رویداد۲۴ در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کم نیستند افرادی که دل در گرو علی لاریجانی دارند. علی لاریجانی سیاستمدار حرفهای ایران است. مردی که چهره موفق و پشت پرده لابیهای بزرگ سیاسی در ایران است. شاید زمانی که تاریخ سیاسی ایران را بنویسند، کمتر کسی باور کند که مجلس تمام اصولگرای نهم که حتی یک نماینده اصلاح طلب نداشت، همان فردی را برای ریاست مجلس انتخاب کرد که مجلس یازدهم با صد نماینده اصلاح طلب و شصت نماینده میانهرو.
باور کردنی نیست همان جریانی که روزی در قم و در حرم حضرت معصومه دستور حمله با مُهر به علی لاریجانی را صادر کرد، چند ماه بعد یکی یکی به سراغ منتخبین جبهه پایداری در مجلس دهم رفته بود تا برای ریاست مجلس او رای جمع کند.
روزی در جریان بررسی طرح تشکیل وزارت بازرگانی، مشاجره لفظی لاریجانی با نصرالله پژمانفر نماینده مشهد و اعضای شاخص جبهه پایداری و فراکسیون ولایی مجلس برای دقایقی جو مجلس را متشنج کرد. پژمانفر لاریجانی را «دیکتاتور» خطاب کرد و لاریجانی هم پاسخ داد و به پژمانفر گفت «دیکتاتور شمایید که هر کاری و هر حرفی دلتان میخواهد در کشور میزنید». اما روزی دیگر همان پژمانفر به علی لاریجانی رای داده بود.
در عرصه رسانهای نیز لاریجانی همیشه یک لابی قدرتمند داشته است. او که در دولت سیدمحمد خاتمی مدیر قویترین رسانه بود و در صداوسیما با چراغ و هویت و صدها برنامه دیگر، منویات محافل خاص را پیش میبرد و خود را در دل آنان عزیز میکرد، خیلی زودتر از سایر اصولگرایان به اهمیت سایر رسانهها پی برد. در دولت خاتمی، صداوسیما یک پای ثابث شکایت از رسانههای مستقل بود. در همان صدا و سیما بود که رسانههای کاغذی را هم تجربه کرد. تجربه جام جم شیرین بود، اما لاریجانی بعدا سعی کرد به جای اینکه خودش یک رسانه باشد، در قالب یک رسانهگردان هم عمل کند. در همه این سالها که لاریجانی دیگر در رصداوسیما نیست، چه زمانی که احمدی نژاد در راس کار بود و چه زمانی که کلید کشور در دستان روحانی و تیم واعظی بود، تیم لاریجانی به خوبی بر رسانههای کشور تسلط داشت و با کنترل رپرتاژآگهیهای، به تقویت دوستان و البته تضعیف مخالفان مشغول بود. کافی است لیست رسانههایی که مخالف ریاست او بر مجلس هشتم بودند را فهرست کنید؛ از هیچ کدام هیچ اثری نیست.
لابیگری لاریجانی البته مختص به رسانه و مجلس نبوده است. او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ نامزد اصولگرایان بود. لاریجانی رقیب فراوان داشت. از یک سو احمد توکلی و علیاکبر ولایتی و از سوی دیگر محمود احمدینژاد و محمدباقر قالیباف و از طرف دیگر محسن رضایی و غلامعلی حداد عادل.
یاران لاریجانی اصرار کردند که او نامزد مقبول است و رای بالایی در جامعه دارد. بعضی به این اجماع تمکین کردند و بعضی دیگر در صحنه باقی ماندند. هر کس که در صحنه باقی ماند، بیشتر از علی لاریجانی رای آورده بود. آرای او حتی از آرای محسن مهرعلیزاده که ستادهای خود را فقط در استانهای آذری زبان فعال کرد، کمتر بود.
وقتی ۲۸ خرداد آرا شمرده شد، مشخص شد همه نظرسنجیهایی که علی لاریجانی را برتر نشان میداد، نتیجه درستی را نشان نمیداد. چنانچه در انتخابات مجلس دهم هم با وجود حمایت هر دو جناح سیاسی، نتوانست رای اول قم را به دست بیاورد و پشت سر امیرآبادی فراهانی راهی خانه ملت شد.
یشتر بخوانید: ابراهیم رییسی و چالشهای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰
در واقع لاریجانی مرد لابیهای پشت پرده است. بیشتر از اینکه درمیان تودهها رفیق داشته باشد، در میان نخبگان حامی دارد. این برگ برنده لاریجانی است. او بعد از سه دوره ریاست مجلس، حالا تقریبا در هر شهر و استانی، فردی (بخوانید نمایندهای) میشناسد که مثل موم در دست او باشد و به اشاره او در صفوف انتخاباتی منتظر دستور باشند. همین نکته مهمترین ویژگی علی لاریجانی است.
البته بعضی نزدیکان او میگویند لاریجانی در مواقع حساس کنار یاران خود قرار نمیگیرد؛ چنانچه زمانی که برادر او به خاطر یک پرونده مالی، زیر فشار افکار عمومی قرار داشت، رسانههای نزدیک به علی لایجانی درباره او سکوت قهرمانانه کرده بودند!
لاریجانی البته یک بار به خاطر رفتارهای برادر دیگرش مورد انتقاد اصولگرایان قرار گرفته بود. زمانی که مسئله برادر او فاضل، توسط رئیس جمهور وقت در مجلس مطرح شد. لاریجانی از این اتهام عصبانی شد و رئیس جمهور را با عصبانیت بدرقه کرد. همان زمان بود که مُهرها به سر لاریجانی نشانهگیری شد و اگر خطاب و عتاب رهبری برای ممانعت از تندروی نبود، شاید عمر سیاسی لاریجانی به پایان میرسید. اما او ماند تا مجلس دهم به عارف نرسد.
این رفتار البته مسبوق به سابقه است. مثلا علی کردان نیز از نیروهای نزدیک و حتی همشهری علی لاریجانی بود که کتابهای متعددی با عنوان پر طمطراق «دکتر کردان» توسط انتشارات سروش صدا و سیما منتشر کرده بود و با همین عنوان و پرنسیب، حقوق بگیر صداوسیما بود. اما زمانی که به خاطر مدرک جعلی در مجلس استیضاح میشد، صدای حمایتی از او و لابی نسبتا قویاش در حمایت از این رفیق قدیمی بلند نشد.
به گزارش رویداد۲۴ روزی که مجله تایم برادران لاریجانی را «کِنــِدیهای ایران» خواند، هر پنج برادر نقشی مهم و کلیدی در کشور بر عهده داشتند. گرچه مجله تایم بزرگنمایی کرده بود، اما لاریجانی و برادرانش بزرگترین خاندانهای سیاسی در ایران بعد از انقلاب به شمار میروند. از چهل سال انقلاب، ۲۲ سال ریاست یکی از قوای کشور دست یکی از این برادران بوده (۱۰ سال صادق آملی لاریجانی و ۱۲ سال علی لاریجانی) و البته در سایر ادوار هم، همواره مسئولیتی مهم و استراتژیک را بر عهده داشتهاند؛ صادق لاریجانی بعد از قوه قضائیه به تشخیص مصلحت نظام رفته و ماجرای فساد اخیر اکبر طبری و نامههای تند محمد یزدی هم نتوانسته از جایگاه او بکاهد. او عضو حقوقدادن شورای نگهبان هم هست. محمدجواد بزرگترین برادر معاون بینالملل و رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران در کنار برادر کوچکتر خود، نقشآفرین بوده و باقر پسر پنجم هم معاون آموزشی وزارت بهداشت است. فاضل، پسر دوم خانواده نیز رئیس دانشگاه آزاد آمل است که به افتخار پدرشان واحد آیتالله آملی نامیده میشود.
این روابط خانوادگی با ازدواجهای سیاسی بسط بیشتری هم پیدا کرده است. علی با دختر شهید مطهری وصلت کرد، صادق داماد آیتالله وحیدخراسانی و باقر نیز داماد آیتالله حسنزاده آملی شد. متقابلا مصطفی محققداماد هم با دختر استاد خود ازدواج کرد و داماد خاندان لاریجانی است، بنابراین برادران لاریجانی چهرههای شناختهشدهای هستند که برای قرارگرفتن در مناصب حساس و مهم کشور جزء گزینههای روی میز بودهاند. شاید همین پیچیدگی و عمق روابط سیاسی و خانوادگی علی لاریجانی باشد که موجب شده آنها هرگز به دنبال تشکیل حزب نباشند. حزب لاریجانیها، خودشان هستند.
حالا لاریجانی هم در میان مدعیان ریاست جمهوری، نامش مطرح میشود. او درمیان نخبههای اصولگرا، طرفدار فراوان دارد. آنها امیدوارند روندی که با لاریجانی از مجلس هشتم تا دهم طی شد، همچنان در کشور حفظ شود.
بیشتر بخوانید: همه حاشیههای سفر استانی قالیباف به خوزستان/ چرا باید مطمئن باشیم که قالیباف کاندیدای ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است؟
علی لاریجانی در مدت ریاست ۱۲ ساله خود بر مجلس شورای اسلامی حامیان زیادی پیدا کرده است؛ در جریان رقابت میان عارف و لاریجانی، برخی نمایندگان اصلاح طلب فراکسیون امید هم از او حمایت کردند. این حمایت آنقدر زیاد بود که گاه تبدیل به «کیش شخصیت» شد و برخی نمایندگان اصلاح طلب مجلس دهم چنان تعاریفی از مدیریت و توان ذهنی لاریجانی سخن میگفتند که گویا چنین شخصیتی هر صد سال یکبار زاده میشود! یکی از نمایندگان اینگونه لاریجانی را برای خبرنگار رویداد۲۴ توصیف میکرد که «او ساعت ۵ صبح به همراه شورای مشورتی به مجلس میآید و درباره تمام دستور کارهای آن روز مجلس تحقیق میکند و زوایا را میکاود تا برای بررسی موضوعات تسلط داشته باشد!» قاعدتا چنین تعاریفی بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، اغراق درباره لاریجانی و البته توان تاثیرگذاری او بر دیگران است.
با این توصیف، لاریجانی آنقدر توانمندی دارد که بتواند بخش مهمی از نیروهای اصولگرا را موتلف خود کند؛ اما مشکل اینجاست که بخش مهمی از جریان اصولگرا با لاریجانی زاویه جدی دارند و در مسائلی همچون تصویب برجام، اقدام او را خیانت توصیف میکنند. نیروهای اصولگرای سنتی هم در شرایط کنونی بیش از آنکه به لاریجانی تمایل نشان دهند، علاقمندند که از چهرههایی همچون رییسی حمایت کنند. مرتضی نبوی از چهرههای منتسب به طیف سنتی اصولگرایان درباره نامزدی علی لاریجانی گفته «درباره آقای لاریجانی با توجه به سابقه سه دورهای ایشان به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی، کار سادهای نیست. به هر حال چهرههای شاخصی برای انتخابات ۱۴۰۰ مطرح میشوند که برخی از آنها از نظر مشی سیاسی معتدلتر و برخی دیگر اصطلاحاً رویکردهای انقلابیتری دارند و اگر قرار است که در نهایت جریان اصولگرایی به یک گزینه واحد برسد، باید با تشکیل سازوکاری مشخص در این رابطه به اتفاق نظر برسد. بعضی از چهرههای سیاسی ما با توجه به اینکه سالهای زیادی در کارزار سیاسی بودند و زد و خوردهای عجیب و غریبی را تجربه کردند، به نظر نمیرسد که گزینههای مناسبی برای حضور مجدد در عرصه سیاسی کشور بویژه در منصب حساسی، چون ریاست جمهوری باشند. مضاف بر اینکه در گذشته نیز شانس خود را برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری تجربه کردهاند و توفیقی در این عرصه به دست نیاوردهاند.»
برخی از حامیان لاریجانی گفتهاند او حضور در انتخابات را منوط به حمایت جریانهای سیاسی از خود کرده است؛ این یعنی او تا از حمایت یاران قدیمیاش مطمئن نباشد، پا در عرصه نخواهد گذاشت؛ با این حال نشانههایی وجود دارد که حامیان او در حال لابی با جریانهای سیاسی هستند. یکی از نمایندگان حامی لاریجانی به چه اصلاح طلبان و چه اصولگرایان در نهایت به او خواهند رسید؛ چه آنکه اصلاحطلبان گزینهای ندارند و مجبورند به صورت ائتلافی از لاریجانی حمایت کنند و از سوی دیگر اصولگرایان نیز گزینهای ندارند که بتوانند روی آن اجماع کنند؛ هر چند در این اظهار نظر جای «رییسی» و «قالیباف» در میان اصولگرایان و البته «حضور ناگهانی ظریف» برای اصلاح طلبان خالی است، اما حقیقت آن است که چه حضور و چه عدم حضور لاریجانی در انتخابات معادلات را تغییر خواهد داد.