رویداد۲۴ فقط هفت ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ باقی مانده است. سیاسیونی که احساس تکلیفشان برای نامزدی در این انتخابات قطعی است باید نهایتا تا یک ماه دیگر تحرکات جدی خود را آغاز کنند. تا آن موقع نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز مشخص خواهد شد. در این میان فهرست بلندبالایی از چهرههای سیاسی وجود دارد که آنها را در مظان کاندیداتوری قرار داده است.
برخی احزاب و تشکلهای سیاسی نیز تحرک خود را از مدتی قبل آغاز کرده اند و با برگزاری جلسات آشکار و نهان درپی آن هستند که در کنار دیگر احزاب و تشکلهای جریان متبوعشان به سمت ایجاد یک ائتلاف حداکثری حرکت کنند. در این میان، اما این روزها زمزمه «کاندیدای اختصاصی» از سوی برخی احزاب شنیده میشود، گویی برخی تشکلها و احزاب سیاسی چپ و راست در پی آن هستند که از بی تحرکی جریان اصلاحات و اختلافات جریان اصولگرا عبور کرده و با کاندیدای اختصاصی خود وارد صحنه رقابت انتخابات ۱۴۰۰ شوند. اما آیا «نامزد حزبی» در ایران رأی آور است؟
کارگزاران با نامزد حزبی میآید
حزب کارگزاران سازندگی که زمانی یکی از بازوهای سیاسی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شناخته میشد بعد از آیت الله نیز از پانیفتاده و از فعالان تحرکات سیاسی و انتخاباتی در جریان چپ است. اکنون موضع فعالان این حزب به حضور در انتخابات آینده است؛ موضعی که شاید در دیگر احزاب اصلاح طلب با این صراحت بیان نشود. حتی در انتخابات اسفند ۹۸ زمانی که اصلاحطلبان وارد میدان نشدند و بدنه رای دهنده به این جریان سیاسی نیز مایل به اعتماد دوباره به این جریان سیاسی نبود کارگزاران سازندگی با لیست وارد انتخابات مجلس شد. هرچند سازندگی بازنده میدان صندوقها بود، اما با ورود به عرصه انتخابات اعلام کرد که در انتخابات ۱۴۰۰ نیز همین رویکرد را خواهد داشت. ظاهرا کارگزاران سازندگی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده چند کاندیدا دارد.
پیشتر گمانهزنیهایی درباره حمایت کارگزاران از لاریجانی در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شده بود، اما آنطور که پیداست کارگزاران میخواهد از ظرفیتهای درونی حزب خود استفاده کند. محسن هاشمی پسر بزرگ مرحوم هاشمی رفسنجانی و رئیس کنونی شورای شهر تهران و همچنین اسحاق جهانگیری معاون اول دولت حسن روحانی گزینههایی هستند که احتمال کاندیداتوری آنها در ۱۴۰۰ مطرح شده است. علی محمد نمازی، از فعالان این جریان سیاسی میگوید: اگر قرار باشد حزب کارگزاران از نامزدی در انتخابات حمایت کند حتما به سراغ هاشمی یا جهانگیری خواهد رفت. اما محسن هاشمی اخیرا در واکنش به گمانه زنیها درباره حضورش در انتخابات ۱۴۰۰ گفته بود: علاقهای به این کار ندارم. با وضعیتی که الان هست فکر نمیکنم هیچ عاقلی کاندیدا شود. شرایط کشور بسیار سخت است و کسی که خود را کاندیدا میکند به قول غربیها باید «سوپرمن» باشد.
صادق خرازی گزینه نهایی نشده جوانان اصلاح طلب
حزب ندای ایرانیان هم با وجود آنکه هنوز ورود اصلاحطلبان به میدان انتخابات محل سوال است ساز خود را مینوازد و حتی گزینه قطعی خود رااز حالا اعلام کرده است. عیسی چمبر معاون اجرائی حزب ندای ایرانیان گفته ندای ایرانیان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ کماکان جلسات مختلفی را برگزار میکند و بیشتر هم به دنبال داشتن نامزد اختصاصی است. چمبر خبر داد که گزینه اصلی ما برای انتخابات ریاست جمهوری آقای صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان است، اما خودش برای ورود قطعی به میدان انتخابات هنوز به جمعبندی نرسیده است.
اعتماد ملی بازهم به فکر کاندیدای حزبی است
به غیر از کارگزاران، صحبت از معرفی نامزد حزبی از سوی چند حزب اصلاح طلب دیگر نیز مطرح شده است. از جمله این احزاب میتوان به حزب اعتماد ملی اشاره کرد که تجربه معرفی کاندیدای حزبی را نیز دارد. اسماعیل گرامی مقدم سخنگوی این حزب به تازگی اعلام کرده بود که حزب اعتماد ملی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ گزینه حزبی خواهد داشت. گرامی مقدم تاکید کرد که به این نظر رسیدیم که گزینه اختصاصی و حزبی داشته باشیم، پس نامزد حزبی که معرفی خواهیم کرد.
مردمسالاری؛ یا کاندیدای اصلاحطلب یا گزینه حزبی
حزب مردمسالاری هم بعید نیست به سوی معرفی کاندیدای اختصاصی خود برود. آرش حبیبی عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری، درباره فعالیت این حزب درخصوص انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ گفته است که تصمیم در اینباره به کنگره حزب که در بهمنماه برگزار میشود، موکول شده است. او درباره مصادیق و گزینههای مطرح نزدیک به این حزب اظهار داشت: هنوز تصمیمی برای این مسئله گرفته نشده، اما تنها تصمیم این است که گزینه اصلاحطلبی مد نظر است و یعنی گزینه غیر از جریان اصلاح طلبی را نخواهیم داشت.
عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری در پاسخ به این سوال که آیا با کاندیدای اختصاصی و یا با اجماع جناحی وارد عرصه انتخابات خواهند شد، تصریح کرد: نظر ما روی اجماع جناحی است، اما اگرچه جریان به سمتی برود که باز هم از نیروی غیر از جریان اصلاحطلبی حمایت کنند، مطمئنا کاندیدای حزبی خواهیم داشت.
بیشتر بخوانید: اصلاحطلبان منتظر چه هستند؟ / آیا رویکرد حاکمیت نسبت به اصلاحطلبان تغییر میکند؟
موتلفه و باز هم نامزد اختصاصی
معرفی کاندیدای حزبی در انتخابات فقط محدود به چپهای سیاست نیست و برخی راست گرایان نیز بدشان نمیآید کاندیدای حزبی به میدان بفرستند. همین انتخابات سال ۹۶ بود که حزب اصولگرای موتلفه در انتخابات کاندیدای اختصاصی خود را معرفی کرده بود. هرچند حمایت حزب از مصطفی میرسلیم کاندیدای اختصاصی موتلفه تنها تا آخرین روزهای منتهی به انتخابات بود و حزب رسما از ابراهیم رئیسی کاندیدای جریان اصولگرا حمایت کرد، اما میرسلیم تا آخر در میدان ایستاد، ولو آنکه باقی ماندنش به شکست او بینجامد.
این حزب اکنون نیز به دنبال آن است که در انتخابات ۱۴۰۰ مجددا کاندیدای حزبی معرفی کند. حسن غفوریفرد از اعضای موتلفه گفته حزب ما در تلاش است تا با گزینه واحدی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حضور پیدا کند و در حال صحبتهای مقدماتی هستیم، امیدواریم که برنامهها به خوبی صورت گیرد و با مشورتهای درست و منطقی و البته نظرسنجی به نتیجه خوبی برسیم. او به خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان گفت که هنوز فرد خاصی برای انتخابات امسال مشخص نشده، اما قطعا حزب موتلفه در آینده نامزد معرفی میکند.
حزب موتلفه بیشترین رکورددار معرفی کاندیدای اختصاصی در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. در برخی ادوار این انتخابات این حزب بیش از یک کاندیدا در انتخابات داشته است. در سومین انتخابات ریاست جمهوری که سال ۶۰ برگزار شد سه نفر از موتلفه (سیداکبر پرورش، سیدرضا زوارهای و حسن غفوریفرد) وارد رقابت در انتخابات ریاست جمهوری شدند. تعداد کاندیداهای انتخابات نیز چهار نفر بودند. نتیجه انتخابات با نزدیک به ۱۶ میلیون رای معادل ۹۵ درصد آرا به نفع آیت الله سیدعلی خامنهای تمام شد که از سوی حزب جمهوری معرفی شده بود. پرورش، زوارهای و غفوریفرد روی هم رفته مابقی آرا را به خود اختصاص دادند. بیشترین رای در میان این سه نفر از آن پرورش با یک و نیم درصد آرا بود.
دهها حزب سیاسی ثبت شده در وزارت کشور
اما شکست نامزدهای حزبی تنها مختص به حزب موتلفه نیست. اغلب تشکلهای سیاسی ایران نه آنقدر برای عموم شناخته شده اند و نه آنقدر گسترده اند که بتوانند درصد آرای بالایی در انتخابات ریاست جمهوری از آن خود کنند. شاید یکی از دلایل شکست خوردن احزاب تعدد احزابی باشد که بر اساس شاخصهای مطرح جهان شاید اصلا نتوان آنها را حزب به شمار آورد.
در پرتال وزارت کشور نام ۹۰ حزب ملی به ثبت رسیده است که نام بسیاری حتی به گوش فعالین سیاسی نرسیده است. در عین حال تشکلهایی مثل جامعه روحانیت و مجمع روحانیون مبارز که در روندهای انتخاباتی تاثیرگذارند نامشان دیده نمیشود! موضوع به ثبت رسیدن نام این تشکلها نیست بلکه این تضاد نشان میدهد که تلقی و تعریف رایج از حزب چقدر اساسا سنخیتی با تشکیلات سیاسی ندارد.
نگاهی به دورههای انتخابات پس از عزل بنیصدر از ریاست جمهوری نشان میدهد که منتخبان ادوار انتخابات ریاست جمهوری، برآمده از تشکیلاتهای انتخاباتی گسترده بودهاند. البته محمود احمدی نژاد را هم میتوان استثنا دانست و هم نه. حزب او عضو جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نسبت به دیگر پیروزهای انتخابات ریاست جمهوری از تشکل کوچکی به شمار میرفت، اما معادلات رویارویی او با مرحوم هاشمی رفسنجانی در دوره دوم انتخابات سال ۸۴ کاملا متفاوت از دیگر ادوار انتخابات ریاست جمهوری است. او نیز در انتخابات ۸۸ بسیج تشکیلاتی اصولگرایان را پشت خود داشت.
آنچنان که مرحوم هاشمی رفسنجانی و سیدمحمد خاتمی نیز برآمده از تشکیلات جامعه روحانیت و مجمع روحانیون مبارز بودند که سهم بهسزایی در معادلات سیاسی ایران دارند. در دهه ۹۰ هم حسن روحانی که روزگاری سابقه عضویت در جامعه روحانیت را داشت، با حمایت تمام قد جریان اصلاحطلب پیروز میدان شد. پشتوانه ابراهیم رئیسی در سال ۹۶ هم نه یک حزب بلکه تمام جریانهای اصولگرا بودند.
از این رو بسیار بعید به نظر میرسد نامزدهای اختصاصی گزینه مناسبی برای احزاب مختلف باشند، مگر آنکه این احزاب به دنبال آن باشند که اجماع جریان سیاسی متبوع خود را به سوی نامزد حزبی خود بکشانند و یا آنکه اصلا به دنبال پیروزی در انتخابات نباشند و تنها برای تبلیغ حزب و نگاه خود به عنوان یک تمرین سیاسی وارد میدان شوند.