در همین حال، محمدنبی حبیبی، دبیر کل حزب موتلفه طی روزها گذشته اعلام کرد که این حزب کاندیدای اختصاصی خود را در انتخابات ۹۶ معرفی خواهد کرد؛ موضوعی که میتواند پس از ۳۷ سال به دوش کشیدن نام یک حزب، در نهایت یک رفتار حزبی را از این حزب به نمایش بگذارد و موتلفه را از قالب یک طیف ساده در جریان اصولگرایی خارج کند و به آن هویت بخشد.
از سوی دیگر، سناریوی سه گزینهای تقابل پررنگ با روحانی، تقابل کمرنگ و در نهایت حمایت از وی نیز یکی از سناریوهای پیش پای اصولگرایان برای انتخابات ۹۶ است.
امیر محبیان علاوه بر طرح این سناریو، در جدیدترین گفتوگوی خود اعلام کرد که اصولگرایان دارای قحط الرجال نیستند بلکه با جهل الرجال روبرو شدهاند؛ بدین معنی که اصولگرایان با کمبود چهرههای توانمند روبرو نیستند بلکه این چهرهها باید فراتر از دیدگاههای تنگ فعلی خود به اوضاع نگاه کنند.
علیرغم تمام این مسائل، حمیدرضا ترقی، عضو ارشد حزب موتلفه در گفتوگو با رویداد۲۴ تاکید کرد که کاندیدای اصولگرایان در انتخابات ۹۶، نیازی به رقابت با روحانی ندارد و پیروز این انتخابات است.
سه رویکرد احتمالی از سوی اصولگرایان نسبت به انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ وجود دارد؛ تقابل پررنگ با روحانی، تقابل کمرنگتر و در نهایت حمایت از روحانی. اساسا این سه رویکرد تا چه حد به واقعیت نزدیک هستند؟
تا به حال هیچ تصمیم و بحث کامل و کافی راجع به فرضیههای گوناگون برای انتخابات ریاست جمهوری در محافل اصولگرایی صورت نگرفته و اظهارنظرهایی که تاکنون صورت گرفته همگی شخصی بوده است. در محافل و مجامع اصولگرایی که تصمیم گیرنده مجموعه اصولگرایان باشند، هنوز به این موضوع ورود نشده است که کدام فرضیه به واقعیت نزدیکتر است. لذا به نظر میرسد که گمانه زنیهایی که در حال حاضر صورت میگیرد، تحلیلهایی است که هیچ عملیاتی در رابطه با آن صورت نگرفته بلکه حدسیاتی است که افراد راجع به این مساله میزنند. با این وجود طبیعی است که هر یک از این فرضیات به عنوان یک راهکار ممکن است که مطرح باشد و برای هر یک میتوان سود و ضرر قائل شد، اما اینکه در واقع به تحلیل و خرد جمعی گذاشته نشده است.
با توجه به اینکه کمتر از یک سال تا انتخابات باقی است، آیا بهتر نیست که اتاق فکر اصولگرایان هرچه سریعتر به این موضوع ورود کند تا گمانه زنیها کمتر شود؟
هنوز از ۷ اسفند که نتیجه انتخابات مجلس بوده و تا انتخابات کمیسیونها، چند روز بیشتر نمیگذرد و اگر قرار باشد که بر خلاف نظر رهبری، اصولگرایان هنوز نتیجه این انتخابات تمام نشده بلافاصله وارد فضاسازی و جوسازی مجدد در کشور برای انتخابات بعدی شوند، هم خلاف نظر رهبری است و هم مشغول کردن مردم به مسائلی که اولویت اصلی در فضای سیاسی کشور نیست. کسانی که زودهنگام به موضوع انتخابات میپردازند، اغلب اهداف دیگری را دنبال میکنند و قصد دارند با دو قطبی کردن فضا، تخریبهای خود را از هم اکنون آغاز کنند. بنابراین نباید در زمین کسانی بازی کنیم که قصد دارند همیشه فضای هیجانی و غیرواقعی و غیرآرام در کشور برای پرداختن به مسائل اصلی حاکم باشد.
بنابراین شما اساسا قائل به سردرگمی اصولگرایان برای انتخابات ۹۶ نیستید؟
خیر، قطعا سردرگمی در میان اصولگرایان وجود ندارد و بر اساس سناریوهای گوناگون، در آینده تصمیم خواهند گرفت که چه موضعی را اتخاذ کنند. در حال حاضر در برابر سوال رسانههایی که قصد دارند بیشترین موضوع را مطرح کنند و آن را به فضای اصلی جامعه وارد کنند و به همه تحرکات نسبت انتخابات دهند، طبیعتا به نظر میرسد که ورود پیدا کردن به این مساله به ضرر فضای سیاسی کشور باشد. در حال حاضر مسائل اصلی دیگری مانند موضوع حقوقهای نجومی و امثال آن داریم که مردم و دولت باید به این مسائل بپردازند ولی در همین حال، حواس مردم را به موضوع انتخابات ریاست جمهوری آینده پرت میکنند.
اما بحث سردرگمی اصولگرایان پیش از فیشهای حقوقی مطرح شده بود!
علت آن است که در آن زمان نیز موضوع دیگری مطرح بود. مسائل بسیاری در کشور وجود دارد، مثل تغییر موضع دولت در قبال مسائل منطقه با تغییر امیرعبداللهیان. در حال حاضر، اولویت اصلی مسائل مهم استراتژیک کشور است، و نه اینکه سر خود را به موضوعات جزئی گرم کنیم و با بیتوجهی از کنار مسائل اصلی که انحراف در مسیر انقلاب ایجاد میکند، بگذریم.
عدم موضع رسمی اصولگرایان موجب ایجاد این شائبه شده که جریان اصولگرایی به دلیل وجود طیفهای مختلفی که در دل خود جای داده، در حال حاضر که نمیتواند برای یک کاندیدای مشخص تصمیم گیری کند، علاوه بر سردرگمی، دچار نوعی انشقاق نیز شده است.
همین نقشه اصلی برای همین انشقاق است، وقتی جریانی معتقد است که این موضوع در حال حاضر مساله اصلی نیست و هیچ پاسخی به آن نمیدهد، و جریان دیگر بدون اینکه هیچ اظهارنظری در این مورد شده باشد اعلام میکند که به عنوان مثال اصولگرایان از فلان کس در آن مقطع حمایت خواهند کرد، این امر خود ایجاد انشقاق میکند. طراحی این مساله دست چه کسی است؟ به نظر من دست کسانی است که موضوع ریاست جمهوری را زود مطرح میکنند.
بنابراین شما اعتقادی به قحط الرجالی اصولگرایان نیز ندارید؟
به هیچ وجه، اصولگرایان حداقل در حال حاضر هشت الی ده نفر در سطح ریاست جمهوری دارند که میتوانند در مقطع مناسب مطرح کنند.
اگر اصولگرایان چهرههایی را برای این موضوع دارند، پس چرا این چهرهها را رو نمیکنند تا در یک سال باقیمانده، به روال سابق یک تقابل میان وی و کاندیدای طرف مقابل ایجاد کنند که در یک این مدت ورق را به سود خود برگردانند؟
شرایط در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری یک نفر، نوعا با مرحلهای که رئیس جمهور فعلی دو دوره خود را سپری کرده، متفاوت است. وقتی که رئیس جمهور فعلی نمیتواند برای بار دوم کاندیدای ریاست جمهوری شود، یک رقابت خاصی در کشور شکل میگیرد که کار تبلیغاتی برای فرد جدید از مدتها قبل آغاز شده است. ولی در مرحله دوم شرایط کاملا متفاوت است، ولی در حال حاضر اصلا نیازی به رقابت نیست؛ وقتی که خود رئیس جمهور به گونهای در این یک دوره عمل میکند که در حال حاضر موقعیت خود را از دست داده و رای آوردن وی برای بار دوم دارای ابهام است، این شرایط خیلی متفاوت از شرایط دور اول است.
بدین ترتیب شما قائل به این موضوع هستید که تعدادی از چهرههای اصولگرایی بواسطه عملکرد چهارساله روحانی، دارای شانس بیشتری از روحانی در انتخابات ۹۶ هستند!
بله، به این دلیل اینکه هنوز هیچ نشانهای از اینکه روحانی موفق شود مشکلات اقتصادی کشور و مطالبات مردم را حل کند، وجود ندارد.
این چهرههای اصولگرایی چه کسانی هستند؟
اگر از این چهرهها نام ببرم، ممکن است این بار عملیات تخریب علیه آنان آغاز شود.
اما در محافل رسانهای به کرات از آنها نام برده میشود!
بله، ولی چون بحثی روی آن نشده، هر اسمی که ببرم؛ موضع شخصی خود را گفتهام.
و نظر شخصی شما؟
اعلام نمیکنم که احترام به جمع گذاشته شود.
طی روزهای گذشته، آقای محمدنبی حبیبی اعلام کرد که حزب موتلفه در انتخابات پیش رو قطعا کاندیدای اختصاصی خود را خواهد داشت. چنین موضوعی صحت دارد؟
همیشه همین طور بوده، در دور قبل نیز حزب موتلفه ابتدا نامزد خود (آل اسحاق) را مطرح کرد و به این جمع بندی رسید که برای احترام به نظر جمع، هرکس که در شورای نهایی اصولگرایان رای نیاورد، به نفع بقیه کنار رود. این روال همیشگی موتلفه بوده است.
آنچه ما در طول ۳۷ سال و به عنوان روال همیشگی دیدهایم آن بوده که کاندیدای موتلفه هرگز کاندیدای نهایی جریان اصولگرایی نبوده و موتلفه همیشه بیش از آنکه در قالب یک حزب ظاهر شود، صرفا در قالب یک طیف بوده و نقش جریان سازی نداشته است.
همین طور است. هیچ یک از جریانهای درون اصولگرایی چنین وضعی را نداشته و ندارند.
یعنی هیچ یک از طیفهای اصولگرایی از اساس جریان ساز نیستند!
خیر، هیچ کدام. هیچ یک از جریانهای اصولگرایی تابحال به عنوان محور اصلی این جریان نبوده است.
بنابراین منظور حبیبی از اینکه موتلفه کاندیدای اختصاصی خود را دارد، بار دیگر مثل دوره دوم و قضیه آل اسحاق است که احتمالا کاندیدای نهایی اصولگرایان نمیشود و در جریان اصولگرایی حل میشود!
هر دو احتمال وجود دارد و ممکن است کاندیدای موتلفه کاندیدای نهایی اصولگرایان شود.
یعنی موتلفه قرار نیست که جدا از جریان اصولگرایی کاندیدایی را معرفی کند!
تابحال که فقط در این رابطه که کاندیدایی داشته باشیم که بتواند دیدگاههای موتلفه را نسبت به دولت و حکومت بیان کند، تصویب شده اما هنوز هیچ بحثی در مورد مراحل بعدی آن نشده است.
آقای امیر محبیان در یکی از اظهارنظرهای اخیر خود اعلام کرده که اصولگرایان با قحط الرجال روبرو نیستند بلکه دچار جهل الرجال هستند؛ بدین منظور که اصولگرایان دچار کمبود نیروی کارآمد و توانمند نیستند، بلکه باید فراتر از دیدگاههای تنگ فعلی خود به اوضاع نگاه کنند.
کاملا درست است و این واقعیتی است که اصولا رفتارهای حزبی در جامعه ما هنوز رفتارهای تنگ نظرانه است و موجب میشود بسیاری از استعدادها توانمندیهای درون خود را نشناسد یا بر اساس تعصبات گروهی و جناحی آنها را نادیده بگیرد.
آیا قبول دارید که اغلب چهرههای اصولگرایی منافع فردی خود را به منافع تشکیلاتی ترجیح میدهند؟
نمیتوان گفت اغلب آنان، ولی به هر حال این واقعیتی است که در همه جناحها وجود دارد.