رویداد۲۴ علیرضا نجفی: دکتر کاظم سامی از انقلابیون مطرح در دوره پهلوی بود که متاثر از آرای دکتر علی شریعتی به انقلابیون مسلمان پیوست و در سال ۱۳۴۲ نیز حزبی به نام جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) تاسیس کرد تا با حکومت پهلوی مبارزه کند.
دکتر سامی خود را مسلمان سوسیالیست میدانست و مبارزه با رژیم پهلوی را از دهه چهل وارد فاز جدیدی کرد و با گسترش نیروهای حزبی برای حکومت مشکل ساز شد. ساواک نیز در سال ۱۳۴۴ اعضای گروه را دستگیر کرد، اما کاظم سامی تا پایان حکومت دست از مبارزه برنداشت و به خاطر همین فعالیتهایش بود که پس از پیروزی انقلاب مورد اعتماد قرار گرفت و در دولت مهندس مهدی بازرگان وزیر بهداشت شد.
دکتر سامی روانپزشک بود و همزمان با کار طبابت نماینده دوره اول مجلس نیز شد. در سال ۵۸ کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد اما شسکت خورد.
بیشتر بخوانید: تصویر نایاب از گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی
به گزارش رویداد۲۴ دکتر سامی در چهار آذر ماه سال ۱۳۶۷ در مطب خود و در حالی که منتظر ویزیت آخرین بیمار خود بود به طرز فجیعی به قتل رسید. قاتل با ضربات متعدد چاقو بدن او را تکه تکه کرد و فرق سرش را شکافت.
قاتل همسر سامی را در اتاق دیگری حبس کرده بود، اما او پس از یک ساعت با شکستن شیشه اتاق خود را رها میکند و شوهرش را که غرق در خون بوده، به بیمارستان میرساند اما دکتر سامی در بیمارستان جان میدهد.
سه هفته پس از این قتل فجیع، علی اکبر محتشمی پور وزیر وقت کشور اعلام کرد قاتل دکتر سامی شخصی بوده به نام محمود جلیلیان که خودکشی کرده و قتل نیز انگیزههای شخصی داشته است.
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش مینویسد: «محمود جلیلیان متولد ۱۳۱۶ در کرمانشاه که گفته شد کارمند سازمان هلال احمر بوده و هنگام تصدی دکتر سامی در آن سازمان با وی درگیری داشت، قاتل دکتر کاظم سامی بود. او توسط حفاظت و اطلاعات شهربانی جمهوری اسلامی شناسایی شد، اما پیش از دستگیری در مورخه ۱۳ آذر ۱۳۶۷ در یکی از گرمابههای شهر اهواز، خود را از لوله دوش نمره حمام حلق آویز کرد. در داخل نمره حمام، یک سرنگ خالی نیز مشاهده شد.»
بسیاری از جمله محسن کدیور و فرج سرکوهی قتل دکتر سامی را از قتلهای زنجیرهای میدانند. دکتر سامی مانند فروهرها در ابتدای پاییز کشته شد و شیوه قتل وی نیز شباهت بساری به فروهرها داشت. محسن کدیور قتل دکتر سامی را چنین شرح میدهد: «نخستین ضربه قاتل هنگامی به سر دکتر سامی وارد آمده که وی روی دسته کاغذهای نسخه خم شده بود و احتمالا مشغول نوشتن نام و مشخصات و نوع بیماری قاتل بوده است. قاتل از این فرصت استفاده کرده ابتدا از جلو ضربهای به دکتر وارد میکند و سپس پشت صندلی رفته از پشت گردن او را محکم گرفته و چهار ضربه به سر او وارد میکند که به هر دو نیمه جمجمه و مغز اصابت کرده و جراحات شدیدی وارد میسازد. مرحوم دکتر سامی برای دفاع از خود دستش را بالای سر میبرد و به این ترتیب دست وی هم زخمی میشود و پیش از آنکه از پای درآید دو بار فریاد کشیده است.»
انگیزه شخصی قتل از سوی خانواده و نزدیکان دکتر سامی هیچ گاه پذیرفته نشد. سوال اینجا بود که چرا قاتل پس از ۹ سال به فکر انتقام افتاده و این سوال را مطرح کردند که چگونه قاتل با آن وزن سنگینش با دوش حمام خودکشی کرده است.
همچنین مشخص شد اخراج این شخص از هلال احمر کار دکتر سامی نبوده و قاتل نیز در روز قتل اسحله و نارنجک با خود به همراه داشته است. همچنین وجود تعدادی گذرنامه به همراه قاتل نشان میداد که وی قصد فرار داشته نه خودکشی. اما آنچه این گمانها را تشدید کرد مرگ سرهنگ دلشاد تهرانی مسئول رسیدگی به پرونده دکتر سامی دو هفته پس از ماجرا بود.
گفته شد سرهنگ دلشاد در حالی که در پشت میز کار خود بوده با گلوله به زندگیاش پایان داده است. به گفته بسیاری از جمله محمد جعفری سردبیر روزنامه انقلاب اسلامی، خودکشی سرهنگ دلشاد دقیقا زمانی اتفاق افتاد که سرنخی مهم در رابطه با پرونده کاظم سامی پیدا شده بود.
هاشمی رفسنجانی در قسمتی از خاطراتش قتل دکتر سامی را ترور مینامد: «آقای موسوی اردبیلی گزارش داد که در پزشکی قانونی در صحت ادعای خودکشی قاتل دکتر سامی تردید بهوجود آمده و احتمال اینکه باندی بودهاند و او را کشتهاند و کشتهاش را حلق آویز کردهاند، وجود دارد. قرار شد پیگیری شود تا حقیقت مکشوف گردد.»
آیت الله حسینعلی منتظری نیز که دکتر سامی به او بسیار نزدیک بود قتل وی را کار عوامل خودسر حکومتی دانست و از سامی به عنوان «شهید» یاد کرد. برخی حامیان سامی از او به عنوان شهید راه خدمت یاد میکنند.