رویداد۲۴ پاییز سال ۹۰ یکی از دلخراشترین پروندههای جنایی تاریخ حوادث ایران با قتل سه دختر نوجوان توسط پدرشان در اطراف یکی از روستای تختگاه کرمانشاه رقم خورد.
این در حالی بود که یکی از دختران هنگام وقوع حادثه در حال فیلمبرداری از صحنه تفریحی بود که پدر برای اجرای نقشه شوم خود برای دخترانش تدارک دیده بود.
بیشتر بخوانید: ناگفتههایی از قتل رومینا اشرفی
کلیپ ۳۸ ثانیهای که ماهتاب با گوشی تلفن همراهش گرفت بود، بعد از حادثه در فضای مجازی دست به دست چرخید و عمق فاجعه این جنایت را در بیشتر کرد.
در این کلیپ دیده میشد که مردی جوان کنار یک نیسان آبی نشسته است و اسلحهای در دست دارد. اوضاع عادی به نظر میرسد. مرد جوان که فرهاد نام داشت از دختر کوچکترش میخواهد سنگی را در فاصلهای دور بگذارد تا به آن شلیک کند. دختر دیگرش هم همان حوالی مشغول گشت زدن است و دختر بزرگتر دارد از صحنه بازی خواهرانش فیلم میگیرد.
دخترک به درخواست پدر، سنگی پیدا میکند و کمی دورتر آن را روی زمین میگذارد. اما درست در همان لحظه که دارد برمی گردد، یکدفعه شلیکهای مرگبار پدر به جای اینکه سمت سنگ روانه شود، نصیب مهسا میشود.
دخترک نقش زمین میشود و صدای جیغ دلخراش ماهتاب و لادن در کلیپ پر میشود. پدر از جا بلند میشود و دنبال لادن پشت نیسان آبی میرود و او را هم از پای در میآورد و بعد هم گلولههای مرگ نثار ماهتاب میشود.
متهم بعد از اقدام جنون آمیز خود پا به فرار گذاشت، اما مدتی بعد دستگیر شد و به قتل فرزندان خود اعتراف کرد.
او قبل از قتل به اتهام قاچاق به حبس محکوم شده بود، اما چند روز مانده به عروسی دخترش، ماهتاب؛ از زندان مرخصی گرفت تا در جشن دخترش شرکت کند.
برادر متهم در این باره گفت: «روحیه برادرم به هم ریخته بود و فکر میکرد وقتی بعد از مرخصی به زندان بازگردد، آینده بچه هایش در نبود او خراب میشود. همسر برادرم هم او را ترک کرده بود و این موضوع ناراحتی او را تشدید میکرد. او در اعترافاتش گفته بود که زندگی را برای خودم تمام شده میدیدم و نمیخواستم بچه هایم در نبود من تباه شوند. برای همین آنها را به بهانه گردش به بیابانهای اطراف روستای تختگاه برده و با شلیک گلوله هر سه آنها را کشت.»
متهم بعد از اینکه در دادگاه کیفری کرمانشاه محاکمه شد، به اتهام قتل سه فرزندش به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شده بود. با توجه به اینکه مقداری از حبس او مشمول عفو شده بود، فقط دو ماه مانده بود که از زندان آزاد شود.
اما یک شب در زندان سکته قلبی کرد و جان خود را از دست داد و دیگر نتوانست رنگ آزادی را ببیند.
برادر متهم در ادامه گفت: برادرم بیماری حاد اعصاب گرفته بود و دارو مصرف میکرد. حال روحی و جسمی مساعدی نداشت و یک شب در حالی که فقط دو ماه به پایان حبسش مانده بود، خبر دادند که در زندان بر اثر سکته قلبی در گذشته است.