العربی الجدید:
دولت آمریکا تاکید میکند که پس از گذشت چند ماه از راه اندازی مکانیسم ماشه در توافق هسته ای، از نیمه شب ۲۰ سپتامبر، این مکانیسم باعث میشود تمام تحریمهای سازمانهای بین المللی علیه ایران بازگردد.
رویداد۲۴ العربی الجدید نوشت: دولت آمریکا تاکید میکند که پس از گذشت چند ماه از راه اندازی مکانیسم ماشه در توافق هسته ای، از نیمه شب ۲۰ سپتامبر، این مکانیسم باعث میشود تمام تحریمهای سازمانهای بین المللی علیه ایران بازگردد.
در ادامه این مطلب آمده است: از امروز یکشنبه، دولت آمریکا قطعنامههای بین المللی و تحریمها علیه ایران را در چارچوب استراتژی فشار حداکثری احیا کرد، هر چند که طرفهای حاضر در توافق هستهای شدیدا به قانونی بودن اجرای این تصمیم آمریکا اعتراض دارند و این حاضران در توافق هسته ای، همگی عضو شورای امنیت هستند.
در سایه این مخالفت بین المللی، واشنگتن قطعنامههای مذکور را در حالی به جریان میاندازد که از سلاح تحریمها علیه هر دولتی که برای دور زدن تحریمهای علیه ایران اقدام کند، استفاده میکند، همانطور که از سال ۲۰۱۸ و همزمان با خروج از توافق هسته ای، دولتهای جهان را مجبور به پایبندی به این تحریمها نمود.
به نظر نمیرسد هدف آمریکا از اجرای تحریمها منحصر به بازگرداندن تحریمهای بین المللی علیه ایران باشد، چرا که اغلب این تحریمها هم اکنون در شکل و مضمون واقعی خود علیه ایران اعمال شده و حتی دیگر دولتها نیز ملزم به اجرای آن هستند، برای مثال، این دولتها تحت فشار آمریکا نمیتوانند تکنولوژیها و تجهیزات هستهای و نظامی به ایران صادر کنند و پیش میشود که قدرتهایی مثل چین و روسیه، پس از پایان تحریم تسلیحاتی علیه ایران نیز معاملاتی در این زمینه با تهران نداشته باشند. دلیل این تصمیم از سوی دولتهای مذکور، منافعی است که با طرفهای دشمن تهران و در مقدمه آنها، ایالات متحده و اسرائیل دارند. بهترین دلیل برای این مهم، داستان معامله جنگندههای اس ۳۰۰ روسی است، که بین تهران و مسکو امضا شد، اما مسکو تحت فشار آمریکا و اسرائیل از واگذاری این جنگندهها به ایران سر باز زد.
بیشتر بخوانید: چرا آمریکا دست بر ماشه دارد؟
شاید مهمترین هدف واشنگتن از احیای تحریمهای بین المللی علیه ایران، مطرح کردن دوباره پرونده این کشور است، چرا که در این صورت ایران در برابر جامعه بین المللی قرار میگیرد، تا یک اجماع عمومی علیه آن ایجاد شود. علاوه بر این، با بازگشت تحریمها، یک شرایط حقوقی جدید علیه ایران ایجاد شکل میگیرد و در مرحله بعدی، تهران از امتیازات باقی مانده در صحنه بین الملل که از طریق توافق هستهای به آن دست یافته بود، محروم میشود، که مهمترین انها، برخورداری از حق غنی سازی اورانیوم است، همچنانکه براساس توافق هسته ای، ایران حق غنی سازی ۳.۶۷ درصدی را دارد. گذشته از این، مطرح شدن دوباره تحریمهای بین المللی ایران، باعث میشود این کشور بار دیگر تحت منشور سازمان ملل جای گیرد، که در حالتهای معینی استفاده از قدرت برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را مجاز میکند.
این مساله همچنین به تلاشهای بازهای جمهوری خواه و لابی اسرائیلی در ایالات متحده برای تاسیس یک خط سیر آمریکایی و واقعیت بین المللی جدید علیه ایران، مربوط است، به نحوی که حتی جو بایدن دموکرات نیز نتواند به آسانی از آن تجاوز کند.
گذشته از این اهداف، زمان بندی تنش زایی آمریکا علیه تهران، در نزدیکی انتخابات ایالات متحده، نشان میدهد که این تلاش هم در راستای محاسبات انتخاباتی ترامپ و برای جلب رضایت جریان صهیونیستی مسیحی در آمریکا و به دست آوردن اراء آنها، تحقق امنیت این جریان با نابودی توافق هستهای و دفن ابدی آن و یا منحرف کردن نگاه مردم آمریکا از مشکلات داخلی به سمت پروندههای داغ خارجی است.
در ادامه، برای تحقق این اهداف، دولت آمریکا تلاش میکند تا با راه اندازی مکانیسم ماشه، مصوبه ۲۲۳۱ مکمل توافق هستهای را لغو کند، مصوبهای که نه تنها تاثیر قطعنامههای سابق علیه ایران را باطل کرده، بلکه پرونده هستهای ایران را از شورای امنیت خارج نموده و به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارجاع داده است. آنچه که دولت ایران بعنوان یک دستاورد بزرگ برای خود بر میشمرد، بویژه آنکه به این ترتیب، تهران از فصل هفتم نیز خارج شد.