وحید مرادی اصالتا همدانی است. قدرتنماییهایش در اینستاگرام، خالکوبیهای عجیب روی بدنش، ١٤ بار حبس و چندینسال درگیریهای خونین، سرانجام او را به یک قاتل تبدیل کرد.
کمتر اسم او را شنیده بودیم. اما او به قول خودشان از "خوبای تهران" بود و حضوری پر رنگ و پر سر و صدا در اینستاگرام داشت. عربده می کشید، رجز می خواند و چندین بار به زندان رفته بود. پشت گردنش نوشته بود KING. "عقاب ایران" بود و تمام تنش رد چاقو داشت و تتو. خودش می گفت در تعقیب و گریز های پلیس هفت بار تیر خورده است. وحید مرادی شرور مشهور و سابقه دار تهرانی که چندی پیش به دلیل انتشار ویدیو های تهدید آمیز اش با هانی کرده دیگر شرور تهران دستگیر شده بود بعد از آزادی مرتکب قتل شد و فرار کرد.
وحید مرادی 24 ساعت پس از آزادی از زندان در یک مهمانی شبانه در خیابان ولنجک مرتکب قتل می شود و تصمیم به فرار می گیرید.
وحید مرادی شرور شناخته شده که می دانست دستگیری اش اینبار به اعدام می انجامد، شبانه تصمیم به خروج از مرز داشت که توسط نیروهای امنیتی لب مرز و کوهستان دستگیر شد.
او که با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود به همین مناسبت دوستانش برایش جشن آزادی گرفته بودند اما در این جشن او اقدام به کشتن یکی از دوستانش به نام حسین گودرزی کرده و دو نفر دیگر را مجروج کرده بود .
بیشتر بخوانید: قاتل وحید مرادی باز هم حکم اعدام گرفت
مرادی بعد از کشتن یکی از دوستانش با 10 ضربه چاقو و مجروح کردن دو نفر دیگر قصد خروج از مرز ترکیه را داشت که در آخرین لحظه در 500 متری خروج دستگیر شد.
«هانی کرده» چهره جنجالی زمستان سال گذشته بود که در پی حمله وحشیانه چند تن از ارازل و اوباش خبرساز شد، اما در پی شیوع کرونا اخبارش به حاشیه رفت.
«هانی خمانه» معروف به «هانی کرده» دوم دی ماه سال گذشته مورد حمله افراد ناشناس قرار گرفت و در یک درگیری خونین با اراذل و اوباش شدیدا مصدوم شد. وی ۹ دی ماه به هوش آمد و ۲۷ بهمن از بیمارستان مرخص شد.
این در حالی بود که این گنده لات مشهور حدود 2 ماه تحت درمان بود و تقریبا یک هفته با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
مرخص شدن هانی کرده همزمان شد با زمان شیوع ویروس کرونا و نگرانیهای ناشی از آن و همین امر موجب شد آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت.
بر این اساس درهفته های اخیر تصاویر متعددی از وی در مناطق مختلف مانند خانه، طبیعت و مناطق دیدنی در صفحات اینستاگرام متعلق به او و دوستان و هوادارانش منتشر شده است.
محمود طالبی پس از بازداشت با کیفرخواست "محاربه"از سوی دادستان روبه رو شد. کیفرخواستی که مجازات آن اعدام است. اما پرونده او از دادستانی بابل خارج و در اختیار دادستانی ساری قرار گرفت. دادستان ساری چنین جرایمی را متناسب با اتهام افساد فیالارض نشناخته بود.
محمود طالبی مجرم مشهور و سابقه دار اهل مازندران مشهور به "شاه مازندران"در زندان بابل درگذشت. پزشکان می گویند علت مرگ او سکته قلبی بوده است.
زمستان سال 94 تصاویر قدرت نمایی فردی در فضای مجازی به شکل گسترده ای منتشر شد که خود را "شاه مازندران" معرفی می کرد. این تصاویر که حاوی قدرت نمایی و خشونت ورزی فردی با هویت محمود طالبی بود، جو عمومی استان مازندران و حتی استان های همجوار را تحت تاثیر خود قرار داد.
تصاویر منتشر شده از محمود طالبی نشان می داد که او یکی از اوباش بابل را ربوده و با قمه و خشونت فراوان او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد.
این اقدام در راستای ضرب شست نشان دادن به دیگر اشرار منطقه مازندران بود. محمود طالبی می خواست نشان دهد او "شاه" است.
پس از انتشار این تصاویر، ویدئو های دیگری از قدرت نمایی و رجز خوانی افراد دیگر علیه او و شبیه به او در فضای مجازی منتشر شد. به گونه ای که اشرار استان گلستان، سمنان و دیگر استان ها نیز شاخ و شانه می کشیدند.
شاخ و شانه کشیدن شاه مازندران پس از آن آغاز شد که او از زندان و تبعید آزاد شده بود. او مدتی پیش از خودنمایی رسانه ای در سیستان و بلوچستان دوران محکومیت و تبعیدش را می گذراند، که با کسب رضایت از شاکیانش از زندان آزاد شد. او محکوم به مشارکت در قتل بود.
پس از این اتفاق و دست به دست شدن ویدئوها دادستانی مازندرانی و شهر بابل وارد میدان شد و "شاه مازندران" دوباره تحت تعقیب قرار گرفت. حدود دو هفته پس از آن محمود طالبی در مخفیگاهش در یکی از روستاهای بابل توسط پلیس بازداشت و تحویل مقامات قضایی شد.
او تنها نبود و تعدادی از دوستان و نوچه هایش در کنارش بودند که آن ها هم بازداشت شدند.
محمود طالبی متولد سال 62 بود. او همچون بسیاری از نوجوانان مازندرانی راه خود را در کشتی پیگیری کرد. تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داد و پس از آن رها کرد. گویا او پیش از این به تیم ملی کشتی نیز دعوت شده اما به جایی نرسیده بود.
طالبی چندی پیش در گفت و گویی ماجرای انتشار ویدئو جنجالی خود را اینگونه شرح داد: «من برای ورزش به جویبار رفته بودم. به همراه دوستانم بعد از تمرینات بیرون آمده و میخواستیم به بابل برگردیم که سه نفر با دو موتور راه ما را سد کردند. یکی از آنها که تفنگ شکاری در دست داشت از موتور پیاده شده و لوله آن را به طرف من نشانه رفت. او در حالیکه حرفهای نامربوطی میزد مرا تهدید کرد و دستش را روی ماشه تفنگ فشار داد اما گلوله در لوله تفنگ گیر کرد و شلیک نشد. دوستانش با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتند و ما او را گرفتیم. وقتی او را به بابل آوردیم میخواستیم بفهمیم که چه کسی او را برای کشتن من اجیر کرده است.»
او درتوضیح این که چرا از ضرب و شتم آن فرد فیلم گرفته بود، گفت: «می خواستیم با ارسال این فیلم برای کسی که او را اجیر کرده بود او را بترسانیم اما این کار را نکردیم. شاید کسی از تلفن همراهم برداشته باشد. شاید یکی از کسانی که آن روز در آن خانه بودند فیلم را انتشار داده باشد.»
محمود طالبی پس از بازداشت با کیفرخواست "محاربه"از سوی دادستان روبه رو شد. کیفرخواستی که مجازات آن اعدام است. اما پرونده او از دادستانی بابل خارج و در اختیار دادستانی ساری قرار گرفت. دادستان ساری چنین جرایمی را متناسب با اتهام افساد فیالارض نشناخته بود.
از این رو با توجه به اینکه پرونده شاه مازندران دیگر در زیر مجموعه دادستان بابل قرار نداشت او از اتهام سنگین محاربه نجات یافت و جرایمش در قالب آدمربایی و رفتار خشن به همراه قدرتنمایی مجازی تحت رسیدگی قرارگرفت.
11 اردیبهشت سال 96 پس از بررسی پرونده محمود طالبی در دادگستری مازندران حکم او صادر شد. "شاه مازندران" به اعدام محکوم نشد، به گزارش خبرگزاری قوه قضائیه، او به 16 حبس محکوم شده بود.
براساس اعلام رسانه ها ساعت حدود سه بامداد 25 اردیبهشت 96 "شاه مازندران" در زندان متی کلا بابل دچار ایست قلبی و تنفسی شده و جانش را از دست داده است. گفته شده است علت مرگ این مجرم سابقه دار سکته قلبی است.
یکی از اراذل و اوباش سطح یک تهران، ملقب به حسین غول که رقیب عشقی دوستش را به ضرب گلوله کشته است، خود را قربانی رفیقبازی دانست و با ابراز پشیمانی از ارتکاب قتل، از افرادی که شرایط مشابه او را دارند خواست با خواندن مصاحبه او درس بگیرند.
حسین غول که از اراذل و اوباش سطح یک پایتخت است که در یک درگیری در شرق تهران با اسلحه اقدام به تیراندازی باعث مرگ یک جوان شد و پا به فرار گذاشت.
حسین غول در این درگیری به تنهایی با چند جوان دیگر درگیر شده بود که در پایان شروع به تیراندازی کرد و پس از قتل و زخمی کردن چند جوان در جلوی یک قصابی پا به فرار گذاشت.
حسین غول متاهل و صاحب دو فرزند است که پس از دستگیری می گوید به خاطر یک اشتباه زندگی خودم و خانواده ام را خراب کردم.
مرد شروری که از سالها قبل به اتهام قتل 13نفر شامل 11نفر از مأموران پلیس و قتل 2نفر دیگر تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بود در درگیری با مأموران از پای درآمد.
این شرور مسلح که ولیداد شهبخش نام داشت از سالها قبل شرارت هایش را در استانهای کرمان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی آغاز کرد. او در کار قاچاق موادمخدر بود و از اشرار بنام منطقه محسوب میشد. او سال 88 در جریان درگیری مسلحانه با ماموران، سرکرده باندی بود که 11نفر از مأموران را به شهادت رساندند. او و همدستانش از آن زمان تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند. آنها اشرار مسلح منطقه بودند که هیچ ردی برای دستگیریشان وجود نداشت. اعضای این باند به صورت مسلحانه کاروانهای قاچاق موادمخدر را از مناطق سخت گذر عبور میدادند، بدون اینکه دست مأموران به آنها برسد.
تا مدتها هیچ ردی از ولیداد و همدستانش نبود تا اینکه جنایتی در استان سیستان و بلوچستان اتفاق افتاد که در جریان آن پدر و پسری به قتل رسیدند. سرنخهای بهدست آمده حاکی از آن بود که شرور خطرناک، ولیداد و همدستانش در این جنایت دست دارند. آنان بدون اینکه ردی از خود به جا بگذارند گریخته بودند.
تلاشهای همه جانبه برای به دام انداختن این شرور ادامه داشت تا اینکه مأموران قرارگاه تاکتیکی ابوذر در شرق کشور به اطلاعاتی درباره او دست یافتند. شواهد بهدست آمده نشان میداد که او در منطقه فهرج در استان کرمان رفتوآمد دارد. تحقیقات در این خصوص حدود 8ماه ادامه داشت تا اینکه مأموران به شواهد دقیقی رسیدند که نشان میداد این شرور تحت تعقیب و اعضای باندش قرار است یک محموله موادمخدر را از منطقه عبور دهند. در این شرایط بود که مأموران 17ساعت تمام به کمین نشستند تا اینکه کاروان حمل مواد که موتورسوار بودند وارد کمینگاه شدند. مأموران که برای هر حادثهای آماده بودند وقتی اشرار در تیررسشان قرار گرفتند شروع به تیراندازی کردند و یک درگیری تمام عیار بین مأموران و اشرار درگرفت. در این درگیری که چند ساعت به طول انجامید مأموران ولیداد و یکی از همدستانش را از پا در آوردند و توانستند 154کیلو تریاک از آنان کشف کنند.
ولی داد شه بخش سال۸۸ در کویر طبس در درگیری با نیروهای انتظامی خراسان جنوبی که برای دستگیری قاچاقچیان در حال انجام ماموریت بودند تعدادی از آنان را به بیرحمانهترین شکل به شهادت رسانده بود.
او در حمل و توزیع مسلحانه موادمخدر و انجام چندین فقره درگیری مسلحانه دیگر در کویر استان کرمان نیز دست داشت که سرانجام وی در درگیری با مأموران به هلاکت رسید که این موضوع از سوی اداره کل اطلاعات استان کرمان نیز تأیید شده است.
جمال گراز سارق به عنف و شرور سابقه دار معروف آبادانی که توسط پلیس اطلاعات و پلیس آگاهی تحت تعقیب بود دستگیر شد.
مأمورین تجسس کلانتری ۱۸ ذوالفقاری با کارهای اطلاعاتی و منابع مخبرین متوجه شدند شرور سابقه دار و فراری به نام جمال معروف به جمال گراز سرقتهای خانگی و سرقتهای به عنف را در سطح شهرستان صورت داده است که در این راستا مأموران با رصد اطلاعاتی مخفیگاه متهم را شناسایی و در اقدامی عافلگیرانه زمانی که متهم در مخفیگاهش در حال استراحت بود دستگیر شد.
یکی از خطرناک ترین شرور های تهران معروف به رضا ملخ که مدتها از دست پلیس متواری بود، توسط پلیس تهران دستگیر شد.
رضا ملخ که یکی از شرور ترین و خطرناک ترین افراد تهران متولد سال 1361 که در محله جنوب شهر تهران به دنیا آمد از دوران نوجوانی به دلیل جرایم متعدد تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.
البته رضا ملخ چندین مرتبه نیز توسط پلیس دستگیر و با تحمل چند سال حبس از زندان آزاد شد.
این جوان شرور که آخرین مرتبه در اواسط سال 91 از زندان آزاد شده بود اقدامات مجرمانه خود را آغاز کرد.
به دنبال این موضوع و پس از شکایت هموطنان تهرانی از این فرد مجددا دستور دستگیری رضا ملخ از سوی مقام قضایی ابلاغ شد.
پلیس تهران نیز با رصد دوربینهای امنیتی توانستند این فرد را در محدوده نارمک شناسایی و ردیابی کنند و ماموران کلانتری نارمک موظف شدند تا بلافاصله متهم را دستگیر کنند.
متهم با مشاهده ماموران در حالی که به حالت مستی در حین تردد بود به سمت شهروندان حمله ور شد و خودروی یکی از شهروندان را به طور کامل تخریب کرد.
پلیس در ادامه جهت مهار کردن این فرد روانی از گاز اشک آور استفاده نمود که متهم خشمگین تر شده و با در آوردن قمه 40 سانتی متری به سمت ماموران حمله ور شد.
ماموران وظیفه شناس انتظامی نیز برای حفظ جان خود با اسلحه کمری دو تیر به سمت این فرد شرور شلیک کرده که به پای چپ فرد شرور اصابت کرد.
این متهم دارای سوابقی نظیر شرارت باج گیری ، سرقت خودرو ، عربده کشی ، درگیری ، ضرب و شتم شهروندان ، مزاحمت ، اخلال در نظم عمومی و نزاع دسته جمعی داشته است که پرونده ی متهم با دهها شاکی خصوصی تشکیل و همچنان در حال بررسی است.
شرور سابقهداری که حدود نیمی از عمر خود را در زندان بود، تنها چند هفته پس از آزادی از زندان به دلیل حمله به یکی از شهروندان و ضرب و شتم شدیدش با چاقو دستگیر شد.
تیر سال 98 پرونده رسیدگی به یک نزاع شدید از سوی یکی از اراذل و اوباش به ماموران پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ ارجاع شد و در جریان آن تیمی ویژه از ماموران پلیس امنیت تحقیقات خود برای شناسایی و دستگیری عامل این نزاع را آغاز کردند.
بر اساس گزارشهای ثبت شده در پرونده، مردی در یکی از خیابانهای محله نعمتآباد در جنوب تهران مورد حمله دو سرنشین یک موتورسیکلت قرار گرفته و حدود 10 نقطه از بدنش دچار جراحت شدید با چاقو شده بود، به طوریکه خون زیادی از بدنش خارج شده و حدود یک هفته نیز در بیمارستان تحت مراقبهای ویژه قرار داشت. همچنین براساس گزارش کلانتری و براساس ادعای شاکی پس از ترخیص از بیمارستان نیز این شرور به در خانه شاکی حمله ور شده و اقدام به تیراندازی در مقابل خانه کرده و متواری شده بودند.
با اخذ این اطلاعات ماموران پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ اقدام به بررسی سوابق متهم اصلی تحت تعقیب کرده و متوجه شدند که متهم به نام افشین، 28 ساله از اراذل و اوباش سطح یک منطقه نعمتآباد و دارای بیش از 10 فقره سابقه دستگیری و جمعا بیش از 13 سال سابقه حضور در زندان است و از زندان آزاد شده که دوباره دست به ارتکاب اقدامات مجرمانه زده است. همچنین مشخص شد که فرد تحت تعقیب دارای نسبت خانوادگی با شروری است که چندی پیش به اتهام آتشزدن کارتن خوابها بازداشت شده و اکنون در زندان به سر میبرد.
اقدامات ماموران برای شناسایی و دستگیری این فرد با هماهنگی مقام قضایی ادامه داشت تا اینکه سرنخهایی از محل اختفای متهم در یکی از استانهای مرکزی کشور به دست آمد و مشخص شد که این فرد در خانه یکی از آشنایشان پنهان شده است که با کسب این اطلاعات تیمی از ماموران پلیس امنیت برای دستگیری این فرد وارد عمل شده و موفق شدند که مرداد ماه سال گذشته این شرور خطرناک را دستگیر و به تهران منتقل کنند.
افشین متولد 1370 تا کلاس پنجم ابتدایی درس خوانده و می گوید قصد ازدواج ندارد و از 13 سالگی به کانون اصلا و تربیت رفته و هیچ وقت حوصله کار کردن و درس خواندن نداشته است.
افشین می گوید که من اگر آزاد شوم دوباره دستگیر می شوم بهتر از مرا بالا بکشند چون فکر نکنم تغییر کنم.
این شرور خطرناک روی بدنش جای چاقو و خودسوزی وجود دارد و ادعا می کند هزینه های زندگی و خوش گذرانی هایش را دوستانش می دهند.