- حضرت علی علیه السلام پس از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) و با تصمیم اصحاب سقیفه، به مدت بیست و پنج سال از خلافت مسلمین فاصله گرفت و فقط، هر زمان که مسئلهای مرتبط با امور جامعه مسلمین پیش میآمد به امور مشورتی ارجاعی توسط خلفا پاسخ گفته و راهنمایی مینمود.
پس از این مدت طولانی و به دلیل اقبال گسترده مردم که یکی از دلایل آن، فساد عظیم و گسترده در بروکراسی خلافت و اشخاص منتصب به خلیفه و مدیران به کار گمارده بود امیر المومنین (ع) پذیرفت تا خلافت و رهبری جامعه اسلامی را برعهده گیرد.
در بدو امر نیز چنین عباراتی را بیان فرمود: «اگر نبود عهدی که خداوند از دانشمندان گرفته است که در برابر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم سکوت نکنند من مهار شتر خلافت و حکومت را رها میساختم و از آن صرفنظر میکردم.»
ایشان در همان ابتدای حکومت، یکی از اصلیترین اهداف را مبارزه با فساد و شکمبارگی افراد فزون خواه و حمایت از افراد مظلوم و مورد تبعیض واقع شده، بیان نمود.
مردم نیز از فساد هیئت حاکمه و زورگویی مدیران حکومت و تبعیضهای اعمال شده، به ستوه آمده بودند. اوج فساد را میتوان در دوران خلیفه سوم مشاهده کرد.
در این دوران بود که صاحبان حکومت، خود را صاحب بیت المال میدانستند و ذی نفعانی بودند که برای منفعت بیشتر خود، تصمیم میگرفتند. به خود پاداش میدادند، از بیت المال مسلمین، برداشت میکردند و به کسی هم پاسخگو نبودند. مردم هم هر روز فقیرتر و مستضعفتر میشدند.
برخی از مفاسد سیستم اداری خلیفه سوم، حساسیت بیشتری را بر میانگیخت که یکی از آنها را میتوان عدم توجه به شایسته سالاری و اصل اهلیت در استخدام مدیران و نیروهای حکومتی برشمرد.
فساد استخدامی و تبعیض در برخورد با عامه مردم، موجب شده بود تا اداره حکومت، به نحو نامطلوبی انجام شود و رفته رفته، فساد در سیستم، نهادینه شود.
در زمان عثمان، بسیاری از مدیران و کارگزاران حکومت از میان افراد فاقد صلاحیت و شایستگی؛ و صرفا به واسطه پیوند خویشاوندی و قبیلهای انتخاب شدند و همین امر موجب گستردگی مفاسد اداری و مالی در حکومت شد.
معضل دیگری که به واسطه نهادینه شدن همین موضوع، یعنی فساد سیستمی در زمان خلافت خلیفه سوم اتفاق افتاد مسئله اهدای هدایا و حقوقهای کلانی بود که عثمان، به اقوام و خویشان و کارگزاران خود تقدیم میکرد. از این موارد بسیار است اما اشاره به برخی از این موارد، به نظر لازم میآید.
«عثمان به دامادش، حارث بن حکم، برادر مروان، ۳۰۰ هزار درهم بخشید و علاوه بر این، شترهایی را که به عنوان زکات جمع آوری شده بودند و قطعه زمینی را که پیامبر صلی اللّه علیه و آله به عنوان صدقه، وقف مسلمانان کرده بود، به او داد.»
وی هم چنین «۱۰۰ هزار درهم به سعید بن عاص بن امیه؛ در یک بار ۱۰۰ هزار درهم به مروان بن حکم؛ ۲۰۰ هزار درهم به ابو سفیان؛ ۳۲۲۰۰۰۰۰ درهم به طلحه؛ ۵۹۸۰۰۰۰۰ درهم به زبیر؛ ۵۰۰ هزار دینار به یعلی بن امیه و ۲۵۶۰۰۰۰ دینار به عبد الرحمان بخشید و برای خود ۳۰۵۰۰۰۰۰ درهم و ۳۵۰ هزار دینار از بیت المال برداشت.» (ابوطالب خدمتی، ۱۳۸۴)
زمانیکه امیرالمومنین علی (ع) برای برعهده گرفتن منصب خلافت، اعلام آمادگی نمود زنجیرهای فساد، سرتاسر حکومت را دربرگرفته بود و انبوهی از انحرافات، سیستم مالی و اداری خلافت را احاطه کرده بود لذا ایشان بر علیه فساد و تبعیض، برخروشید و در اولین روزهای خلافت، به مبارزه با فساد و شیوههای فساد زا پرداخت.
امام علیه السّلام در دومین روز خلافت با صراحت به بخشی از سیاست اصلاحی خویش اشاره میکند و میفرماید: «بدانید هر زمینی را که عثمان بخشید و هر ثروتی را که از اموال خداوندی هدیه کرد، به بیت المال باز میگردد؛ چرا که حقوق گذشته را چیزی از میان نبرد و اگر این ثروتها را بیابم در حالی که مهریهٔ زنان شده یا در شهرها توزیع شده باشد، به جایگاهش باز گردانم، چرا که عدالت را گشایشی است و هر آن کس که عدالت برایش تنگ باشد، ستم بر او تنگتر خواهد بود» (ری شهری، ۱۳۷۹، ص ۳۰)
امیرالمومنین (ع) بلافاصله به عزل مدیران نالایق و فاسد اقدام نمود و اموال غارت شده بیت المال را برای مدیریت صحیح منابع، بازگرداند و به هیچکس در بهره برداری از اموال بیت المال، امتیاز ویژه نداد.
این موضوع برای افراد صاحب منصب و نورچشمیهای حکومت و مدیران زیاده خواه، بسیار سنگین و گران تمام شد و اگر هم با خود فکر میکردند علی علیه السلام در حال شعار دادن است پس از مراجعه برای دریافت حقوق خود، بر جدیت و استواری امیرالمومنین (ع) علم پیدا کردند.
در روز سوم خلافت، وقتی که مردم برای دریافت حقوق خود از بیت المال مراجعه کردند، امام علیه السّلام به عبید اللّه بن ابی رافع، کاتب خود فرمود: «از مهاجران شروع کن و آنها را فراخوان و به هر نفر سه دینار بده؛ آنگاه انصار را بخواه و همان گونه با آنها رفتار کن. هرکس که آمد، سیاه و قرمز، با وی همان گونه رفتار کن.»
این رفتار علی علیه السلام موجب شروع اعتراضات و تهمت پراکنی صاحب منصبان سابق شد و موج منفی تخریب امیرالمومنین را آغاز کردند اما مشاهده کردند که نه تنها خللی در عزم راسخ علی (ع) در مبارزه با فساد به وجود نیامد بلکه استوارتر و مصممتر از گذشته، به مسیر آغاز شده ادامه داد و هزینه؛ پرداخت حتی اگر این هزینه، بهایش چهار سال و نه ماهه شدن حکومت باشد.
جا دارد مدیران و کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی نیز با سرلوحه قرار دادن سیره و روش امیرالمومنین علی (ع)، در مبارزه با فساد و روشهای فساد زا، جدیتر و با عزمی راسختر اقدام نمایند و خدا را در نظر بگیرند و از هوچیگری افراد منعذل و فاسد نهراسند حتی اگر به بهای تک دورهای شدن مدت زمامداریشان باشد.