رویداد۲۴ تصویر ثبت شده از روز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت دکتر مصدق که از معدود عکسهای رنگی به جا مانده از آن تاریخ است. در این تصویر هم مردم نظارهگر دیده میشوند، هم کسانی که علیه مصدق شعار میدهند.
سلطنتطلبان ایرانی هنوز از اتفاقات روز ۲۸ مرداد دفاع میکنند و آن را اقدام قانونی شاه مینامند و معتقدند محمدرضا شاه پهلوی روز ۲۶ مرداد شاه فرمان عزل مصدق را از طریق سرلشکر نصیری ابلاغ کرده، اما این مصدق بوده که نافرمانی کرده و مردم نیز در دفاع از شاه به خیابان آمدهاند و با حمایت مردم و ارتش، دولت غیر قانونی مصدق سرنگون شده است.
این روایت البته مورد قبول تاریخنویسان نیست؛ چه آنکه آنها معتقدند زمانی چنین فرضیهای درست است که اسناد دخالت نیروهای خارجی و توزیع پول برای براندازی دولت مصدق وجود نداشته باشد. مهمتر اینکه سازمان سیا در براندازی مصدق دست داشته و حتی در اسناد موجود محرمانه آنها که پس از سوختن اطلاعات، منتشر میشود، از عملیات براندازی با نام عملیات آژاکس (Operation Ajax) نیز یاد میشود) یاد کرده است.
شکل عملیات به این صورت بوده که با همکاری ام. آی ۶ (سرویس اطلاعاتی بریتانیا) و سیا (سرویس اطلاعاتی آمریکا) ابتدا باید حکم عزل به مصدق ابلاغ میشده و در صورت امتناع، کشور در هرج و مرج قرار میگرفته و پس از آن نیروهای نظامی قدرت را به دست میگرفتند و سپس به شاه که آن زمان با ثریا خارج کشور بوده تحویل میدادند و شاه به ایران بازمیگشت. گزینه نظامی انتخاب شده برای کودتا نیز فضل الله زاهدی پدر اردشیر زاهدی بوده است.
هنگامی که فرمان عزل از طریق نصیری ابلاغ میشود، از طریق رییس دفتر تیمسار فضل الله زاهدی که عضو سازمان نظامی حزب توده به نیروهای مصدق خبر میرسد که این فرمان برای انجام کودتا صادر شده، بنابراین روز ۲۶ مرداد نصیری به فرمان مصدق بازداشت میشود و مردم شادیکنان در حمایت از مصدق به خیابانها میآیند. حزب توده نیز برای جلوگیری از کودتا علیه مصدق، تمام نیروهای خود را به خیابانها آورد و در آن تاریخ جلوی کودتا گرفته شد.
در ۴۸ ساعت بعد اوضاع بسیار حیاتی و تعیین کننده است؛ مصدق برای آرام کردن فضا، دستور داد هرگونه تظاهرات ممنوع است؛ چه آنکه او بهتر میدانست که هرج و مرج به نفع او نیست. با این حال پولهای پخش شده بین روحانیون متنفذ، اراذل و اوباش، نیروهای نظامی و ... اثر خود را گذاشت و تهران با حضور نیروهای شعبان جعفری و پری بلنده و عده بیشماری از چماقبهدستان به شهری درهم ریخته و پر از هرج و مرج تبدیل شد. آنها به دفتر روزنامههای حامی مصدق مثل روزنامه باختر به مدیریت دکتر حسین فاطمی حمله کردند و با کمک نیروهای نظامی قدرت را در دست گرفتند.
بیشتر بخوانید:
دکتر محمد مصدق؛ سیاستمداری با حامیان و مخالفان سرسخت
به گزارش رویداد۲۴ یکی از ضعفهای مصدق در مواجهه با این اتفاقات روز ۲۸ مرداد، جدی نگرفتن ماجرا بود. برخی نیز معتقدند در این شرایط حیاتی مصدق نتواسته تصمیم قاطع بگیرد و با حمایت نیروهای مردمی خود، اقدامی جدی انجام دهد. دلیل آن هر چه بود، روز کودتا نیروهای نظامی خانه مصدق را محاصره و سپس تیرباران کردند. مصدق از راه پشت بام همسایه از تیراندازی جان به در برد و بالاخره با تصرف رادیو در عصر روز ۲۸ مرداد همه چیز پایان یافت و خبر خوشحال کننده به شاه رسید. مصدق نیز یک روز بعد در تاریخ ۲۹ مرداد خود را تسلیم کرد.
کرومیت روزولت در یکی از اظهاراتش درباره کودتا گفته «برای این کودتا یک میلیون دلار، بودجه در نظر گرفته شده بود. اما تنها هفتاد هزار دلار این پول خرج شد که بیشتر آن به روحانیون و پهلوانهای زورخانهها برای شوراندان مردم استفاده شد.» این یعنی با افراد با کمترین قیمت تطمیع شدند. داربی شایر یکی افسران سازمان اطلاعاتی بریتانیا اخیرا فاش کرده که یکی از مهمترین اطلاعات حیاتی نظامی را در ازای دو کیلو چای لیپتون از یک افسر نظامی دریافت کرده است!
پس از انجام کودتا علیه دکتر مصدق، تمام امتیازاتی که ایران گرفته بود، برگرانده شد و در قالب کنسرسیوم چندین برابر امتیازات بیشتری به انگلستان داده شد و سرنوشت همراهان مصدق نیز بسیار تلخ به پایان رسید؛ دکتر فاطمی تیرباران شد؛ کریم پور شیرازی زنده زنده به آتش کشیده و کشته شد. محمود سخایی از نظامیان همراه مصدق کشته شد. برادران قشقایی همگی تبعید شدند. تیمسار ریاحی به زندان افتاد. تیمسار افشارطوس کشته شد. دیگر چهرههای جبهه ملی مثل زیرک زاده و کریم سنجانی و شایگان و غلامحسین صدیقی زندانی شدند. کاظم حسیبی پس از ۱۹ ماه زندگی مخفیانه دستگیر و مدتی زندانی شد. شاپور بختیار مدتی زندانی شد و البته سال ۱۳۵۷ نخست وزیر شد.
از آن سو البته چهرههای حامی شاه یا ترفیع درجه گرفتند یا خلعت. سرهنگ نعمتالله نصیری، سرهنگ تیمور بختیار و سرهنگ عباس فرزانگان همگی درجه سرتیپی گرفتند. به شعبان جعفری نشان شجاعت داده شد و زورخانهای نیز به او دادند.
یرواند آبراهامیان در کتاب «کودتا» مینویسد: «آمریکا به اندازه بریتانیا در کودتای ۲۸ مرداد سرمایهگذاری کرده بود؛ بنابراین، علت مشارکت آمریکا در کودتا صرفاً خطر توسعه کمونیسم نبود، بلکه مسئله تبعاتی مطرح بود که ملی شدن نفت میتوانست بر مناطقی به دوردستی اندونزی و آمریکای جنوبی و خلیج فارس به جا بگذارد.»
آبراهامیان در بخشی از کتاب مینویسد: «دیرپاترین تاثیر کودتا، اثر آن بر حافظه جمعی مردم ایران بود که نه تنها نگاه پارانوئید (توطئهاندیشانه) غالب در فرهنگ سیاسی را تشدید کرد بلکه آمریکا را نیز به این تصویر افزود.»