رویداد۲۴«بورس تهران رنگ خون گرفت» این تیتر خبر ریزش بورس است که مدتهاست هر چند روز یکبار در شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخد و سهامداران تازهوارد و خرد را نگرانتر از قبل میکند. سهامدارانی که به دعوت و با تبلیغ دولت سرمایه خود را به بورس آوردند و حالا حتی برای فروش با ضرر سهام خود باید در صف فروش منتظر بمانند. اما در بازار بورس چه خبر است و سهامداران خرد چطور میتوانند جلوی ضرر بیشتر را بگیرند؟ در این گزارش خیلی کوتاه و متخصر به پرسشهایی پاسخ میدهیم که تازهواردهای بورس از یکدیگر میپرسند و نگرانی خود را برای از دستدادن سرمایه اندک و حیاتیشان بروز میدهند.
سیگنالهای مثبتی این هفته برای بازار سهام وجود داشت، اما این سیگنالها نتوانست جلوی روند نزولی شاخص کل را بگیرد و امروز نیز با شروع معاملات، شاخص کل ۲.۵ درصد ریزش کرد.
کارشناسان معتقدند بورس در شرایط عادی و استاندارد از پس چالشهای نوسانی بازار بر میآید، اما بازار بورس ایران در حال حاضر نه عادی است و نه استاندارد. اتفاقاتی که در حال حاضر در بازار سرمایه ایران جریان دارد، بیشتر از آنکه مربوط به ساختار خود بورس باشد ناشی از سیاستگذاریهای خارج از بورس است و تصمیمگیریهای متنوع و متعددی که بورس را مورد اخلال قرار داده است.
آغاز رونق بورس با عرضههای شرکتهای دولتی و حمایت دولت آغاز شد و ریزش بورس با لغو عرضه صندوق دارا دوم کلید خورد. آخرین خبر هم درباره تصمیمگیریهای دولت درباره بحث قیمت گذاری دستوری فولاد است که به تازگی اعلام شده است. این درحالی است که بارها کارشناسان هشدار دادهاند که تعیین قیمت دستوری در اقتصاد نابرابر و رانتی ایران منبع دیگری برای رانت و فساد ایجاد میکند و هر کالای دو نرخی ایجاد رانت و فساد کرده و تاثیری در کنترل قیمتها ندارد. اما با این حال دولت باز هم تصمیم گرفته در آشفته بازار بورس از ابزار دستوری برای کنترل نوسانات استفاد کند. کارشناسان در نقد این تصمیم دولت میگویند: اگر به یک عده به شکل سهمیهای کالا توزیع شود در واقع این کالا نیست که توزیع میشود بلکه رانت در حال توزیع است. سرمایه ملی هدر میرود و این اتفاق بارها افتاده است؛ در بازار خودرو و پروندههای کارت بازرگانی یک بار مصرف نمونه آن را شاهد بودیم که نشان میداد یکی از عوامل اصلی این حجم از تخلفات و گرانی سطح عمومی قیمت کالاها در بازار اقتصاد دو نرخی است.
این اتفاقات در بازار سرمایه هم افتاده و اکنون ما با بورسی روبهرو هستیم که بیشتر از آنکه مانند بورسهای جهان تحلیلی باشد، کارکردهای اصلی خودش را از دست داده است.
اگر سهامدار خرد و تازه وارد بورس هستید، احتمالا در ماههای اخیر بارها به خروج از این بازار فکر کردهاید یا سهام خود را برای فروش گذاشتهاید اما نتوانستید سهامتان را بفروشید. یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه قدرت نقدشوندگی آن است. به این معنا که هر زمان اراده کردید بتوانید سهام خود را به پول نقد تبدیل کنید، اما در حال حاضر بورس ایران این کارکرد اساسی را از دست داده است. برخی از سهمها در صف فروش قفل شدهاند و سهامدارانی که حتی با ضرر میخواهند سهم خود را بفروشند، قادر به فروشش نیستند. در این موقعیت توصیهای که کارشناسان به سهامداران میکنند این است که حوصله به خرج داده و در ابتدا اولویت خود را مشخص کنند.
آیا پولی که در بورس سرمایهگذاری کردید، پول کمریسکی است و جزو مایحتاجتان بوده و معیشتتان به آن گره خورده است؟ اگر پاسختان به این سوال آری است، یک لحظ هم شک نکنید. کارشناسان همواره توصیه میکنند چنین پولی را هرگز نباید وارد بورس کنید. اگر هم در فضای فعلی اقتصاد چارهای جز ورود به بورس برای حفظ ارزش پولتان ندیدهاید، بدانید که بازار فعلی بورس ذرهای از نگرانی شما نمیتواند کم کند و خود آن میتواند ضربه دیگری به پول تضعیفشده شما باشد.
در بازارهای مالی قیمتها کف ندارند و اگر سهامتان ۵۰درصد افت کرده، فکر نکنید که بیشتر از این افت نخواهد داشت. چون خیلی از این سهام از زمستان سال گذشته تا بهار امسال بیش از ده برابر شده و همین نکته ظرفیتی برای افتهای بیشتر نیز فراهم خواهد کرد. منتظر بازگشت صدردصدی ارزش اولیه پولتان و سود سهام نباشید.
بیشتر بخوانید:حباب بورس، افسانه آشنا اما عجیب!/ بازار سهام ایران هم مانند چین احیا میشود؟
معمولا سهامداران تا زمانی که ارزش سهام روند صعودی را طی میکند، نباید ذخیره سود کنند و باید اجازه بدهند سودشان رشد کند، اما در روندهای نزولی اگر تحلیل و اطمینان کافی نسبت به بازگشت ارزش سهامتان ندارید، به خودتان حق بدهید که سطح میزان ضررتان را مهار کنید. اما اگر آورده شما به بازار بورس کل پولی که دارید نیست و پسانداز خود را به عنوان سرمایهگذاری وارد بورس کردهاید، توصیههای کارشناسی و آموزش میتواند به شما کمک کند که در بازه بلندمدتتری بتوانید هم سود کنید و هم ارزش پولتان را حفظ کنید.
به گزارش رویداد۲۴ عموما قیمت سهام تحت تاثیر سه عامل است: اول دارایی شرکتها، دوم سودسازی شرکتها و سوم حمایتی که از سهمها میشود. در یک سال گذشته، اما عامل سوم جلودار بوده و رشد قیمتها عمدتا تحت تاثیر حمایتی اتفاق افتاده که از قیمتها توسط دولت شده است. همین حمایت هم باعث شده جامعه احساس کند، دولت پشتیبان بورس است. دولت هم البته در تقویت این احساس کم نگذاشت. طی این مدت وعدههای زیادی به مردم داده و از همه دعوت کرده سرمایه خود را به بورس بیاورند.
«همه چیز را به بورس بسپارید»؛ جملهای است که با تعابیر مختلف از زبان مسئولان و مقامات شنیدیم. افراد بسیاری هم به همین پشتوانه شروع به خرید بیسابقهای در بورس کردند و از همین محل نیز قیمت سهام رشد کرد؛ یعنی خود خرید سهام نیز باعث حمایت از سهام شد. در حال حاضر توصیهای که کارشناسان به سهامداران خرد میکنند این است که روی سهامی که بر مبنای حمایت یا امید به حمایت سرمایهگذاری کردند، به هیچ عنوان دیگر حساب نکنند؛ چرا که رویکرد فعلی دولت نشان میدهد اگر نگوییم از حمایت بورس عقبنشینی کرده، سیاستهای دولت دیگر پاسخگوی ثباتبخشی و رونقدهی به بورس نیست.
در مورد انتخاب شرکتها هم باید دقت کرد. توصیه میشود درباره شرکتهایی که سودشان وابسته به دلار است، ریسک کاهش قیمت دلار را حتما لحاظ کنید و بعد از آن انتخاب کنید که سهام کدام شرکتها را در سبد خود جای دهید.
اما در این میان شرکتهایی هستند که داراییهای زیادی دارند و هنوز داراییهایشان به اندازه نرخ دلار فعلی رشد نکرده است. این سهام در حالحاضر امنترین سهام برای سرمایهگذاری است. این سهام میتوانند همچنان پایگاه امنی برای سرمایه گذاری باشند. خیلی از شرکتها املاکی دارند که هنوز به اندازه قیمت دلار رشد نکرده یا در واقع تجدید ارزیابی دارایی نشده است و با دلار ۱۳ هزارتومانی قیمت خوردهاند. این داراییها به محض به روز شدن قیمت با سود خوبی در سهامشان همراه خواهند شد.
بعضی سهام هم هستند که مورد حمایت سهامدار عمده هستند. اینها ممکن است سود خوبی در کوتاه مدت به افراد بدهند، اما باید درنظر گرفت که تکیه کردن بر حمایت از قیمت با ریسک بالایی همراه است. همان طور که روزی دولت از سهام حمایت کرد و بعد امید سهامداران را ناامید کرد، سهامدار عمده هم ممکن است از حمایت دست بردارند. این سهامداران عمده ممکن است حقوقی باشند یا حقیقی. نامشان را هم احتمالا در این مدت زیاد شنیدهاید، آنها از باقی مانده سهام خود با تزریق پول جدید حمایت میکنند. مانند تزریق نقدینگی که مدتی پیش توسط شستا اتفاق افتاد یا بانکها و بیمهها. این سهام ممکن است در کوتاه مدت سود داشته باشند، اما با ریسک زیادی همراه هستند چرا که اتکای اصلی آنها به حمایت از سهام است و هرگاه این حمایت قطع شود، سهام افت خواهد کرد. اگر در این سهامها خواستید سرمایهگذاری کنید باید ریسک آن را هم بپذیرید.
بعد از ریزش بورس، بسیاری از سهامداران ترجیح دادند سهام خود را فروخته و آن را وارد بازار دلار کنند که نرخهایش افزایشی است. اما اکنون بازار ارز و سکه هم با نوسانات زیادی همراه شده که هم ناشی از اقتصاد داخلی و هم جهانی است. اقتصاد جهان با نااطمینانی بزرگی همراه است و به واسطه دو پدیده ترامپ و کرونا فضای امنی برای سرمایهگذاران نیست، فضای داخلی هم به دلیل سیاستهای غیرقابل پیشبینی و غیرکارشناسی هیچ وقت فضای امنی نبوده است. با درنظر گرفتن همین عوامل کارشناسان معتقدند پیشبینی آینده نرخ دلار بسیار دشوار است، اما توصیه میکنند افراد ریسک پایین آمدن قیمت دلار را درنظر بگیرند، چه در بازار بورس و چه برای بردن سرمایهشان به بازار ارز.
در حال حاضر به نظر میرسد سرمایهگذاران خرد به سمت بازار و سهامی بیشتر کشش پیدا کردهاند که وابستگی شدید به دلار دارد مانند سکه و خودرو. کارشناسان معتقدند این رفتار اقتصادی عملا قمار بر سر گران شدن دلار است. پس اگر دلار ارزان شود، سرمایهگذاران خرد یک ضرر بزرگی را هم از این ناحیه متحمل خواهند شد.
به گفته کارشناسان هر بازاری که مردم از روی استیصال واردش میشوند، قیمتهایش هیجانی است و افراد با هدف گرانشدن قیمتها وارد آن بازار میشوند تا روزی گرانتر به فرد دیگری بفروشند و سریعا از آن بازار خارج شوند، با ریسک زیادی همراه است. برای همین هم توصیه میشود تا روشن شدن تکلیف انتخابات امریکا به فکر حفظ ارزش سرمایه فعلیتان باشید و با سرگردانی سرمایه حداقلی خود را از این بازار ب آن بازار پرریسک نبرید.
در این میان یکی از دغدغههای سرمایهگذاران خرد این است که اگر سهاممان را به سبدگردانها بسپاریم شاید کمتر ضرر کنیم. کارشناسان در این باره پیشنهاداتی را مطرح میکنند؛ تا زمانی که تخصص کافی را پیدا نکردید و آموزش لازم را ندیدید، پولتان را به صورت غیر مستقیم از طریق شرکتهای سبدگردان و صندوقها سرمایه گذاری کنید، ولی در بلندمدت از آنجا که بورس ممکن است جایگاه سنتی املاک را در سرمایهگذاری تسخیر کند، توصیه میشود آموزش بورسی ببینید. اما این به این معنا نیست که شرکتهای سبدگردان یا صندوقها امکان ضرر ندارند. زمانیکه کلیت بازار دچار اصلاح یا ریزش میشود، سرمایه گذاری شرکتهای سبدگردان هم با ریزش همراه خواهند شد. ریسک کاهش ارزش دارایی را باید بپذیرد، اما با واگذاری مدیریت سبد پرتفویتان به سبدگردانها خیالتان راحت است که پولتان را به کارشناس سپردهاید.
بازار بورسی که تحت تاثیر تصمیمهای خارج از ساختار بورس قرار داشته باشد، هرگونه تغییر در آن هم وابسته به تصمیم سیاستگذاران و دولت است. رویکرد فعلی دولت هم خبر از تصمیمگیریهای باثبات و امن نمیدهد. آخرین تصمیم اعلامی در این بازار بحث تعیین دستوری قیمت فولاد بود که مانند دیگر نرخهای دستوری بار زیان زیادی احتمالا به بازار بورس تحمیل خواهد کرد. تصمیمگیریهای متنوع، متعدد و بدعتگونه پیشبینی آینده بورس را مبهم کرده است، اما آنچه اکثر کارشناسان بر سرش اتفاق نظر دارند این است که دیگر منتظر رشد شارپی در بازار بورس آن چنان که در بهار امسال تجربه کردیم، نباید باشیم. احتمال رشد تکسهمهایی که دارایی ارزشمندی دارند وجود دارد، اما درمورد تکرار رشد شاخص کل کارشناسان نااطمینان و ناامید هستند. پس سهامی را انتخاب کنید که تکیه اصلی آنها بر ارزش داراییشان است و روی حمایتهای دولتی و غیردولتی حساب باز نکنید؛ چراکه ریسک سرایهگذاریتان را به شدت بالا خواهد برد. در این میان پتروشیمیها و فلزات نیز از آنجا که همواره دارای مزیت طبیعی بوده و شرکتهای محکم و مادری هستند از حاشیه امنی برخوردارند، اما هر گونه کاهشی در قیمت دلار مستقیما روی ارزش سهام آنها تاثیر خواهد گذاشت و باید ریسک آن را بپذیرید.
به گزارش رویداد۲۴ سهمهای سیمانی ارز آور نیستند کالای قابل صادرات نیست اگر صادر شده به خاطر یارانه روی تولید داده شده یا تصمیمهای سیاسی، اما پتروشیمیها و فلزیها همواره یک مزیت طبیعی داریم شرکتهای محکمی هستند در مقطع کنونی سودآوری آنها وابسته به قیمت دلار است لار پرریسک است هرگونه کاهشی در دلار سهام این شرکتها را تحت تاثیر قرار میدهد تصمیمهای خلق الساعه مانند تعیین دستوری قیمت فولاد میتواند قیمت سهام را به شدت کاهش دهد در حال حاضر در کوتاه مدت پرریسک هستند در بلندمدت شرایط خوبی دارند.
توصیه آخر و کلیدی هم به یک اصل مهم در بازار سرمایه باز میگردد: در آرایش سبد پرتفویتان دارایی، سودآوری و حمایت را معیار قرار دهید و روی حمایتها کمتر از هر عامل دیگری حساب باز کنید.