رویداد۲۴ محمد غرضی که میگوید در دهه ۶۰ کاندیدای کسب کرسی نخستوزیری بوده و سال۹۲ رقیب حسن روحانی برای کسب ریاست جمهوری، در گفت و گویی با خبرآنلاین از آن روزهای انتخابات گفت. وقتی صحبت تاثیرگذاری انتخابات آمریکا بر انتخابات ایران مطرح شد غرضی معتقد بود باید واقع بین بود. او معتقد است هر شعاری که از سوی احزاب و جناحهای دو طرف درباره روابط و تعامل خارجی میدهند برای جلب رضایت داخلی است.
غرضی تاکید دارد عقبه اجتماعی چپ و راست از دست رفته است، او که عزم کاندیداتوری دوباره را کرده است درباره طرح محدود کردن سن کاندیداهای ریاست جمهوری هم حرف زد.
در ادامه مشروح این گپ و گفت را میخوانید:
*بعد از چند روز نتیجه انتخابات امریکا مشخص شد و بایدن به عنوان پیروز انتخابات معرفی شد. به نظر شما این انتخابات چه تاثیری میتواند در سیاست داخلی ایران، خصوصا در تصمیمات دولت در این ۹ ماه پایانی و بحث انتخابات ۱۴۰۰ داشته باشد؟
اگر مقداری به عقب برگردیم، اوباما با تحمیل نرم افزار سیاسی به ایران یک طرفدارانی به دست آورد و آقای ترامپ با سخت افزار سیاسی و تحریمها آن دوستان امریکا را در داخل ایران مأیوس کرد. الان دوباره با روی کار آمدن بایدن، طرفداران امریکا در ایران به جنب و جوش میافتند.
اصلاح طلبان و اصولگرایان عقبه اجتماعی خودشان را از دست داده اند
*نظرتان در مورد تاثیر نتایج این انتخابات بر تصمیمات دولت و انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
تقریبا ظرف این ۴۰ سال طیف اصلاح طلب و طیف اصولگرا امتحان خود را پس داده بودند و کم کم عقبه اجتماعی خودشان را از دست داده بودند و در انتخابات مجلس فعلی تعداد مشارکت مردم خیلی پایین بود. الان باز موقعیتی پیدا میشود که طرفداران امریکا به جنب و جوش بیفتند و اصولگرایان به جنب و جوش مجدد بیفتند و یک موقعیتی برای اینکه جامعهای داشته باشند به دست میآورند. اینکه تا چقدر به کشورداری منجر شود، اتفاقی نمیافتد، یعنی در کشورداری که مشکلات وسیع مردم مطرح است نمیتواند تاثیرگذاری خاصی داشته باشد.
یکدفعه شورای نگهبان من را تایید کرد و دفعه دوم جواب ندادند و من به عزیزان گفتم که شما کار خودتان را بکنید و ما هم کار خودمان را میکنیم. بالاخره زمانی که در دهه ۲۰ و ۳۰، ۴۰ و ۵۰ و جنگ بود ما سربازی کردیم و خدایی نکرده عضو گروه یا حزب خاصی نبودیم و الان هم به همین صورت است و هرطور که شورای نگهبان صلاح بداند کار خودش را میکند و ما هم کار خودمان را میکنیم.
*یعنی انتخابات امریکا ممکن است باعث پویاتر شدن و مشارکت بیشتر انتخابات ایران شود، ولی در تصمیمات اقتصادی و .. تاثیر به سزایی ندارد. درست است؟
من این تکمله را اضافه میکنم، چون شما از کلمه «پویایی» استفاده کردید باید بگویم پویایی وقتی است که به قاعده جامعه منتقل شود. وقتی فقط به صاحبان امتیاز منتقل میشود دیگر اسم آن پویایی نمیشود و اسم آن امتیاز طلبی است.
*آقای غرضی فکر میکنید بعد از این انتخابات و پیروزی بایدن سیاست خارجی و روابط خارجی ایران به چه سمت و سویی میرود؟
مثل گذشته است. در زمان ناصرالدین شاه اولین سفیر امریکا به ایران آمد و انگلیسیها وحشت کردند و قضیه سقاخانه آشیخ هادی را مطرح کردند که جمعیت زیادی میرفتند تا معجزهای را ببینند، طرفداران امریکا سفیر امریکا را تشویق کردند که بیا و این جمعیت را ببین. وقتی او وارد جمعیت شد، جمعیت گفتند که او خارجی است و او را کشتند و به این ترتیب انگلیسها روابط ایران و امریکا را برای مدت مدیدی به تاخیر انداختند و در قضیه مشروطه که روسها و انگلیسها با هم جنگ میکردند و امریکاییها مطلع نبودند (یا توجه نمیکردند)، انگلیس توانست در جریان اخراج امریکا از ایران در خاورمیانه سلطه بیشتری پیدا کند کما اینکه قبلا هم سلطه داشت و ناوگان آنها در اقیانوس هند و خلیج فارس کار میکرد. بعد از جنگ جهانی اول امریکاییها مقداری متوجه خاورمیانه شدند و کم کم سعی کردند که روابط را برقرار کنند، اما انگلیسها مانع شدند تا زمانی که جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد؛ امریکاییها به ایران آمدند و متوجه شدند که خاورمیانه منبع اصلی انرژی است و در جریان نهضت ملی نفت با انگلیسها شریک شدند و کودتا کردند و بعد از کودتا سعی کردند که انگلیسها را از موقعیت سیاسی ایران خارج کنند و موفق شدند که حزب مردم را به ریاست وزرایی منصور و سپس هویدا را به ایران تحمیل کنند و تا حدودی دست انگلیس را کوتاه کردند.
با انقلاب اسلامی، ایران نیز دست امریکا و انگلیس را قطع کرد. در این ۴۰ سال بعد از انقلاب امریکاییها تمام تلاششان بر این است که به هر شکل ممکن به صورت نرم افزاری (سیاسی) یا سخت افزاری (جنگ) به خاورمیانه مسلط باشند. ایران هم تبدیل به یک قدرت شده است و ملاحظه میفرمایید که چپ و راست امریکا دائم به ضرر ملت ایران عمل کردند و دائم ذخایر این کشور را به غارت بردند و مشاهده میکنید که ذخایر اصلی که نیروی انسانی است را با چه وضعی رو به رو کرده است و این جریان ادامه دارد. ممکن است در ایران دولتهایی باشند که به وعدههای امریکا اطمینان کنند و منکوب شوند و کسانی که به امریکا اعتماد نمیکنند طور دیگری! بالاخره ما تبدیل به یک قدرت سیاسی شده ایم و باید حتما منافع ملی را بر منافع گروهی و حزبی و چپ و راست ترجیح دهیم. مطلب اصلی این است که در این قضایا حقوق عامه باید حفظ شود و حقوق خاصه باید خرج حقوق عامه شود، نه اینکه برعکس باشد.
*آیا روی کار آمدن بایدن باعث میشود که در روابط خارجی ما دوباره بحث مذاکره با امریکا مطرح شود؟
در سال ۹۲ زمانی که برای ریاست جمهوری کاندیدا شدم نظرم این بود که تعامل بهترین گزینه در میدان عملیات است. یک قدرت سیاسی مثل ایران با یک قدرت سیاسی مثل امریکا باید تعامل کند، ولی اگر به یک ابزاری تبدیل شود که سیاستهای امریکا را در منطقه دنبال کند گرفتار میشود و فرقی هم نمیکند که چپ یا راست باشد، چون همه متهم به این هستند که یک چشم داشتی به قدرت سیاسی امریکا در منطقه دارند.
*پیش بینی شما چیست؟
هر اتفاقی بیفتد بعد از مدتی اگر از این چهارچوب خارج شود محکوم میشود و از بین میرود، یعنی هر اتفاقی که منافع ملی را دنبال نکند و منافع گروهی و حزبی را دنبال کند قربانی میشود و از بین میرود، چون ایران با ۸۰ میلیون جمعیت و ۱۶۰ میلیون موبایل هر آدم زیر ۱۰ ساله هم خیلی راحت میفهمد که دولتها چکار میکنند.
در دوران جنگ هیچ خبری از اصولگرا و اصلاح طلب نبود
*آقای غرضی! برخی یک نگاه بدبینانه به بحث روابط خارجی دارند و به نوعی تعامل با دیگر کشورها را نمیپسندند. به نظر شما آیا اساسا تعامل با جهان منافاتی با خوداتکایی و ... دارد؟
این دو وجه یک قضیه است. اصلاح طلبان نشان میدهند که مثلا به مفاهیم امریکایی نزدیک هستند و اصولگرایان نشان میدهند که مبارز مفاهیم امریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را میکنند، یعنی به خارج کاری ندارند. در جنگ ۸ ساله مردم چقدر گرفتاری پیدا کردند و از سر گذراندند، اما از اصلاح طلب و اصولگرا هیچ خبری در جریان جنگ نبود، یا کسی به خاطر اصلاح طلبی و اصولگرایی شهید نشد و هرکسی که شهید شد به خاطر انقلاب بود. میخواهم بگویم که احزاب و گروهها تمامی تصمیماتشان بر این است که قدرت سیاسی داخل را حفظ کنند و رقیب را از میدان بیرون کنند، لذا در روابط خارجی هم حواسشان جمع جریان داخلی است و کمتر به روابط خارجی توجه میکنند. این تعاریفی که در سطح جهانی مطرح میشود در اتاقهای در بسته گروهها و احزاب فرع بر قدرت سیاسی داخلی است.
انشاءالله شورای نگهبان حواسش جمع است
*در انتخابات امریکا بایدن که حدودا ۷۸ ساله است، رئیس جمهور شد. الان مجلس دارد یک طرحی میدهد که رده سنی برای کاندیداتوری ریاست جمهوری حداقل سن ۴۵ سال و حداکثر سن ۷۰ سال باشد. نظر شما درباره این طرح چیست؟
شما بایدن ۷۸ ساله را گفتید و من پیرمحمد ۹۳ ساله را میگویم. این بحث مفصل در مجلس خبرگان قانون اساسی در سال ۵۹ به میان آمد و حاصل قضیه این بود که رئیس جمهور باید عقبه اجتماعی داشته باشد تا بتواند خدمت کند، اگر عقبه حزبی و گروهی و .. داشته باشد به حزب و گروه خودش خدمت میکند و این ۵ مدیر ۸ ساله که ۴۰ سال خدمت کردند، همه شان به گروه و حزب وصل بودند و آن اصل قانون اساسی که کسی که میخواهد رئیس جمهور باشد باید عقبه اجتماعی داشته باشد تا بتواند خدمت کند، حاصل نشد. الان که این دو گروه در داخل کشور گرفتار شده اند، مجلس قبلی یک طرح دخالت در انتخابات میداد و مجلس فعلی طرحی دیگر میدهد. انشالله که حواس شورای نگهبان جمع است، چون این پیشنهادها به نفع گروه و احزاب است و به نفع انقلاب و ایران نیست و این تجربه ۴۰ سال گذشته جلوی چشم شورای نگهبان است. اختیارات شورای نگهبان درمورد انتخابات احراز شده است و هر گروهی میخواهد این اختیارات را کمرنگ یا سلب کند، پس باید ببینیم که نظر شورای نگهبان چیست.
بیشتر بخوانید: قالیباف از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ منع شده است؟
کشور را دچار مشکل نمیدانم؛ ثروتمندیم و انقلابی
*کشور ما با مشکلات متعددی رو به رو است (بحث معیشت و تحریمهای اقتصادی)، اگر قرار باشد شما یک اولویت بندی برای رسیدگی به مشکلات کشور داشته باشید، مشکلات را چگونه دسته بندی میکنید؟
اینکه کشور را دچار مشکل بدانیم من مخالف هستم. کشور ما ثروتمند و توانمند است و ملت زحمتکش و انقلابی دارد. این گرفتاریها متعلق به صاحبان قدرت و امتیازطلبان است، وگرنه مردم با جریان جنگ و جریان گرانی و .. دست و پنجه نرم کردند، اینکه بخواهیم مسائل اداری کشور را دسته بندی کنیم به این نکته میرسیم که عدهای دائم امتیازات مردم را به نفع خودشان مصادره کرده اند، مثلا انتخابات یا اموال یا قوانین را به نفع خودشان مصادره میکنند و به عنوان دفاع از انقلاب و ایران ظاهر میشوند و بعد که از آنها بازخواست میشود در و پنجره را میبندند و پنهان میشوند. من در دسته بندی گرفتاری را متعلق به نوع تفکر اداره کشور میدانم که حدود ۱۰۰ سال است به همین شکل بوده است، یعنی بعد از مشروطه همه صاحبان قدرت (رئیس جمهور و نخست وزیر) امتیازاتی را از مردم سلب کردند و به نفع خودشان استفاده کردند و مردم محروم ماندند و (مردم) از این روش حکومت بسیار ناراضی هستند.
اصلاح طلبان نشان میدهند که به مفاهیم امریکایی نزدیک هستند و اصولگرایان نشان میدهند که مبارز مفاهیم امریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را میکنند، یعنی به خارج کاری ندارند.
*شما یک زمانی وزیر نفت بودید. اگر الان وزیر نفت میبودید چه اقداماتی انجام میدادید و چه راه کارهایی برای فروش نفت و مدیریت نفت داشتید؟
همیشه مساله نفت در ایران دچار مشکل بوده است. همان زمان هم که من وزیر نفت بودم امریکاییها تحریم داشتند و از ایران نفت نمیخریدند. آن زمان احمد آقا به من گفتند که الان کسی نفت نمیخرد و من عرض کردم که دست من شکسته باشد که نتوانم از این ۶۰ میلیون جای ۲ میلیون را باز کنم (آن زمان روزی ۶۰ میلیون بشکه نفت در دنیا عرضه میشد). امروزه ۱۱۰ میلیون بشکه نفت مصرف میشود، اما الان بخاطر کرونا مقداری کمتر شده است و به ۹۰ میلیون بشکه رسیده است؛ ما اگر بتوانیم یک و نیم تا دو میلیون بشکه بفروشیم خوب است. بازار نفت خریدارهای متفرقه زیادی دارد، اخیرا وزیر نفت اعلام کردند که بدور از چشم امریکا هر روز یک و نیم میلیون بشکه نفت میفروشیم، آنها بلد هستند که چکار کنند! بعضا شنیده میشود که محدودیتهایی در انتخاب مشتری وجود دارد که انشالله اینگونه نباشد. نفت روی زمین نمیماند، من در دوران بسیار سختی ۲۴ میلیون بشکه نفت را که در اوپک تولید میشد را ۱۶ میلیون کردم، ولی قیمت را نگه داشتم. ما باید سر قیمت تلاش فراوانی داشته باشیم تا منافع کشور حفظ شود، نه اینکه باعث شویم قیمت پایین بیاید.
۵ هزار آقازاده اصلاح طلب و اصولگرا در امریکا هستند
*ما انتخابات ۱۴۰۰ را پیش رو داریم و تحلیلهای مختلفی درباره دولت آینده و انتخابات میشود. با توجه به انتخابات ۹۸ و روی کار آمدن یک مجلس یکدست اصولگرا به نظر شما سهم اصولگرایان در دولت بعد چیست؟ یعنی آیا دولت سیزدهم به یک اصولگرا میرسد؟
اصولگرایان تمام حاکمیت، دولت، مجلس و قوای قضاییه را میخواهند، کما اینکه اصلاح طلبان نیز همینگونه هستند، منتهی با هم تعامل میکنند، یعنی بخشهای مختلف را به هم واگذار میکنند و در یک چیزی شریک هستند: زیر زندگی و زیر معیشت برای مردم؛ یعنی آنها در این شراکت دارند و بقیه را بین هم تقسیم میکنند. شما ببینید از این ۵ هزار اولاد مدیران اصلاح طلب و اصولگرا که در امریکا هستند چگونه امتیازات را بین خودشان تقسیم کرده اند و اصلا مشخص نیست که او پسر یک اصولگرا است یا پسر یک اصلاح طلب. شما کشور را مقداری سیاسی میبینید و من بیشتر آن را اداری میدانم. آنها در بالا دعوای زرگری راه میاندازند و در زیر منافع را تقسیم میکنند.
مدیران احمدی نژاد یا زندان هستند یا خارج از کشور
*پس به نظر شما دولت بعدی را یک جورایی تعاملی تمام میکنند؟
بله مثل همین دولت فعلی. این دولت اصلاح طلب است، ولی تعاملی ادامه پیدا کرد. دولت قبلی هم همین طور بود، آقای احمدی نژاد با بوق و کرنا گفت که نفت را به سفره مردم میآوریم و مدیرانی که انتخاب کرد الان یا در زندان هستند یا به خارج از کشور رفته اند.
*آقای غرضی در اعتراضاتی که در سال ۹۶ و ۹۸ اتفاق افتاد، شعار اصولگرا اصلاح طلب دیگه تمومه ماجرا و عبور از اصلاح طلبی و اصولگرایی را مطرح میکردند، به نظر شما این شعار چقدر ممکن است در انتخابات ۱۴۰۰ ظهور و بروز پیدا کند؟
سه نکته خدمتتان عرض میکنم: انقلاب مشروطه را مردم انجام دادند و بعد احزاب و گروهها در صحنه اداره کشور ظهور کردند. انقلاب ملی شدن صنعت نفت را مردم انجام دادند و حتی در ۳۰ تیر شهید دادند و بعد احزاب و گروهها به جان هم افتادند و نتیجه آن کودتا بود. انقلاب ۲۲ بهمن را مردم انجام دادند، اما گروهها و احزاب تلاش کردند که بر امور مسلط شوند و انقلاب به تدریج در لاک خودش مانده است، ولی گروهها و احزاب با هم دعوا میکنند و امتیاز طلبی میکنند. اینکه الان دولت بعدی به چه صورت در بیاید و به چه شکلی باشد را من نمیدانم...
به طور کلی دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا اعتبارشان کم شد تا این شعار درآمد که اصولگرا اصلاح طلب دیگر مورد تایید انقلاب و مردم نیستند و این اتفاق در ۳ حادثه قبلی هم ظرف ۱۰۰ سال گذشته اتفاق افتاده است، یعنی مردم دائم به احزاب و گروهها پشت کرده اند و این طبیعت خدا جوی ملت ایران است که زمانی که کسانی به قدرت میرسند و امتیاز طلب میشوند مردم آنها را رها میکنند.
بازیهای سیاسی دولتها را غیرپاسخگو کرده است
* الان با توجه به مشکلات اقتصادی و معیشتی که وجود دارد چقدر احتمال دارد از دل انتخابات ۱۴۰۰ یک چهره پوپولیستی مثل احمدی نژاد روی کار آید؟
تمامی اتفاقاتی که در ایران افتاده است و منجر به شکست شده است همه پوپولیستی بودند، یعنی در این ۵ دولت یک مرتبه جریان اجتماعی را تحریک کردند و یک کسی را تثبیت و یک کسی را عزل کردند و در دوره بعد آن فرد عزل شده را تثبیت کردند و آن فرد تثبیت شده دوره قبل را عزل کردند. این بازیهای سیاسی باعث شده است که دولتها پاسخگو به ملت نباشند و همیشه شکل پوپولیستی داشته اند. اگر تعریف پوپولیستی را بپذیرید که یعنی قدرت را میخواهند، اما مسؤلیت را نمیخواهند، در این صورت مساله شما حل میشود. تمامی اینها پوپولیستهای مدرن و بزک کرده و تزئین شدهای هستند که صورت ظاهرشان با صورت باطنشان تفاوت دارد.
*اگر بخواهید یکی از جناحها را پوپولیستتر معرفی کنید کدام جناح است؟
این مثل قضیه «تر» و «ترتر» است. «تر» که شد دیگر ترتر ندارد.
*یعنی هر جفتشان هستند.
بله. آنها مسؤلیت نمیپذیرند و پاسخگو نیستند. زمانی که به آنها میگوییم مثلا درآمد شما از خرج دولت بیشتر است آنها از پاسخگویی فرار میکنند. این ۵ رئیس جمهور و نخست وزیرانشان همه از پاسخگویی به مردم سر باز زدند و دائم با تریبون یک طرفه یعنی صدا و سیما و روزنامهها مصاحبه کردند.
*آقای غرضی اگر شما بخواهید یک ارزیابی روی چند دولتی که روی کار آمدند، داشته باشید، نظرتان درباره دولتها چیست؟
همه آنها حقوق عامه را هزینه حقوق خاصه کردند. آنها دائم از جیب فقرا در آورند.
امکان ندارد حکومتی که حقوق عامه را ضایع کند اعتبار پیدا کند
*هیچ رده بندی برایشان قائل نیستید؟
خیر. این بحر طویل برای شما جوانان خیلی خوب است. دلار ۷۰ ریال بود، آقای بنی صدر وزیر دارایی رئیس جمهور شد و زمانی که رفت ۳۰۰ ریال شد. آقای موسوی که آمد دلار ۴۰۰ ریال بود و زمانی که رفت هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای هاشمی که آمد هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۴ هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای خاتمی که آمد ۴ هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۱۰ هزار ریال شد. آقای احمدی نژاد که آمد ۱۰ هزار ریال بود و زمانی که رفت ۳۰ هزار ریال شد و زمانی که آقای روحانی آمد دلار ۳۰ هزار ریال را تبدیل به دلار ۳۰۰ هزار ریالی کرد. حواسمان جمع باشد که در قاعده جامعه اگر حقوقش ضایع شود حکومت در گرفتاری میماند. امکان ندارد حکومتی که حقوق عامه را ضایع کند اعتبار پیدا کند؛تر و ترتر هم نداریم.
*شما از این صحبت کردید که هر دولتی که آمد یکسری مشکلات داشت. این مشکلاتی که در دولتها تکرار میشود چقدر به بحث انتخابات ما بر میگردد؟
انتخابات را جدا از حکومت ندانید، یعنی توجه داشته باشید که انتخابات جزء حکومت است.
*پس یعنی شما آن ایرادات را متوجه انتخابات هم میدانید؟
تمام ایرادات متعلق به امتیازطلبی احزاب و گروهها و اشخاص است.
*مثلا ما در هر دوره از انتخابات میبینیم یکسری چهرههای تکرای میآیند، یعنی مثلا طرف در چند دوره انتخاباتی شرکت کرده است و موفق نشده است و باز همان دایره اشخاص قبلی است، یعنی نه چهره سازی جدیدی وجود دارد و ...
چهره یک مطلب روشن است، اما روش اداره کشور ثابت است، یعنی روش اداره کشور تبدیل به تورم و تحمیل بر فقرا شد و باعث ثروتمند شدن عدهای شد؛ لذا برای اشخاص این آمدن و رفتن هیچ فرقی ندارد، روش ها، روشهای تثبیت شده و به نفع امتیازطلبان است. توجه کنید که اشخاص با چهرههای مختلف میآیند، اما روش هایشان روشهایی است که منجر به ساقط شدن اعتبار اشخاص شده است.
*این ثبات را از کجا باید تغییر داد؟
مردم بلد هستند که به چه شکل عمل کنند. ناصرالدین شاه میگفت که به جنوب میروند و میگویند انگلیسی شده و به شمال میروند و میگویند روسی شده است، مردم بلد بودند که مشروطه را به وجود آورند. در کشور اشغال شده در سال ۱۳۲۰ مردم بلد بودند که نفت را ملی کنند و کشور اشغال شده توسط امریکا در ۲۲ بهمن از اشغالی خارج و زمانی که مورد حمله صدام قرار گرفتند بلد بودند که جواب حملات را بدهند. کشور سر جای خودش است، اعتبار مدعیان است که مورد محاسبه خلق الله قرار دارد، ملاحظه میکنید که مردم چگونه عکس العمل نشان میدهند، هر چیزی که این رسانههای یک طرف میگویند وظیفه شرعی وظیفه گروهی و ...، مردم عکس العملی نشان نمیدهند. این سنتی است که در ایران جا افتاده است.
*پس این تغییر را مردم ایجاد میکنند؟
قطعا. مردم آنچنان قدرت سیاسی را تحت فشار قرار میدهند که مجبور به تغییر روش شود.
اعلام کاندیداتوری در ۱۴۰۰
*آقای غرضی شما قصد کاندیداتوری در انتخابات دارید و ...
من همیشه به عنوان یک سرباز آماده خدمت گذاری هستم. شاید شما نسل جوان مطلع نشده باشید که مثلا من در سال ۵۹ و ۶۰ توسط حضرت امام چندین مرتبه به عنوان نخست وزیر معرفی شدم و احزاب و گروهها مخالف بودند. ما روش اداری کشور را بر اساس ترجیح حقوق عامه بر حقوق خاصه انجام میدهیم و میتوانیم تمامی این شخصیتهای زیرآب را با روشهای اداری درست کشور از بین ببریم. من از ثروت کشور و محلهای رانت خواری و سیستمهای سیاسی اعتبار از دست داده مطلع هستم و اگر توفیقی باشد در خدمت گذاری حاضر هستم. خیلی طول نمیکشد که کشور در راستای توسعه سیاسی و اقتصادی و اعتقادی قرار بگیرد.
شورای نگهبان کار خودش را بکند من هم کار خودم را میکنم
*فکر میکنید از سد شورای نگهبان عبور میکنید؟
یکدفعه شورای نگهبان من را تایید کرد و دفعه دوم جواب ندادند و من به عزیزان گفتم که شما کار خودتان را بکنید و ما هم کار خودمان را میکنیم. بالاخره زمانی که در دهه ۲۰ و ۳۰، ۴۰ و ۵۰ و جنگ بود ما سربازی کردیم و خدایی نکرده عضو گروه یا حزب خاصی نبودیم و الان هم به همین صورت است و هرطور که شورای نگهبان صلاح بداند کار خودش را میکند و ما هم کار خودمان را میکنیم.
*پیش بینی شما از مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ چیست؟
مردم بخاطر اینکه امریکا طرف ملت ایران است حواسشان جمع است. اگر نیش امریکا از این تحریمهایی که وجود دارد برداشته شود یک وجهی داریم، ولی اگر نیش برداشته نشود مردم کشور را بیشتر از احزاب و گروهها دوست دارند و معمولا حرف اصلی آنها طرفهای بیرونی برای حفظ استقلال کشور است و با جریانات داخلی هم درگیر هستند.
*یعنی ما نرخ مشارکت ۹۸ را در ۱۴۰۰ میبینیم یا بیشتر خواهد بود یا کمتر میشود؟
چون انتخابات ریاست جمهوری است از خدا میخواهم که مردم شرکت کنند، اما اگر کاندیداهایشان مورد قبول نبود عکس العمل مردم به خارجی تند و تیز باشد تا خارجی فکر نکند که کشور بی صاحب است و میتواند موقعیتی پیدا کند تا حقوق عامه را بیشتر تضعیف کند.
*پیش بینی شما چیست؟
اصل مطلب بر دعا است، اینکه من چیزی بخواهم یک خواست شخصی است و پیش بینی بنده هم خواست شخصی است. من خدایی نکرده انتظاری از دیگران ندارم، فقط دلم میخواهد که کشور حفظ شود، ولی قدرت سیاسی به مردم نزدیک شود. من دوست دارم که جمعیت زیادی پای صندوقهای رأی بیایند، اما صورت ظاهر آن، این را نشان نمیدهد.