رویداد۲۴ از میان وزرای کشور جمهوری اسلامی، دو نفر جلسات مستمر خود را با استاندارانشان حفظ کردند؛ یکی ناطق نوری و دیگری موسوی لاری. هرچند ناطق نوری چند سالی است از حوزه رسمی سیاست کنارهگیری کرده، اما موسوی لاری حالا به درخواست همان استانداران دعوت شده در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حضور یابد. این جدیدترین خبر انتخاباتی است که این روزها شنیده شده است.
موسوی لاری چند سال نائب رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بوده و به اعتبار همین موضوع و البته به امید نفوذ استانداران دوران وزارتش حالا قرار است بخت خود را در انتخابات ریاست جمهوری بیازماید. موسوی لاری البته دوران موفقی در شورای عالی نداشت و این نهاد که جایگزین شورای هماهنگی اصلاح طلبان شده بود، نتوانست موفقیت چندانی کسب کند و در نهایت هم موسوی لاری از نایب رییسی شورا کنارهگیری کرد تا ماجرای قهر او با سفره خالی ورد زبانها شود.
موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی بود. سال ۷۷ و بعد از فشارهای فراوان، وقتی عبدالله نوری توسط مجلس اصولگرای پنجم استیضاح و برکنار شد، گفته شد خاتمی برای انتخاب وزیر کشور بین دو موسوی سرگردان است؛ یکی میرحسین موسوی و دیگری موسوی لاری. سرانجام قرعه به نام موسوی لاری افتاد تا در سالهای پرتنش دهه هفتاد، وزیر کشور ایران باشد.
حوادث کوی دانشگاه، فقط یکی از حوادث عجیب دوران وزارت کشور موسوی لاری بود. جایی که تفاوت سبک او را با وزیران بعد از او به رخ کشید. موسوی لاری میان دانشجویان رفت و حتی از آنان کتک خورد و عمامهاش به زمین افتاد، اما شاهدان میگویند کلمهای علیه دانشجویان به کار نبرد.
حزب استانداران و وزرا
بیست و یک سال بعد از کوی دانشگاه، بعضی استانداران موسوی لاری، حالا از ریاست جمهوری او صحبت میکنند. او در همه این سالها در کنار محمدرضا عارف، در سطح یک مدیریت سیاسی جریان اصلاح طلب قرار داشته است، اما به مرور انتقادات به او هم افزایش یافت. به خصوص اینکه بسیاری از جوانان احزاب معتقد بودند میدان دادن خاتمی به نیروهای غیر حزبی مثل موسوی لاری، باعث میشود در نهایت او برای پست مدیریتی فرزندش لابی کند نه برای توسعه ایران.
موسوی لاری البته در دوران وزارت کشور خود، پیگیر تاسیس مجمع استانداران و مجمع وزرا بود و حالا قصد دارد از این ظرفیت برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ استفاده کند.
بیشتر بخوانید: قهر با سفره خالی!/ چرا موسوی لاری از شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان استعفا کرد؟
سید عبدالواحد موسوی لاری (متولد ۱۲۲۲در شهر مُهر) سیاستمدار ایرانی و از اعضای شاخص مجمع روحانیون مبارز است. منطقهای که موسوی لاری از آن میآید، زادگاه وزیر اطلاعات فعلی نیز به شمار میرود. موسوی لاری در مجلس اول نماینده این منطقه بود. موسوی لاری نماینده مردم تهران در مجلس سوم و همچنین در دورهای معاون حقوقی-پارلمانی سید محمد خاتمی بودهاست.
هر ۹ روز یک بحران
به جز حمله به کوی دانشگاه، در دوران وزارت موسوی لاری، اولین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا پس از انقلاب برگزار شد. اتفاقی که هنوز هم اصلاحطلبان آن را یکی از مهمترین شاخصهای توسعه سیاسی بعد از انقلاب در دولت خاتمی میدانند. ترور سعید حجاریان عضو شورای شهر تهران نیز در همان دوران رخ داد.
موسوی لاری و جنتی
مهمترین مانع موسوی لاری برای ریاست جمهوری، احمد جنتی است. چه آنکه ظاهرا وزیر کشور دولت اصلاحات خون به دل دبیر شورای نگهبان کرده است. او درباره انتخابات مجلس ششم که با رد صلاحیت حداقلی همراه بود میگوید «در جلسات متعددی با شورای نگهبان از حقوق کاندیداها دفاع میکردم و در پارهای موارد هم با شورای نگهبان به توافق میرسیدیم. در آخرین جلسهای که با شورای نگهبان بود و آنها هم با من همدلانه حرکت کردند، پیشنهاد من این بود که شما یک نماینده برای حل این مساله تعیین کنید که توافق ما برای شما حجت باشد که از طرف شورای نگهبان آیت الله رضا استادی معرفی شد. ما تقریبا ۱۵ تا ۲۰ روز با ایشان جلسات مختلف داشتیم و پروندهخوانی میکردیم که یک فرد مشخص مشکلش چه بوده و ایشان هم نگاه میکرد که ببیند آیا چیزی در پروندهاش هست یا خیر. اگر نبود او را تایید صلاحیت میکردند. به همین سادگی و به صورت رفاقتی و از طریق همین مکانیسم تا حد زیادی مشکلات و مسائل با شورای نگهبان حل شد. گرچه اصلا نباید اینقدر رد صلاحیت میکردند که بنده و آقای استادی آنها را برگردانیم. بالاخره آنها سلایقی داشتند و با مکانیسمی عمل میکردند، ولی راه را باز گذاشتند برای اینکه من و آقای استادی نسبت به برگشت افراد به صحنه با هم رایزنی کنیم. ولی در ۹۸ اصلا چنین فضایی نبود. بسیاری از شهرستانها و بسیاری از حوزههای انتخابیه حتی در بعضی از حوزهها بعضی از عناصر اصولگرای معتدل را هم رد کردند. از نظر من، به عنوان کسی که در طول ۴۰ سال گذشته یا کاندیدا بودم، یا از کاندیدای خاصی حمایت کردم و یا مدیر اجرایی انتخابات بودم، آنچه در اسفند ۹۸ اتفاق افتاد، با خیلی از دورههای دیگر بسیار متفاوت بود.»
در انتخابات مجلس هفتم هم اکثریت قریب به اتفاق استانداران موسوی لاری، طرفدار متحصنان مجلس بودند. در دومین دوره انتخابات شوراها تایید صلاحیتها به حدی گسترده بود که سران نظام در شهری به جز تهران رای خود را به صندوق انداختند.
اگرچه موسوی لاری در صورت حضور در رقابتها با رزومه اصلی وزارت کشور دولت اصلاحات وارد میدان خواهد داشت اما این رزومه همه ماجرا نیست. مهمترین چالش او گذر از فیلتر شورای نگهبان است. مواضع موسوی لاری هیچگاه تند نبوده و در هر شرایطی مدافع حضور پای صندوقهای رای بوده و اخیرا در کنایه به سعید حجاریان گفته بود «برخی معتقدند جامعه مخاطب اصلاحطلبان بهسمتی که آقای سعید حجاریان و طرفداران عقیده ایشان هستند، گرایش دارند، یعنی گذر از انتخابات و گذر از شکل اصلاحطلبی انتخابات؟ من این را قبول ندارم. آنها نگاه اکثریت نیستند.» با این حال اینکه او بتواند از فیلترینگ سخت آیت الله جنتی عبور کند، کمی دشوار به نظر میرسد.
فارغ از نگاه بیرونی به موسوی لاری و موضوع تایید خارجی، چالش بزرگ برای موسوی لاری تایید بدنه اصلاحات است. بخشی از اصلاح طلبان معتقدند موسوی لاری به خاطر عملکرد منفعلانهاش از شورای عالی کنار رفته است و حالا که مجلس و فراکسیون امید هم برای اصلاح طلبان وجود ندارد، طبیعی بوده ادامه حضور در شورای عالی برای او دستاوردی نداشته و از این منظر قابل پیش بینی بود که چهرههایی همچون موسوی لاری که حاضر به هزینه دادن برای اصلاحات نیستند، کنار میروند.
زمانی که موسوی لاری از شورای استعفا کرد، رویداد۲۴ در گزارشی پیشبینی کرد که این قهر همیشگی نیست و اگر بار دیگر با سرمایه اجتماعی جوانان اصلاح طلب، فضایی فراهم شود، بار دیگر حاضر خواهند شد. از آن پیشبینی ۶ ماه بیشتر نگذشت که خبر رسید استانداران دوره موسوی لاری در پی فضایی هستند تا او را به صحنه بازگردانند. در چنین فضایی اینکه چهرههایی همچون موسوی لاری بتوانند ائتلاف اصلاح طلبان را با خود همراه سازند، اگر کاری محال نباشد، دستکم اقدامی دشوار است.
در آن سوی دنیا، اگر اتفاق غیرمنتظرهای نیفتد، جو بایدن مدتی دیگر به کاخ سفید خواهد رفت. طبیعتا در چنین فضایی موضوع بازگشت به برجام و رفع تحریمهای آمریکا علیه ایران، مهمترین موضوعی خواهد بود که در دستور کار دولت آینده قرار خواهد گرفت. دنیای سیاست دنیای تصورات نیست و آنچه در پشت پرده میگذرد، واقعیات است. در دنیای واقعی سیاست مهمترین سوالی که حامیان موسوی لاری باید از خود بپرسند، این است که آیا حاکمیت در چنین شرایطی به گزینههایی همچون موسوی لاری اعتماد خواهد کرد تا مدیریت مذاکرات را بر عهده بگیرد؟
اگرچه حق هر سیاستمداری است که خود را در معرض رای مردم بگذارد -چنانکه موسوی لاری هم در دوره خود را در معرض رای مردم گذاشت و البته موفق شد- اما موسوی لاری که برای اداره شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان دوام نیاورد و به بهانه کسالت جسمی استعفا کرد، بر فرض پیروزی، آیا خواهد توانست بر فشارهایی که صدها برابر بیشتر از یک جمع سی چهل نفره بر او وارد میشود، فائق آید؟
چالش دیگر موسوی لاری فراهم کردن مسیر برای نزدیکانش بود. در دوره حضور اصلاح طلبان در مجلس و شورای شهر، با نفوذ موسوی لاری، سید مصطفی موسوی لاری فرزند او به عنوان سرپرست شهرداری منطقه ۹ منصوب شد؛ بی آنکه معلوم شود رزومه او چه بوده است.
همان زمان که بحث ژنهای خوب مطرح بود، فرزند محمدرضا عارف که اصل موضوع از او آغاز شده بود، در دفاع از همتای خود برآمد و خطاب به ژن خوب موسوی لاری او را مانند «سیمبا» فرزند «لایون کینگ» توصیف کرد که زیر پای گاوهای وحشی قرار گرفته است.
اگرچه موسوی لاری در دولت خاتمی نام نیکی از خود به یادگار گذاشته بود، اما در دوره دولت روحانی و اتفاقا زمانی که در قدرت رسمی نبود، نتوانست از آن نام محافظت کند. این سیاستمدار ۶۶ ساله برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی راه دشواری پیش رو دارد. او فعلا لابیهای رسمی خود را آغاز نکرده و نامش فعلا به عنوان پیشنهاد مطرح شده و معلوم نیست در آینده کدام مسیر را انتخاب میکند؛ حضور در عرصه رقابتهای ریاست جمهوری و عرصه رسمی قدرت یا لابی از بیرون برای فرزندان.