رویداد۲۴ علیرضا نجفی: احمد کسروی تاریخنگار و حقوقدان ایرانی بود که میتوان او را از نخستین نسل روشنفکران سکولار مشروطهخواه دانست. کسروی در دانشگاه تهران حقوق درس میداد و در آثارش بر جدایی سیاست از دولت تاکید میکرد و با نگارش کتابهایی در نقد تشیع، بهائیت و صوفیگری خشم بسیاری از پیروان آنها را برانگیخته بود.
او بنیانگذار جنبشی سیاسی-اجتماعی با هدف ساختن یک «هویت ایرانیِ سکولار» در جامعهٔ ایران، موسوم به جنبش «پاکدینی» بود و بر مبارزه فکری با آنچه «واپس ماندگی بکری و علمی» میدانست، تاکید میکرد.
آثار وى بالغ بر ۷۰ جلد کتاب به زبانهای فارسی و عربی است. از مهمترین آثار کسروی میتوان به دو کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران و تاریخ هجده سالهٔ آذربایجان اشاره کرد که از مهمترین آثار مربوط به تاریخ جنبش مشروطهخواهی ایران هستند.
کسروی موضع تند و بسیار رادیکالی نسبت به روحانیت داشت و همین موضوع باعث شده بود مورد نفرت روحانیت قرار بگیرد. البته کسروی ادیان دیگر را نیز به شیوه تندی نقد میکرد و به همین دلیل صوفیان و بهاییان هم از وی متنفر بودند، اما روحانیت تشیع که از لایههای متنفذ اجتماعی بود، قدرت بیشتری برای مقابله با کسروی داشت.
موضع کسروی درباره تشیع و روحانیون را در نامهای که او در سال ۱۳۲۳ به نخست وزیر وقت نوشته میتوان دید، نامهای که خشم فدائیان اسلام و نواب صفوی را نیز برانگیخت: «در این موضوع که مذهب جعفری، مذهب رسمی است و قانون اساسی هم آنرا تصریح نموده حرفی نیست، اما این موضوع که شیعیان به خود حق میدهند بر مذاهب دیگر با آسودگی تف و لعنت بفرستند خلاف مشروطه و دموکراسی است. جناب آقای بیات [مرتضی قلی بیات نخست وزیر وقت ایران] حقیقت آن است که اینها معنی مشروطه را نیک نمیدانند، زیرا مشروطه معنایش اینَست که تودۀ مردم، ایران را میهن خود بدانند و کوشش به آبادی و آزادی آن کنند و قانون را نیز پاس بدارند... اینکه مشروطه در ایران به نیکی ممالک غرب به نتیجه نمیرسد همین ناسازگاری ملایان با قانون و از جمله قانون مشروطه است... میبینید که برابر هر گام که میخواهیم به سوی پیشرفت برداریم چه ایستادگی و کارشکنی میکنند.. میگویند عدلیه خلاف شرع است! دبستان خلاف شرع است! نظام وظیفه خلاف شرع است! سِجل و مالیات خلاف شرع است! دانشکده خلاف شرع است!»
کسروی برای مبارزه با خرافات و عقبماندگی راههای نامعمولی را انتخاب کرده بود؛ از کتابسوزان گرفته تا حمله به حافظ و مولانا و دیگر شعرای بزرگ ایرانی به بهانه ترویج صوفیگری در آثار آنها. اما آنچه بیش از همه اسلامگرایان را خشمگین کرده بود حمله کسروی به تشیع بود.
بیشتر بخوانید:
لباس شخصیها چه کسانی هستند و خاستگاه تاریخی آنها چیست؟
مهمترین جنایات ایدئولوژیک در ایران؛ از سعید حنایی در مشهد تا حلقه کرمان
نقش روحانیون منبری و وعاظ در انقلاب ایران چه بود؟
تاریخ دردناک روشنفکری در ایران / نویسندگانی که سرکوب یا کشته شدند
انقلاب مشروطه و تاریخ ۱۰۰ ساله مبارزه برای آزادی در ایران
به گزارش رویداد۲۴ سیدمجتبی نواب صفوی نخستین بار در بیست سالگی و زمانی که در نجف بود به یکی از کتابهای کسروی برخورد و به گفته خودش آن کتاب قلبش را آتش زد. نواب صفوی به ایران آمد و نزد کسروی رفت تا با بحث و محاجه وی را به اسلام بازگرداند. کسروی سخن نواب را نمیپذیرد و ظاهرا بحث بین نواب و کسروی بالا گرفت و کار به جایی کشید که در یکی از جلسات بحث یکدیگر را تهدید کردند.
نواب صفوی، کسروی را مرتد میدانست و تصمیم گرفته بود به حکم اسلام خونش را بریزد. نخستین بار در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۲۴ و زمانی که نواب ۲۱ سال داشت به کسروی در چهارراه حشمت الدوله حمله کرد و نخست گلولهای به وی زد و سپس سعی کرد سرش را به جدول کنار خیابان بکوبد. اما با رسیدن پلیس نواب دستگیر شد و کسروی در بیمارستان مداوا شد و جان سالم به در برد.
نواب صفوی مدت کوتاهی در زندان ماند و سپس بیرون آمد و بیانیهای با عنوان «خون و انتقام» منتشر کرد. نواب گروهی به نام «فداییان اسلام» تشکیل داد و وزارت دادگستری پروندهای برای کسروی تشکیل داد تا او را به علت توهین به اسلام توبیخ کند. کسروی ابتدا از حضور در دادگاه به علت خطر جانی امتناع کرد، ولی نهایتا وقتی به دادگاه آمد توسط نواب و فداییان اسلام مورد حمله قرار گرفت و با چاقو تکه تکه شد.جسد کسروی و حدادپور منشیاش را به علت مواضع کسروی در هیچ گورستانی دفن نمیکردند تا اینکه نهایتا متولیان امامزاده قاسم شمیران اجازه دادند آن دو را در حیاط امامزاده دفن کنند.