رویداد۲۴ ترامپ روی همکاری کشورها و بانکهای بزرگ جهان، برای فشار اقتصادی بر ایران حساب کرده است. او تا حدودی در این امر موفق بوده و با تهدید و فشار علیه کشورها و بانکهایی که قصد مبادله با تهران را داشته اند، آنها را از این کار منصرف کرده است. در چنین وضعیتی اهمیت دیپلماسی اقتصادی ایران از هر زمان دیگری روشنتر شده است. ایران تلاش دارد تا با استفاده از ظرفیتهای موجود در کشورهای همسایه و همچنین روابط دوستانه اش با چین و روسیه، از فرصتهای موجود در اقتصاد بهره ببرد. تحریم دست ایران را برای تبادلات اقتصادی با برخی از کشورها بسته است، اما هنوز درهایی هستند که باز باقی مانده اند و ایران میتواند با توجه به شرایط سیاسی و جغرافیایی تعدادی از این کشورها، مبادلات تجاری خود را گسترش داده و راه حلی برای عبور از شرایط تحریم پیدا کند. در چنین شرایطی نقش و اهمیت دیپلماسی اقتصادی، آشکار میشود.گفتگو با عطا بهرامی کارشناس اقتصاد بین الملل در این خصوص را در ادامه می خوانید:
در شرایطی که تحریم ایران را دچار برخی از مشکلات اقتصادی کرده است، به نظر میآید استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی اقتصادی از اهمیت بسیاری برخوردار شده است. ایران چطور میتواند از ظرفیت موجود در منطقه و کشورهای همسایه استفاده کند؟
ایران در منطقه خاورمیانه به سامانترین کشور است. ایران تنها کشوری است که به راحتی تولیدات زیادی دارد و در عین حال از انسجام داخلی برای فعالیتهای اقتصادی بهرهمند است. این امتیازی است که حتی ترکیه هم به این شکل از آن برخوردار نیست. در حال حاضر ایران با تعدادی از کشورهای منطقه روابط خوبی دارد و میتواند مبادلات تجاری و اقتصادی خود را با آنها توسعه دهد. اما یک مشکلی که با آن مواجه است این است که ما در واردات تخصص بیشتری از صادرات داریم. به همین دلیل از بسیاری از ظرفیتهای باقی مانده استفاده نمیکنیم. یک بخشی از این مشکل این است که ما در بازاریابی فعال نیستیم و بخش دیگر به نقل و انتقال پول بر میگردد.
به نظر میرسد که مشکل اصلی همین نقل و انتقال پول باشد. ایران برای رفع این مشکل چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟
نقل و انتقال پول برای تبادلات اقتصادی به دو صورت امکان پذیر است. یکی اینکه تهاتر انجام گرفته و صرافیها اوضاع را به دست بگیرند و دیگر اینکه ایران قراردادهای دوجانبه پولی با کشورها ببنددد. این مورد دوم از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که همانطور که میدانید اگر این کار توسط صرافیها انجام بگیرد، هزینه مبادلات بسیار بالا میرود. ایران باید به دنبال کشورهایی بگردد که مایل به تجارت با ایران هستند و با بستن قراردادهای دو طرفه با آنها، با استفاده از ارزهای محلی به کار اقتصادی بپردازد. این موضوع باید اولویت اول دولت باشد، اما ما میبینیم که عملا چنین اتفاقی نیافتاده و جزو اولویتها قرار نگرفته است.
ایران چطور میتواند برای بستن چنین پیمانهایی اقدام کند؟
پیمانهای دوجانبه پولی به این معناست که واردات و صادرات میان دو کشور، نه از طریق دلار که به وسیله ارزهای خود کشورها انجام بگیرد. با حذف دلار از معادلات، سایه تحریمها از سر ایران کم خواهد شد و دیگر کشورهایی که به این تبادلات راضی هستند، ترس از جریمه ایالات متحده ندارند. ایران برای اینکه بتواند چنین پیمانهایی را ایجاد کند باید از ظرفیتهای موجود در کشورهای همسایه و دوست استفاده کرده و با استفاده از اعتمادسازی، آنها را مشتاق چنین توافقی کند.
سوی دیگر دیپلماسی اقتصادی ایران، چین و روسیه است. ایران چطور میتواند از ظرفیتهای این دو کشور استفاده کند؟
ایران باید با چین و روسیه پیمانهای راهبردی و دو جانبه ببندد. با توجه به اینکه این دو کشور در حال حاضر متحد ما به حساب میآیند، ظرفیت خوبی وجود دارد که در صورت استفاده کامل از آن بخشی از مشکلات کم خواهد شد. اما این کار بستگی به همت دولت، وزارت خارجه و وزارت صنعت و... دارد. برخی این فرض را مطرح میکنند که روسها و چینیها هم دست از حمایت اقتصادی از ایران بردارند. اما من فکر میکنم چنین اتفاقی نیفتد. برای مثال در مورد چین، این کشور صد در صد انرژی خود را وارد میکند و خریدار نفت خاورمیانه است.
چین با توجه به اختلافاتی که با آمریکا و غرب دارد نمیتواند در بلندمدت فقط با کشورهایی کار کند که مورد تائید آمریکا باشند. این برای پکن یک خطر به حساب میآید. چین مبادله با ایران و خرید انرژی از ما را به نفع منافع ملی خود میداند. چرا که ایران از دایره مورد اعتماد آمریکاییها خارج است. به همین دلیل است که آنها آشکارا نفت ایران را میخرند و ابایی از این موضوع ندارند.
یعنی میتوانیم بگوییم علاوه بر اینکه ایران از نظر سیاسی روی روسیه و چین حساب باز میکند، از نظر اقتصادی هم میتواند کارهایش را از این طریق پیش ببرد؟
برای چین و روسیه امنیت ملی خودشان از هر چیزی مهمتر است. این دو در شانگهای با هم متحد شده اند و در مقابل ناتو هستند. کنش بیرونی آنها آنقدرها که به نظر میرسد قوی نیست و به ایران نیاز دارند. به هر حال ایران دروازه آسیای غربی حساب میشود. ایران باید متوجه باشد که این نیاز دو طرفه است و از ظرفیتهای آن استفاده کند. ما حتی میتوانیم فناوری روز را هم از چین تامین کنیم، بدون اینکه مشکلی وجود داشته باشد.
وزارت خارجه چطور میتواند از این فرصت برای پیشبرد دیپلماسی اقتصادی خود استفاده بهتری کند؟
کارکرد وزارت خارجه در ایران صرفا سیاسی تعریف شده است. در صورتی که توجه به دیپلماسی اقتصادی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مثلا سفرای ایران در کشورهایی مانند تایوان و مالزی کار سیاسی چندانی ندارند و فرصت خوبی است تا فعالیتهای اقتصادی را کلید بزنند. البته سفارت خانهها تنها کاتالیزور هستند و آنها نمیتوانند خود دست به فعالیتهای اقتصادی بزنند بلکه قرار است مسیر فعالان اقتصادی را هموار کنند.
متاسفانه ما رایزن اقتصادی در بسیاری از کشورها نداریم و فقط به فرستادن دیپلماتها بسنده میکنیم. سفارت ترکیه در عراق تعداد بسیار زیادی رایزن اقتصادی دارد در حالی که ایران تنها ۴ نفر را در این کشور به عنوان رایزن فرستاده است.
ایران در منطقه و در همسایگی خود هم ظرفیتهایی برای تبادلات اقتصادی دارد. این ظرفیتها کدامند؟
بله ایران ظرفیتهای زیادی را در کشورهای همسایه دارد که با طراحی یک دیپلماسی اقتصادی معطوف به همسایگان، میشود از آن استفاده کرد. مثلا با پاکستان در خصوص محصولات پتروشیمی و نفتی کار میکنیم که میشود آن را گسترش داد یا با روسها در زمینه صادرات مواد غذایی همکاری کنیم و حتی کل بازار را در دست بگیریم. روی بازار عراق برای فروش محصولات صنعتی و پتروشیمی میشود حساب کرد. در کل ایران امکان این را دارد که با تکیه بر کشورهای همسایه و دوست خود، رقم مبادلات تجاری را بالا ببردو، اما ظرفیتها مغفول مانده اند. ایران با استفاده از عملیات تهاتر یا پیمانهای پولی، باید از این ظرفیتها استفاده کند.
در بسیاری از موارد ما شاهد هستیم که پیمانها از سوی وزارت خارجه بسته شده اند. یعنی روی کاغذ ایران و طرف دیگر مایل به همکاریهای اقتصادی هستند، اما این موضوع عملیاتی نشده است.