رویداد۲۴ آخرین گزارش گروسی به آژانس بین المللی انرژی اتمی حاشیههای بسیاری داشت. تروئیکای اروپایی بار دیگر علیه ایران بیانیه صادر کرد. تروئیکای اروپایی اصرار دارد که ایران به تعهدات خود در برجام بازگردد. همزمان ایران هم خواستار این است که طرفین برجام، تعهدات خود را اجرایی کنند. با این حال فارغ از جو سازیها این گزارش نشان داد که ایران همچنان قادر به رشد در صنعت هستهای است و در عین حال قصد ندارد که کاری پنهان از آژانس انجام دهد.
گفتگو با حسن بهشتی پور کارشناس مسائل هستهای و دیپلماسی :
ما اخیرا شاهد انتشار گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی در خصوص ایران بودیم. این گزارش مورد توجه زیادی قرار گرفت. به طور کلی این گزارش را چطور ارزیابی میکنید؟
در مورد این گزارش از ابعاد مختلفی میشود صحبت کرد. آژانس هر سه ماه یکبار موظف است که ارزیابی خود را نسبت به فعالیتهای هستهای ایران ارائه کند. این هم ادامه همان گزارشهای قبلی است، اما به روز شده. از جنبههای مختلف به موضوع فعالیتهای هستهای پرداخته. در وهله اول این گزارش با این جزییاتی که دارد حدودا ۹ صفحه میشود و نشان دهنده این است که همچنان آژانس گستردهترین نظارتها و کنترلها را بر فعالیتهای هستهای صلح آمیز ایران دارد و این گزارش محصول همین نظارت هاست؛ بنابراین گروهی که ممکن است فضا سازی کنند که ایران ۱۲ برابر حد مجاز غنی سازی کرده و.. میخواهند نشان دهند که ایران تخلف میکند. اما این گزارش به صراحت نشان میدهد که فعالیتهای ایران زیر نظر آژانس انجام میشود و اگر اینطور نبود، گروسی نمیتوانست گزارشی با این جزئیات داشته باشد که حتی تعداد سانترفیوژهای فعال ایران را هم نشان دهد.
از طرفی هم این گزارش نشان داده که ذخایر ایران به ۲۴۴۲ کیلو و نهصد گرم رسیده و حتی نهصد گرم هم ذکر شده و این رقم نسبت به فصل قبل افزایش یافته. گزارش تقسیم شده توضیح میدهد که این افزایش شامل چه مواردی است. پس ایران تحت نظارت آژانس و به صورت شفاف فعالیت میکند.
موضوع دوم این است که گزارش گروسی پاسخ خوبی است به آن کسانی که به دروغ میگفتند صنعت هستهای ایران بر اثر برجام نابود شده است و ما نمیتوانیم فعالیت غنی سازی داشته باشیم. این گزارش میگوید از زمانی که ایران تعهداتش را کاهش داده، در عرض یک سال و نیم ذخایر اورانیوم ایران تقریبا ۱۲ برابر شده است. این نشان میدهد که صنعت هستهای ما نابود نشده. مخالفان برجام قبلا میگفتند که فردو را تعطیل کرده اند و...، اما حالا در همین گزارش نشان داده شده که در فردو غنی سازی انجام میشود و درصدش هم ذکر شده. فضاسازیهای مخالفان برجام صحت نداشته وگرنه گزارش به این شکل نبود.
نکته سوم دیگری که وجود داشت، این بود که ir۲ که سانترفیوژهای نوع پیشرفته هستند، در خط تولید قرار گرفته اند و دو تا از آبشارهایش فعالیت خود را شروع کرده اند. پس تحقیق و توسعه این صنعت در این مدت گسترش داشته. اگر تحقیق و توسعه نبود اینها نمیتوانستند وارد مدار شوند.
این گزارش میگوید فعالیتهایی به صورت شفاف و با قدرت در ایران در حال دنبال شدن هستند و به همین دلیل هم میبینیم وزرای خارجه کشورهای اروپائی سریع تشکیل جلسه میدهند و به دنبال این هستند که باز ایران را به تعهداتش در برجام برگردانند. اینها موفقیت است و اگر این موفقیتها وجود نداشت، تروییکای اروپائی همان روال قبل را طی میکرد.
در واقع شوکی که ایران میخواست به جامعه جهانی بدهد، اتفاق افتاده؟
این روند نشان میدهد که تحریمهای همه جانبهای که امریکا ایجاد کرده بود، حداقل در این بخش اثری نکرده. به نظر من باید به این فکر کنیم که چگونه میشود از این فرصت استفاده کرد تا ما مشکل را یکبار برای همیشه حل کنیم تا سلاح تحریم را از دست طرف مقابل خارج کنیم. اینها ضمانت هستند برای ما، اما کافی نیستند. ما باید کاری کنیم که این اهرم تحریم از دست طرف مقابل خارج شود.
نکته دیگر اینکه که گروسی اعلام کرده ما همچنان نظارتها را ادامه میدهیم و راجع به آن موضوعاتی که سوال برایمان وجود داشته از ایران خواستیم که توضیحات و اطلاعات بیشتری بدهد. با اینکه ایران دسترسی هم ایجاد کرد و بازرسی هم کردند، اما هنوز میگویند برای ما دوز ذرات اورانیوم با غنای پایین خیلی مهم است. این ذرات اصلا چیز خاصی نیست و زیر پنج در صد است و برای هر کشور دیگری بود، این را با یک گفتگوی ساده حل و فصل میکردند. اما وقتی میگویند آژانس به موضع گیریهای سیاسی کشانده شده، همین جاهاست. خود آقای گروسی میگوید که این ذرات اورانیوم با غنای پایین است و منشاء اش هم مشخص نیست که از کجاست.
آلودگی زیر ۵ درصد و آنهم قبل از سال ۲۰۰۳ چه خطری میتواند داشته باشد که نشود آن را حل و فصل کرد؟ خبرگزاریهای خارجی و... طوری به موضوع پرداخته اند که انگار تهدید هستهای بوده، در صورتی که هر فرد فنی میفهمد یعنی چه.
وقتی گروسی این گزارش را با این ادبیات میدهد، میگوید من تحت فشار هستم و این سوال را باید همچنان کش بدهم. وگرنه میشد این مساله را مدیریت کرد. فشارهای آمریکا و اسراییل و... است که این موضوع را بزرگ کرده. وگرنه همه میدانند که این موضوع خیلی چیز مهمی نیست. درخواست آژانس این بود که دسترسی داده شود، که این اتفاق افتاده و آنها از این بخش بازدید هم کرده اند. اگر چیزی بود که ایران اجازه نمیداد بازدیدی صورت بگیرد.
بیشتر بخوانید: پشت پرده ترور محسن فخری زاده / چقدر احتمال جنگ ایران و اسرائیل وجود دارد؟
بیانیه تروئیکای آمریکایی را چطور میبینید؟ معمولا این گونه بیانیهها عادی شده که هر بار آن را صادر میکنند. اما این مورد آخر را چطور ارزیابی میکنید؟
آنها از ایران در این بیانیه هم خواسته اند که به تعهدات خود در برجام بازگردد. اما باید پرسید که چرا خودشان این کار را نمیکنند؟ اروپا اول یازده تعهد خود را انجام دهد و بعد بیاید این را به ایران بگوید. کشور ما اعلام کرده که اگر آنها به تعهدات خود در برجام بازگردند، ایران هم به تعهداتش در برجام باز خواهد گشت؛ بنابراین اگر واقعا میخواهند این فشار را روی آمریکا بگذارند و تعهدات خودشان را هم که به بهانه ایالات متحده به انجام نرسانده اند، انجام دهند.
به نظر میرسد که این بیانیه اخیر هم استفاده از سیاست هشدار به جای سیاست همکاری است. در حالیکه اول باید بروند تعهدات را اجرایی کنند و وقتی به عنوان یک گام مثبت انجام دادند، طرف ایرانی هم همانطور که بارها گفته، به محض این اتفاق به تعهدات برگردد.
گزارشی منتشر شد که سر و صدای بسیاری هم کرد که بعد از انتشار گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی، ترامپ قصد حمله به نطنز را داشته. آیا پس از انتشار این گزارش احتمال انجام یک حمله محدود آنطور که برخی رسانهها نوشته ند، در شرایطی که ترامپ منتظر یک جرقه است، ممکن است که به یک حمله بیانجامد؟
حمله به ایران اگر رخ دهد، حمله محدودی نخواهد بود. ایران پاسخ خواهد داد و آنها هم بی پاسخ نمیگذارند و کش پیدا میکند. مساله دیگر این است که نطنز مرکز هستهای و در حال فعالیت است. حمله کردن به مرکزی که در حال فعالیت و زیر نظر آژانس است، نقض آشکار همه قوانین بین الملل است و آلودگی اش هم همه منطقه را فرا میگیرد. فقط محدود به شمال غرب ایران نشود و آمریکا باید به باقی کشورهای منطقه هم پاسخگو باشد؛ بنابراین چیزی که مطرح شده یک بلوف سیاسی است.
آمریکاییها در موقعیتش هم نیستند. ۲۳۰ هزار کشته داده اند. خود ترامپ هم همیشه میگفت بوش جنگ را به ما تحمیل کرد که میلیاردها دلار خرج بر روی دست مالیات دهندگان گذاشت. ترامپ اصرار دارد که نیروهای آمریکا را از عراق و افغانستان هم خارج یا حداقل از تعداد آنها کم کند. در چنین سیاستی چطور باید حمله به ایران را طراحی کند؟
ترامپ و مشاورانش میدانند که این یک اتفاق محدود نیست و حتی ممکن است به جنگی منطقهای بیانجامد. من بعید میدانم که ترامپ چنین ریسکی را بپذیرد. آنها سیاست فشار حداکثری را هم اینطور توصیف میکردند که ما میتوانیم با این فشار یک فروپاشی درونی در ایران ایجاد کنیم که بدون شلیک یک گلوله حکومت در ایران ساقط شود.
آنها دنبال چنین سیاستی بودند و چنین حملهای یا نشان میدهد که به طور کامل از سیاست فشار حداکثری شکست خورده اند و دیده اند که به جایی نرسیده و دولتشان هم به سر آمده. من فکر نمیکنم عملا چنین اتفاقی بیفتد.
ما شاهد جلسهای هم بین تروییکای اروپایی بودیم که در آن به دو موضوع اشاره شد. یکی بازگشت ایران به تعهداتش در توافق هستهای و دومی اظهارامیدواری نسبت به اینکه دولت آینده آمریکا به توافق برگردد. این جلسه و موضوعات مطرح شده را چطور میبینید؟
اینکه آنها از آمریکا دعوت میکنند که به برجام بازگردد، بخش خوبش است. اما باید ببینیم که بایدن چه تصمیمی میگیرد. بایدن در تبلیغات خود گفته بود به برجام بر میگردد. اما باید دید که در عمل هم وفا میکند یا نه. تکلیف این را هم بایدن باید روشن کند که آمریکا میخواهد این سیاست حداکثری را ادامه دهد یا نه؟ و آیا کلا کنار گذاشته میشود یا بخش مربوط به فعالیتهای هستهای را کنار خواهد گذاشت. تا زمانی که تحریم باشد کار ما پیش نخواهد رفت. ما باید این اهرم را از دست آنها خارج کنیم.
اروپا میگوید که از بازگشت آمریکا به توافق با ایران استقبال میکند، ایا این کشورها این توانایی را دارند که بخواهند واشنگتن را برای بازگشت به برجام تحت فشار قرار دهند؟
به هیچ وجه از چنین قدرتی برخوردار نیستند. اگر چنین توانی داشتند ترامپ را وادار میکردند که در توافق بماند. البته بایدن علاقهمند است که با متحدانش همکاری داشته باشد. ترامپ این متحدان را اصلا به حساب نمیآورد یعنی صراحتا با ادبیات بسیار بد با اروپائیها صحبت میکرد. اگر بایدن گفته که میخواهم برگردم به همکاری با متحدان آمریکا، یکی از راه هایش این است که به توافقی که اروپائیها انقدر به آن اصرار دارند بازگردد. به هرحال اروپا درست است که به تعهداتش عمل نکرده، اما حداقل در موضع گیریها متعهد به توافق با ایران بوده. در همان قضیه قطعنامه هم هر چقدر امریکا فشار آورد همین کشورها محکم جلوی واشنگتن ایستادند و رای ممتنع دادند. یعنی نه به نفع ایران و نه به نفع آمریکا رای دادند و این خیلی برای واشنگتن خفت آور بود.
اگر واقعا بایدن بخواهد با متحدانش همکاری کند، یکی از راه هایش بازگشت به برجام است. از این نظر میشود به نقش اروپا اشاره کرد. اما اینکه به مفهوم سیاسی بخواهد به آمریکا فشاری بیاورد، ممکن نیست.
این گزارش که ارائه داده شده از سمت آژانس بین المللی انرژی اتمی میتواند در تصمیمات بایدن در مورد ایران هم موثر باشد؟
بر اساس گزارش، گروسی گفته مذاکرات ادامه دارد، دسترسی هم داده شده. آمریکا این مساله را سیاسی میکند و به عنوان بهانه سیاسی روی آژانس فشار میآورد که ایران باید حتما یک پاسخ قانع کننده به سوالات آژانس بدهد. آنهم در مورد چیزی که متعلق به سال ۲۰۰۳ و مربوط به ذرات کم غنی شده است. کاملا مشخص است که چیز با اهمیتی نیست. آنها فقط بهانه جویی کرده و بهره برداری رسانهای و تبلیغاتی میکنند تا بتوانند به آژانس و ایران فشار بیشتری بیاورند. اینکه تصمیمات بایدن در این خصوص چه باشد، باید منتظر ماند تا او روی کار بیاید.