رویداد۲۴ انقلاب ۵۷ نقطه عطف مهمی در صورتبندی روحانیت شیعه بود؛ با انقلاب اسلامی روحانیت برای نخستین بار در تاریخ شیعه، در رأس قدرت سیاسی جامعه قرار گرفت؛ موقعیتی جدید و بیسابقه حتی در مقایسه با معدود دورههای تاریخی، چون دورۀ صفویه که بخشهایی از روحانیت شیعه در نقش مشاور، همراه یا در کنار قدرت سیاسی غیرحوزوی قرار داشته است. این وضعیت جدید تا به امروز یک ویژگی مهم داشته و آن مقایسه تحولات صدر اسلام با شرایط کنونی است. به این ترتیب هر اتفاقی که در جمهوری اسلامی میافتد، با تاریخ اسلام قیاس میشود و نسبت به آن موضعگیری میشود. مساله مذاکره با آمریکا یکی از تصمیمات سیاسی جمهوری است که بارها در چهار دهه گذشته با تعابیری، چون صلح حسنی و قیام حسینی از دایره رئالیسم حاکم بر عرصه بین الملل خارج است.
چهارشنبه گذشته (۲۳مهرماه) حسن روحانی در سخنانی که به طور زنده از تلویزیون پخش شد، با بیان اینکه «امام حسن امام صلح و پیوند بود»، گفت: «وقتی برخی از اصحاب امام حسن (ع) آمدند و با زبان معترضانه که چرا صلح کردی؟ و چرا در برابر طرف شما پیمان را امضا کردید؟ حضرت فرمودند: جامعه اسلامی که فقط شما ۱۰ نفر نیستید، شما ۲۰ نفری که اینجا نزد من آمدید که فقط دنیای اسلام نیستید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح میخواهند و وقتی که مردم این را میخواهند، صلح را انتخاب میکنم. این راه امام مجتبی (ع) است. امام حسن مجتبی (ع) به ما میآموزد مرد جنگ باشیم به روز جنگ، و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح، جنگیدیم و در روز جنگ، صلح کردیم، هر دو خطا و اشتباه است.»
ماجرای صلح امام حسن چیست؟
در منابع تاریخی درباره صلح امام حسن با معاویه به اعتراضات اصحاب نزدیک ائمه اشاره شده است. ابن قتیبه دینوری در کتاب الامامه و السیاسه حکایت از دیدار سلیمان بن صرد با امام حسن (علیهالسّلام) پس از جریان صلح با معاویه دارد که وی با انکار این بیعت، به امام (علیهالسّلام) اعتراض میکند.
دینوری میگوید: «سلیمان بن صرد نزد امام آمد و گفت: السلام علیک یا مذلّ المؤمنین. امام در پاسخ میفرماید: گفتار تو که گفتی «یا مذلّ المؤمنین»، سوگند به خدا! اگر زیر دست و در عافیت باشید، نزد من محبوبتر است از اینکه عزیز و کشته شوید. اگر خدا حقّ ما را در عافیت به ما برگرداند، ما میپذیریم و از او بر آن کمک میگیریم و اگر بازداشت، نیز خرسندیم...»
برخی روایات از به کار بردن عبارت «مذل المسلمین» توسط حجر بن عدی حکایت دارد. روایات دیگری از سایر ائمه درباره این عبارت ذکر شده است. گفته میشود امام باقر نیز در این باره گفته «یک نفر از یاران امام حسن علیه السلام به نام سفیان بن لیلی که بر شتر خود سوار بود، نزد امام حسن علیه السلام ـ که جامه به خود پیچیده و در حیاط نشسته بود ـ آمد و گفت: السلام علیک یا مذلّ المؤمنین...! امام فرمود: توچه میدانی که چرا این کار را کردم؟ از پدرم شنیدم که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: روزها و شبها سپری نمیشود مگر آنکه مردی گلو گشاد و سینه فراخ (معاویه) که میخورد و سیر نمیشود، امر این امت را به دست میگیرد. از این رو چنان (صلح) کردم.»
روایت دیگری از امام صادق وجود دارد که خطاب به ابوجعفر درباره علت صلح امام حسن گفته بدان که چون حسن بن علی نیزه خورد و مردم درباره حکومتش اختلاف کردند کار را به معاویه واگذار و شیعه بر او گفتند: «السلام علیک یا مذل المومنین» و امام فرمود: من مومنان را خوار نکردم بلکه عزیز کننده مومنانم. چون دیدم شماها نیروی مقاومت (با هواداران معاویه) را ندارید کار را واگذار کردم تا من و شماها در میان آنها بمانیم، چنانچه آن عالم (حضرت خضر) کشتی را معیوب کرد تا برای صاحبانش بماند و چنین است کار شخص من با شماها تا بمانیم در میان آنها.
کارشناسان مذهبی در تبیین صلح حسنی و قیام حسینی میگویند اگر امام حسن در عصر امام حسین میزیست حتما قیام میکرد و اگر امام حسین هم جای برادرش بود، بیشک با معاویه صلح میکرد. در پاسخ به چرایی این امر نیز میگویند: آنها نور واحدند.
مصطفی ملکیان در عاشورای ۹۳ در یک سخنرانی درباره این نوع تببین تاریخی گفته «چطور از نور واحد بودن امامان معصوم به این نتیجه رسیدهاید که آنها هیچ اختلافی در روش نداشتهاند؟ آیا نور واحد بودن به معنای یکی بودن ذوق و سلیقه زیبایی شناختی ائمه است؟ نه نور واحد بودن تفاوتهای بین آدمیان را لغو نمیکند و بنا براین اینگونه نیست که اگر هر کدام در زمان دیگری بود همان کار را میکرد. ملکیان البته به اشعار امام حسن اشاره میکند و میگوید اختلاف در روشها چندان عجیب نیست.
این اختلاف نظرهای تاریخی درباره صلح امام حسن نشان میدهد موضوع صلح در تاریخ شیعه همواره مورد سوال بوده هرچند صلح کننده امام معصوم بوده باشد.
بیشتر بخوانید: حواشی حمله بیسابقه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس یازدهم به رئیسجمهوری در توییتر
عجیب نیست که اظهار نظر روحانی با انتقاد جریان مقابل همراه شود. اما این بار انتقادات دو جنبه قابل توجه داشته است؛ یک شائبه وجود «خائنانی» در دستگاه دولت و دوم مساله اعدام رییس جمهور.
روزنامه کیهان، روحانی را به تحریف تاریخ متهم کرد و نوشت: «رئیسجمهور چندمین بار است که اصرار دارد صلح امام حسن (ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد؛ اما چرا؟ آیا فصل خیانت یارانی مانند عبیدالله بنعباس را مطالعه نکرده یا تعمدی برای کتمان این فصل مهم وجود دارد؟»
انتقاد کیهان، پاسخ خبرگزاری ایرنا (خبرگزاری رسمی دولت) را به همراه داشته است. ایرنا در یادداشتی با بیان اینکه فرمانده اصلی سپاه امام حسن (ع) با ترس از شکست و جا ماندن از صلح و برای رسیدن به پاداش معاویه، به امام خیانت کرد، از کیهان پرسیده «آیا مدیران روزنامه کیهان در میان سران کشور و سرداران نظامی و سیاسی، خبر از تطمیع و خیانت کسی دارند؟ در این صورت باید این امر را دستکم به مقامهای مسئول اعلام کنند، اما در غیر این صورت، اینگونه انگزنی چه نتیجهای دارد؟»
مجتبی ذوالنوری رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در واکنش به اظهارات حسن روحانی درباره صلح امام حسن در توییتر خود رییس جمهور را تهدید به اعدام کرد و نوشت: «جناب روحانی، اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن با معاویه راخواست اکثر مردم از امام ذکر میکنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛ با منطق شما، رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود.»
او پس از این توییت که واکنشهای تندی را در پی داشت از طرح استیضاح رییس جمهور خبر داده و نوشت: «استیضاح روحانی از دستور خارج نشده، استیضاح به قوت خودش باقی است. پرونده استیضاح دست بنده است. ۴۴ نفر امضا کردهاند که ۱۱ نفر امضایشان را پس گرفتند از دیگر نمایندگان خواهش میکنیم استیضاح را امضا کنند که اوضاع نابسامان فعلی با استیضاح آقای رئیس جمهور سامان پیدا کند.»
جریان مخالف صلح چه در موضوع مذاکره با آمریکا چه قطعنامه صلح ۵۹۸ تا امروز از موضع خود کوتاه نیامدهاند. این گروه حتی زمانی که آیت الله خامنهای قطعنامه ۵۹۸ را «زهر مدبرانه» و مذاکره با آمریکا را در جریان برجام «نرمش قهرمانانه» خواند نیز همواره بر کوس جنگ کوبیدهاند. از یک منظر حضور این جریان در عرصه بین الملل به منزله چماق در برابر هویج قابل توجیه است، اما به نظر میرسد این چماق در شرایط اقتصادی امروز به جای سر رقبا، بر فرق سر مردم کشور فرود آمده است.