صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

جمعه ۰۷ بهمن ۱۴۰۱ - 2023 January 27
کد خبر: ۲۳۵۸۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۰ - ۰۴ آبان ۱۳۹۹

پرسپولیس، استقلال و چوب‌هایی که از سوءمدیریت می‌خورند

انتخاب مدیران ضعیف در پرسپولیس و استقلال باعث شده تا این دو تیم در سال‌های اخیر با حواشی زیادی روبرو شوند و مدیران متعددی سکان این دو باشگاه را در اختیار بگیرند.

رویداد۲۴ زاوش محمدی: مهدی رسول پناه سرپرست باشگاه پرسپولیس از سمتش استعفا داد تا از بحران‌های این تیم کمی کاسته شود. بحران‌هایی که با کوچ بازیکنان مطرح این تیم به قطر آغاز و با انتشار فایل صحبت‌های رسول پناه در فضای مجازی علیه بازیکنان و کادر فنی سرخپوشان ادامه پیدا کرد. این حواشی برای تیمی به وجود آمده که خودش را در فینال لیگ قهرمانان آسیا می‌بیند و به دنبال کسب جام قهرمانی است و این شانس را دارد که طلسم ۲۷ ساله قهرمان نشدن تیم‌های ایرانی در قاره کهن را بشکند.

مهدی رسول پناه که دوست نزدیک مسعود سلطانی فر وزیر ورزش بود، از اواخر بهمن سال گذشته سرپرست مدیرعاملی باشگاه شد و با وجود انتقاداتی که از این انتخاب می‌شد توانست حضور در فینال لیگ قهرمانان و قهرمانی در لیگ نوزدهم را به نام خودش ثبت کند. هر چند که به عقیده منتقدان در رسیدن به این دو موفقیت کمترین سهم را داشت، اما به هر حال این دو عنوان در دوره مدیریت وی رقم خورده است.
بیشتر بخوانید: چرا مدیران پرسپولیس و استقلال نیامده می‌روند؟
رسول پناه که گفته می‌شد کمترین تجربه را در مدیریت ورزش دارد و یک دندانپزشک است تا رسیدن سرخپوشان به فینال آسیا درگیر پرونده‌های مالی خارجی‌های پرسپولیس بود و شرایط سختی را تجربه کرد، اما بعد از این مسابقات با جدایی چند بازیکن وارد حاشیه‌هایی شد که قدرت مدیریت کردن آن‌ها را نداشت و کار را تا جایی پیش برد که ناچار شد دست با افشاگری‌هایی بزند که تصورش را هم نمی‌کرد صندلی مدیریت باشگاه بزرگ تهران را از زیر پایش بکشد.

همین اتفاق‌ها چند ماه پیش برای استقلال رخ داد. روزی که احمد سعادتمند مدیرعامل استقلال شد خیلی‌ها گفتند او منصوب وزارت ورزش است و حمایت می‌شود پس حداقل ۲ سال ماندگار است، اما عمر حضور سعادتمند در استقلال به ۶ ماه هم نکشید و در نهایت او برکنار شد. سعادتمند با اینکه زحماتی کشید، اما خروجی کارش چندان مثبت نبود و بیش از هر چیزی اختلافات او با فرهاد مجیدی به چشم آمد. نکته اینجاست که مدیران قبل از سعادتمند حتی ضعیف‌تر هم بودند و نمرات منفی در کارنامه آن‌ها به مراتب بیشتر از نمرات مثبت‌شان بود. در پرسپولیس هم با وجود پوکر قهرمانی نمی‌توان به خیلی از مدیران نمره مثبت داد و پرسپولیس بیشتر نان مربیان و بازیکنانش را خورد تا توانست عناوین مختلف را به دست بیاورد.

در پرسپولیس هم مثل استقلال در سال‌های اخیر خبری از ثبات مدیریت نبوده و غیر از علی‌اکبر طاهری مدیری را پیدا نمی‌کنید که مثلاً ۳ سال در این تیم‌ها مانده باشد. البته در مجموع و در این ۵، ۶ سال اخیر وضعیت مدیریتی در پرسپولیس کمی بهتر از استقلال بوده، اما اگر فکر کنیم پرسپولیس به این دلیل است که ۴ سال قهرمان می‌شود به بیراهه رفته‌ایم. مسلماً در قهرمانی‌های پرسپولیس نقش برانکو خیلی برجسته بود و البته بازیکنان پرسپولیس هم به‌مراتب بهتر از استقلال کار کردند.

همه این‌ها را که کنار بگذاریم بدون شک مهمترین سؤالی که خیلی‌ها ممکن است از مسعود سلطانی فر بپرسند این است که چرا در پرسپولیس و استقلال چیزی به اسم ثبات مدیریت وجود ندارد؟ مگر این مدیران انتخاب خود وزارتخانه و مورد حمایت نیستند؟ مگر نه اینکه یک مدیرعامل را با مطالعه و شناخت انتخاب می‌کنید و طرف استقلال رأی دارد؟ اگر به این شکل است پس چرا ۶ ماه به ۶ ماه این مدیران تغییر می‌کنند و دوباره مدیر سازمانی دیگری جای آن‌ها را می‌گیرد؟ آیا نمی‌شود قبل از انتخاب هر مدیر تحقیق بیشتری کرد تا آسیب کمتری به استقلال و پرسپولیس وارد شود؟ این غریبه‌ها چطور وارد فوتبال می‌شوند و با کلی بدهی و خاطره‌ای تلخ از فوتبال می‌روند؟

استقلال نمونه باشگاهی است که به زعم تمام کارشناسان و اهل فن در تمام سال‌های گذشته چوب مدیریت را خورده و بابت ضعف آشکار مدیریتی نتوانسته آن طور که باید نتیجه بگیرد. آبی‌ها ۸ سال است که قهرمان لیگ برتر نشده‌اند و در این سال‌ها فقط یک قهرمانی در جام حذفی گرفته‌اند. پس به طور طبیعی بخشی از انتقاد هواداران استقلال از وزارت ورزش به این دلیل است که درست هم به نظر می‌رسد. البته نه اینکه وزارت تعمداً قصد تضعیف استقلال را داشته باشد، اما به هر حال همین انتخاب غلط مدیران و تغییرات پی‌درپی آن‌ها ضربات جبران‌ناپذیری به استقلال زده و انگار قرار هم نیست جلوی این وضعیت گرفته شود. دیروز استقلال، امروز پرسپولیس و دوباره روز از نو و روزی از نو...
نظرات شما