مشارکت مردم در انتخابات سال آینده دغدغهای جدی نه تنها برای اصلاحطلبان، بلکه برای همه جریانات سیاسی کشور است و گروههای مختلف سیاسی بر این پایه تلاش میکنند در گام نخست دلایل کاهش مشارکت در انتخابات گذشته را ریشهیابی کنند؛ گرایشی که البته میان اصلاحطلبان با جدیت دوچندان دنبال میشود.
رویداد۲۴ تدوین مانیفست، سازماندهی مجدد و دستیابی به اجماع و درنهایت چگونگی مواجهه با
انتخابات ۱۴۰۰ دغدغه این روزهای نیروها و احزاب اصلاحطلب است. شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که دورههای پیشین توانست اتحاد و اجماعی قابلقبول میان اصلاحطلبان ایجاد کند، حالا با استعفای محمدرضا عارف به عنوان رییس و عبدالواحد موسویلاری در قامت نایب رییس، این نهاد اجماعساز به شکل عملی بدون استفاده مانده و بسیاری آن را منحل شده تلقی میکنند. در نبود این شورا، اصلاحطلبان میگویند بالاخره باید نهادی باشد تا احزاب و نیروهای اصلاحطلب براساس تصمیماتش بتوانند در مسیر انتخابات ۱۴۰۰ گام بگذارند.
در این میان مجمع روحانیون مبارز که چهرههای موثر جریان اصلاحطلبی ازجمله سیدمحمد خاتمی در آن حضور دارند، فعالیت خود را برای انتخابات ۱۴۰۰ بیشتر کرده است. بنابر گفته اعضای این مجمع، آنان قصد دارند تا در انتخابات ۱۴۰۰ مشارکت جدی داشته باشند و در همین راستا سایر گروهها را هم به همین امر تشویق میکنند. فعالیت مجمع روحانیون برای انتخابات منظم شده و با تشکیل کمیتهای در حال برنامهریزی برای حل چالشهای پیشروی خود هستند. حضور آنان در میدان فعالیتهای انتخاباتی این گمانه را تقویت کرده که تاثیر این مجمع در برنامهریزیهای انتخاباتی اصلاحطلبان میتواند از اختلافات بکاهد و به اجماعسازی بیشتر این جریان سیاسی کمک کند، چراکه آنطور که بسیاری از ناظران و تحلیلگران این مدت گفته و نوشتهاند، یکی از نگرانیهای اصلی اصلاحطلبان این است که اختلافنظرها مانع ایجاد راهبردی واحد در مسیر معرفی کاندیداها و ارایه راهبردهای انتخاباتی شود یا دستکم نتوانند در موعد مقرر و هنگام معرفی کاندیدای نهایی، بهطور تام و تمام بر یک چهره واحد اجماع کرده و یک گزینه را در معرض انتخاب شهروندان و پایگاه اجتماعی خود قرار دهند.
اما همزمان با فعالیتهای مجمع روحانیون مبارز، شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نیز تلاشهای خود را دوچندان کرده است. کمیته سیاسی این شورا که از ابتدای سال جاری مساله انتخابات ۱۴۰۰ را در دستورکار خود قرار داده بود، اخیرا آنطور که «اعتماد» هفته گذشته در گزارشی از این اقدامات خبر داد، وارد رایزنی و گفتگو با چهرههای شاخص اصلاحطلب و به اصطلاح تئوریسینها و نظریهپردازهای جریان اصلاحات شده و پس از برگزاری سلسلهنشستهایی با این چهرههای شاخص که همچون محسن آرمین، محسن امینزاده، حسین مرعشی، مصطفی تاجزاده، علیرضا علویتبار و چند نفر دیگری از این چهرههای شاخص اصلاحطلب، مجموعهای از نظرات آنها را دستهبندی کرده تا بتواند براساس آن، راهبردهایی را برای تدوین مانیفست اصلاحات یا مرامنامه اصلاحطلبی تدوین کند. نظرات دستهبندی شده حالا روی میز احزاب بزرگ و کوچک اصلاحطلب قرار گرفته و قرار است این احزاب و تشکلهای اصلاحطلب دیدگاهها و نقطهنظرات خود را در آینده نزدیک دراختیار شورای هماهنگی قرار دهند تا این شورا بر پایه دیدگاه احزاب و تشکلهای اصلاحطلب، نسبت به تدوین راهبرد و مرامنامه نهایی این جریان سیاسی اقدام کند.
بیشتر بخوانید: لیستی با هدف «چگونه به قدرت نزدیک شویم»/ از فهرست انتخاباتی کارگزاران چه میفهمیم؟ +جدول
اما این همه ماجرا نیست. برخی از دیگر اصلاحطلبان معتقدند که با تشکیل نهادی تازه یا حتی احیای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلب و تدوین راهبرد اصلاحطلبی مشکل اصلاحطلبان حل نمیشود، چراکه مردم امروز از همه جریانهای سیاسی رویگردان شده و به خاطر حوادث سالهای اخیر شاید حتی بیش از رقیبِ اصولگرا، از اصلاحطلبان دلخورند. کسانی که تاکید دارند از آنجا که مطالبات مردم در دو، سه انتخابات گذشته این سالها نادیده گرفته شده، مردم دیگر امیدی به حضور حداکثری پای صندوقهای رای ندارند از شرکت در انتخابات ناامید شدهاند. مردمی که به باور این گروه از تحلیلگران و ناظران سیاسی حالا به این باور رسیدهاند که رای دادن تاثیری در سرنوشتشان ندارد. بر این اساس آنها تاکید دارند که ابتدا و در گام نخست، باید فکری به حال تعریف اصلاحطلبی، تدوین مانیفست و مرامنامهای روشن کرد تا مردم دستکم بتوانند بنابر این تعاریف و مرامنامه شفاف، وارد تعامل با این جریان سیاسی شده و آنگاه تصمیم بگیرند که آیا مایلند به آنها اعتماد کنند و آیا اساسا خواست و مطالبهشان را در راهبرد و اهداف این جریان سیاسی میبینند یا نه!
هر چه هست حالا مشارکت مردم در انتخابات سال آینده دغدغهای جدی نه تنها برای اصلاحطلبان، بلکه برای همه جریانات سیاسی کشور است و گروههای مختلف سیاسی بر این پایه تلاش میکنند در گام نخست دلایل کاهش مشارکت در انتخابات گذشته را ریشهیابی کنند؛ گرایشی که البته میان اصلاحطلبان با جدیت دوچندان دنبال میشود و همزمان به نظر میرسد چهرههای اصلاحطلب، درحالی که چند ماه بیشتر به انتخابات ۱۴۰۰ نمانده، تعیین اولویت کاری خود را محور چالشانگیزی دیگری در مسیر حرکت به سوی انتخابات پیشرو میبینند.