وقتی برای گرفتن طلبش راهی شرکت شد، نمیدانست چاقویی که همراه آورده سرنوشت او را تغییر میدهد و او را تا یک قدمی مرگ میبرد. با گذشت اولیایدم زندگی دوبارهای پیدا کرد و پس از هشت سال از زندان آزاد شد.
رویداد۲۴- تحقیقات برای کشف راز این قتل از 28 آبان سال 86 آغاز شد. ماموران پلیس پس از اطلاع از ماجرا، راهی محل قتل در خیابان توانیر شدند. بررسیها نشان داد مدیرعامل شرکت با ضربههای چاقو به قتل رسیده است. کنار جسد مقتول نیز مرد جوانی که کارمندان میگفتند پیمانکار شرکت است، چاقو به دست نشسته بود. ماموران پلیس این مرد را دستگیر کردند.
متهم به قتل در همان بازجوییهای اولیه گفت: «مدتی بود از مدیرعامل شرکت طلب داشتم. من پیمانکار شرکت بودم و باید حقوق کارگرها را پرداخت میکردم. بهخاطر اینکه کارگرها اعتراض نکنند، حقوق آنها را از جیب خودم پرداخت کردم. اما باز هم مدیرعامل شرکت پول مرا نداد و میگفت بهزودی پرداخت میکند. من صد میلیون تومان طلب داشتم و این پول کمی نبود که راحت از کنار آن بگذرم. زندگیام در آستانه فروپاشی بود. برای همین روز حادثه سراغ این مرد رفتم و با خودم گفتم هرطور شده اینبار پولم را پس میگیرم. حتی یک چاقو هم با خودم بردم تا اگر لازم شد مدیرعامل را با آن تهدید کنم. اما وقتی پیش این مرد رفتم و باز هم بهانه آورد، بهشدت عصبانی شدم. ما با هم درگیر شدیم و بعد از آن متوجه رفتارم نشدم . وقتی به خودم آمدم او غرق در خون روی زمین افتاده بود.
با اعترافات این مرد وی صحنه جنایت را بازسازی کرد و پروندهاش با تکمیل تحقیقات با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. مرد جوان در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و به درخواست اولیایدم و با حکم هیات قضایی به قصاص محکوم شد. این حکم به تایید قضات شعبه ٢٧ دیوانعالی کشور رسید و به مرحله اجرا درآمد. مرد جوان دو سال پیش برای اجرای حکم خود پای چوبهدار رفت که در آنجا خانواده قاتل توانستند از اولیایدم مهلت بگیرند و درنهایت قرار شد متهم با پرداخت دیه از مجازات اعدام رها شود.
بنابراین با رضایت اولیایدم و نجات این مرد از اعدام، پرونده وی بار دیگر برای رسیدگی از جنبه عمومیجرم به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این مرد هفته گذشته بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفت و با ابراز پشیمانی از این جنایت به قضات گفت: روز حادثه قصد کشتن مقتول را نداشتم. آن زمان به خاطر بدهیهایی که داشتم تحت فشار بودم و زندگیام رو به نابودی بود. اگر مقتول پولم را نمیداد نابود میشدم. برای همین سراغش رفتم. اما باور کنید من قاتل جانی نیستم. یک مهندس هستم که حتی در این مدت هشت سال در زندان نیز به تحصیلاتم ادامه دادم و سه مدرک تحصیلی دیگر یعنی دو مدرک فوقدیپلم و یک مدرک لیسانس گرفتم. باور کنید از این جنایت پشیمان هستم و عذاب وجدان دارم. حالا هم از اینکه خانواده اولیای دم مرا بخشیدهاند خیلی خوشحالم و میخواهم گذشتهها را جبران کنم.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه وارد شور شده و رای به آزادی مرد زندانی دادند.