رویداد۲۴ انتخابات سوم نوامبر آمریکا به اندازه انتخابات ریاست جمهوری در ایران برای کشور حائز اهمیت شده است. اهمیت این انتخابات به رویکرد سیاست خارجی است که جمهوری اسلامی در صورت پیروزی هر یک از دو کاندیدای رقابت باید در پیش بگیرد. اگرچه مقامات رسمی ایران در مواضع خود اعلام میکنند که انتخاب بایدن یا ترامپ هیچ تفاوتی برای کشور ندارد، اما کیست نداند این سخن تا چه اندازه دور از واقعیت است. بسیاری از ناظران بر این باورند که با روی کار آمدن بایدن، آمریکا به سرعت به میز مذاکره برجام بازگشته و ایران قادراست بر سر دادن امتیاز در ازای لغو تحریمها با ایالات متحده گفتگو کند.
همزمان برخی کارشناسان معتقدند در صورت روی کار آمدن ترامپ نیز ایران در دور دوم ریاست جمهوری او دست به ابتکار عمل زده و مذاکره را از سر خواهد گرفت، اما قاعدتا مسیر ایران در صورت پیروزی ترامپ هموار نخواهد بود. با این وجود به نظر میرسد مساله ایران در عرصه سیاست داخلی آمریکا چندان پررنگ نبود؛ چه آنکه در دو مناظره انتخاباتی میان بایدن و ترامپ هیچ سوالی درباره ایران پرسیده نشده و نام ایران تنها زمان کشیده شدن مناظره به مساله دخالت کشورهای خارجی در نتیجه انتخابات شنیده شده است.
ترامپ در هفته اخیر بار دیگر مدعی شده اولین تماس بعد از پیروزیاش در انتخابات را از ایران در یافت خواهد کرد. او در تماس تلفنی با نتانیاهو با بیان اینکه ایران دوست ندارد او در انتخابات ریاست جمهور به پیروزی برسد، نسبت به دستیابی به توافق ایران و آمریکا ابراز امیدواری کرده و مدعی شده «وقتی که من در کنگره آمریکا صحبت کردم، نگفتم با هر توافقی مخالفم. گفتم با آن توافق (برجام) مخالفم. فکر میکنم اگر توافق جدیدی پیشنهاد شود مورد استقبال قرار خواهد گرفت. فکر میکنم این توافق تنها زمانی رخ میدهد که ایران با مخالفتهای شدیدی در برابر ستیزهجوییهایش روبرو شود.»
او هفته گذشته در یک سخنرانی انتخاباتی بار دیگر مدعی شده که در صورت پیروزیاش ایران حتما به میز مذاکره بازخواهد گشت. استدلال ترامپ این بوده که تحریمها میزان تولید ناخالص داخلی ایران را به زیر ۲۷ درصد رسانده است.
سوال اینجاست که پس از انتخابات سوم نوامبر، آیا ایران امکان مذاکره با قاتل سردار قاسم سلیمانی را دارد یا خیر؟ مسعود بهنود روزنامه نگار ایرانی چندی پیش در توییتر خود نوشت: به عقیده من ایران و ترامپ به یک توافق برد-برد نزدیک شدهاند. ترامپ، با کارنامه ناکام در سیاست خارجی، در آستانه انتخابات امتیاز میدهد. ایران هم پاداش صبر و ثباتش را میخواهد، به خصوص صبوری در مقابل انفجارهای اخیر.
بیشتر بخوانید: سوم نوامبر نزدیک است؛ استراتژی ایران برای مذاکره چه باید باشد؟
به گزارش رویداد۲۴ در ماه های اخیر شایعاتی در مورد باز شدن یک کانال غیر رسمی مذاکره ایران و آمریکا منتشر شد. اگرچه به این شایعات نباید توجهی کرد، اما این بار همزمانی انتشار این شایعات در رسانهها و از زبان مقامات ایران جالب توجه بود. مرداد ماه محمود واعظی رییس دفتر رییس جمهور اعلام کرد «امیدواریم در ماههای آینده شرایط تحریمی کشور تغییر کند»
البته اظهارات واعظی همزمان با خبر خوش دولت برای یک گشایش اقتصادی مطرح شده بود که عملا بعد از گذشت سه ماه هنوز خبری از آن نشده است. یک ماه بعد روزتامه الجریده کویت بار دیگر به شایعه مذاکره پشت پرده ایران و آمریکا دامن زد و در گزارشی نوشت: «نمایندگانی از یک شخصیت اصولگرا در ایران و دولت ترامپ در عمان در حال مذاکرات محرمانه هستند. دولت آمریکا طرح پیشنهادی برای همکاری و پایان دادن به همه اختلافات دو کشور ارائه کرده و در چارچوب این مذاکرات، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا برای سفر به تهران، امضای توافقنامه میان دو کشور با رهبر عالی ایران و تضمین برداشتن تحریمها اعلام آمادگی کرده است.»
شایعه مذاکره در یک ماه اخیر بار دیگر از زبان حسن روحانی مطرح شد و به حملاتی از سوی جریان اصولگرا انجامید. روحانی در جلسه هیات دولت مذاکره با آمریکا را با صلح امام حسن با معاویه مقایسه کرد و گفت: «وقتی برخی از اصحاب امام حسن (ع) آمدند و با زبان معترضانه که چرا صلح کردی؟ و چرا در برابر طرف شما پیمان را امضا کردید؟ حضرت فرمودند: جامعه اسلامی که فقط شما ۱۰ نفر نیستید، شما ۲۰ نفری که اینجا نزد من آمدید که فقط دنیای اسلام نیستید. من در مسجد رفتم برای مردم سخنرانی کردم و دیدم اکثریت قاطع جامعه صلح میخواهند و وقتی که مردم این را میخواهند، صلح را انتخاب میکنم.»
مهمترین نکتهای که باید به خاطر داشته باشیم این است که ایران یک بار غیر ممکن را ممکن کرده و اگر کانال غیر رسمی میان ایران و آمریکا شکل گرفته باشد، قاعدتا همان مختصات کانال تهران - واشنگتن در اواخر دولت احمدی نژاد را خواهد داشت؛ مذاکراتی که در عمان میان دو کشور آغاز شد و با انتخاب روحانی به عنوان رییس جمهور در سال ۲۰۱۳ سرعت گرفت.
بیشتر بخوانید: صلح حسنی یا قیام حسینی؟/ مخالفان مذاکره با آمریکا چه میگویند؟
جریانهای بهمن ماه ۱۳۹۱ ممکن است بار دیگر در ماههای پایانی دولت روحانی تکرار شود و همان طور که محمود واعظی وعده داده، دولت دوازدهم در حالی به رییس جمهور بعدی تحویل داده شود که خبری از تحریمهای آمریکا نباشد.
در آن زمان هم علی اکبر ولایتی مشاور امور بین الملل بیت رهبری که نامش به عنوان مذاکره کننده ایرانی مطرح شده بود، به شدت خبر مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان و نقش خود را در این مذاکرات را تکذیب کرده بود.
در شرایطی که مذاکرات پشت پرده دو کشور در عمان آغاز شده بود، ولایتی در یک گفتگوی رسانهای تاکید کرده بود «با توجه به اینکه اینجور امور مبنایی و اساسی و اصولی سیاست خارجی در اختیار مقام معظم رهبری است و ایشان نیز تا کنون چنین مجوزی را به هیچ کس ندادهاند و بر این اساس مذاکرهای که مبنای قانونی داشته باشد و با اجازه رهبری باشد، هیچگاه صورت نگرفته است.»
بخشی از اظهارات ولایتی که به عدم حضور خود در مذاکرات محرمانه با آمریکا در عمان مربوط میشد، درست بود. اما بخش دیگر آن صحت نداشت؛ چنانکه علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه ایران، در مصاحبههای مختلفی در سال ۱۳۹۴ و با جزئیات توضیح داده، در پی نامه سلطان قابوس پادشاه عمان به رهبر جمهوری اسلامی برای میانجیگری مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا، آیت الله خامنهای از اواسط سال ۱۳۹۰ به آقای صالحی مجوز داد تا این مذاکرات انجام شود. این مجوز، به دو دور مذاکرات محرمانه میان نمایندگان ایران و آمریکا در اوایل تابستان ۱۳۹۱ و سپس در اواخر زمستان ۱۳۹۱ منجر شد که دومی، در سطح معاونان وزارت امور خارجه صورت گرفت.
به گزارش رویداد۲۴ چنانکه در کتاب خاطرات علی اکبر صالحی توضیح داده شده، علی اکبر ولایتی در جریان ابتکار عمان برای میانجیگری میان ایران و آمریکا بود و تصور اطلاع نداشتن او از ارتباطات محرمانه جاری، واقع بینانه نبود.
در این کتاب، که تحت عنوان «گذری در تاریخ» در اوایل ۱۳۹۷ منتشر شد، صالحی توضیح میداد که بعد از دریافت نامه سلطان قابوس برای رهبر جمهوری اسلامی با پیشنهاد میانجیگری میان تهران و واشنگتن، این نامه را به علی اکبر ولایتی تحویل داده است. او توضیح داده که این اتفاق پس از آن بوده که برای مشورت در مورد موضوع نامه، به جلسهای با حضور آیت الله خامنهای و همچنین محمد محمدی گلپایگانی و اصغر حجازی از مسئولان دفتر رهبری دعوت شده است.
فشارهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه علیه ایران شدت گرفته و طبیعی است ایران از تمام راهها برای کاهش فشار استفاده کند تا بتواند بر مشکلات اقتصادی جامعه فائق آید. این موضوع هیچ اشکالی ندارد و حق طبیعی هر کشوری است که بتواند از طریق راههای دیپلماتیک آشکار یا پنهان و حتی مذاکرات پشت پرده و مخفیانه، امتیازاتی کسب کند، با این حال نسبت به استفاده از این حق، آنقدر مواضع تندی گرفته شده که این تصور ایجاد شده که اگر چنین راههایی استفاده شود، خیانتی نابخشودنی صورت گرفته است.
ایران برای کاهش تحریمها حتما مذاکرات خود را پیش خواهد برد و برای احقاق حقوقش تفاوتی نمیکند بایدن بر سر کار باشد یا ترامپ. اینکه استراتژی ایران در مواجهه با آمریکا فعلا ثابت است، امری پذیرفتنی است اما تجربه نشان داده همواره برای رسیدن به استراتژی، تاکتیکهای مختلفی وجود دارد؛ تاکتیکهایی که از قطع ارتباط تا جنگ و مذاکره مخفیانه و مذاکره آشکار و صلح را در برمیگیرد.