رویداد۲۴ علیرضا نجفی: نبرد خرمشهر به دلیل خونین بودن و مقاومت طولانیمدت نیروهای ایرانی، تبدیل به نمادی از دفاع در برابر حمله عراق به ایران شد؛ نماد مقاومت ایرانیان و تعلق خاطر به آب و خاک. پس از فتح خرمشهر ترانه «ممد نبودی ببینی» که توسط غلام کویتی پور اجرا شد. این ترانه اشاره به محمد جهان آرا فرمانده سپاه خرمشهر داشت که با یارانش در کوچه و خیابانهای شهر علیه ارتش بعث مقاومت کرده بودند.
محمد جهان آرا یکی از مهمترین چهرههای مقاومت ایران در جنگ ایران و عراق بود که در سالهای ابتدایی جنگ مسئولیت فرماندهی سپاه خرمشهر را بر عهده داشت. جهان آرا با شلیک خودی به هواپیمایش در سال شصت و زمانی که تنها ۲۷ سال داشت، شهید شد و آزادی خرمشهر را هیچگاه ندید؛ همچنین اعدام برادر کوچکترش در سال ۶۷ را.
محمد جهان آرا در نهم شهریورماه سال ۱۳۳۳، یک سال پس از کودتای ۲۸ مرداد، در خرمشهر به دنیا آمد. محمد جهان آرا چهار برادر و هشت خواهر داشت که سرنوشت برادرهایش نیز به نوبه خود جالب و قابل توجه بود.
خانواده جهان آرا مذهبی بودند و بحث و گفتگو و اختلاف عقیده از همان ابتدا در خانواده مشهود بود. پدرش در مصاحبهای درباره کودکی وی چنین میگوید: «بچه بودند و شیطان، یادم میآید سیدعلی و سیدمحمد در یک گروه و سید محسن در گروه دیگری در خرمشهر عضو بودند، یک شب من حالم خیلی بد بود و آنها مدام با هم بحث میکردند، چند بار به آنها تذکر دادم که صبح بحث کنید، گوش نکردند، من هم سیدعلی و سیدمحمد را از خانه بیرون کردم و تا صبح هر چه در زدند به خانه راهشان ندادم تا ادب شوند.»
محمد ۱۵ سال بیشتر نداشت که در حال و هوای سیاسی آن سالها به مبارزین اسلامگرای مخالف حکومت پهلوی پیوست و متاثر از آیت الله خمینی با دوستانش گروهی به نام «گروه الله اکبر» تشکیل دادند.
جهان آرا یک سال پس از فعالیت در گروه الله اکبر به همراه برادرش به «سازمان حزب الل»ه پیوست. سازمان حزب الله توسط عباس آقا زمانی معروف به ابوشریف اداره میشد و به صورت مخفیانه با حکومت پهلوی مبارزه میکرد.
به گزارش رویداد۲۴ سازمان حزب الله در سال ۱۳۵۰ به سازمان مجاهدین خلق نزدیک شد و با توجه به زمینههای مشترک ایدئولوژیک و سیاسی، بسیاری از اعضای آن به مجاهدین پیوستند. برادر محمدجهان آرا نیز از همان تاریخ به سازمان مجاهدین علاقهمند شد. یک سال پس از فعالت در سازمان حزب الله، جهان آرا به همراه بسیاری از اعضای سازمان دستگیر شد و به علت سن کم حکم سبکی گرفت و پس از یک سال از زندان شاه آزاد شد.
جهان آرا پس از آزادی از زندان در کنکور سراسری شرکت کرد و برای تحصیل به دانشگاه تبریز رفت. در سال ۱۳۵۵ یکی از برادرانش، علی جهان آرا، به گروه منصورون پیوست و محمد هم به همراه برادر در همین گروه به فعالیت پرداخت. گروه منصورون مشی چریکی داشت و اغلب فعالیتهایش در جنوب کشور و در شهرهایی مانند خرمشهر و دزفول بود.
تاثیر عضویت در گروه منصورون، در شکلگیری شخصیت جهان آرا بسیار تاثیر گذار بود. وی در این گروه با افرادی، چون محسن رضایی و علی شمخانی آشنا شد و برادرش نیز که در همین گروه بود، در درگیری مسلحانه با اعضای ساواک جان باخت.
بیشتر بخوانید: ماجرای کودتای خزنده و اختلافات رزمندگان سپاه با محسن رضایی/ معترضان چگونه حذف شدند؟
جهان آرا تحت تاثیر آموزشهایی که در این گروهها دیده بود تصمیم گرفت در تابستان سال ۱۳۵۷ برای مبارزه چریکی به سوریه و لبنان برود، اما با آشفته شدن اوضاع و رویداد جمعه سیاه تصمیم به ماندن در ایران گرفت.
جهان آرا در اوج مبارزات علیه حکومت پهلوی در اهواز بود و به همراه اعضای گروه منصورون به گاردهای ضد شورش حمله میکرد. در دو سال منتهی به انقلاب زندگی جهان آرا مخفیانه بود و با پیروزی انقلاب از زندگی مخفیانه بیرون آمد و کانونی به نام انقلابیون خرمشهر تشکیل داد.
محمدجهان آرا در سال ۱۳۵۸ فرمانده سپاه خرمشهر شد و در همان سال ازدواج کرد. با آغاز جنگ، جهان آرا به همراه مردم و ارتش در نبرد خرمشهر جنگید. نبرد خرمشهر از تلخترین و خونینترین وقایع آن دوران بود. خرمشهر شهر بزرگی نبود، اما عراقیها با تسخیر آن میتوانستند بر اروندرود مسلط شوند. از همین رو حمله به خرمشهر در دستور کار ارتش عراق قرار گرفت. تکاوران نیروی دریایی به همراه جهان آرا و یارانش در خیابانهای خرمشهر با ارتش بعث میجنگیدند. با وجود حمله سنگین ارتش عراق، خرمشهر مقاومت کرده بود و این مقاومت باعث شگفتی طرفین بود.
بیشتر بخوانید: مصطفی چمران؛ چریک مسلمان خاورمیانه
در ۲۴ مهرماه ارتش عراق با تمام قوا به خرمشهر هجوم برد تا کار را یکسره کند. خیابان ۴۰ متری که خیابان اصلی شهر بود هدف حمله قرار گرفت و اشغال شد. مدافعان در مسجد جامع تجمع کردند و آنجا محور مقاومت شد. با وجود آتش سنگین بعثیها، ایرانیان ده روز دیگر در خرمشهر ایستادگی کردند؛ نبرد بسیار خونین بود و اهالی با تمام وجود میجنگیدند.
حمدانی فرمانده گارد ریاست جمهوری عراق در این باره چنین میگوید: «اشغال خرمشهر بسیار خونین و مرگبار بود که در آن دوطرف تقریبا هفت هزار کشته دادند. فتح خرمشهر را بر عهده نیروهای ویژه ما گذاشته بودند. صادقانه بگویم ایرانیها در این نبرد سخت مقاومت کردند و اشغال این شهر برای ما بسیار پر هزینه و مشکل شد. آنها از هر محله تا سرحد مرگ دفاع کردند و توانستند تلفات سنگینی به نیروهای ما وارد کنند.»
جهان آرا و یارانش با کمترین امکانات از شهر دفاع میکردند. نکتهای که در نامه شمخانی فرمانده وقت سپاه خوزستان به مسئولان کشور برجسته شد: «مسئولین، مسلمین، به داد ما برسید. این چه سازمان رسمی است که اسلحه انفرادی ندارد. از ۱۵۰ پاسدار مدافع خرمشهر تنها ۳۰ نفر باقی ماندهاند. بگویم ما میتوانیم با ۳۰ خمپاره شهر را ۳۰ ماه نگه داریم و امروز ۳۰ تفنگ نداریم. سلاح را به دست صالحین بدهید.»
در سوم آبانماه مسجد جامع نیز تسخیر شد و خرمشهر رسما سقوط کرد. جهان آرا و یارانش که دیگر خانهای در شهر نداشتند. به کوت شیخ عقبنشینی کردند. با سقوط خرمشهر جهان آرا و یارانش به عقب بازگشتند و خود را برای عملیات بازپسگیری خاکهای اشغالی آماده کردند. عراق اکنون علاوه بر خرمشهر، آبادان را نیز محاصره کرده بود.
نیروهای ایران طرح عملیات ثامن الائمه را در شهریور ماه سال ۱۳۶۰ ریختند؛ عملیاتی که به در نتیجه آن ۱۵۰ کیلومتر از خاکهای ایران آزاد شد و حصر آبادان پس از حدود یک سال شکسته شد.
عملیات ثامن الائمه نخستین همکاری بزرگ ارتش و سپاه بود که در آن مسئولیت اصلی را لشکر ۸۸ خراسان داشت و نیروهای سپاه، مانند جهان آرا و اعضای باقی مانده از سپاه خرمشهر، در کنار ارتشیها میجنگیدند.
عملیات در پنجم مهرماه سال ۶۰ آغاز شد و پس از ۴۲ ساعت جنگ مداوم، برتری به نیروهای ایرانی رسید. جهان آرا و تعدادی از فرماندهان ارتش و سپاه در روز هفت مهر و پس از موفقیت در عملیات به تهران پرواز کردند تا گزارش پیروزی در عملیات را به آیت الله خمینی بدهند.
به گزارش رویداد۲۴ جهان آرا و تعدادی از فرماندهان ارتش و سپاه از جمله جواد فکوری و کلاهدوز در روز هفتم مهر ماه سال ۱۳۶۰ برای شرح عملیات ثامن الائمه با هواپیمای هرکولس سی ۱۳۰ ارتش راهی تهران شدند. هواپیما در نزدیکی تهران سقوط کرد و همه فرماندهان بزرگ جان باختند.
کمک خلبان ماجرا را اینگونه روایت کرده است: «آن شب پس از ترک اهواز همه چیز مرتب بود تا اینکه حدود ساعت ۸ شب به نزدیک کوههای حسنآباد قم رسیدیم. یک دفعه سیستم برق هواپیما به طور کامل از کار افتاد و تاریکی همه جا را فراگرفت. تنها چراغهای حرم عبدالعظیم (ع) دیده میشدند. بر اثر قطع برق، موتورهای هواپیما نیز خاموش شدند و سیستم هیدرولیک هدایت از کار افتاد. فکوری ابتدا به کابین خلبان آمد و با چراغقوه سعی کرد که مشکل را برطرف کند و بعد برای باز کردن دستی چرخها رفت. این طور احساس میشد که فکوری فهمیده است مشکل فراتر از قطع برق است. هواپیما با سرعتی آهسته و به طور افقی به سمت زمین در حرکت بود. به همین دلیل هواپیما در بیابان فرود آمد. از آنجا که یکی از چرخها قفل نشده بود، هواپیما به یک سمت خم شده و روی زمین کشیده شد.»
شهادت فرماندهان عالیرتبه (ولیالله فلاحی، یوسف کلاهدوز، محمد جهانآرا، جواد فکوری و سیدموسی نامجو) خسارت بزرگی بود و به نیروهی ایرانی خسارت زیادی وارد کرد. قرار بود عملیات بازپس گیری خرمشهر پس از عملیات ثامن الائمه انجام شود که به علت همین حادثه هشت ماه به تعویق افتاد.
در ابتدا تصور شد که سقوط هواپیما در اثر حمله جنگندههای عراقی بوده؛ ولی پس از مدتی اشتباه بودن این تصور روشن شد و معلوم شد هواپیما با اشتباه شلیک پدافند هوایی خودی ساقط شده است. ناخدا هوشنگ صمدی علت این حادثه را چنین تبیین میکند: «هواپیما را با موشک پدافند زدند و باعث سقوط آن شدند. در آن زمان من و یکی دیگر از فرماندهان ارشد نیز قرار بود با این هواپیما به تهران بیاییم. بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی در بندر امام حضور داشت.»
بیشتر بخوانید: ناخدا بهرام افضلی؛ فرمانده نیروی دریایی ارتش که اعدام شد
کسانی، چون کیانوری، محمود خرم دل و محمد علی شریف النسب این شلیک اشتباهی پدافند خودی را صد در صد مشکوک دانستهاند و حتی شریف النسب از فرماندهان جنگ مدعی شده که محسن رضایی و رحیم صفوی در جریان اصل ماجرا هستند، اما به دلیل مصلحت اندیشی سکوت کردهاند.
چهار برادر محمد نیز همگی سرنوشتی مشابه وی داشتند. علی جهان آرا که در درگیری با ساواک کشته شد، محسن جهان آرا در نبرد خرمشهر اسیر و مفقودالاثر شد. اما برادر چهارم، یعنی حسن، سرنوشت تراژیکی داشت. حسن جهان آرا هوادار سازمان مجاهدین خلق بود که پس از انقلاب دستگیر شد و هشت سال حکم زندان گرفت.
مادر جهان آرا درباره حسن جهان آرا و محکومیتش چنین میگوید: «میدانم پسرم بیگناه بود. محمد هم میدانست. میگفت مادر غصه نخور. حسن بیگناه است. روزنامه خواندن که جرم نیست. پدرش برای نجات حسن همه جا رفت. پیش هر کس که دستش رسید. بهشان میگفت سه پسرم در راه انقلاب شهید شدند، شما این یکی را به ما ببخشید. اما هیچکس قبول نکرد.»
پدر جهان آرا میگوید: بارها نزد هاشمی رفسنجانی و دیگر مسئولان حکومتی رفت تا پسرش را آزاد کنند، اما موفق نشد کاری از پیش ببرد. برادر محمد جهان آرا پس از هشت سال زندان و در حالی که به گفته خانوادهاش دوران محکومیتش به اتمام رسیده بود در زندان اوین اعدام کردند. وی از کشته شدگان تابستان ۱۳۶۷ شد.
ظاهرا پس از اعدام حسن، به خانواده جهان آرا فشار آوردند تا عکس حسن را از دیوار خانهشان بردارند اما مادرش میگوید: تا پایان عمر داغدار حسن باقی ماندم: «کاش پسرم را همان اول اعدام میکردند که رنج هفت سال زندان را نمیکشید. مگر پسرم به زندان محکوم نبود چرا کشتندش؟»
محمد جهان آرا تلاش زیادی برای شکستن حصر آبادان کرده بود و به علت خدماتش در جنگ، ده سال بعد از شهادتش در سال هفتاد، به عنوان سرلشکری رسید. او از فرماندهان محبوب دوران جنگ ایران و عراق بود.
یه جای دیگه می گفتن اشتباه خلبان
یه جا دیگه میگن کار نفوذی
در مورد موضوعی که این همه اختلاف نظره و همه هم برای خودشون نقل قول و سند و قرائن دارن این قدربااطمینان صحبت می کنید؟