رویداد۲۴ علیرضا نجفی: «تیمسار ظهیرنژاد از فرماندهان ارشد ارتش، قبل از آغاز جنگ در درگیریهای کردستان و آذربایجان غربی آنقدر برای جابهجایی نیروها احتیاط میکرد که برخی به او ایراد میگرفتند. اما میگفت جوانهای مردم، امانت پدر و مادرهایشان دست من هستند.» جلاییپور فرماندار سابق نقده
«سخت شده شهید دادن در شناسایی، ولی خیلی راحت شده که ۳۰۰ تا جنازه رو توی عملیات بذاریم وسط معرکه بیاییم عقب. کار کردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، ولی تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده. هیچ به روی خودمون هم نمیاریم. هنوز مطالب این عملیات در داخل مردم منعکس نشده به صورت کامل... پاشید برید شهرتون ببینید چه خبره. برید ببینید توی شهری که صد تا جنازه نرفته، خیلی پدر مادرا برای جنازهی بچههاشون اهمیت قائلن.»
«اول جنگ بچههای تبریز تو دهلاویه هفتاد تا شهید دادن، خدا شاهده همه تنشون میلرزید. حالا هزار تا دو هزار تا سه هزار تا اصلا انگار نه انگار. اگه فردا هم بهمون بگن صد هزار تا، هیچی، اصلا عددا دیگه یک با هزار مثل اینکه دیگه فرقی نداره.» شهید حسن باقری
غلامحسین افشردی، که بعدها به نام حسن باقری شناخته شد در ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۳۴ در جنوب تهران زاده شد. پدرش کارگر بود و مادرش خیاط. وی در بدو تولد به بیماریهای فراوانی از حمله دیفتری و سیاه سرفه مبتلا بود و خانوادهاش امیدی به زنده ماندنش نداشتند، ولی سرانجام بیماریها را شکست داد و زنده ماند.
حسن باقری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران گذراند و در سال ۱۳۵۴ برای تحصیل در رشته دامپروری به دانشگاه ارومیه رفت. ورود او به دانشگاه مصادف بود با اوجگیری اعتراضات به رژیم پهلوی و حسن باقری نیز در اعتراضات به رژیم پهلوی فعال بود. او به علت فعالیتهای اعتراضی پس از یک سال و نیم از دانشگاه اخراج شد و در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی رفت. نخستین آموزشهای نظامی باقری در همین دوره بود. در سال ۱۳۵۷ نیز با انقلابی شدن فضا از خدمت سربازی فرار کرد و انقلابیون تهران پیوست. باقری و دوستان انقلابی اش در سال ۵۷ به دو مرکز نظامی حمله کردند؛ کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت آباد.
با پیروزی انقلاب حسن باقری بسیار فعال شد و علاوه بر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی، کار روزنامه نگاری را آغاز کرد و در روزنامه جمهوری اسلامی مدیر سرویس سیاسی-فرهنگی شد. باقری در سال ۱۳۵۸ به عنوان روزنامه نگار به لبنان و اردن رفت و در آنجا با گروههای چریکی و مبارزان مسلمان آشنا شد. وی پس از بازگشت در کنکور انسانی شرکت کرد و برای تحصیل حقوق قضایی وارد دانشگاه تهران شد. اما به علت فعالیتهای انقلابی و جنگی هیچ گاه موفق به اتمام تحصیل نشد.
بیشتر بخوانید: مصطفی چمران؛ چریک مسلمان خاورمیانه
به گزارش رویداد۲۴ باقری با اعضای حزب جمهوری اسلامی روابط خوبی داشت و همین امر باعث شد که توسط حجت الاسلام خامنهای به محسن رضایی که در تلاش برای تشکیل دادن سازمان اطلاعات سپاه بود، معرفی شود. رضایی اطلاعات سپاه را در ساختمان سابق اداره پنجم ساواک تشکیل داد و باقری رسما عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و نامش را از غلامحسین افشردی به حسن باقری تغییر داد.
وظیفه باقری در سازمان اطلاعات سپاه شناسایی گروههای مخالف حزب جمهوری اسلامی بود و در کار شناسایی و گزارش استعداد زیادی از خود نشان داد. به گفته همرزمانش وی در اموری چون جمع آوری اطلاعات، تهیه نقشه و ضبط صدا نابغه بود.
با آغاز جنگ ایران و عراق، باقری راهی جبهه جنوب شد و به دستور محسن رضایی واحد اطلاعات رزمی را تاسیس کرد. باقری فعالیتهای اطلاعاتی خود را به سرعت گسترش داد و در عرض سه ماه اعضای واحد اطلاعات سپاه در تمام جبهههای جنگ گسترده شدند. خود باقری نیز به یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در جبهه جنوب تبدیل شد.
نخستین نقش مهمی که حسن باقری در جنگ ایفا کرد در عملیات شکستن محاصره سوسنگرد بود. در آبان ماه سال ۱۳۵۹ ارتش بعث به شهر سوسنگرد وارد شد و مدافعان شهر به سختی در مقابل آنها مقاومت کردند. آب شهر قطع بود و نیروهای ایرانی با تشنگی و شرایط بسیار دشوار در شهر میجنگیدند. در حالی که نیروهای کم تعداد ایرانی به صورت پراکنده مقاومت میکردند، تانکهای بعثی وارد شهر شدند و سربازان خانهها را غارت کردند و بسیاری از وسایل منازل را برای فروش به بصره فرستادند.
نیروهای محاصره شده ایرانی در حالی که تمام امید خود را از دست داده بودند از آیت الله مدنی خواستند بنی صدر را مجاب کند که نیروی کمکی به سوسنگرد بفرستند و نهایتا لشکر زرهی ۹۲ به همراه ستاد جنگهای نامنظم به سوسنگرد رسیدند و محاصره شهر شکسته شد. حسن باقری کار دقیق جمعآوری اطلاعات در این عملیات را انجام داد و در اتحاد نیروهای نامنظم با لشکر زرهی ۹۲ نقش موثری داشت.
حسن باقری پس از موفقیت در این عملیات به پادگان گلف رفت و به همراه داوود کریمی ستاد عملیات جنوب را پایهگذاری کرد. باقری اکنون تشکیلات منسجمی برای شناخت دشمن داشت و فعالیتهای اطلاعاتی سپاه را گسترش داده بود. این امر با عزل بنی صدر و امکان مانور بیشتر سپاه در جنگ گسترش یافت. بنی صدر رابطه خوبی با سپاه و نیروهای مردمی نداشت و با عزل وی این نیروها حضور فعال تری در جبهه جنگ پیدا کردند.
بیشتر بخوانید: سردار داوود کریمی فرمانده معترض محسن رضایی در مستند کودتای خزنده کیست؟
اوایل اردیبهشت و چندی پیش از عزل بنی صدر باقری با کمک شیرودی و کشوری که از خلبانان برجسته «عملیات الله اکبر» را انجام داد که عملیات بزرگ و مهمی نبود، ولی باعث آزادی تپههای مشرف شد که برای نیروهای ایرانی فوق العاده روحیه بخش بود. اما عملیات مهمی که باقری به همراه رحیم صفوی طراحی کرد، پس از عزل بنی صدر بود؛ عملیات فرماندهی کل قوا. عملیاتی که دقیقا در روز عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا اعلام شد و برای آزادسازی شمال آبادان و منطقه دارخوین طراحی شده بود. عملیاتی که هشت روز به طول انجامید و بیشتر مناطق مورد نظر آزاد شدند.
عملیات فرمانده کل قوا عملیات کوچکی بود، اما نتایج بزرگی داشت که مهمترین آنها حالت دفاعی گرفتن ارتش بعث بود. بعثیها از ترس عملیاتهای بیشتر پل خرمشهر را کاملا منهدم کردند. پس از موفقیت عملیات فرمانده کل قوا، باقری و تیمش شناساییهای خود برای شکستن حصر آبادان را آغاز کردند.
رحیم صفوی درباره جمعآوری اطلاعات در عملیات ثامن الائمه که باعث شکستن حصر آبادان شد چنین مینویسد: «ما دشمن را کاملا میشناختیم. حتی وقتی خمپارهای شلیک میکردند، میفهمیدیم مسئول قبضه شلیک کرده یا کسی دیگر. تعداد سنگرهای تیربار، محل دقیقشان و ساعت تعویض نگهبانان را میدانستیم. روحیه نیروها در اوج بود. اگر سه نفر با هم جمع میشدند ما را بازخواست میکردند که چرا حمله نمیکنید. نیروهای ما زمین را وجب به وجب میشناختند. طوری که هنگام عبور از زیر لولههای نفت میدانستند با عبور از چند لوله دیگر به موضع مورد نظر میرسیم.»
حسن باقری علاوه بر جمعآوری دقیق اطلاعات برای این عملیات فرماندهی محور دارخوین و جاده ماهشهر را بر عهده داشت. سرانجام پس از نبردی سخت تلاشهای ارتش و رزمندگان ایرانی حاصل داد و حصر آبادان شکسته شد.
حسن باقری در عملیات بزرگ بعدی، طریق القدس، پس از آغاز عملیات به سختی مجروح شد و در بیمارستان بستری شد. برادرش حسین باقری فرمانده کنونی ستاد مشترک میگوید: «در بیمارستان در لحظاتی که معلوم نبود زنده میماند یا خیر و با اینکه به سختی سخن میگفت میپرسید: پل سابله کارش به کجا کشید؟ با اینکه یک ماه دستور استراحت مطلق پزشکی به او داده بودند، وی پس از یک هفته بیمارستان را ترک کرد و به ستاد عملیات جنوب بازگشت.»
اما عملیات طریق القدس با وجود موفقیت آمیز بودنش از منظر فرماندهان رده بالا، عملیاتی بسیار پر تلفات بود. تعداد شهدا نسبت به عملیاتهای قبلی بسیار بیشتر بود. جعفر شیرعلی نیا در کتاب تاریج جنگ درباره این عملیات مینویسد: «فرماندهان میگفتند قبلا در محور حداکثر پانزده شهید داشتیم، در عملیات بستان در برخی محورها دویست شهید هم دادیم. فرماندهان میگفتند ما نمیتوانیم مسئولیت خون شهدا را به عهده بگیریم.»
۲۶ دی ۶۰ برخی فرماندهان با فرمانده کل سپاه به تهران آمدند تا نگرانیشان را با امام در میان بگذارند. محسن رضایی دغدغه فرماندهان را برای امام گفت و آیتالله خمینی به آنها گفت: «نظام الهى مقرر کرده تا شما براى خدمت به اسلام انتخاب شوید و این پیش خدا ثبت است و ملائکهاللّه و خداوند پشتیبان شماست و دلتان قوى باشد... شما روى تدبیر و فکر عمل کنید، دیگر نه از کشتن بترسید و نه از کشته شدن. (صحیفه امام، ج۱۵، ص۴۹۶)» بنابرین تلفات بسیار زیاد نیروهای ایرانی که چیزی حدود سه برابر عراقیها بود مورد توجه قرار نگرفت و عملیات بزرگ بعدی در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ انجام شد.
به گزارش رویداد۲۴ فتح المبین عملیات بسیار گستردهای بود که در چهار مرحله انجام میشد و هر کدام از آنها یک عملیات مجزا محسوب میشدند. منطقه عملیاتی بسیار وسیع بود و کار اطلاعاتی حسن باقری در این عملیات بسیار دشوار شده بود. در بین تمام مناطق عملیات، محور شمالی حساسیت بیشتری داشت و به همین دلیل حسن باقری به فرماندهی این محور انتخاب شد که از قرارگاه نصر، قرارگاه مشترک ارتش و سپاه، اداره میشد. با پیروزی عملیات فتح المبین ۲۵۰۰ کیلومتر از خاکهای ایران آزاد شد و راه برای فتح خرمشهر باز شد.
حسن باقری طرح عملیات بیت المقدس را که هدفش آزادسازی خرمشهر بود، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ ارائه کرد. عملیاتی بسیار بزرگ و سرنوشتساز. باقری گزارشهای شناسایی فراوانی تهیه کرده بود که در نتیجه آنها بهترین راه حمله گذر از کارون بود. نیروهای جهاد سازندگی و مهندسی ارتش پلهایی را آماده عملیات کردند که ماشینهای زرهی و جنگی از آن بگذرند. نیروهای بهداری پزشکها را ساماندهی کردند و بیمارستانهای صحرایی ساختند و هوانیروز پشتیبانی، جابجایی و انتقال نیروها را برنامهریزی کرد. نیروی هوایی نیز چند پایگاه موشکی ساخت که رزمندگانی را که از کارون میگذشتند پشتیبانی کند. این بزرگترین عملیات نظامی تاریخ ایران بود. عملیات سه هفته به طول انجامید و با بازپسگیری خرمشهر سراسر ایران غرق در شادی و سرور شد.
اکنون دیگر ایران تمام خاکهای اشغال شده از سوی عراق را پس گرفته بود و انتظار صلح و اتمام جنگ میرفت. اما ایران تمایلی به خاتمه جنگ نداشت و تصمیم بر این شد که جنگ را ادامه دهند و طرحی برای حمله و اشغال شهر بصره عراق ریخت.
به گزارش رویداد۲۴ در تابستان سال ۱۳۶۱ عملیات رمضان به قصد ورود به خاک عراق و تصرف بصره انجام شد. اما اکنون دیگر اوضاع متفاوت بود و ایران در خاک عراق پیشروی کرده بود. عملیات در ۲۲ تیرماه آغاز شد و نتیجهای بسیار تلخ داشت. بیش از ۲۰ هزار نفر از نیروهای ایرانی جان باختند و عملیات شکست خورد. مقامات برای کم کردن از تلخی شکست نام آن را عدم الفتح گذاشتند. غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد سپاه در دفترچه یادداشت آن روزهایش نوشته است: «فشار دشمن عامل اساسی نبود که ما عقبنشینی کردیم، مجموعهای از توهم، ضعف و ازهمپاشیدگی بود.»
صدام حسین از این پیروزی بسیار خوشحال شده بود و اکنون به موضع قدرت بازگشته بود و چنین میگفت: «نبرد خرمشهر شرایط نظامی، سیاسی و روانی خاصی داشت و این باعث شد ایرانیان به توهم و اشتباه بیفتند و تصور کنند پیشروی در خاک عراق نیز همانگونه است.»
این شکست در حالی رخ میداد که ایرانیان کاملا از پیروزی خود مطمئن بودند و پس از فتح خرمشهر به قدری امیدوار شده بودند که برای جنگ با اسرائیل به سوریه هم نیرو فرستادند. در روزهای عملیات نیز فرماندهان با وجود دیدن شکستها اصرار به ادامه عملیات داشتند؛ امری که باعث شهادت بسیاری از رزمندگان شد.
حسن باقری از این شکست و تصمیمگیریهایی که باعث آن شده بود بسیار برآشفته بود. وی در دفتر خاطراتش مشاهداتش از تصمیم گیری فرمانده سپاه بر اساس استخاره میگوید: «به برادر محسن (رضایی) و سرهنگ (علی صیاد) شیرازی اطلاع دادیم، آمدند در جلسه شرکت کردند. مطالب را گوش کردند. برادر محسن (رضایی) گفت من احتمال قوی میدهم که محورهای بالا به بنبست برخورد کنند و نسبت به عملکرد اینجا حسرت بخوریم و استخاره هم کردیم، این آیه آمد که خداوند میفرماید ما به کافران مهلت نمیدهیم و بهشت را پیش روی مومنان قرار دادیم. قرار شد بروند و عمل کنند.»
در یادداشت روز بعد باقری میخوانیم: «عملیات شب گذشته انجام شد که ناموفق ماند. هر دو تیپ برگشتند سرجای اولشان.» حسن باقری از اینکه فرماندهان به راحتی جان رزمندگان را به خطر میاندازند، بسیار گله داشت و پس از عملیات رمضان بود که جمله مشهورش درباره عدد شدن شهیدان گفت.
پس از این شکست حسن باقری فرمانده قرارگاه کربلا بود و در دو عملیات محدود و نسبتا موفق محرم و مسلم ابن عقیل شرکت کرد. باقری در نهم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ در حالی که به عملیات شناسایی منطقه فکه به قصد انجام عملیات والفجر رفته بود با ترکش خمپاره شهید شد و در هفدهم بهمن ماه، هشت روز پس از شهادت باقری، ایران عملیات والفجر را انجام داد و شکست خورد. شکستی صدام آن را شیرینترین پیروزی یاد کرده است.