در حالی که در چنان فضایی، مطبوعات و رسانههای اصولگرا به هجمههای خود ادامه میدهند، رسانههای نزدیک به اصلاح طلبان سعی بر آن دارند که دولت را هرچه بیشتر متوجه اهمیت رسانه و افکار عمومی کنند.
محمد کیانوش راد، فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو شورای مرکز حزب اتحاد ملت در گفتوگو با رویداد۲۴ در مورد ضعف رسانهای در دولت، گفت: «اینکه کاستیهای دولت در تشکیل تیم رسانهای و فکری و اقتصادی را به گردن جریان رقیب بیاندازیم، چندان کارآمدی مثبتی نخواهد داشت.»
ضعف رسانهای دولت در موضوع مقابله با هجمههای مخالفان، چگونه و در چه مواردی بروز پیدا میکند؟
از همان ابتدا چند مساله به عنوان مشکلات احتمالی دولت به چشم میخورد که دولت باید به سرعت نسبت به حل آنها اقدام میکرد و از جمله آنها باید به ارتباطات عمومی دولت و یا آنچه که امروزه رسانه و یا در معنای دقیقتر روابط عمومی نامیده میشود، اشاره کرد. این وضعیت در حالی است که صدا و سیما، تریبونهای نماز جمعه، سازمان اکثر مساجد و نیروهای متشکلی که در این مساجد تحت هدایت جریانات خاص فعالیت میکنند، به طور کامل از وجود موفقیتهای دولت ناخشنود بودند و به تعبیری مخالف دولت بودند. علاوه بر این، جناح اصولگرا و خصوصا بخش تندرو آن با تلاش برای مچ گیری از دولت، سعی در ناکارآمد نشان دادن آن داشتند و این در شرایطی است که دولت با کاهش شدید فروش نفت از یک سو و تحویل گرفتن دولت از احمدینژاد با تورم بالای ۲۰ درصد و با رشد منفی اقتصاد در کشور مواجه بود.
با این وجود دولت توانست در بخش خارجی و بخشهای اقتصادی در داخل با متوقف کردن انحراف ایجاد شده در اقتصاد توسط دولت قبل و بازسازی و بهسازی، تا حد زیادی مشکلات موجود در کشور را برطرف کند، اما دولت باید با قدرت بیشتری نسبت به تبیین مشکلاتی که در گذشته وجود داشت و اقداماتی که تابحال انجام داده، تلاش کند. این در شرایطی است که شخص رئیس جمهور بیشترین موضع گیریهای سیاسی را در حوادث مختلف داشته، اما مجموعه کابینه اظهارنظری در خصوص مشکلات دولت در حال حاضر و خرابیهای ناشی از دولت احمدینژاد نمیکنند، این در حالی است که اساسا دولت و وزرا مسئولیت مشترک سیاسی دارند. به هر حال، در این حالت و خصوصا با نزدیکتر شدن به انتخابات شورای شهر و همچنین ریاست جمهوری و تلاش جناح تندرو در ناکارآمد نشان دادن دولت، مجموعه کارگزاران دولت باید به صورت جدیتر در جهت ارائه فعالیتهای خود تلاش کنند.
مشکل دیگری که بعضا در دولت به چشم میخورد، استفاده از برخی نیروهای بازنشسته و نیروهای با متوسط سنی بالا در بدنه اجرایی دولت است که البته، اخیرا دولت حرکتهایی را در جهت ایجاد برخی از تغییرات از جمله استانداران و بهره گیری از نیروهای جوان، پیش گرفته است. نمیتوان به بهانه فراجناحی بودن، از وجود افرادی که اصولا مخالف سیاستها و برنامههای دولت هستند، در بدنه اجرایی دولت بهره برد. روحانی اگر قصد دارد از نیروهای اصولگرای معتدل و منصف نیز استفاده کند، کاری بسیار پسندیده را انجام داده، اما استفاده از نیروهایی که اصولا مخالف دولت بودهاند، کاری بسیار اشتباه بوده و امید میرود که دولت در برخی از بخشها با اصلاح و بهسازی تصمیمات خود، فضا را برای تقویت بدنه اجتماعی خود و ذهنیت مردم فراهم کند. همچنین، روحانی باید از ادبیاتی روانتر و خودمانیتر در برخی از مواقع و هنگام سخن گفتن با تودههای مردم استفاده کند تا ارتباط میان دولت و مردم، ارتباطی سهلتر و روانتر باشد.
با توجه به آگاهی از وجود اتاق فکر مخالفان، دولت باید چه رویکردی را در مقابل آن به کار گیرد؟
موضوع چندان پیچیده نیست و امری طبیعی است؛ دولت مخالفانی دارد که برای نشان دادن ضعفهای دولت دور هم جمع میشوند و قاعدتا سعی در بیان مشکلات دولت و کاهش رای و نگاه مردم به دولت دارند. این موضوع در این حد، امری کاملا متعارف است و نمیتوان بر آن خرده گرفت و اگر اشکالی وجود دارد آن است که آقای نوبخت به عنوان سخنگو و تیم دولت باید جهت به روز کردن اقدامات دولت و ارائه دیدگاههای دولت به مردم، از تیمهای فکری و تبلیغاتی مناسب استفاده کنند. اینکه کاستیهای دولت در تشکیل تیم رسانهای و فکری و اقتصادی را به گردن جریان رقیب بیاندازیم، چندان کارآمدی مثبتی نخواهد داشت. دولت باید تیمهای رسانهای، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را با تشکیل کارگروههای فکری یا اتاق فکر تقویت کند و در این صورت هرگونه فعالیتی توسط تیم رقیب میتواند به شیوهای منطقی و معقول از طریق ارتباط معنادار با مردم، خنثی شود.
رسانههای اصولگرا محور مهمی از اتاق فکر مخالفان هستند. با این وجود، چرا دولت با رسانههای حامی خود ارتباط چندانی برای مقابله با هجمهها ندارد؟
طبیعی است که این ضعفها باید برطرف شود و اگر معتقد هستیم که کاستیهایی در این قسمت وجود دارد، این وظیفه دولت است که این کاستیها را برطرف کند و وزرا به طور جدیتر وارد صحنه شوند. مهمترین بخشی که نباید از آن غفلت کرد، آن است که دولت باید همواره خرابیها و اقدامات ویرانگری که در دولت قبل در سطوح مختلف وجود داشته را به افکار عمومی یادآوری کند. بحث پرداختهای نجومی امری نیست که تنها در دولت فعلی انجام شده باشد. با کمترین نگاه به دولت احمدینژاد، میتوان به این نکته پی برد که اموال بیت المال و منابع عمومی کشور در دولت قبل تا چه حد دچار حیف و میل شد. به دلیل آنکه دولت روحانی بعضا سیاست منفعلانهای را در این خصوص اتخاذ میکند، جریان رقیب فرصت پیدا میکند که مساله فیش حقوقی برخی از مدیران را برجسته کند و با برجسته سازی آن عالیترین مقامات کشور را به واکنش وادار کند.
این در حالی است که حوادثی که در گذشته اتفاق افتاده بود، صدها برابر از حوادث امروزی زیانبارتر بود اما در فضایی غیرشفاف صورت گرفته بود. در دولت قبل، رسانهها و خصوصا مجالس هفتم، هشتم و نهم با چشم بستن به روی بسیاری از حوادث در کشور، عملا فرصتی دادند که فساد، نابرابریها و اشکالات اساسی تقویت شود و امروز خوشحال هستیم که ریزترین مسائل با جدیت دیده میشود، اما دولت باید در همین اندازه نیز فعال برخورد کند، از سوی دیگر فعالان سیاسی اصلاح طلب و اعتدالگرا نباید در بازیهایی که توسط جناح رقیب طراحی میشود، بازی کنند و بازی بازیگردانان جناح راست را بخورند.
در برخی موارد رئیس جمهور شخصا به هجمهها واکنش نشان میدهد، آیا چنین رفتاری درشان مقام ریاست جمهوری است؟
در اینکه ریاست جمهوری در مواردی نسبت به مسائل دولت و بیرون از دولت پاسخگو است، حرکتی ارزشمند است و نمیتوان اشکالی را به رئیس جمهور وارد کرد. به نظر بنده معاون اول رئیس جمهور نیز در این خصوص مواضع مناسبی را تاکنون اتخاذ کرده و سایر وزرا نیز باید به اتخاذ موضع بپردازند. از سوی دیگر، سخنگو و تیم اطلاع رسانی دولت شاید در این جهات مقصر اصلی باشند و تاکنون ضعیفترین عملکرد را در ارتباط با مردم و طرح دیدگاههای دولت داشته است. سخنگوی دولت صرفا بیان کننده مصوبات دولت نیست، بلکه باید دیدگاههای ریاست جمهوری و دفاع از دولت و عملکرد آن را نیز در وجوه مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر عهده داشته باشد. اما ظاهرا آقای نوبخت صرفا در چارچوب دستورالعملها و در نهایت برخی مسائل اقتصادی سعی در پاسخگویی دارد که این مورد یکی از نقیصههایی است که دولت باید نسبت به اصلاح آن اقدام مثبتی را صورت دهد.