود. اما در سال 2013 ایران شاهد بهبود شرایط اقتصادی خود بود و دولت ایالات متحده نیز تمایل خود را به پذیرش خواسته ایران مبنی بر غنی سازی اورانیوم در خاک خودش نشان داد.
هرچه دولت ترامپ بیشتر بر اعمال فشار حداکثری تاکید کند، نوگرایان کمتر قادر به سینه سپر کردن برای تعامل با واشنگتن خواهند بود. آنها تنها درصورتی که بتوانند بازده اقتصادی را تضمین کنند، برای روابط با غرب تلاش خواهند کرد. امتناع روحانی از برداشتن گامی بی سابقه برای دیدار با ترامپ، اتفاقی که رئیس جمهوری آمریکا بارها تمایل خود را به آن ابراز کرده، به احتمال زیاد به دلیل مشاهده نتیجه های مذاکرات آمریکا و کره شمالی و عدم حصول نتیجه ملموس از جمله تسهیل تحریم ها به رغم عکس های یادگاری ترامپ و کیم جونگ اون، بود.
اگر دولت آمریکا تمایل خود را به اقدام برای رفع مشکلات اقتصادی ایران نشان می داد، احتمال اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی به دولت روحانی اجازه دهد با واشنگتن وارد مذاکره شود، افزایش می یافت. هر گونه گفت و گوی اینچنینی فعلا صرفا بر مساله هسته ای متمرکز خواهد بود. پس از ترور سردار سلیمانی، مذاکرات دو جانبه با ایالات متحده احتمالا همچنان در ایران یک تابو خواهد ماند و یک چارچوب چندجانبه که شامل روسیه، چین و اروپا باشد، واقع بینانه ترین گزینه ایست که امکان مذاکرات بین ایران و آمریکا دست کم در فاصله زمانی کوتاه را فراهم می آورد.
بیشتر بخوانید: روزهای پایانی ترامپ و افزایش فشار بر ایران
امنیت منطقه ای
ایران در چند دهه گذشته با چالش های بیشماری در خاورمیانه از جمله جنگ با عراق در دوران صدام حسین، تهدیدهای مداوم ارتش آمریکا از پایگاه هایی در همسایگان عرب خود و حملات داعش، مواجه بوده است. ایرانی ها شاهد تلاطم و آشفتگی فزاینده در خاورمیانه و تلاش های عراق و افغانستان برای برقرار کردن نظم و ثبات پس از مداخلات نظامی ایالات متحده در این کشورها در اوایل دهه 2000 بودند. مقامات ایران در فضای داخل خود را محافظان بی قید و شرط کشور در برابر حملات ایالات متحده و اسرائیل و محافظان اکثریت جمعیت شیعه ایران از گروه های افراطی سنی، می دانند.
ایران برنامه موشکی گسترده ای دارد که مقامات این کشور به دنبال تجربه جنگ ایران و عراق، آن را اقدامی عمدتا دفاعی می خوانند. ایران همچنین مداخله خود در درگیری های خارجی از جمله در سوریه و پشتیبانی از حزب الله در لبنان را تحت روایت «دفاع جسورانه» و ممانعت از رسیدن دشمنان به مرزهای ایران توضیح می دهند.
کارزار اعمال فشار حداکثری ایالات متحده و روابط روز افزون دشمنان منطقه ای ایران مانند عربستان سعودی و اسرائیل سبب شده گروه های سیاسی مختلف در ایران در این زمینه به توافق برسند که برای کاهش تهدیدهای خارجی لازم است در یک جبهه متحد باشند.
اگرچه ترجیحات و تاکتیک ها ممکن است متفاوت باشند، اما همه گروه های سیاسی در ایران یک دستورکار استراتژیک مشابه را دنبال می کنند: آنها به دنبال کاهش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه، مقابله با تهدیدهای گروه های افراطی سنی، بازدارندگی در برابر حملات احتمالی ایالات متحده و اسرائیل، و جلوگیری از شکل گیری جبهه متحد ضد ایرانی در جهان عرب هستند. نوگرایان برای دستیابی به این اهداف به دیپلماسی و توافق روی می آورند و سکوروکرات ها و اصول گرایان ابزار نظامی را انتخاب می کنند.