رویداد۲۴ چه فرایندی در منطقه طی شد که در نتیجه آن امارات به عنوان سومین کشور عربی در کنار اسرائیل قرار گرفت؟ «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری این کشور و در تب و تاب احتمال شکست در مقابل دموکراتها به دستاوردسازی روی آورده است.
امارات متحده عربی، به عنوان سومین کشور عربی پس از اردن و مصر از عادی سازی روابط خود با اسرائیل خبر داد. خبری که خاورمیانه را در شوک عمیقی فرو برده است. ترامپ از این اقدام به عنوان یک برد و امتیاز در عرصه سیاست خارجی یاد میکند و این در حالی است که وی در چهار سال گذشته در عرصه دیپلماسی آمریکا و پروندههای متعددی که روی میز کاخ سفید بود از جمله ایران و کرهشمالی، بازندهای بیش نبوده. نقشه جدید سیاسی خاورمیانه اما با گرهها و پیچیدگیهای متعددی همراه است. توماس فریدمن در تازهترین یادداشت خود به جزئیات آنچه بر منطقه گذشت تا به دوستی ابوظبی و تلاویو رسید میپردازد.
شناخت و مطالعه تحلیلهای توماس فریدمن ستوننویس نیویورک تایمز به عنوان یکی از بزرگترین ستوننویسهای سیاست خارجی جهان حائر اهمیت است. آنچه در یادداشت اخیر او در نیویورک تایمز تحت عنوان «توافق اسرائیل و امارات زلزله ژئوپلتیک در خاورمیانه» مهم است این است که او طرح توافق صلح اخیر را بر مبنای یک طرح خیالی از سوی نتانیاهو تحت عنوان الحاق خوانده است. او معتقد است طرح الحاق کرانه باختری از اساس بی پایه بوده و تنها مواد خام توافق اخیر را فراهم کرده است.
زلزله ژئو پلتیک خاورمیانه چگونه به وقوع پیوست؟
فریدمن مدعی شده این اولین باری است که با استفاده ترامپ از یک واژه موافق است: عظیم. او در یادداشت این هفته خود در روزنامه نیویورک تایمز گفته: این توافق که با میانجیگری دولت ترامپ میان امارات و اسرائیل برای عادیسازی روابط شکل گرفته و در مقابل آن الحاق کرانه باختری به دولت یهود متوقف شده دقیقا همان چیزی است که ترامپ آن را یک «گشایش عظیم» خوانده است.
فریدمن گفته این توافق برهمه ارکان اصلی منطقه از حامیان آمریکا گرفته تا حامیان اسلام میانهرو و حامیان پایان جنگ با اسرائیل را تحت تاثیر قرار داده و حامیان اسلام رادیکال و مخالفان آمریکا و طرفداران مبارزه دائمی با اسرائیل را بیش از پیش منزوی کرده است. او مدعی شده این یک زلزله ژئو پلتیک است.
این ستوننویس مشهور آمریکایی در توضیح به داینامیک داخلی توافق اشاره کرده و گفته طرح صلح ترامپ که توسط کوشنر پیگیری شده در واقع مواد خام یک گشایش واقعی را فراهم کرده است.
او در توضیح نوشته: طرح کوشنر در ابتدا خواستار ایجاد صلح اسرائیل و فلسطین از طریق الحاق ۳۰ درصد کرانه باختری که بیشترین شهرک نشین در آن ساکن هستند به سرزمینهای اسرائیل بود و از سوی دیگر فلسطینیها را خلع سلاح کرده و بر ۷۰ درصد دیگر سرزمین کرانه باختری ساکن میکرد. فلسطینیها این طرح را ناعادلانه میدانستند، اما نخست وزیر اسرائیل برای طراحی این نقشه کمک زیادی کرده بود و اعلام کرده بوذ که از اول جولای طرح الحاق را آغاز خواهد کرد.
در ادامه یادداشت آمده: این طرح کارساز واقع نشد چرا که کوشنر از مصریها، اردنیها و اعراب منطقه شنید که این الحاق یک جانبه اسرائیل برهم زننده هر گونه توافق باآنهاست. به همین دلیل کوشنر از ترامپ خواسته که طرح بنیامین نتانیاهو برای الحاق را برای مدتی متوقف کند. همین مساله باعث شد که نتانیاهو حمایت شهرک نشینها را در انتخابات از دست بدهد. این مساله در کنار دادگاههای فساد و بحران کرونا سبب شکست او در نظرسنجیها شد.
حالا کاری که کوشنر، ترامپ، بن زاید و نتانیاهو انجام داده اند در واقع درست کردن وضعیت بوده است. «اتامار رابینویچ» تاریخدان خاورمیانه و سفیر سابق اسرائیل در واشنگتن تحلیل جالبی درباره توافق اخیر کرده و گفته: کوشنر در ابتدا از هیچی برای خودش یک دارایی خلق کرده که بعدا اسرائیل از طریق این دارایی و معاوضه آن با صلح به توافقی با امارات رسیده است. آنها به این ترتیب «عدم الحاق» را با صلح معاوضه کردند.
این فرآیند از زمانی آغاز شد که یوسف القطیبه سفیر امارات در آمریکا نامهای به زبان عبری در روزنامه ایحود آهارانوث نوشت و مستقیما به اسرائیل درباره الحاق سرزمینهای کرانه باختری هشدار داد. امارات با این کار راه را برای گشایش روابط دیپلماتیک با اسرائیل برای مدتی باز کرد و این موضوع چگونگی توقف الحاق بود که به عنوان چارچوب این روابط عمل میکرد. امارات باید میتوانست کاری کند که فلسطینیها احساس کنند در ازای عادی سازی روابطش با اسرائیل چیزی به دست آورده اند. اقدامات نتانیاهو در این میان خارق العاده بود.
عباس به میز مذاکره با اسرائیل باز میگردد؟
فریدمن در این یادداشت به محمود عباس توصیه کرده پای میز مذاکره با اسرائیلیها برگردد و این توافق ترامپ را به عنوان زمین مذاکره و آمال فلسطینیها در نظر بگیرد و تاکید کند این سقف خواستههای آنها نیست. او گفته با بازگشت عباس به میز مذاکره، حمایت ترامپ، اروپاییها و جهان عرب را خواهند داشت و از طرفی دست بالا را دارد چرا که مردم فلسطین ساکن کرانه باختری قرار نیست با توافق امارات و اسرائیل یک شبه ناپدید شوند و مهم نیست بین این دو کشور چه توافقی حاصل شده باشد.
فریدمن همچنین تاکید کرده توافق امارات میتواند به صورت دومینووار به توافق بحران، عمان، قطر، کویت و عربستان با اسرائیل منجر شود. او گفته همه این کشورها همین الان روابط تجاری و اطلاعاتی محرمانه با اسرائیل دارند و نمیخواهند به امارات اجازه دهند که به تنهایی سرمایههای مالی اش را به فناآوریهای سایبری، کشاورزی و درمانی پیشرفته اسرائیل گره بزند.
پیام صلح اسرائیل و امارات برای ایران
فریدمن گفته به دلایل مختلف تا امروز امارات سعی کرده بود تعادلی میان ایران و اسرائیل برقرار کند. هم ایران را تحریک نمیکرد هم با اسرائیل به طور محرمانه مذاکره میکرد، اما این توافق درست جلوی روی ایران شکل گرفته است. پیام تاکتیکی امارات این است: از امروز ما طرف اسرائیل هستیم پس با ما در نیوفت! او مدعی شده شاید خرابکاریهای سایبری اخیر اسرائیل علیه ایران در ماههای گذشته این جرات را به امارات داده که با خیال راحت این توافق را علنی کند.
به ادعای فریدمن پیام دیگر این توافق برای ایران که عمیقتر و ژئوپلتیکتر بوده این است که اماراتیها به ایران و همه گروههای نیابتیاش با این توافق میگوید: دو ائتلاف در منطقه وجود دارد. ائتلاف کسانی که میخواهند به آینده اجازه دهند گذشته را دفن کند و ائتلاف کسانی که میخواهند به گذشته اجازه دهند آینده را قربانی کند. امارات در ائتلاف اول جای گرفته و ایران را رهبر ائتلاف دوم کرده است.